۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

دروغگویی و دین فروشی شما شهره آفاق شده است

دروغگویی و دین فروشی شما شهره آفاق شده است: "
مهدی کروبی با انتشار نامه ای خطاب به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان به تهمت ها و اظهارات وی در سخنرانی چند روز گذشته اش، اعتراض کرد.
به گزارش سحام نیوز، در بخشی از این نامه آمده است: عده ای به ریاکاری، دغل بازی، عوام فریبی، آدم کشی، دین فروشی و زاهد نمایی شهره آفاق گشته اند که بدون شک جنابعالی اگر از مصادیق بارز آنها نباشید جاده صاف کن آنان برای دستیابی به اهدافشان بوده اید.
کروبی در بخشی دیگر از این نامه افزوده است: اگر من فتنه گرم چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر.
گفتنی است جنتی در سخنرانی خود در روز پنجم مرداد ماه گفته بود: آمریکایی‌ها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشور‌های منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودی‌ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می‌کردند، گفتند، اگر توانستید نظام را منقرض کنید، تا ۵۰ میلیارد دلار دیگر را هم می‌دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.
مشروح کامل این نامه بدین شرح است:


بسمه تعالی
آیت الله آقای حاج شیخ احمد جنتی
دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران
باسلام
طبق اخبار و گزارشات منتشره از سوی برخی خبرگزاری ها و سایت های خبری، جنابعالی اخیراً به مناسبت تولد حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجد جمکران قم سخنرانی سیاسی مبسوطی داشته اید و از اجتماع خالصانه و بی ریای مذهبی مردم مسلمانی که صرفاً با انگیزه های عقیدتی و جهت توسل و اظهار ارادت به حضرت حجت علیه السلام در آن مکان گرد آمده بودند، بدترین نوع سوء استفاده را کرده و با تکیه بر قدرت و مصونیت خیالی از پاسخگویی به آنچه می بافید مطالبی واهی، بی سند و تفرقه افکنانه را مطرح کرده و به آتش اختلافی که خود افروخته اید نفت نفرت و نفاق پاشیده اید.
در این میان آنچه علاوه بر تهمت ها و افتراهای نخ نما و تکراری شما به یاران امام خمینی و مدافعان حقوق اساسی ملت و قاطبه ی آزادگان و آزادی خواهان تازگی داشت آن بود که گفته بودید: من سندی را بدست آوردم که آمریکائی ها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.
آقای جنتی آنچه را شما فتنه می نامید و برایش سر و دست و پا می تراشید، انتخاباتی بود که طبق معمول توسط شما و اتاق های فکر هدایت کننده ی امثال جنابعالی در شورای نگهبان و وزارت کشور و … مهندسی شد تا در شکلی ظاهرالصلاح مطلوب مهندسان انتخابات را فراهم آورد. اما برخلاف انتظار و بر سیاق قاعده ی (( … والله خیرالماکرین)) تدبیر شما بند نمایان و دیگر اربابان قدرت کارساز نیفتاد و آش شوری که با تعجیل به کام ملّت فرو ریختید آنان را برآشفت و کاسه و کوزه بساط انتخابات فرمایشی شما را برهم ریخت. شما و دیگر طراحان ومهندسان سناریوی انتخاباتی نیز با کمال ناباوری و علیرغم ادعاهای پوشالی تمکین به رأی مردم اعتراض آنان را با شدیدترین وجه و بی رحمانه ترین شکل ممکن سرکوب کردید. بعد هم در اوج وحشت از خشم مردم ژست پیروزی گرفتید و برای تکمیل پروژه های خویش دادگاههای نمایشی برگزار کردید تا بقایای هر صدای اعتراضی را به سکوت کشانده و مهر خاموشی بر گورستانی که خیالش را در سر پرورانده اید بنشانید. این روش استناد و صدور حکم متأسفانه همان روشی بوده است که بر اساس آن سال هاست بسیاری از فرزندان صالح این ملت را از دستیابی به حقوق خویش مثل انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم کرده است چون آنان نیز طبق همین نوع گزارشات همواره ردّ صلاحیت شده اند.
با این همه و پس از گذشته یکسال و اندی از آن ماجرا هنوز هم از آنچه کرده و پاسخی که دریافت کرده اید خواب خوش ندارید و هر آن در پی یافتن مستمسکی هستید تا نتایج خیالی که بافته و خلاف واقعی که ساخته اید را بر خود هموار سازید.
آقای جنتی در فرهنگی که شما پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم خلق کردید اگرچه گروهی را فتنه گر خواندید که اکثریت ملت ایران بودند و برای آنها سرانی را قلمداد کردید که حتماً مهدی کروبی هم از جمله ی آنهاست ولی در همان قاموس که خوشبختانه در میان ملّت به درستی شناخته شده است عده ای نیز به ریاکاری، دغل بازی، عوام فریبی، آدم کشی، دین فروشی و زاهد نمایی شهره آفاق گشته اند که بدون شک جنابعالی اگر از مصادیق بارز آنها نباشید جاده صاف کن آنان برای دستیابی به اهدافشان بوده اید.
اگر من فتنه گرم، چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. و متأسفانه همه جا علیه مردم و به نفع جریان خشونت گرای سرکوب گر. امّا این بار به اتهام بهتانی که به سران به قول خودتان فتنه !! زده اید که از سعودی ها پول گرفته اند تا نظام را منقرض نمایند از شما اولاً شکایت می کنم آن هم در محاکم جمهوری اسلامی، اگرچه امیدی به رسیدگی ندارم. و ثانیاً این نامه را می نویسم که بدانید به آنچه گفته اید اعتراض دارم و همین جا از شما می خواهم که در این مورد هر دلیل و مدرک و سندی دارید افشا کنید وگرنه دروغگویی و رسوایی بیش از پیش شما را آشکارا و در هر کوی و برزنی و با هر روشی که ممکن باشد جار خواهم زد.
در پایان یادآور می شوم شما در پایان راهی هستید که زندگی نام دارد و هرچه کرده اید اگر با میل دست یابی به دنیا و متعلقات آنهم بوده باشد حتماً به مقصود رسیده اید. ریاست دنیا اگر بقا و وفایی داشت به امثال ما و شما نمی رسید.
آقای جنتی تاریخ تکرار می شود و بر سیاست ورزان است که عبرت بگیرند حتماً به خاطر دارید که پس از قیام ۱۵ خرداد و دستگیری امام و جمعی از علمای بزرگ و توده های مردم و کشتار ملت توسط سربازان و دژخیمان حکومتی در شهرهای مختلف، رژیم شاه اعلام کرد که فردی به نام “جوجو” را در فرودگاه مهرآباد دستگیر کرده است که از سوی جمال عبدالناصر مبلغ دو میلیون تومان پول برای خمینی آورده است تا در جریان اغتشاش علیه رژیم مورد استفاده قرار گیرد. طراحان و سناریو سازان وابسته به شاه معدوم آنقدر پخته به نظر می رسیدند که اگر دروغی هم می بافتند به گونه ای باشد که مورد پذیرش احتمالی عده ای از مردم واقع شود ولی شما و دوستانتان یا بهتر بگویم منابعتان وقتی متأسفانه دروغی هم می سازید نچسب و باور نکردنی است به خدا پناه می برم از جفایی که توسط مربیان دیانت و مروجان شریعت حکومتی بر روحانیت اصیل و مظلوم و مبلغان حقیقی اسلام و تشیع رفته است و می رود.
شما نیز به خدا پناه ببرید و از عقوبت آخرت بیمناک باشید توبه کنید و از محضر ملت رشید ایران طلب بخشش نمایید. امید است مردم و خدای بزرگ از گناهان شما در گذرند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
مهدی کروبی
۷/۵/۱۳۸۹
"

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان است

دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان است: "
مهدی کروبی ، دبیر حزب اعتماد ملی به پرسش هایی در مورد فعالیت های سپاه پاسداران و تأثیر تحریم های بین المللی بر بخش خصوصی و بر زندگی مردم پاسخ داده است.
به گزارش بی بی سی فارسی ،آقای کروبی در این گفتگو از افزایش و گسترش فعالیت های سپاه پاسداران انتقاد کرده و ورود آنها به عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مغایر قانون اساسی دانسته است. متن گفتگو را می خوانید.
آیا فعالیت های اقتصادی فزاینده سپاه پاسداران بر اقتصاد و به طور کلی بر جامعه ایران می گذارد؟
سپاه پاسداران بعد از جنگ تحمیلی دارای امکانات وسیع در بخش مهندسی رزمی و نیز نیروی توانمند انسانی بود که مشارکت این نیرو در قسمت های مختلف می توانست نقش موثری در توسعه و آبادانی کشور ایفا کند. بطور مثال راه سازی و یا مشارکت در پروژه های عمرانی دیگر. سپاه با این منظور وارد کارهای عمرانی در زمان بازسازی کشور در کنار بخش خصوصی گردید.
اگر ورود سپاه در فعالیت های اقتصادی با رعایت قوانین و مقررات و شفافیت و بدون استفاده از اهرم زور و قدرت باشد این مشارکت نه تنها بد نیست بلکه می تواند به شکوفایی و رقابت در جهت توسعه و پیشرفت کشور منتهی گردد. اما آنچه طی ۵ سال اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است.
در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نطامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است.
دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است که دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.
اصل چهل و سوم قانون اساسی تمرکز ثروت در دست افراد و یا گروه های خاص را نفی می کند و حتی نمی پذیرد که دولت به صورت یک کارفرمای بزرگ و مطلق درآید. قطعا آثار این انحصار غیر قانونی در اقتصاد کشور موجب افزایش ضریب فساد، افزایش نرخ بیکاری و نیز تضعیف جایگاه واقعی سپاه در کشور خواهد شد.
ورود سپاه در صنایع گوناگون مشخصا چه تأثیری بر بخش خصوصی به جا می گذارد؟
واگذاری پروژه ها عمرانی بدون برگزاری مناقصه به سپاه، فروش سهام برخی از شرکت های دولتی مانند مخابرات و فروش اموال بدون مزایده و رعایت تشریفات قانونی علاوه بر فراهم کردن بستر فساد، موجب خروج و تضعیف بخش خصوصی و به تبع آن خروج سرمایه های بخش خصوصی از کشور شده است.
در ساختار اقتصاد کشور سخن از تحقق رقابت پذیری در اقتصاد در سطح بازار های داخلی و بین المللی است اما روند انحصاری ساختن آن طی یکسال گذشته موجب ورشکستگی بسیاری از شرکت های بزرگ بخش خصوصی شده است. بسیاری از پروژه ها به دلیل عدم توانایی این نیرو در انجام کار بدون نظارت معطل مانده و تعداد بسیار زیادی از افراد کار خود را از دست دادند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ۴۴، نظام اقتصادی کشور را بر پایه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی دانسته است. شکوفایی و توسعه سیاسی و اقتصادی کشور منوط به رعایت و احترام به قانون اساسی و سایر قوانین کشور است. نظامی کردن سیاست، دستگاه قضایی، اقتصاد و فرهنگ کشور به معنای نادیده گرفتن حقوق مردم در تمامی ابعاد است که نتیجه ان را در حال حاضر شاهد هستیم.
نظر شما در مورد ورود سپاه به ساخت و ساز و صنایع نفت و گاز مثل امضای قرار داد توسعه میدان گازی پارس جنوبی چیست؟ آیا این روند را مثبت می دانید یا منفی و چرا؟
این موضوع را از چند جنبه می توان مورد توجه قرار داد که من تنها به دو مورد آن می پردازم . اول آنکه تجربه نشان داده است که بخش های نظامی اموری را بر عهده می گیرند که در عمل توان انجام آن را ندارند و پروژه ها را نیمه کاره و با صرف چند برابر هزینه پیش بینی شده اولیه رها می کنند و یا با گرفتن حق دلالی به دیگران واگذار می کنند.
به نظر می رسد انجام پروژه های بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی که اهمیت بسیاری در آینده اقتصادی کشور دارد در توان سپاه نیست. در دوران اصلاحات با همت مجلس و دولت پارس جنوبی با مشارکت شرکت های بزرگ داخلی و بین المللی پیشرفت قابل قبولی پیدا کرده بود که با اتخاذ روش های غلط و ایجاد تنش در روابط بین المللی هم اکنون وضعیت بسیار نگران کننده ای دارد.
دوم آنکه شرکت های سپاه در لیست تحریم های سازمان ملل متحد قرار گرفته اند و واگذاری آن به سپاه در این شرائط به معنای نادیده گرفتن آن سرمایه عظیم کشور و در عمل به معنای انجام ندادن کار و عدم استفاده از ظرفیت موجود در توسعه پارس جنوبی است. از اینرو من همواره با تحریم ها که مستقیما آسیب به مردم کشور وارد می شود مخالفم.
به نظر می رسد که دولت ایران به طور روزافزونی به سمت سپردن قراردادهای بزرگ به شرکت های وابسته به سپاه پاسداران حرکت می کند، فکر می کنید چرا چنین می کند؟
در این ارتباط لازم می دانم کمی به عقب برگردم و ریشه این بحران و انحراف را یاد آور شوم. بعد از حضور غیر طبیعی نهادهای نظامی و امنیتی در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ من اولین فردی بودم که نسبت به مخاطرات آن هشدار دادم و مخالفت خود را اعلام کردم. متاسفانه در دولت اصلاحات دوستان ما این امر را جدی نگرفتند و در قبال حضور و دخالت آنان برخود لازم را نکردند.
بعد از انتخابات مرحله اول دوره نهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ که سپاه و بسیج در انتخابات به نفع آقای احمدی نژاد دخالت و تقلب آشکار کردند، هشدار دادم. ورود نظامیان به این عرصه را مغایر قانون اساسی، اهداف انقلاب و وصیت نامه امام مبنی بر عدم مداخله نظامیان در سیاست دانستم و به تبعات منفی آن دخالت توجه داشتم. عدم توجه دوستان و مسائلی که حال مجال پرداختن به آن نیست موجب بوجود آمدن بستر مناسب برای آنان شد. اگر هشدار ها من در آن روز جدی گرفته می شد امروز شاهد این حضور انحصاری و کم نظیر نبودیم.
آقای کروبی می گوید که انجام پروژه های بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی که اهمیت بسیاری در آینده اقتصادی کشور دارد در توان سپاه نیست.
نتیجه انتخابات اخیر را سپاه و بسیج در کنار افرادی دیگر مهندسی و اجرا کردند و لذا تملک و انحصاری کردن همه امور کشور از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ ، ورزش، هنر و … را غنیمت و دستآورد انتخابات دهم ریاست جمهوری می دانند. دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.
روندی که سازمان ها و شرکت های وابسته به سپاه پیشنهادهای خود را برای در اختیار گرفتن قراردادهای بزرگ دولتی ارائه می دهند تا چه اندازه شفاف است؟
در حال حاضر قانونی در این زمینه رعایت نمی گردد که شفافیت در عمل را شاهد باشیم. من معتقد به گردش آزاد اطلاعات هستم و معتقدم دانستن در همه امور به استثنای موارد خاص که قانونگذار بواسطه امنیت ملی ویا حفظ حریم خصوصی افراد محرمانگی را لازم میداند، حق مردم است. در این حالت می توان از شفافیت سخن گفت و زمینه فساد و انحصاری بودن را مرتفع کرد.
برای حل ریشه ای موضوع در مجلس ششم با هماهنگی با دوستان در دولت مقرر شد لایحه قانون آزاد سازی اطلاعات تقدیم مجلس شود که متاسفانه آن لایحه به موقع به مجلس اصلاحات نرسید و سال ها در دولت بعدی متوقف گردید. در حال حاضر قرار دادهای بزرگ اعم از داخلی و بین المللی پشت درهای بسته منعقد و محرمانه تلقی می گردد و امکان اطلاع نسبت به مفاد و شرائط آن نیست. اموری که سپاه و بسیج بر عهده می گیرند اصلا شفاف نیست و حتی تشریفات مربوطه رعایت نمی گردد.
مطبوعات منتقد و مستقل توقیف و یا لغو امتیاز شده اند تا صدای نقد و تجزیه و تحلیل نباشد. ایران کشوری باستانی و دارای فرهنگ غنی و سرمایه های عظیم طبیعی و نیروی توانمند انسانی است که می تواند حتی با بکارگیری بخش از آن جایگاهی در شان ایران و ایرانی داشته باشد. همواره گفته ام که توسعه اقتصادی و سیاسی باید همزمان و در پرتو کرامت انسانی تحقق یابد . متاسفانه این روزها بر خلاف دستور صریح اسلام کمترین توجه به کرامت و شان انسانی می شود.
نظر عمومی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به گرایش سپاه به گسترش نفوذ خود در اقتصاد چیست؟
انتخابات مجلس هشتم در شرائط خاصی برگزار شد بطوریکه حق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان بطور اساسی نادیده گرفته شد. در مرحله اول تعداد بسیاری از داوطلبان که در میان آنان نمایندگان چند دوره مجلس از جمله مجلس هفتم حضور داشتند رد صلاحیت شدند و در مرحله بعدی در شمارش آرا بطور عجیبی دخل و تصرف صورت گرفت تا تعداد قابل توجهی از نمایندگان مورد نظر جریان حاکم بطور دوپینگی وارد مجلس شوند. این افراد وظائف دیکته شده را دنبال می کنند نه وظائف نمایندگی شان و نظر مردم را. البته تعدادی از نمایندگان واقعی مردم در مجلس از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب حضور دارند که از این قبیل کارها ناراضی هستند و مکررا نسبت به آن اعتراض کردند اما صدای شان به جایی نمی رسد.
آیا ایرانیان می توانند بدون ترس با فعالیت های سپاه مخالفت کنند؟
اگرچه صحبت و نقد در این ارتباط مورد رضایت برخی نیست اما در این باب سخن بسیار است و افراد از گرایش های خاص به آن پرداخته اند و البته هستند کسانی که نسبت به پرداخت هزینه های احتمالی اظهار نظر در این باب نگرانند و پیشاپیش خود سانسوری کرده و می کنند.
تازه ترین تحریم های سازمان ملل علیه ایران که اوایل ماه ژوئن تصویب شد، سپاه پاسداران را هدف قرار داده است. این تحریم ها چه تأثیری خواهد داشت؟
انحصاری شدن بخش مهمی از اقتصاد و صنعت کشور و نیز احاطه بر بخش قابل توجهی از تجارت توسط سپاه و بسیج امری غیر قانونی، غلط و مغایر شان و وظائف کاری آن ها است. تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد بویژه قطعنامه ۱۹۲۹ که مطابق فصل هفتم منشور تدوین شده است و لیست جامعی از شرکت ها و سازمان های مربوط به سپاه را ضمیمه کرده، موجب اخلال در انجام کارهای اساسی و قرارداد های منعقده است.البته برای دورزدن تحریم ها نقش دلالان با قیمت های چند برابر پررنگ تر شده و زیان اصلی مجددا بر مردم بار می گردد.
انحصاری کردن این بخش از کارها علاوه بر فساد بسیار آن و تضعیف و یا نابود کردن بخش خصوصی، مغایر منافع ملی است و هرگونه تلاش در جهت ادامه آن را غلط و موجب ورود آسیب های بسیار به اقتصاد و امنیت کشور میدانم. همچنین تاکید می کنم که با تحریم های شورای امنیت و یا تحریم های یکجانبه از سوی دولت های مختلف که پرداخت هزینه اصلی آن بر مردم بار می گردد مخالفم زیرا در کشوری که غالب امور به طور انحصاری در اختیار سپاه و بسیج است پرواضح است تحریم ها ضربه اساسی به اقتصاد آن بطور عام و مردم به طور خاص وارد می کند.
"

ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس در تازه ترین سخنان میرحسین

ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس در تازه ترین سخنان میرحسین: "
کلمه: میرحسین موسوی، در تازه ترین سخنان خود ضمن بیان ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند در آینده نیز این مسائل را با بسط و شرح بیشتری خطاب به مردم ایران بیان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلایل استعفای سال ۶۷ خود را نیز برای بیشترروشن شدن مسائل با مردم در میان گذارد.
به گزارش خبرنگار کلمه ، میرحسین موسوی ،نخست وزیر دوران هشت سال دفاع مقدس در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج ضمن تبریک اعیاد شعبانیه ، به ویژه نیمه شعبان گفت :” وجود احزاب ، تشکلهای سیاسی ،صنفی و شبکه های گسترده اجتماعی برای پیشرفت کشور و نیل به اهداف ملت ضروری است .”

اقدامی برای بازتولید استبداد
وی تلاش برای از بین بردن تشکل های سیاسی و صنفی را اقدامی برای بازتولید استبداد دانست و گفت: “پهلوی دوم هم در سالهای آخر رژیم سابق حزب رستاخیز را به عنوان تنها حزب مجاز کشور اعلام کرد و همه دیدیم که سرنوشت او چه شد .”
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به میلاد حضرت امام زمان (عج )و نیمه شعبان ادامه داد : “عده ای بزرگداشت این روز و فلسفه انتظار را به شدت با اغراض سیاسی و خرافی در آمیخته اند . اکنون تعدادی سایت های اینترنتی وجود دارد که بر اساس پیش بینی زمان ظهور سیاست های خارجی و داخلی کشور را در چارچوبهای خرافی من در آوردی تحلیل می کنند .”

اندیشه ای که فلسفه انتظار را به ضد خود تبدیل می کند
اکنون می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد
به گفته نخست وزیر دوران دفاع مقدس” در این تحلیل ها حضور آمریکا به عنوان مقابله با امام زمان تلقی می شود و بدتر از آن سیاست های خطرناک و ماجرا جویانه برای کمک به ظهور توصیه می شود و این باور را تقویت می کند که بخشی از سیاستهای خارجی که منجر به وضع بحرانی کنونی شده ،ریشه در این نوع تفکرات دارد و مساله فقط به سیاست خارجی کشور هم ختم نمی شوند. با ذهنیتی این چنین حساسیت غیر عادی به واژه توسعه شکل می گیرد و یکی از دلایل حذف نظام برنامه ریزی و تعطیلی شوراهای مهم قانونی ریشه در همین نگاه دارد .”
موسوی در تشریح آثار این نوع طرز تفکر گفت :”نتیجه چنین نگرشی این است که با باور به اینکه همین شش ماه و یک سال حضرت مهدی(عج) ظهور می کند پروژه های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطیل می کنند. هر نوع برنامه ریزی برای آب و برق و به طور کلی اقتصاد کشور متوقف می شود و به جای ایجاد اشتغال و تلاش برای سرمایه گذاری، اقتصاد صدقه ای و توزیع پول بین مردم جانشین می شود و در نهایت فلسفه “انتظار ” که همواره موجب تلاش بیشتر معتقدان و پیروان امام زمان( عج ) بود به ضد خود تبدیل شود .”

حاکمیت جور؛ ریشه بد اخلاقی ها در جامعه
موسوی با توضیح اینکه در سایه چنین وضعی می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد،افزود:
“حاکمیت عدالت و برچیده شدن ظلم و جور از جامعه محور اصلی روایات ظهور است. آنچه ریشه بد اخلاقی ها در جامعه است حاکمیت جور و خروج حکومت از عدالت است. گمان نکنید که می توانید عده زیادی از فرزندان ملت از فرهیختگان ، دانشگاهیان ، معلمان ، کارگران ، روزنامه نگاران ، زنان و جوانان ایران را به نام حکومت اسلامی در زندان نگه دارید و این ظلم و ستم اثری در اعتقادات مردم نداشته باشد .”

ملاکی برای دوری و نزدیکی از جامعه مهدوی
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت :”عدالت و دوری از ظلم یک ملاک مهم برای نزدیکی به جامعه مهدوی است هر چه یک نظام از عدالت دوری کند و رو به بی عدالتی و جور و بدرفتاری با مردم بیاورد از جامعه مهدوی فاصله می گیرد .”
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت :”نادیده گرفتن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و روی گردانی از میثاق ملی و ضایع کردن حقوق ملت و بستن دهان ها و روزنامه ها و تبدیل رسانه ملی به رسانه انحصاری ، ریخت و پاش بیت المال ، فسادهای بزرگ اقتصادی و خم شدن شانه های کارگران و کشاورزان و حقوق بگیران زیر بار گرانی همه از مظاهر جور و ظلم و نشانه دور شدن جامعه از ارزش های مهدوی است .”

کجا رفت پرونده فسادهای کلان مالی
به گفته میرحسین ” در جامعه مهدوی دزدان بزرگ را رها نمی کنند تا دستهای دزدان خرده پا را قطع کنند. ”
وی افزود :”ما بازمی پرسیم و از پرسیدن خسته نمی شویم که کجا رفت پرونده فسادهای کلانی که در مجلس موافق دولت گشوده شد و سر و صدای آن به صورت بهت آوری خوابید .”

تلاش مشترک متحدان صدام و دولتیان در تحریف تاریخ انقلاب
موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحریف تاریخ به ویژه تحریف تاریخ انقلاب گفت :”در این زمینه هم بیگانگان و متحدان صدام فعال هستند و هم دولتیان .”
نخست وزیر دفاع مقدس سخنان خود را در باره تحریف تاریخ انقلاب اسلامی به ضمیمه های حجیم روزنامه های دولتی در آستانه ۲۲ خرداد مستند کرد و گفت : “ضمیمه هایی که در این باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز یک بار در کنار همه فعالیت های خود به صورت واقع بینانه ای با تاریخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقیقات مستقل به این مساله بپردازد .

درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گریزی نیست…
موسوی گفت :” این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود .”

اگر زمان جنگ دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید
موسوی گفت :”آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.”

فراموش کرده اید که چهار میلیارد از شش میلیارد دلار هزینه جنگ می شد؟
میر حسین موسوی در پاسخ به تحریف هایی که در هفته های اخیر در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : “من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برا ی حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود .شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.”
نخست وزیر امام در دوران دفاع مقدس تاکید کرد:”بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ایجاد شد .بنده به دلایل گوناگونی فعلا فقط به اشاره می گویم که این توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیر نژاد در کمیته پشتیبانی جنگ “زیپ مرزها در حال باز شدن” بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست اینجانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه وهم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارشهای خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید و تلخ آنکه این اتفاق در حالی رخ می داد که در آن شرایط نیروهای اصلی رزمنده ما در یک نقطه بی اهمیت کردستان در پی گرفتن یک ارتفاع کم اهمیت به نام “شاخ شمران “بودند و فاجعه وقتی بهتر معلوم می شود که حداقل تعدادی از فرماندهان اطلاع داشتند که همین نیروها به دلیل خشک کردن سد “دربندی خان “در معرض دور خوردن از سوی دشمن قرار گرفته بودند .

تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید
اگر به خون شهدا و تلاش همه در این جنگ احترام می گذارید…
موسوی در ادامه صحبتهایش به نقش مدیران برحسته در دفاع مقدس اشاره کرد :”بنده در آن زمان به این شرط مسوولیت ریاست ستاد فرماندهی کل قوا را قبول کردم که با خود تعدادی از مدیران برجسته و مدیران همکار را در ستاد شرکت بدهم. .
یکی از برجسته ترین و تاثیر گذار ترین آنها آقای بهزاد نبوی بود که می دانیم این روزها چه گرفتاری هایی دارد. تصمیمی که ستاد آن روزها در کنار فرماندهان نظامی و این مدیران برجسته گرفت تغییر اساسی در آرایش جبهه ها بود و قرار شد که در کمترین زمان ممکن به کمک همه امکانات کشور، نیروهای موجود در کردستان به خوزستان منتقل شوند و با فعالیت استاندار استان خوزستان که همین برادر عزیز و مبارزمان محسن میردامادی بود و سایر مدیران استانی اقداماتی برای مقابله با تهاجم حتمی دشمن صورت گیرد. پیش بینی ستاد درست بود ودر فاصله بسیار کمی یکی از شدیدترین حملات از سوی صدام انجام شد و یکی از حماسی ترین نبردهای تاریخ دفاع مقدس که با شهادت بسیاری از فرزندان کشورمان قرین بود ،اتفاق افتاد و دشمن آن چنان تو دهنی خورد که بعد از آن دیگر نتوانست حمله ای را سامان دهد و حداکثر از منافقین حمایت کرد که آن خیانت بزرگ با پشتیبانی نیروهای صدام علیه کشور انجام شد و مردم با مقاومت خود آنها را خرد کردند .”
موسوی با اشاره به آنکه قصدش از تعریف این خاطره صرفا دفاع از مظلومیت رزمندگان بی نام و نشان ، مدیران و جهادگران شجاع و ایثار گر است ادامه داد : “این گفته ها برای آن است که بگویم اگر شما واقعا به خون شهدا و تلاش جهاد گران و مقاومت همه جانبه همه ملت و دولت در این جنگ سر نوشت ساز احترام می گذارید و نمی خواهید از حماسه دفاع مقدس برای خود قبایی بدوزید تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید .”
میر حسین موسوی یا د آور شد : “بنده در دو دهه گذشته به معلومات مستقیم خود از جنگ بسنده نکرده ام و تلاش کردم به اسناد و مدارک و تحلیل های چاپ شده در این باره نیز رجوع کنم . من همواره محتاط بوده ام که فقط به متون رسمی که با نظارت فرماندهان تهیه شده است بسنده نکنم و در کنار این کتاب ها از نوشته ها و تحلیل های همه صاحب نظران ازجمله ارتش نیز بهره ببرم .که یکی از بهترین تحلیل ها نوشته های افسر دانشمند و میهن دوست سرهنگ معینی وزیری است که بسیار از آن استفاده کرده ام.

اگر ناچار شوم ناگفته های جنگ را خواهم گفت
وی گفت : “این جنگ ناگفته های فراوان دارد و من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه ظرفیت های مالی – صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم .”
موسوی در پایان سخنان خود گفت :”ایده ای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستن ها به طرح های کلاسیک جنگی و نتیجه بخش بودن عملیات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایه های عرب خود برای جنگیدن با ما باج می گرفت و هنگام ختم جنگ بیش از پنجاه لشگر داشت .این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی چون شهید حاج داوود کریمی با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح می دادند .و این طرح ها با توانایی های اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.
"

۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

شورای نگهبان نهال تقلب در کشور را نهادینه کرده/مردم ایران از ناآگاهان و تازه به دوران رسیده ها رنج می کشند

شورای نگهبان نهال تقلب در کشور را نهادینه کرده/مردم ایران از ناآگاهان و تازه به دوران رسیده ها رنج می کشند: "
مهدی کروبی، دبیر کل حزب اعتماد ملی درپی دفاع یکی از اعضای شورای نگهبان از عملکرد این شورا نامه ای سرگشاده به وی نوشت.
کروبی در این نامه آقای مومنی از فقهای شورای نگهبان یادآوری کرد که شورای نگهبان این حافظ شرع و قانون اساسی امروزه به شورای کسب و حفظ قدرت یک جناح سیاسی که اعضای آن متعلق به آن جریان هستند، تبدیل شده است و آن جایگاه رفیع در قانون اساسی را به این سطح تنزل داده است.
درپی دفاع آقای مومن از عملکرد شورای نگهبان در مصاحبه اخیر با رسانه ها مهدی کروبی با درج نامه ای به بررسی اظهارات وی در خصوص عملکرد شورای نگهبان پرداخته است.

به گزارش سحام نیوز، متن نامه کروبی به شرح ذیل است:
باسمه تعالی
حضرت آیت اله مومن
فقیه محترم شورای نگهبان
با سلام و احترام
این روزها و به مناسبت سالگرد تاسیس و تشکیل شورای نگهبان که اگر بر اساس فلسفه وجودی خود انجام وظیفه و اداء دین می کرد می توانست سنگر نفوذ ناپذیری برای احکام نورانی اسلام و قانون اساسی و حقوق شهروندی ملت بزرگ ایران محسوب شود، مصاحبه ها و مقالات فراوانی در ستایش و تعریف از عملکرد آن شورا در رسانه ها پخش و منتشر شد. مناسب بود که در قبال این ستایش ها فرصتی هم به صاحبان اندیشه و نظر داده می شد تا کارنامه آن شورا را در سه دهه گذشته مورد نقد و بررسی قرار دهند. اما وجود ملاحظات بسیار و ندادن فرصت در اظهار نظر به دیگران در کنار این باور جامعه که گوش شنوایی در قبال نقد وجود ندارد و آنچه به جایی نرسد فریاد است، موجب مرگ انگیزه ها در بررسی عملکرد شورای نگهبان و موضوعاتی مشابه از سوی صاحب نظران فرهیخته و پژوهشگران فهیم وبا بصیرت شده است که از این آفت بزرگ و فراگیر در حوزه اندیشه باید به خدا پناه برد. اما اینجانب به عنوان سربازی که از آغاز نهضت حضور داشتم و سختی ها و تلخی های مبارزه را به جان خریدیم و وفادار به ملت و نظام مورد درخواست آن ها بوده و هستم، تاکنون تزلزلی در خود راه ندادم و در دفاع از حقوق حقه اجتماعی مردم و آزادی های مشروع آنان دریغ نورزیدم. بواسطه عشق و انسی که با مردم و ایران عزیز و منافع ملی دارم نتوانستم نطاره گر آتش افتاده در خرمن هستی ملک و مملکت باشم و در برابر ترک و تعطیلی و تفسیر های من در آوردی از قانون اساسی و تضیع حقوق مردم و تیشه زدن به ریشه اسلام و روحانیت و به مسلخ کشاندن کشور، سکوت کنم. یا توجیه گر اظهارات سخیف و دور از منطق و احیانا خرافی و تصمیمات خلق الساعه و ویرانگر و رفتارهایی از سر افراط و تفریط در زندگی و باور های مردم و مسائل داخلی و روابط بین الملل و سیاست خارجی است، باشم. لذا هرازچندگاهی بنا به مناسبت ها و برای ثبت در تاریخ هم که شده با قبول پیامدها و تبعات آن شرط بلاغ بجا آورده و نظرات خود را بیان می کنم. باور دارم رنجی که امروز مردم ایران از ناآگاهان و تازه بدوران رسیده ها می کشد، از سکوت آگاهان و عالمان در شرائط گوناگون بویژه امروز است.
از این میان اظهار نظر های مختلف تنها با شما در ارتباط با بخش هایی از مصاحبه مورخ بیست پنجم تیرماه ۱۳۸۹ سخن می گویم، زیرا شما را فقیهی آگاه و با سابقه در انقلاب و نظام اسلامی میدانم. از باب “فذکر فان الذکر تنفع المومنین” مواردی را دوستانه با شما و مردم در پرتو عملکرد دو دهه آخر شورای نگهبان در تفسیر قانون اساسی در محورهای رابطه اعمال حقوق ملت، حکومت و مردم، برخود با مصوبات مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف و رعایت حقوق جناح های سیاسی و حق مردم در انتخابات های گوناگون در میان می گذارم. اگرچه گفته اید جز اظهار نظر امام و رهبری اظهار نظر دیگران برایتان مهم نیست ولی به یقین این بیان عام، شامل رضای خدا و عموم بندگان او نخواهد بود.
در بخشی از مصاحبه فوق الذکر گفته اید که مهمترین توقع از اعضای شورای نگهبان انجام وظائف قانونی است که اعضا باید در بررسی مصوبات نهایت دقت را داشته باشند تا سر سوزنی به اسلام و قانون اساسی لطمه وارد نشود. در این ارتباط از شما میخواهم نگاهی گذرا به تفسیرهای درخواستی دولت و یا مرتبط با دولت در دورهای ریاست جمهوری آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد داشته باشید و آن ها را بصورت اجمالی با یکدیگر مقایسه کنید. همچنین مناسب است بررسی کوتاهی نیز از مصوبات مجلس شورای اسلامی در دوره ششم و هفتم و و تصمیمات و احکام این شورا در قبال آن مصوبات داشته باشید. شاید مناسب باشد پا را کمی فراتر گذاشته و به بررسی ادوار سوم تا هشتم مجلس شورای اسلامی که ریاست آنها بر عهده بنده و آقایان ناطق نوری، حداد عادل و لاریجانی است، بپردازید. در این راستا رویه های مختلف آن شورا که متاثر از مسائل جناحی و سیاسی بوده را یکبار دیگر مرور کنید و سپس به داوری و قضاوت در باب عملکرد آن شورا اقدام کنید. در این نوشتار سعی می کنم مواردی به اجمال جهت یادآوری شما و مردم فهیم ایران بعنوان نمونه ای کوچک از عملکرد آن شورا بیان کنم.
اشاره کردید که برخی مدعی هستند که نطارت شورای نگهبان بر انتخابات از ابتدا استصوابی نبوده است. جنابعالی مستحضرید که مسئله استصوابی بودن نطارت بر اساس تفسیر شورای نگهبان بعد از ارتحال امام پیش از اعلام در جامعه، در جمع خصوصی بیان شد. این امر بطور رسمی در سال ۱۳۷۰ طی سوالی از سوی آیت اله رضوانی (مسئول انتخابات وقت از طرف آن شورا) که خواستار تفسیر شورای نگهبان از نحوه نظارت در انتخابات شده بود مطرح گردید و دبیر وقت شورای نگهبان آیت اله گیلانی در پاسخ، نظارت استصوابی را بصورت کتبی به آیت اله رضوانی اعلام وسپس برای مسئولین از جمله اینجانب ارسال شد. ما معتقدیم آنچه تحت عنوان نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان اجرا می گردد به جای اصلاح و به صواب رساندن تصمیمات و رفتار های مجریان، یک خود مختاری بی حد و مرز است که اصل برائت را نفی و تفتیش خصوصی ترین عقاید داوطلبان و احاطه بر ضمیر اشخاص را بخشی از رسالت خود می داند. این در حالی است که شورا و اعضا آن خود علت تامه وتعیین کننده در عمل نیستند و افکار و اندیشه های پشت صحنه با برخی از افراد شورای نگهبان که فعال ما یشاء بوده، بنام شورا عمل می گردد. در باب اثبات این سخن و از باب نمونه به رد صلاحیت مهندس مرتضی الویری نماینده ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و عضو هیات رئیسه مجلس در دوره ای که آقای یزدی هم از اعضای هیات رئیسه بودند، اشاره می کنم. هنگامیکه آقای الویری دلیل رد صلاحیت خود از آقای یزدی عضو شورای نگهبان و بعضی از حقوق دانان را جویا می شود، در پاسخ به وی می گویند مگر شما در انتخابات دوره هشتم کاندیدا بوده اید!!!.
جناب آقای مومن شما به خوبی میدانید که برخی از نمایندگان مجلس در دوره های مختلف بعلت وجود شبهه در عملکرد شان و یا دارایی و اموال شان با شیوه های غیر متعارف و ناسازگار با قانون رد صلاحیت شدند، اما پس از مدتی بدلیل تعلق خاطر جناحی به یکباره همین افراد نور چشمی شدند. من به دلیل حرمت اشخاص و موازین شرعی نام آنان را نمی برم اما اگر شما فراموش کرده اید بفرمائید تا جزئیات آن را بعنوان بخشی از عملکرد آن شورا برایتان ارسال کنم.
یکی از حقوق اساسی ملت حق انتخاب شدن و انتخاب کردن است که این حق متاسفانه در پرتو نگرش آن شورا نادیده گرفته شده است. رد صلاحیت فله ای افراد و محروم کردن مردم از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بر اساس کدام موازین حقوقی و شرعی تاکنون انجام شده است؟ براستی رد صلاحیت ۴۰ نماینده که در ادوار مختلف مجلس حضور داشتند و همگی متعلق به یک جریان سیاسی بودند به چه جرمی صورت گرفت؟ بطور نمونه مهندس نوروزاده نماینده ۵ دوره مجلس و از چهره های قابل و متخصص کشور در حوزه صنعت به چه گناهی رد صلاحیت شد؟ آقای دکتر عباسی فرد و مرحوم آقای زواره ای آیا جز اعتراض به عملکرد برخی از اعضای آن شورا و نداشتن روح اطاعت بعد از تائید های مکرر در انتخابات متفاوت از جمله مجلس، خبرگان و ریاست جمهوری، جرمی داشتند که رد صلاحیت شدند؟ جراحی شورای نگهبان در انتخابات ششم را به یاد می آورید که در آن نفر ۳۲ لیست جناب آقای حداد عادل به جای نفر ۲۸ آقای علیرضا رجایی قرار گرفت. در آن جراحی موفق سه تن از دایره ۳۰ نفر تهران بیرون رانده شدند و جالب آنکه آقای رجایی که در دور اول تائید صلاحیت شده بود و رای نیز آورده بود، بعد از جایگزینی آن شورا، در مرحله دوم رد صلاحیت و از شرکت در آن مرحله محروم شد !!! این رفتارهای متناقض وخلاف شان شورای نگهبان تنها بخش ناچیزی از عملکرد آن شورا در دو دهه گذشته بوده است. جای تاسف است که شورای نگهبان این حافظ شرع و قانون اساسی امروزه به شورای کسب و حفظ قدرت یک جناح سیاسی که اعضای آن متعلق به آن جریان هستند، تبدیل شده است و آن جایگاه رفیع در قانون اساسی را به این سطح تنزل داده است.

برادر گرامی آیت اله مومن
پرسش های بسیاری در ذهن تاریخی مردم ایران نسبت به عملکرد آن شورا وجود دارد که در مقطعی مناسب باید پاسخگوی آن باشید که از آنجمله می توان به برخود های دوگانه در تفسیر از شرع و قانون اساسی در قبال مصوبات مجلس در دورهای مختلف، رد صلاحیت گسترده داوطلبان به جرم اندیشه و تعلق به جریان های سیاسی دیگر، نحوه برگزاری انتخابات و نیز جابجا کردن منتخبان اشاره کرد. حتما بیاد دارید که در انتخابات دوره پنجم در شهرستان میبد و اردکان شخص پیروز در ایام تعطیلات نوروزی با ابطال تعدادی از صندوق ها رای در حوزه انتخاباتی مبیبد مغلوب اعلام گردید و رقیب ایشان به مجلس راه یافت. و یا در فریدون کنار در دوره ششم آن جابجایی منجر به آن حوادث تلخ شد. متاسفانه باید اذعان کرد که همه این موارد توسط شورای نگهبان انجام شد لذا با عذر خواهی از اعضای محترم آن شورا بیاد مردی می افتم که می گفت نمی دانم چرا هر چه از اهل محل گم می شود مرا متهم می کنند و عجیب آن است که تمام آن ها در خانه من پیدا می شود.
در پایان یکبار دیگر شما را به بررسی عملکرد آن شورا و حاکمیت در قبال انتخابات دوره نهم که نهال تخلف و تقلب را در کشور را به بهانه های واهی بوسیله نهادهای نظارتی و اجرایی نهادینه کرد، و در دوره دهم ریاست جمهوری بعد از آن تقلب آشکار که با خروش و اعتراض مردم در اعاده حق رای شان تبلور پیدا کرد، دعوت می کنم. آیا بعد از ورود این آثار مخرب و زیانبار به کشور و نظام وقت بازخوانی، بازنگری و اصلاح در رفتار آن شورا فرا نرسیده است؟ آیا با صرف تعریف و تمجید و گفتن اینکه سر سوزنی تخلف از اسلام و قانون اساسی نشده است می توان مردم هوشیار، فهیم و پرسشگر ایران را قانع کرد؟
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مهدی کروبی
۳۰ تیرماه ۱۳۸۹

سرنوشت اقتدارگرایان در سراسر جهان شبیه هم است

سرنوشت اقتدارگرایان در سراسر جهان شبیه هم است: "
میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از استادان انجمن اسلامی مدرسین گسترش دروغ را یکی از علایم زوال در جامعه دانست و تاکید کرد:”دروغ سازمان یافته مشرعیت زداست و ما امروز با دروغ سازمان یافته روبرو هستیم و رسانه های مجازی سبز باید حداکثر تلاش خود را در زمینه بر ملا کردن ابعاد این پدیده شوم و رو به گسترش به کار گیرند.”
به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت :”عده ای اعتقاد مسلمانان و بویژه شیعه را در باره انتظار ظهور با خرافات زیاد آمیخته اند و مساله تا آنجا پیش رفته که امام زمان (عج ) را وسیله توجیه همه مسائل و مشکلات خود قرار داده اند.در حالی که دامان معصومین مورد اعتقاد ما از هرگونه ظلم و خرافات پاک است ،امام جمعه ای امام زمان (عج ) را حامی تصفیه های شورای نگهبان قرار داده است . البته ما منتظر هستیم که ببینیم ایشان چگونه از رضایت امام زمان از تصفیه و ستم هایی که به کاندیداها در طول نظارت استصوابی وارد شده ، اطمینان حاصل کرده اند.”

حمله به علوم انسانی یادآور تجربه حکومت های توتالیتر
وی سپس به حمله سازمان یافته ای که نسبت به علوم انسانی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت :”من با دیدن این حملات یاد تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتراروپای شرقی می افتم .آنها از زمان استالین به بعد علوم اجتماعی را علومی بر آمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.تحریم و محدودیت این رشته ها چشم آنها را روی روند تغییرات سریع جهان و جامعه خودشان بست و انعطاف پذیری نظامشان را در مقابل تحولات اجتماعی کشورهای خود و چهان از بین برد و باید یکی از دلایل سقوط این نظام ها را نبود دانشمندان و نظریه پردازان خبره در علوم انسانی دانست.”
میرحسین موسوی یادآور شد:”آنچه از سخنان شهیدان بهشتی و مطهری بر می آید اعتقاد به فضای باز علمی در این زمینه بود و حتی شهیدمطهری می گفت که مارکسیسم را باید استادان معتقد به مارکسیسم در دانشگاه تدریس کنند.”
میرحسین موسوی با ابراز تاسف از رواج دروغ و دشنام و اتهام های بی سابقه در جامعه گفت :”ویژه نامه مفصلی حاوی دروغ و دستکاری تاریخ در آستانه بیست و دوم خرداد توسط روزنامه های دولتی و با پول ملت چاپ شد و در کنار آن بخشی از برنامه های صدا و سیما هم به این دروغ پراکنی ها اختصاص یافت.به نظر می رسد سرنوشت اقتدار گرایان در سراسر جهان شبیه هم است و روشهای آنها مشابه یکدیگر است.”

روش هایی تکراری برای پوشاندن حقیقت

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود یک مثال تاریخی عنوان کرد :”از زمان استالین کتابهایی برای تاریخ حکومت کمونیستی تدوین شد که مهم ترین و رسمی ترین آن تاریخ حزب کمونیست شوروی بود .در این کتابها با توجیه تصفیه های رژیم استالینیستی در هر دوره تغییراتی بوجود می آمد .مثلا اگر در چاپ اول این کتاب عکس تروتسکی در کنار سایر سران شوروی دیده می شد ،در چاپهای بعدی این عکس ها با شگردهای روتوش حذف می شد.در باره مطالب هم وضع همین جور بود.البته آن موقع هنوز امکاناتی که امروز برای این طور حذف و اضافه ها توسط برنامه های رایانه ای بوجود آمده ،نبود.”
وی تاکید کرد: “متاسفانه امروز در ایران نیز همان روشهای اقتدارگرایانه دیروز در جعل و دستکاری تاریخ و واقعیت ها دیده می شود .این مساله امروز فقط به تاریخ انقلاب اختصاص ندارد .شما امروز به سخنان دولتیان گوش کنید .به نظر می رسد که کشورما کمترین نرخ تورم را دارد و یا رشد بیکاری به حداقل خود رسیده و یا آنکه کشور ما بیشترین سرمایه های اقتصادی جهان را جذب می کند و گویی سرمایه گذاران پشت دروازه کشور صف کشیده اند تا اجازه شرکت در سرمایه گذاری ها را بگیرند.دروغ گویی تا آنجا پیش رفته که می گویند مردم ما آزادترین کشور دنیا هستند.به نظر من باید تامل کنیم .آنها می دانند دروغ می گویند و یا حافظه شان دچار اختلال شده است. همین عکسی را که اخیرا از سحرخیز چاپ شده ،ببینید و یا خبر محکومیت آن خانم محترمی که جرمش فقط این بوده که شاهد زیر گرفتن یک شهروند توسط اتومبیل بوده ،کافی است که بفهمیم حکومت به کجا رسیده است. جالب است که خواهر ایشان نیز فقط به خاطر تسلیت گفتن به خانواده یکی از شهدای عاشورا ،محکوم به شش سال زندان شده است. آنگاه با وجود این موارد و صدها مورد مشابه باز هم می گویند که ما ازادترین ملت جهان شمرده می شویم.”

ابعاد گسترده دروغ و افسانه سازی در دولتیان
میرحسین موسوی گفت :” ابعاد گسترده دروغ در میان دولتیان به افسانه سازی و خلق توطئه های من در آوردی و عجیب و غریب منتهی شده است .دشنام و تهمت های سیاسی ، اجتماعی و اخلاقی و امثال آن را نیز باید به شیوه های دولتیان اضافه کرد.دشنام ها و تهمت هایی که کیفرهای سنگینی از نظر قانونی و شرعی دارد.لابد مسوولان قضایی نیز خواهند گفت قوه قضاییه ما مستقل ترین و بی طرف ترین دستگاه قضایی جهان است.”

رسانه های سبز با دروغ سازمان یافته دولتی مقابله کنند
موسوی با بیان این اینکه همه باید بدانند گسترش دروغ با این ابعاد می تواند یکی از علایم زوال یک نظام محسوب شود ،افزود :”دروغ سازمان یافته مشرعیت زداست و ما امروز با دروغ سازمان یافته روبرو هستیم و رسانه های مجازی سبز باید حداکثر تلاش خود را در زمینه بر ملا کردن ابعاد این پدیده شوم و رو به گسترش به کار گیرند،هنرمندان نیز همانگونه که با خلق پوستر جاودانه “دروغ ممنوع” موجی از حساسیت نسبت به دروغ را ایجاد کردند،امروز نیز از طریق تولید کلیپ ها و کاریکاتورها و پوسترها و سایر روشها باید با این پدیده شوم مقابله کنند.ما باید در مقابل هر تحلیل آمیخته به دروغ تحلیلی مبتنی بر درستی و حقیقت در اختیار مردم مان بگذاریم.اگر چه در این راه توش و توان مان به اندازه اقتدارگرایان نباشد.”

برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای را فراموش نکنیم
موسوی تصریح کرد :”ما باید بدانیم رواج دروغ با پول ملت و دلارهای نفتی نمی تواند پایه های یک نظام را استحکام بخشد و درکنار این حرکت همه باید در مرور ادعاهای اقتدارگرایان در باره افراد و زندانیان و شخصیت ها سوظن داشته باشند.ما نباید برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای یادمان برود.مبدا این جریان سیاه همان حوادث و روش ها ست.”
توجه به فرهنگها ، قومیت ها و مناطق مرزی اولویت تام و تمام دارد
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به حمله تروریستی اخیر در زاهدان اشاره کرد و گفت :”این جنایت را همه محکوم می کنند.هدف از این عملیات ضربه زدن به اتحاد ملی و مذهبی ما در سراسر کشور است .تامل در اینگونه اقدامات و ریشه یابی آن نباید صرفا در زمینه های امنیتی خلاصه شود.ریشه کن کردن تروریسم در گرو توسعه همراه با عدالت است .ریشه اینگونه اعمال با مشارکت مردمی که احساس عدالت بکنند و در امور مربوط به سرنوشت خود مشارکت داشتند ،ریشه کن خواهد شد.امروز توجه به مشکلات و مسائل فرهنگها و قومیت ها و مناطق مرزی اولویت تام و تمام دارد .”

کشور را با دروغ و سرکوب و پرکردن زندانها نمی توان اداره کرد
میرحسین با طرح این سوال که “آیا بهتر نیست که اندکی از شعارهای کر کننده خودمان در باره اصلاح امور جهانی کم کنیم و کنار یک بلوچ و یک سیستانی ،یک کرد و فارس و ترک و عرب صمیمانه بنشینیم و سر از مشکلات آنها در بیاوریم و با کمکشان فضای انسانی تر و عادلانه تری را ایجاد کنیم؟”گفت:” یک کشور ۷۰ میلیونی صاحب تمدن و بزرگ را ۷۰ میلیون مردم آن کشور می توانند اداره کنند و نه چند نفر!آن هم در فضای آمیخته با دروغ ،سرکوب و بستن دهانها و تعطیلی روزنامه ها و پرکردن زندانها.”
دروغ و ظلم رفتنی است
موسوی در پایان گفت :ان شالله تحقق وعده های حضرت حق را خواهیم دید که آنچه به نفع مردم است سرانجام باقی خواهد ماند .باید بدانیم که دروغ و ظلم رفتنی است.”
گفتنی است ، در این دیدار جمعی از استادان انجمن اسلامی جامعه مدرسین با میرحسین موسوی در باره مسائل مختلف کشوربحث و گفت و گو کردند.
"

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

عظمت آخرالزمان را تا حد اوهام و خرافات پائین آورده‌اند

عظمت آخرالزمان را تا حد اوهام و خرافات پائین آورده‌اند: "
رئیس‌جمهور سابق کشورمان با محکومیت اقدام تروریستی رخ داده در زاهدان و تسلیت به بازماندگان و مردم زاهدان، آن را جنایتی وحشتناک خواند و گفت:« درست در هنگامی که تحریم‌ها علیه ایران اعمال می شود از سوی برخی کشورها به تروریست‌های منفوری که هزاران تن از مردم بیگناه از جمله مسئولان عالیرتبه و محبوب را ترور کردند اجازه فعالیت مجدد داده می‌شود و آنها را از لیست تروریست‌ها خارج می کنند که ملت ما همه این اقدام‌ها را به منزله توطئه‌ای علیه خود تلقی می‌کند.»
به گزارش روابط عمومی دفتر سیدمحمد خاتمی، حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدخاتمی در دیدار با جمعی از ایثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس اعیاد ماه‌های رجب و شعبان را به آنان تبریک گفت و مقاومت مردم را در برابر تجاوز و نیز تلاش برای پاسداری از انقلاب اسلامی و سربلندی میهن را ستود.
وی افزود:« ۲۷ ماه رجب روز بعثت حضرت رسول اکرم (ص) است و پانزدهم شعبان میلاد مبارک حضرت بقیه الله (عج) و سوم شعبان تولد پر برکت حضرت ابا عبدالله است البته اعیاد دیگر هم در مدت هست ؛ ولی این سه عید که به ظاهر سه واقعه است جدا از هم است در واقع به نظر می‌رسد که یک مجموعه تدبیر شده‌ای است که تاریخ و سرنوشت بشر را رقم می‌زند.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« بعثت که آغاز نزول وحی بر قلب مبارک آخرین فرستاده خداست در واقع رستاخیز بیان و نشر آیین کامل الهی برای انسان خردمند و آزاد است؛انسانی که یگانه‌بینی و یگانه پرستی و دلدادگی و سر سپردگی به یگانه بی‌همتا در متن جان و فطرت او نهفته است.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« بعثت فراخوان به پرستش ناب خداوندی است که نام‌ها و صفت‌های او همه هستی را پر کرده و پیامبر بزرگوار، نمودار درخشان همه نام‌ها و نمودها و انسان کاملی است که تمامی آدمیان را به این آئین و راه فرا می‌خواند، راهی دراز که تا “معاد” امتداد دارد.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها یادآور شد:« در آئین اسلام که (که نام همه آئین‌های یکتاپرستی از آدم تا خاتم است ) و در اسلام به معنی مصطلح آن به گستردگی و کمال خود می‌رسد، خداوند آغاز و انجام پیدا و جهان هستی است و انسان این موجود برتر آفرینش که خداوند با آفریدن او به خود آفرین گفته است، جانشین خداست و پیامبر(ص) این مرتبت والا را به او تذکر می‌دهد و او را بفرمان فطرت فرا می‌خواند و راه نیکبختی برین و جاودان را که در بازپسین هنگامه زندگی ظهور می‌یابد به او می‌نماید.»
وی با بیان اینکه « پیامبر”راهنما” است و الگو و اسوه و راهبر و هادی است»، اظهار داشت:« خداوند در قرآن از جمله رسالت پیامبر(ص) را که باز خواننده آیات خداست را تزکیه آدمیان و آموزش کتاب و حکمت می‌داند.»
خاتمی تاکید کرد:« این رسالت با تزکیه و تربیت جان انسان و پالایش آن از رذیلت‌ها و آرایش آن به فضیلت‌ها آغاز می‌شود و آنگاه با تعلیم کتاب (تکوین و تشریع) و حکمت این رسالت تکمیل می‌شود، البته کتاب دربردارنده حکمت است اما به جهت اهمیت آن حکمت به صورت علی حده نیز ذکر شده است و حکمت عبارتست از اندیشه؛عمل و گفتار محکم و درست که مطمئنا اخلاق مصداق بارز حکمت است.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود:« اخلاق اجمالا یعنی نیت نیکو و کار نیکو مبتنی بر آگاهی و آزادی اختیار به قصد رسیدن به مقصد والا که خیر برین است و در اخلاق آنچه خیر است باید انجام گیرد و آنچه شر است نباید انجام شود.»
رئیس بنیاد باران همچنین به سالروز ولادت اباعبدالله الحسین(ع) اشاره کرد و گفت:« در سوم شعبان نیز ابر مردی زاده می‌شود که به تقدیر الهی قهرمان حماسه‌ای می‌شود که در پرتو قرآن، آئین پاک محمدی آنچنان که بوده و هست بماند و به‌رغم تحریف‌ها و انحراف‌هائی که به خصوص در عرصه سیاست پیش آمد، دین و آئین در ژرفای جان حق و حقیقت از دگرگونی و تحریف مصون بماند.»
به گزارش روابط عمومی دفتر سیدمحمد خاتمی ؛ وی ادامه داد:« پانزدهم شعبان هم زادروز مولود مبارکی است که به فرمان خداوند، باید مدار و محور و سالار و سرور جامعه‌ای باشد که خدا خواسته است و آئین پیامبر آهنگ سیر و صیرورت آن جامعه است.»
دوران طلائی زندگی آدمی در این جهان، در آینده است، نه گذشته
خاتمی تاکید کرد:« به باور ما، جامعه برین و خواستنی و بایستنی در آخر الزمان تحقق می‌یابد و از این رو دوران طلائی زندگی آدمی در این جهان، در آینده است، نه گذشته و دریغ و افسوس که غفلت جهل و جور مانع از تحقق زودتر آن جامعه شده است، چه بسیار مردمان حتی موحدان و مسلمانان که این همه زیبایی و عظمت را در دین خدا ندیده‌اند و حتی آن را تا حد اوهام و خرافات فرود آورده‌اند.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« اینک ما در دوران غیبت معصوم به سر می‌بریم و تا رسیدن به کمال مطلوب فاصله داریم که در ازای آن را خدا می‌داند و بس و فقدان پیامبر(ص) و غیبت ولی خدا مصیبتی است بزرگ، که شکوه و شکایت آن را از جمله در دعای افتتاح از زبان معصوم(ع) به درگاه خدا می‌ریم و این دوران دوران آزمایش است.بدون تردید در آئین الهی همچنان که هدف، پرورش شخصیت انسان خوب و افرد بشر است، ظرف وجود آدم‌بینی جامعه نیز در مرکز اهتمام است.»
کدام جامعه؛جامعه مطلوب است؟
وی با طرح این سئوال که که «کدام جامعه؛جامعه مطلوب است؟»، اظهار داشت:« اگر جامعه کمال مطلوب در پایان تاریخ محقق می‌شود و اینک در دسترس نیست، آیا میزانژ ها و معیارهایی وجود دارد که بر پایه آن تا حد امکان بتوان به سوی آن جامعه حرکت کرد؟یعنی جامعه‌ای که در آن انسان(هر انسان) محترم باشد واحساس امنیت کند و از مزایای معنوی و مادی زندگی برخوردار باشد؟»
رئیس بنیاد باران تاکید کرد:« با رجوع به آموزه‌های الهی و سنت و سیرت پیامبر(ص) و معصومان(ع) و نیز تدبر و خردورزی، دستیابی به این موازین کار چندان دشواری نیست.آنچه در یک کلام می‌توان گفت این است که میزان روابط و آهنگ حرکت در جامعه مطلوب “عدالت” است، منتهی عدالتی که توسط انسان آگاه و آزاد باید ایجاد و از آن پاسداری شود.
عدالت امری تحمیلی نیست، پیامبر با کتاب و میزان آمده است تا مردم آگاه و مصمم شوند و خود به “قسط” برخیزند.»
سیدمحمدخاتمی همچنین تصریح کرد:« عدالت کیمیای گرانبها و جامع الاطرافی است که خلاصه کردن آن در عدالت اقتصادی(که البته مهم است) آن هم تحت توهمات مدرن مارکسیستی و غیر مارکسیستی جفای به انسان است.عدالت نمی‌تواند همراه با تحقیر انسان و نادیده انگاشتن کرامت او باشد که این خود بیداد بزرگ است.»
جامعه مطلوب؛ جامعه‌ای اخلاقی است
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« از سوی دیگر جامعه مطلوب؛ جامعه‌ای اخلاقی است، اصلا عدالت شاخه‌ای از اخلاق است؛ وفا، راستی، محبت به دیگران، امانت داری، دوری از خشم و صدها موردی که در قرآن و متون دینی و نیز آراء فیلسوفان و معلمان اخلاقی آمده است باید بر جامعه حاکم باشد.»
نهاد حکومت باید با میزان عدالت و اخلاق ارزیابی شود
رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «فکر می‌کنم با همین دو میزان، تا حد زیادی مطلوبیت جامعه و فاصله جامعه را با جامعه کمال مطلوب می‌توان دریافت»، گفت:« حکومت (نهاد حکومت) که محور و هسته مرکزی جامعه است نیز باید با میزان عدالت و اخلاق ارزیابی شود.»
وی با تاکید بر اینکه «از جمله شروط مهم مطلوبیت حکومت این است که بر آمده از اراده و خواست جامعه و برخوردار از رضایت مردم باشد»، اظهار داشت:« ما توفیق حضور در حکومت معصوم را نداشته‌ایم، ولی با رجوع به تاریخ و آموزه‌های دینی تردید نکنیم که رضایت مردم شرط مهم تحقق حکومت منسوب و سازگار با دین است.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« نه پیامبر(ص) و نه امام علی(ع) و نه نمایندگان اصلی دین، هیچگاه حاضر نبودند بدون رضایت مردم و به اصطلاح امروز، رای و خواست آنان حکومت خود را به هر قیمتی بر مردم تحمیل کنند.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگ‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تصریح کرد:« پیامبر(ص) هنگامی یثرب را به مدینه النبی تبدیل کرد که تمام مردم آن ناحیه (اوس و خزرج) از او خواستند با او بیعت کردند و حتی توافق امنیت غیر مسلمانان مدینه رانیز بدست آورد؛ داستان حکومت امام علی(ع) و کلام بلند او نیز معروف است که اگر حضور حاضر نبود و یاری فراگیر مردم حجت را بر او تمام نکرده بود و عهدی که میان عالمان خیرخواه و آگاهان عدالت جو و خداوند بر لزوم جانبداری از ستمدیدگان و رفع بیداد و ستم وجود نداشت امام حکمروائی را نمی‌پذیرفت.»
وی با طرح این سئوال که «چرا در دوران بحران سیاسی اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری و سست شدن پایه‌های حکومت اموی و مروانی که قطعا امکان فراهم آمدن عِدّه و عُدّه و تشکیل حکومت برای بعضی امامان ما فراهم بود (بنی‌عباس با شعار خشنودی اهل بیت با همین شیوه روی کار آمدند) چرا امامان حاضر نشدند چنین کنند؟» گفت:« آیا جز این است که رضایت و خواست و رای مردم برای حکومت معصوم شرط می‌دانستند؟چه رسد به ما که در زمان غیبت معصوم به سر می‌بریم و همه انسان‌های محدود و آسیب پذیر و دارای کاستی فراوانیم.»
خاتمی با بیان اینکه « لازمه شرط رضایت مردم پاسخگویی حکومت به مردم نیز هست»، اظهار داشت:« در چنین حکومتی، آزادی اندیشه و بیان در جامعه یک اصل محکم و از حقوق اساسی مردم و پاسداشت آن عین عدالت اخلاقی بودن است.»
وی ادامه داد:« امروز بشر و بعد از کشاکش‌های مهم تاریخی به این نتیجه رسیده است که “مردم‌سالاری” کم هزینه‌ترین و پر فایده‌ترین شیوه حکومت است و حق حاکمیت بر سرنوشت خود و آزادی اندیشه و بیان و نقد بخصوص نقد حکومت، به‌رسمیت شناخته شده و از مسلمات و مشهورات زمانه است.»
رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:« آیا اصرار ما بر مردم‌سالاری و لوازم آن، عدول از موازین دینی است یا عین پای‌بندی به آن؟ و آیا پایه‌های دینی باور را نمی‌توانیم از منابع فکری و عمل دینی بدست آوریم؟»
خاتمی افزود:« این امام علی(ع) است که ۱۴ قرن قبل که منطق وحشتناک “حق با کسی است که غلبه و استیلاء به هر قیمتی پیدا کند”رایج بود و ترویج می‌شد؛ از حق و تکلیف حکومت سخن می‌گوید. طرفه اینکه نصیحت در آشکار و نهان و انتقاد خیرخواهانه را وظیفه مردم و حق حاکم می‌داند یعنی آنچه امروز با هیاهو و افتخار به عنوان حق مردم شناخته می شود امام آن را وظیفه می‌داند.»
وی همچنین اظهار داشت:« امام(ع) مردم را تشجیع می‌کند که در برابر او همچنانکه در برابر جباران سخن می‌گویند سخن نگویند و نیز خود را نه تنها در برابر هم‌کیشان که در برابر همه مردم، از هر آئین و گرایشی مسئول می‌داند و پاس حق و حرمت همه را دارد.»
نظام مطلوب در این زمان ، نظام مردم‌سالار است
رئیس‌جمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه «اگر می‌گوئیم نظام مطلوب در این زمان نظام مردم‌سالار (با همه لوازم و شرائط آن) است ریشه‌های آن را در رفتار و مواضع پیشوایان دینی خود می‌یابیم»، افزود:« از سوی دیگر مگر پیامبر(ص) هدف بعثت خود را به کمال رساندن و تمام رساندن حکومت‌های اخلاقی نمی‌داند؟قطعا اخلاقی بودن شرط مطلوبیت جامعه مورد نظر دینی است.مگر می‌شود اخلاق و رشد فضائل اخلاقی مطلوب باشد ولی ملاک سیاست‌ها و رفتارهای حکومت اخلاقی نباشد؟»
وی تصریح کرد:« در دوران خود ما مگر امام راحل فرمان هشت ماده‌ای را در بحرانی‌ترین دوران پس از انقلاب که امواج ترور و طوفان جنگ بیداد می‌کرد صادر نکرد؟مگر این فرمان از جمله منشور اخلاقی بودن حکومت نیست؟متهم نکردن افراد، عدم دخالت در احوال مردم، پرهیز از فرد پرستی و تملق و ریا، تامین آزادی‌های جامعه به خصوص آزادی‌های اساسی، اینها و بسیاری موارد دیگر از جمله شروط و نشانه‌های اخلاقی بودن و مطلوب بودن حکومت است.»
اگر به نام عدالت بی عدالتی شود بدتر است
رئیس بنیاد باران خطاب به حضار گفت:« امروز در خدمت شما بزرگان حاضر در جبهه و مدافع اسلام و انقلاب و ایران و جانبازان و بازماندگان شهیدان عزیز هستیم و می‌دانیم که فداکاری‌های شما و صدها هزار نفر چون شما برای استقرار نظامی بوده است که اگر نه در حد کمال مطلوب ولی جاری و حرکت کننده به سوی آن جامعه بوده است و اینجاست که باید بد اخلاقی محکوم شود، بد اخلاقی اگر از سوی حاکمان باشد بدتر است.باید بی عدالتی مورد انتقاد قرار گیرد و اگر به نام عدالت بی عدالتی شود بدتر است.»
باید از آزادی بیان و اجتماعات و تشکل‌ها دفاع شود
خاتمی تاکید کرد:« باید از آزادی بیان و اجتماعات و تشکل‌ها دفاع شود و اگر این آزادی‌ها به نام انقلاب محدود شود بدتر است. باید هر جا احساس کنیم حقی از مردم ضایع می‌شود تذکر دهیم و به سوی وضعیتی حرکت کنیم که جامعه آزاد؛ برخوردار از حقوق اساسی و دارای اخلاق و عدالت داشته باشیم.»
باید از اجزاء و ارکان حکومت بخواهیم که پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حرکت کنند
رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود:« باید از اجزاء و ارکان حکومت بخواهیم که پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حرکت کنند نه آن‌را به دل‌خواه تفسیر و تعبیر کنند و بخش هایی از آن را معطّل بگذارند، اینها از جمله درس‌هایی است که از بعثت و مهدویت می‌توانیم بگیریم، امروز همه باید هوشیار باشیم و ضمن پافشاری بر خواستهای اساسی و حقوق ملت نباید از خطرات و تهدیدها علیه کشور مردم غافل باشیم.»
جنایت وحشتناکی که توسط تروریست‌ها در زاهدان عزیز رخ داد، محکوم است
سیدمحمدخاتمی در بخش پایانی سخنان خود تاکید کرد:« جنایت وحشتناکی که توسط تروریست‌ها در زاهدان عزیز رخ داد، محکوم است؛ ضمن عرض تسلیت به همه بازماندگان شهدای عزیز و دعا برای سلامتی مجروحان و آسیب دیدگان این فاجعه نباید از دست‌های پلیدی که پشت این قضیه‌اند غافل ماند.»
وی افزود:« درست است که بسیاری از کشورها این جنایت را محکوم کرده اند ولی اعمال و معیارهای دوگانه آن‌ها موجب بدبینی ملت ما و دیگران خواهد بود؛ درست در هنگامی که تحریم‌ها علیه ایران اعمال می شود به تروریست‌های منفوری که هزاران تن از مردم بیگناه از جمله مسئولان عالیرتبه و محبوب را ترور کردند اجازه فعالیت مجدد داده می‌شود و مورد حمایت قرار می‌گیرند و آنها را از لیست تروریست‌ها خارج می کنند.»
سیدمحمدخاتمی خاطر نشان کرد:« مطمئنا ملت ما با نفرتی که از همه جنایت‌کاران و تروریست‌های خائن دارد همه این اقدام‌ها را به منزله توطئه‌ای علیه خود تلقی می‌کند؛ به هر حال امیدوارم با ایجاد فضای مناسب و گذر از وضعیت ناپسند کنونی بهتر و بیشتر همه بتوانند در جهت خدمت به انقلاب و کشور و مقابله با تهدیدها کمر همت ببندند.»
در ابتدای این دیدار، حاضرین در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پرداختند که مهمترین آنها بدین شرح بود:
- در شرائط زمانی حاضر شاهد شبیه‌سازی تاریخی نادرستی هستیم که به ناحق نسبت به بخش عمده‌ای از جامعه و در راس آن نسبت به یاران وفادار حضرت امام (ره) صورت می‌پذیرد.
-ما پاسداران محافظ از دستاوردهای انقلاب که همواره خواستار عظمت انقلاب و پیشرفت کشور و انشالله پیرو راه حضرت امام راحل بوده و هستیم بر آنیم که با دقت و تاملی چند باره در سیره معصومین(ع)؛الگوبرداری صحیحی برای زمانه خود داشته باشیم و از خداوند منان مسئلت داریم ما را از هر گونه انحراف و کج اندیشی و عمل ناصالح محفوظ دارد.
-ما پاسداران شیعه امیرالمومنین با تاسی به حضرتش نسبت به مخالفین و حتی دشمنان تا زمانیکه دست به سلاح نبرده‌اند هیچ گونه برخورد سخت و خشن نداشته و تنها همانند آنها مقابله فکری و نظری خواهیم داشت.هر گونه بدعت فکری و عملی به هر نامی نیز مورد قبول نیست.
-باید از رواج دروغ و تهمت و برخوردهای ناروا نسبت به یاران با وفای حضرت امام(ره) که سبب تضعیف اصل نظام است خودداری کرد.

۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

هر کس هر جا از حق و قانون دفاع کند عضو جنبش سبز است

هر کس هر جا از حق و قانون دفاع کند عضو جنبش سبز است: "
میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: ما اعتقاد داریم دروغ و ظلم و قانون ستیزی مشروعیت نظام را ذوب می کند و وعده های قرآن و روایات و خود تحلیل حادثه عظیم کربلا و عاشورا نشان می دهد که ظلم باقی ماندنی نیست. میرحسین هدف جنبش سبز را حاکمیت آرا مردم دانست وگفت: اعتقاد دارم انشالله به زودی جنبش سبز پیروز خواهد شد چون دنبال تحقق حقوق مردم است. چون مدافع آزادی های بشری است چون مدافع عقلانیت و منطق است ، چون مخالف ظلم و دروغ و جور است.

جنبشی که الهام گرفته از عاشوراست
به گزارش کلمه، میرحسین موسوی در ابتدای سخنان خود ضمن تبریک به مناسبت عید مبعث و اعیاد شعبانیه خصوصا میلاد امام حسین و حضرت عباس و امام زین العابدین گفت :”این اعیاد برای ما الهام بخش بوده است. کل زندگی امام حسین برای ما الگو می باشد. آنچه در جامعه مذهبی ما جا افتاده برگرفته از زیارت عاشوراست، شعار سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم است که یعنی ایستادگی برای اینکه جامعه از ظلم و جور به سمت عدل و راستی برود.”

آری! پس از هر سختی آسانی است
سبزها امروز از ترس فارغ شده اند
نخست وزیر دوران دفاع مقدس به تاثیر جنبش سبز از حادثه کربلا اشاره کرد و گفت:” این شعار جنبش سبز است که برگرفته از روحیه آزادی خواهی حماسه سازان کربلا و در راس آنان امام حسین و ابالفضل العباس می باشد که در مقابل کژی ها باید ایستاد و برای بازگشت به حق و عدالت تلاش کرد. این ایستادگی ها سختی هایی دارد اما بدانیم که وعده قرآن است که ان مع العسر یسری، با سختی گشایش است و ما این گشایش را در جامعه خود و در حوزه عمومی امروز ملاحظه می کنیم. علی رغم تحمل سختی ها، زندان ها ، کشتارها، فشارها و کهریزک ها امروز نشاطی در میان ملت به ویژه جوانان برای میل به جامعه ای عادلانه و فارغ از ظلم و جور دیده می شود.
سبزها امروز از ترس فارغ شده اند آیا این یسر و راحتی نیست؟ سبز ها امروز برای داشتن نظامی که در آن حاکمیت ملت به رسمیت شناخته شود و حقوق ملت که در قانون اساسی بدان تصریح شده است احیا شود تلاش می کنند. آیا این خود یک گشایش نیست؟ اینکه قتل و جنایت نیروهای به اصطلاح خودسر در گذشته و حال محکوم می شود، آیا گشایش نیست؟”

ایران برای همه ایرانیان
هدف جنبش سبز حاکمیت آراء مردم است
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش بر تعامل بدنه جنبش درباره منشور جنبش سبز تاکید کرد وگفت:” منشور جنبش سبز یک متن سیال و باز است و با تعامل بدنه جنبش انشالله به سمت کمال پیش خواهدرفت. به نظر بنده یکی از ایرادات و کاستی های که منشور دارد این است که به حقوق اقلیت های مذهبی نپرداخته است. گرچه به طور تلویحی بدان پرداخته شده است ولی در متن می تواند تصریح شود و به تعلق ایران به همه ایرانیان تکیه شود که یک فراز کلیدی است.”

ما پیروزیم چرا که…
سپس میر حسین موسوی تصریح کرد:” هدف جنبش سبز حاکمیت آراء مردم است و من اعتقاد دارم انشالله به زودی جنبش سبز پیروز خواهد شد چون دنبال تحقق حقوق مردم است. چون مدافع آزادی های بشریست چون مدافع عقلانیت و منطق است و سلاح جنبش سبز منطق است. چون مدافع پیوند دموکراتیک ملت با قانون اساسی است و چون مخالف ظلم و دروغ و جور است و ما اعتقاد داریم دروغ و ظلم و قانون ستیزی مشروعیت نظام را ذوب می کند وعده های قرآن و روایات و خود تحلیل حادثه عظیم کربلا و عاشورا نشان می دهد که ظلم باقی ماندنی نیست. کافیست به سرنوشت حکومت های اموی و آل مروان نگاهی انداخته شود.”

پیوند با قانون اساسی حلقه وصل ماست
موسوی اظهار کرد: شعار رعایت بدون کم و کاست قانون اساسی با این فرض است که این متن نه جاودانی است و نه وحی منزل وهر نوع تغییری در سطح ملی می تواند مورد قبول باشد که امکانات انتخابات آزاد و رقابتی و غیر گزینشی را فراهم کند. وی تاکید کرد: نمی توان با تاکید بر خاطره ها یک وفاق ایجاد کرد ما احتیاج به متنی داریم که ما را به هم وصل کند و در شرایط فعلی جایگزین و بدیلی برای قانون اساسی وجود ندارد طرح اجرای بدون تنازل قانون اساسی طرح مطالبات ملت است که بدان ها بی اعتنایی شده است و پیوندهای دموکراتیک با قانون اساسی نقطه وصل ماست.

دروغگویان بر جهل و نادانی برخی طمع کرده اند
شاه نیز همین را می گفت…
با این وضع به قانون اساسی هم حمله خواهند کرد
وی در ادامه سخنان خود با ابراز تاسف از گسترش دروغ در جامعه گفت :”متاسفانه سطح دروغ گویی بسیار گسترده است. اخیرا متن سخنرانی یکی از مقامات امنیتی به طور گسترده در سطح جامعه توزیع شده است که پر از دروغ های شاخ دار و افسانه سازی های مبتذل است. تهیه کنندگان این نوار روی جهل و نادانی که ممکن است افراد به دلایلی داشته باشند، طمع کرده اند و جالب است که این نوار با حمله به معدود احزاب قانونی کشور آغاز می شود و ما وقتی این نوار را در کنار این اظهار نظر می گذاریم که در کشور فقط یک حزب داریم و آن هم حزب ولایت است می بینیم که عده ای کشور را دانسته و ندانسته به بن بست می کشانند. این اظهار نظر شبیه اعلام حزب رستاخیز از سوی شاه است که مخالف صریح قانون اساسی است. من بعید نمی دانم که در آینده خود قانون اساسی هم با همین وضع مورد حمله قرار گیرد.”
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با یادآوری اینکه جنبش سبز در خارج از کشور سخنگویی ندارد، گفت:” ولی شبکه های جنبش سبز محدود به داخل کشور نیست. طبیعی است که این شبکه ها با همه امکانات خود و با استفاده از رسانه های مجازی و طرق دیگر سخنان سبز خود را در فضای عمومی و زیبایی بوجود آمده طرح نمایند و این از نقاط قوت جنبش سبز است.

باور کنیم که میزان رای ملت است
وی گفت: “از نظر بنده هر کس دنبال حق است و به صورت مسالمت جویانه برای رسیدن کشور به سمت حاکمیت مردم بر سرنوشت خود حرکت می کند و وهر کس هرجا از حق و از قانون دفاع می کند جزو بدنه این جنبش است و همه باید باور کنیم که در نهایت میزان رای ملت خواهد بود.”

ضرورت خیزش رسانه ای برای توجه به قشر محروم
نخست وزیر محبوب امام همچنین با بررسی وضعیت رسانه ای جنبش سبز گفت: شبکه های جنبش سبز باید به سمت درک مشکلات همه اقشار خصوصا کارگران و کشاورزان و معلمان پیش برود که متاسفانه رسانه های سبز در این زمینه فقیر هستند و باید خیزش در اطلاع رسانی و ارائه راه حل ها اغاز شود.

آفت انحلال نهاد برنامه ریزی کشور
وی با برشمردن برخی مشکلات جاری کشور آنها را ناشی از نبود نهاد برنامه ریزی و نگاه آینده نگر به مسایل دانست و گفت: امروز در جامعه متاسفانه هم مشکل آب داریم و هم مشکل برق. این ناشی از کاهش سرمایه گذاری ها در حوزه برق در چند سال گذشته است که خود این مشکل ناشی از حذف برنامه ریزی های بلند مدت و نگرش های کوتاه مدت معطوف به شب انتخابات بوده است. این را در سایر حوزه ها نیز مشاهده می کنیم و مسئله قطعنامه ویارانه ها این مسائل را تشدید می کند که به نظر من دلیل اصلی آن حذف دستگاه برنامه ریزی کشور در سال های گذشته بوده است.

سوء ظن به دانشگاه مشکلی را حل نمی کند
میرحسین موسوی در انتهای سخنان خود بار دیگر تحدید فضا و هر نوع فشار بر دانشگاه ها را محکوم کرد و ادامه داد:” اسلام در زمان طلوع خود آغوشش را به همه جهان آن روز باز کرد و هر سنت خوبی را امضا و تایید کرد. دانشگاه ها نقطه اتصال ما به تمدن ها و علوم و تجربیات بیکران بشری هتند. سوء ظن به اساتید و دانشجویان مشکلات سیاسی دانشگاه ها را حل نمی کند. مشکل دانشگاه ها درست از نقطه ای آغاز می شود که آن فاجعه های حمله به کوی دانشگاه پیش می آید و نظام از مسئولیت این اقدام که همه جنایت کارانه بودن آن را تایید می کنند، طفره می رود و مسئولان آن فجایع را به محاکمه نمی کشد.”
گفتنی است در ابتدای این دیدار امروز جمعی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس برخی از دغدغه های خود را درباره مسایل جامعه و دانشگاه مطرح کردند. همچنین به بیان دیدگاههای خود پیرامون منشور سبز پرداختند.

رهبری جنبش سبز با متن قانون اساسی است

رهبری جنبش سبز با متن قانون اساسی است:
در حالیکه بحث لزوم انتقاد یا عدم انتقاد از جنبش سبز و میرحسین موسوی، بالا گرفته است زهرا رهنورد می گوید: “کسی که از او انتقاد نشود می پوسد و مثل مرداب خواهد بود و ما از همه انتقاداتی که از سر دوستی و علاقه به جنبش مطرح می شود استقبال می کنیم.”
به گفته زهرا رهنورد، در این جنبش همه مخالفان وضع موجود نقش و حضور دارند. وی می گوید:” همه کسانی که به تغییر و تحول به سوی آزادی، دموکراسی، انتخابات آزاد، عدم دخالت نظام و حکومت در زندگی شخصی مردم اعتقاد دارند، سبز هستند.”
مصاحبه “روز” با زهرا رهنورد، نویسنده، هنرمند و استاد دانشگاه را در ذیل بخوانید.
پیشتر آقای موسوی در مصاحبه با سایت کلمه اعلام کرده بودند هیچ سخنگویی در خارج از کشور ندارند؛ مدتی از آن مصاحبه گذشته و این بار من میخواهم از شما بپرسم که آیا آقای موسوی نماینده یا سخنگویی در خارج از کشور دارند یا نه؟
آقای موسوی بارها این نکته را اعلام کرده و قطعا هیچ نماینده و سخنگویی در خارج از کشور ندارد.
اخیرا برخی چهره ها و سایت های سیاسی، به خط کشی میان سبزها پرداخته اند؛ خط کشی هایی که اعتراضات زیادی هم به دنبال داشته است. آیا این خط کشی ها به نمایندگی از سوی آقای موسوی یا جنبش سبز اعلام می شود و نظرات آقای موسوی است؟
هرفردی، براساس آنچه که در بیانیه های آقای موسوی ذکر شده، یک رسانه است، اما “هر فردی یک رسانه است” به این معنا نیست که نماینده آقای موسوی یا جنبش سبز باشد. نظرات آقای موسوی در بیانیه های ایشان به صراحت اعلام شده است.
به طور مشخص می پرسم: آقای مهاجرانی در سخنانی به این نوع خط کشی پرداخت که جنجالها و اعتراضات بسیاری هم به دنبال داشت؛ سپس سایت جرس، مطلبی منتشر کرد که براساس آن، دایره جنبش سبز را بسیارمحدودترکرد به طوریکه مدعی شد “هر کس که مخالفت کرد، لزوما در چارچوب جنبش سبز نمی گنجد و هر کس که برای بیان شعار و عقیده خود به خیابان آمد و هزینه داد، در زمره جنبش سبز نیست” و…. نظر شما چیست؟ آیا با این خط کشی ها موافق اید؟
ما تعابیر خود را به کار می بریم، آنها هم تعابیر خودشان را می گویند و طرح نظرات مختلف، چالش مفید و سازنده ای را ایجاد می کند. یعنی هر کسی نظر خودش را می گوید و طرح آن هم اشکالی ندارد. ما به جامعه تک صدایی عادت کرده ایم اما باید بدانیم که یک دست بی صدا است و همه باید نظرات خود را بگویند؛ همین تکثر و چند صدایی از خصوصیات جنبش سبز است و لزوما ما با همه نظرات موافق نیستیم.
خانم رهنورد از دیدشما سبزها چه کسانی هستند و جنبش سبز شامل چه طیف هایی است؟
جنبش سبز یک جنبش تکثر گرا است و همه کسانی که به تغییر و تحول به سوی آزادی، دموکراسی، انتخابات آزاد، عدم دخالت نظام و حکومت در زندگی شخصی مردم اعتقاد دارند، سبز هستند. این بدان معنا نیست که سبزها دارای یک ایدئولوژی و تفکر و عقیده باشند بلکه من به عنوان کسی که تئوری پردازی جزو کارهای اصلی ام است، معتقدم تمام کسانی که در جنبش سبز هستند روی وجه توافق هایشان است و این توافق ها فرصتی است که همه ما را با همه اختلافات سلیقه ای و عقیده ای که داریم، دور هم جمع کرده و تفاوت هایمان هم سر جای خودش است. به طور مثال در همین جنبش سبز، ممکن است یک کسی خیلی مذهبی باشد و کس دیگری نباشد و کسان دیگری در درجات متفاوت از علایق و عقاید مذهبی باشند؛ تفاوت هایمان سر جای خودش است اما سر چیزهایی که توافق داریم با هم هستیم. میخواهم بگویم ما در جنبش سبز با وجود همه تفاوت هایمان، روی توافق هایی که بر جریان تحول داریم در کنار هم هستیم.
این توافق هایی که می گویید مشخصا بر چه مبنایی است؟
این توافق ها بر مبنای تغییر و تحول است. اما یکی از این توافق ها، قانون اساسی است که ما معتقدیم باید تمام اصول مغفول مانده آن اجرا شود.
اما بخشی از سبزها به همین قانون اساسی نیز اعتراض دارند. آیا می توانیم بگوییم آنها سبز نیستند؟
ما حول محور قانون اساسی دور هم جمع شده ایم و نکته توافق ما همین است، اما این بدان معنا نیست که قانون اساسی وحی منزل است و نمی توان تغییری داد. هیچ یک از قانون اساسی ها در هیچ جای جهان وحی منزل نیستند و هر ده یا دوازده سال یکبار مورد بازنگری قرار می گیرند. متاسفانه قانون اساسی تبدیل به اجسادی می شوند که حکومت ها روی آنها هم پا می گذارند. در حقیقت ما می گوییم الان توافق همه ما اجرای بدون تنازل و صحیح همه اصل های قانون اساسی است اما وقتی به موفقیت و پیروزی دست یافتیم می توان روی آن بحث کرد و مورد بررسی و بازنگری قرار داد. باز تاکید میکنم قانون اساسی وحی منزل نیست بلکه ما را از کورمال کورمال راه رفتن و آنارشیسم محفوظ میدارد. اجرای بدون شرط تمام اصول قانون اساسی، اصول و جنبه های مغفول مانده آن به سمت دموکراسی، آزادی، حق بیان، رفع تبعیض و روش های قیم مآبانه درباره زنان، آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد و بدون تقلب و غیر فرمایشی و آزادی تجمعات، پروسه آزادیخواهی مدنی ما است.
اظهارنظر برخی ها درباره جنبش، تقسیم بندی خودی و غیر خودی را در ذهن تداعی میکند.اما در صحبت هایی که با شما داشته ام بارها گفته اید در جنبش سبز خودی و غیر خودی نداریم. اما سئوال من این است که آیا شما در این جنبش خط قرمزی هم دارید؟ چه کسانی از نظر شما نمی توانند جزو جنبش سبز محسوب شوند؟
منافقین (سازمان مجاهدین خلق) عملا نمی توانند و جزو جنبش سبز نیستند. این گروه مرده سیاسی که حکومت در صدد زنده کردن آنها برآمد، اکنون ادعاهای خنده داری مطرح میکند.اما جنبش سبز، با این گروه مرده، حد و دیواری دارد و همه مااز جمله خود من، آقای موسوی، آقای خاتمی و آقای کروبی و هویت های درون جنبش سبز، منافقین را جزو جنبش سبز نمی دانیم. متاسفانه حاکمیت یا با مقصود یا به اشتباه این گروه مرده را زنده کرد که من فکر میکنم با مقصود بوده و خواسته به خیال خود رقیبی برای جنبش سبز ایجاد کند که همین نیز خیلی خنده دار است. چون جنبش سبز، جنبشی مردمی، زنده و پویاست و این حد دیوار قرمز را با آنها دارد. اما باقی، با هر روح و فکری که هستند بر سر توافق هایی که ذکر کردم در صورت تمایل، جزو جنبش سبز هستند و انشاالله پیروزی هم با جنبش سبز است.
خانم رهنورد این روزها بحث انتقاد یا عدم انتقاد از جنبش سبز و بخصوص آقای موسوی بسیار مطرح می شود. برخی معتقدند نقد در شرایط فعلی منجر به تضعیف جنبش می شود و برخی دیگر می گویند مخالفان جنبش از این قضیه سواستفاده میکنند. نظر شما در این زمینه چیست؟
اصولا انتقاد خوب و سازنده است و ما استقبال می کنیم. خود من معتقدم کسی که از او انتقاد نشود می پوسد و مثل مرداب خواهد بود؛پس ما از همه انتقاداتی که از سر دوستی و علاقه به جنبش مطرح می شود استقبال می کنیم؛ اگر هم از روی دشمنی، نقدی شکل گیرد که در مرور زمان ثابت خواهد شد. در عین حال باید بگویم آقای موسوی را تنها در نظر نگیرید، جمعی هستند متشکل از آقای خاتمی و آقای کروبی و آقای موسوی و افراد صاحب نظری که من هم در کنار آنها هستم. هیچ کدام هم ادعای رهبری ندارند و از نقد استقبال می کنیم و معتقدیم باعث شکوفایی جنبش و سازندگی می شود اما اینکه حاکمیت توتالیتر فعلی ممکن است از این نقدها خیلی خوشحال شود و فکر کند جنبش تضعیف می شود، اهمیتی ندارد. من معتقدم که نقد باعث پیشرفت و رشد جنبش می شود. خود من به عنوان یک هنرمند همیشه از دوستانم میخواهم کارهای مرا نقد کنند و معتقدم این نقد ها است که باعث پیشرفت می شود.
گفتید آقایان موسوی، کروبی و خاتمی، ادعای رهبری جنبش را ندارند. اما ما بارها در شعارهای مردمی شنیده و دیده ایم که حداقل آقای موسوی و آقای کروبی را به عنوان رهبر جنبش مورد خطاب قرار میدهند.
اما خود آقای موسوی و آقای کروبی همیشه می گویند در کنار جنبش و در کنار مردم هستند.
دراین صورت لطفا بگویید رهبری جنبش سبز با چه کسی است؟
مهم ترین رهبر همه ما در شرایط فعلی قانون اساسی است اگر مورد توافق همه قرار بگیرد می توانیم با اتکا به آن جلو برویم و بگوییم که تصویری که همه دور آن جمع بشویم را داریم.

همین بحث رهبری جنبش یکی از بحث هایی است که به شدت نسبت بدان انتقاد وجود دارد؛عده ای آقای موسوی را رهبر جنبش میداننددر حالیکه آقای موسوی خود را نه رهبر که در کنار مردم میداند. عده ای هم می گویند جنبش رهبر ندارد و این نشانگر ضعف آن است و…..
ما حول قانون اساسی جمع می شویم و می گوییم همه در کنار هم و در کنار مردم هستیم. این بدان معناست که همه جریان های جنبش سبز، خود را در فشار اجبار از بالا نبینند. سیستم مدیریت های جدید هم، مدیریت های فرآیندی است و در یک مسیری تعریف می شود و مدیریت هرمی نیست. البته ما به مدیریت هرمی عادت کرده ایم در حالیکه مدیریت فرآیندی و نگرش زمان بند بسیار کارساز است. من و آقای موسوی بارها گفته ایم که در کنار جنبش هستیم و ادعای رهبری و پیشوایی را درست نمی دانیم چون این ادعا یعنی اینکه همه مثل من و ما بیندیشید.
به عنوان آخرین سئوال میخواهم سوالی متفاوت بپرسم. اخیرا بحث سنگسار یک زن در تبریز مطرح بود و اکنون ۳ مرد و یازده زن در خطر سنگسار قرار دارند. شما پیشتر درباره اعدام تا حدودی نظر خود را اعلام کرده اید؛ میخواهم در این زمینه نیز نظر شما را بدانم که اخیرا آقای محمد جواد لاریجانی از آن به عنوان حکمی شرعی یاد کرده است.
من روی حقوق زنان و رفع تبعیض و حذف روش قیم مآبانه ای که درباره زنان است مصر هستم. هیچ کجای قرآن مجید، بحث سنگسار را ندیده ام و معتقدم که این بحث در قرآن مجید وجود ندارد و در مطالعات خودم در قرآن جز رافت و شفقت نسبت به انسان ها ندیده ام. من به شدت برتبعیض و قوانین قیم مآبانه ای که در مورد زنان وجود دارد انتقاد دارم و روح این قوانین را اسلامی نمیدانم و معتقدم باید اصلاح شوند و هرگز هم در این مسیر کوتاه نمی آیم و شخصا خود را برای چوبه دار آماده کرده ام.

۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

نه از جمهوریت نظام چیزی باقی مانده است و نه از اسلامیت

نه از جمهوریت نظام چیزی باقی مانده است و نه از اسلامیت: "
به مناسبت عید مبعث، جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در دیدار با مهدی کروبی، دبیر کل حزب اعتمادملی، به گفتگو درباره وضعیت زندانیان سیاسی و همچنین خانواده های آنان پرداختند.
به گزارش سحام نیوز، کروبی در ابتدای این دیدار ضمن خوش آمدگویی و تبریک عید بزرگ مسلمین جهان، پیامبر اسلام را بزرگترین الگوی رحمت بشریت برشمردند و این روز باشکوه را به مردم شریف و آگاه ایران و نیز به خانواده های عزیز زندانیان سیاسی تبریک و تهنیت گفت.
کروبی سپس طی تماس تلفنی که از داخل بند زندان اوین صورت گرفته بود با زیدآبادی، عبدالله مومنی، علی ملیحی و تنی چند از زندانیان دربند گفتگو کرده و جویای احوالات جسمی و روحی آنان گردید.
خانواده های زندانیان سیاسی پس از گفتگوی تلفنی کروبی با عزیزان دربندشان در زندان اوین، ضمن قدردانی از پایمردی و ایستادگی کروبی در جریانات پس از انتخابات، شجاعت وی در راستای دفاع و احقاق حقوق قانونی و شرعی شهروندان، بخصوص در روشنگری فاجعه ی تاسف آور کهریزک و امثالهم را ستوده و از ایشان تشکر و قدردانی نمودند.
سپس میهمانان از روند رسیدگی قضایی پرونده های زندانیان خود گله مندی نموده و اظهار داشتند : “متاسفانه با وجود پیگیری های مکرر و روزانه، کسی پاسخگوی پایمال شدن حقوق قانونی و شرعی ما نیست و روز به روز نیز عرصه را بر خانواده ها تنگ تر می کنند که از جدیدترین موارد آن، عدم اجازه ملاقات حضوری اعضای خانواده است مگر به اذن دادگاه و با حضور فقط یکی از منسوبین درجه اول زندانی! در حالیکه تا چندی پیش با اعضای خانواده ماهانه یکبارحق ملاقات با عزیزان خود را داشتند.”
در ادامه خانواده های محترم زندانیان نظر خود را درباره مسائل روز کشور و آنچه که تاکنون بر مردم گذشته را ارائه دادند.
دلجویی از خانواده های زندانیان سیاسی
دبیرکل حزب اعتماد ملی پس از استماع سخنان خانواده های زندانیان وقایع پس از انتخابات، نسبت به نقض صریح قانون اساسی و ضایع شدن حقوق قانونی و شرعی شهروندان ابراز ناراحتی نموده و از اینکه عده ای معدود کار نظام را بدینجا رسانده اند که فرزندان انقلاب و امام را به بند می کشند و با آنان چنین رفتار می کنند، تاسف خود را اعلام نمود.
وی ضمن تسلیت شهادت امام موسی کاظم، ایشان را از بزرگترین زندانیان تاریخ برشمردند و خانواده های زندانیان سیاسی را مایه افتخار و سربلندی تاریخ سیاسی ایران خوانده و صبر و استقامت ستودنی آنان را که همچون گذشته با توکل بر خداوند بر مشکلات فائق آمده اند و الگویی برای جنبش حق طلب مردم ایران گشته اند، را وبدانید که مردم هیچ گاه شما و عزیزانتان را فراموش نخواهند کرد و تا پایان با شما و در کنار شما خواهند ماند.
ضرورت و اهمیت والای جمهوریت نظام
رئیس مجالس سوم و ششم جمهوری اسلامی، در بیاناتی به اهمیت جایگاه اصیل نظام برخاسته از بطن آرای مردم در قالب جمهوری اسلامی ایران پرداخته و فرمودند: “اینکه فرد یا عده ای نظام جمهوری اسلامی را از همان ابتدا قبول نداشته و سالها تفکر حذف جمهوریت نظام را در سر می پرورانده و اکنون جولان یافته اند تا آنرا پیاده سازی کنند، مقوله ای است که دیر یا زود توسط خود مردم پاسخ داده خواهد شد. مگر می توان ماحصل دهه ها رنج ملت بزرگ ایران را که با تقدیم صدها هزار شهید، هزاران جانباز سرفراز و ایثارگران عزیز، همراه بوده را به ناحق و خودکامگی در قدرت از آنان سلب نمود؟!”
وی در ادامه افزود: “متاسفانه امروز نه از جمهوریت نظام چیزی باقی مانده است و نه از اسلامیت آن! و این موضوع زنگ خطری است برای تمام آنانی که دلشان برای کشور و نظام و این مرز و بوم می تپد. ما همچون گذشته بدنبال احیای مفهوم واقعی جمهوری اسلامی هستیم که به تائید امام و ملت آگاه ایران در فروردین ماه ۱۳۵۸ رسیده است. همان جمهوری اسلامی که امام فرمودند نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم و ملت هوشیار ایران با حضور ۹۸ درصدی خویش آنرا تائید و به پای نهالش رنجها متحمل شده است.
قانونی اساسی، میثاق وحدت و ملاک ملت است
دبیرکل حزب اعتماد ملی در تشریح جایگاه جمهوریت نظام ابراز نمودند: ” میثاق وحدت و ملاک ملت، اجرای قانون اساسی و استفاده از ظرفیتهای موجود در آن است. البته قانون اساسی وحی منزل نیست و در مواردی نیز نیاز به تغییر دارد، ولیکن از ظرفیتهای بسیار مناسبی نیز برخوردار است که وظایف حکومت در قبال مردم و بالعکس را مشخص نموده و صراحتا آزادی های مشروع و قانونی مردم را بر شمارده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: ” خودکامگی کار را بدانجا رسانده که شخص اول اجرایی کشور هیچ اعتنایی به مجلس شورای اسلامی و مصوبات آن ندارد، این عین دهن کجی به جمهوریت نظام و بی احترامی به ملت ایران است. متاسفانه نهادهای مردمی در چنین وضعیتی قرار دارند. این وضعیت تاسف آور مجلس شورای اسلامی است. ما خواهان بازگشت به قانون اساسی و پایبندی به اجرای همه جانبه ی آن هستیم. ما خواهان جمهوریتی هستیم که بر مبنای آرای ملت شکل می گیرد نه آنکه آرای مردم را مهندسی نموده و انتخابات را مصادره کنند!
ضرورت و اهمیت والای اسلامیت نظام
مهدی کروبی سپس به تشریح موضوع اسلامیت نظام پرداخته و گفت: “اسلام همان چیزی است که پیامبر رحمت و مهربانی آنرا با صلح و آرامش برای مردم جهان به ارمغان آورد. اسلام همان چیزی است که در ابتدای انقلاب به مردم وعده دادیم. اسلام همان چیزی است که نخبگان و دانشمندانمان آنرا تبیین نموده اند. اسلام همان است که امام فرمود و تبیین نمود. اسلام ظلم به مردم، حمله به علمای عظام، توهین به اشخاص، ارتکاب اعمال غیرقانونی و بدتر از آن سوء استفاده های شخصی و جمعی را بنام خود، نمی پذیرد. ما امروز بدنبال تحقق یافتن اسلام ناب و واقعی هستیم، نه در لابه لای شعار ها که در خدمت اهداف باندی و سیاسی هزینه گردد، بلکه در عمل و در خدمت به مردم باشد.
جایگاه جبنش مردمی ایران
کروبی در بخش دیگری از سخنان خود درباره وضعیت جنبش مردمی ایران گفت “دوره بسیار سخت و طاقت فرسایی است. از طرفی ادعای مدیریت جهانی دارند و از طرف دیگر کشور را با چماق بدستان و ایجاد رعب و وحشت اداره می کنند. مگر فرزندان و عزیزان شما و سایرین جرمشان چه بوده است که اینچنین با آنها برخورد می شود؟! در انتخابات هوادار کسی بودن و یا در ستاد کاندیدای مورد علاقه خود فعالیت کردن، جرم است؟! آقایان حتی از سایه ی اموات نیز هراسانند و اجازه برگزاری مراسم سالگرد و فاتحه را به خانواده هایی همچون شهید مظلوم بهشتی را نیز نمی دهند،. آیا این شیوه ی مملکت داری است؟! داعیه دارند که اعتراضات مردمی را خواباندیم و بر اوضاع تسلط یافته ایم!
اما بنده می گویم از خواب بیدار شوید و به خود آیید. این چه تسلطی است که از سایه ی شهداء و اموات نیز در هراسید؟!
کروبی در ادامه سخنانش افزود: اما در عین حال این دوره، دوره ی بسیار امید بخشی است چرا که خاستگاه به حق جنبش مردمی ایران که همان بازگشت به جمهوریت و اسلامیت واقعی نظام است، جای خود را از خیابانها، هوشمندانه و معقولانه به درون خانه ها، مدارس، دانشگاه ها و در میان نسل ها و لایه های مختلف اجتماعی برده و سیطره یافته است و بدین ترتیب روز به روز با وجود شبکه های اجتماعی، بر آگاهی مردم افزوده خواهد شد.
انتقاد از برخورد با نخبگان علمی و اندیشمندان ایرانی
وی همچنین با انتقاد از برخورد با نخبگان علمی و اندیشمندان ایرانی، به حقیقت تلخ خروج نوابغ از کشور اشاره نموده و افزودند: “خروج فوج فوج نخبگان علمی، اقتصادی، سیاسی و فکری از کشور، آثار و لطمات جبران ناپذیری را بر کشور تحمیل کرده است. عدم سرمایه گذاری منابع داخلی و خارجی در صنایع مختلف کشور بخصوص در صنعت نفت و گاز ایران، خروج ارز از کشور و ورود کالاهای بنجل و جایگزینی آن با کالاهای ایرانی و در نتیجه زمین گیر شدن تولیدکنندگان داخلی، کمبود متخصص در صنایع مهم و … از جمله آثار و تبعات مشهود و ملموس رفتارهای غلط است.”
آثار زیانبار تحریم ها بر دوش مردم علی الخصوص طبقه ضعیف است
دبیرکل حزب اعتماد ملی در ادامه نسبت تحریم های جدید علیه ایران ابراز نگرانی نموده و خاطرنشان ساختند: ” نباید با ندانم کاری ها و سخنان سخیف، به دیگران بهانه و اجازه دهیم براحتی ایران را تحریم کنند! البته من معتقدم بخشی از حاکمیت وسپاه پاسداران بدنبال تحریم هستند چون در تحریم به سودهای کلان ونجومی دست پیدا می کنند واین مردمند که متضرر می شوند
وی ادامه داد: “متاسفانه در چند سال گذشته، بی تدبیری در عرصه سیاست خارجی وعدم برخورداری از عقلانیت سیاسی در رفتار و گفتار سیاسی و دیپلماتیک مسوول اجرایی کشور، از یکسو و نیز برخوردهای خشن و تحقیرآمیز با مردم در داخل کشور و فجایع تلخ و تاسفبار که طی یکسال گذشته آنرا آفریدند از سوی دیگر دست به دست هم داده تا موجبات تحمیل هزینه های گزافی را برای کشور فراهم آورد که در نتیجه وضعیت بسیار نگران کننده ای برای کشور پیش بینی می شود.”
تحمیل دیدگاه های غیر اصولی و غیرکارشناسی بر وضعیت اقتصادی و معیشت مردم
کروبی همچنین اضافه کرد که تصمیمات اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی باید پاسخگوی خواست مردم و ظرفیتهای موجود در کشور باشد. تصمیمات غیر کارشناسانه و اتخاذ این سیاستها پشت درهای بسته که با زیرساخت کشور و ظرفیتها هماهنگی ندارد موجب واکنش جامعه و عدم پذیرش آن خواهد شد. به گزارش سحام نیوز دبیرکل حزب اعتماد ملی اظهار داشت که در هفته گذشته شاهد دو مورد از تصمیمات غیر علمی و نامعقول در حوزه اقتصاد و فرهنگ بودیم. افزایش ناگهانی مالیاتها بدون فرهنگ سازی و در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی کشور موجب واکنش بازار و عدم پذیرش و نهایتا عقب نشینی دولت از آن گردید. در بعد فرهنگی نیز شاهد هستیم که آقایان ظاهرا تمام مسائل کشور را حل کردند و حال مدل موی مردم را باید حل کنند.
طرح مسائلی از این قبیل نشان از عدم آگاهی مدیران از واقعیت جامعه خود و تلاش در جهت دیکته کردن اموری است که آنها بدون در نظر گرفتن نظرات مردم بر مردم می خواهند تحمیل کنند.
شرط برون رفت از بحران، بازگرداندن عزت و سربلندی ملت بزرگ ایران است
رئیس مجالس سوم و ششم جمهوری اسلامی ایران در پایان گفت: “آقایان بجای آنکه با آمارهای غلط و دروغ بدنبال فریب افکار عمومی باشند بهتر است به دامن ملت بازگردند و با حل مشکلات داخلی بهانه را از دشمنان ملت گرفته و وحدت و انسجام را به ارمغان آوررند. ما به دنبال حل مسائل هستیم ولیکن شرط آن بازگرداندن عزت و سربلندی ملت بزرگ ایران است. آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، رفع توقیف احزاب و اجازه فعالیت به آنها، برگزاری انتخابات سالم و آزاد، دلجویی از خانواده های آسیب دیده و جبران مادی و معنوی اثرات و لطمات ناشی از حوادث تحمیل شده بر آنان، و در یک کلام بازگشت به قانون اساسی است و برای آن همچنان در کنار ملت بزرگ و فهیم ایران خواهیم ایستاد.”
گفتنی است در این دیدار صمیمی، خانواده های زندانیان سیاسی علیرضا تاجرنیا ، دکتر احمد زیدآبادی، نوری زاد، هنگامه شهیدی، عبدالله مومنی، علی ملیحی و برخی از مادران دانشجویان زندانی حضور داشتند.
"

۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

تسلیم شدن برابر کژی هاباعث انحراف و فجایع بیشتر می شود

تسلیم شدن برابر کژی هاباعث انحراف و فجایع بیشتر می شود: "
میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره) گوناگونی اندیشه ها در جنبش سبز را مهم دانست و همچنین تاکید کرد که نقطه اتصال این گوناگونی گفتمان ها را ظهور و بروز یک رهبر نمی دانیم.
به گزارش کلمه، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تسلیت شهادت حضرت موسی بن جعفر و تبریک مبعث پیامبر گفت: امام موسی بن جعفر (ع) در بین ائمه بیشترین مدت زندان را داشتند و رنج زندان را بر چشم پوشی و برگشت از حقیقت ترجیح دادند. امروز نیز پیروان این امام همام با تاسی به سیره این بزرگوار رنج زندان ها را برگزیدند.
وی سپس به مناسبتهای تاریخی در تیرماه اشاره کرد و گفت: ما در تیر ماه با حوادث بزرگی روبرو بودیم که به دلیل فضای سیاسی امروز تفسیر این حوادث و فهم آنها اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
میرحسین موسوی با یادآوری حادثه دلخراش هفتم تیر و شهادت آیت الله بهشتی ادامه داد:”جریان هفتم تیر یک مسئله دیروز نیست بلکه نگاه ما به آن رویداد بزرگ کلید فهم بسیاری از اتفاقات بعد از هفتم تیر است.
وی ترور شهید بهشتی و یاران ایشان و ترورهای بعد و انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر را مساله ای قابل اهمیت دانست و افزود:”با وجود گذشت زمان هنوز جا دارد که این ترورها در مقابل روی ما باشد.”
میرحسین موسوی با ابراز تاسف از دست دادن چهره ها ادامه داد:”ما با از دست دادن آن چهره ها نگاه های انسانی و مهمی را در تاریخ خود از دست دادیم و عده ای عمدا می خواستند نظام را از نیروهای زبده و متعهد و آزادی خواه تهی کنند.”
میرحسین موسوی به تمام جوانان توصیه کرد که به بازخوانی اندیشه های شهید بهشتی و دیگر صاحب نظران انقلاب بپردازند.
وی تاکید کرد:”متاسفانه آثار و اندیشه های شهید بهشتی آن طور که شایسته بود مورد توجه قرار نگرفته است. ایشان یک کتابی دارند که حاوی سخنرانی های ایشان پیرامون قانون اساسی است به نام “مبانی نظری قانون اساسی” که بنده مطالعه آن کتاب را به همه همراهان جنبش سبز توصیه می کنم.”
وی در بخش دیگری از سخنان خود به ماجرای ۱۸تیر اشاره کرد و گفت:”یکی از وقایع دلخراش تاریخ ماست که همه نیروهای علاقمند به جمهوریت نظام در مورد آن به قضاوت فرا خوانده می شوند.”
میر حسین موسوی تصریح کرد:”اگر با آن رویداد تلخ درست برخورد می شد و مسببان آن فاجعه شناخته می شدند و به دلیل آن جنایات به صورت آشکار محاکمه و کیفر می شدند، ما حوادث حمله به خوابگاه ای دانشجویی را بعد از انتخابات نمی داشتیم.”
وی ادامه داد:” ما بایستی یاد گرفته باشیم که در مقابل کژی ها بایستیم. تسلیم شدن باعث انحراف و فاجعه های بیشتر می شود. ایستادن در برابر کژی ها جنبه حیاتی و اساسی برای اصلاح واقعی دارد.”
موسوی در بخش دیگری از سخنانش بر استفاده کردن از تجربیات گذشته و جنبش های مخالف تاکید کرد و گفت:” قبل از ظهور دیکتاتوری رضاخانی و بعد از مشروطیت خرده گفتمان های مختلفی در سطح جامعه مطرح بود که در عین اختلاف در یک نقطه با هم مشترک بودند و ان ظهور یک شخص قدر قدرت برای ایجاد امنیت و سامان دادن به بی سامانی ها بود.”
میر حسین موسوی گفت:”جنبش سبز از گوناگونی اندیشه ها استقبال می کند و همواره گفته است این تکثر یک فرصت برای آینده ملت ماست و ما نقطه اتصال این گوناگونی گفتمان ها را ظهور و بروز یک رهبر تعریف نکرده ایم.”
وی افزود:” ما نقطه اتصال را پایبندی به یک متن و آن اجرای بی کم و کاست قانون اساسی گرفته ایم و راه تحول را از طریق یک انتخابات آزاد و رقابتی غیر گزینشی پیش بینی کرده ایم.”
میرحسین در انتها گفت:” پایبندی یک متن با هدف بدست آوردن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود مارااز خطر استبداد آینده می تواند محافظت کند.”
در ابتدای این دیدار صمیمانه سعید ا… بداشتی رئیس سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام خمینی (ره) ضمن تشکر از حضور جناب آقای مهندس موسوی در جمع جوانان خط امامی تأکید کرد جمع حاضر با درک وجود معضلات و نارسایی های فکری و فرهنگی در بین اقشار مختلف جامعه معتقد است که حرکت صحیح موفق و موثر جریان اصلاحی و جنبش سبز در درک این حساسیت و لزوم نگاه جدی به بازسازی فکری و فرهنگی جامعه به ویژه نسل جوان و نوجوان از یک سو و از سوی دیگر ساماندهی و شکل گیری آنها در قالب های شناسنامه در جهت فعالیت های اجتماعی سیاسی و فرهنگی در بستر نو اندیشی و ایمان و صلاح صبر و استقامت می تواند مسیر آینده ما را امیدوارتر سازد و ما به عنوان جوانان اصلاح طلب خط امامی همچنان بر فعالیت در چارچوب قانون و حرکت در جهت تبیین اندیشه ای ناب و سبز امام معتقد به حول و قوه الهی ثابت قدم خواهیم بود.
در پایان وی ابراز امیدواری کرد در این ماه رجب و در آستانه ماه شعبان گرفتاری و مشکلات و حصر و بند از همه فعالان و دانشجویان و دلسوزان نظام انقلاب هر چه سریعتر ذایل و بر طرف گردد.
"

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

اعتراض به تداوم دروغ پراکنی ها و تاکید بر ضرورت بازگشت مسوولان به آرمان‌های انقلاب اسلامی و مردم

اعتراض به تداوم دروغ پراکنی ها و تاکید بر ضرورت بازگشت مسوولان به آرمان‌های انقلاب اسلامی و مردم: "
سید محمد خاتمی و مهندس میرحسین موسوی در دیدار روز گذشته خود ضمن تبادل نظر درخصوص تحولات بین المللی و داخلی و شرایط کشور در یک سال گذشته، بر تداوم فعالیت های مدنی و قانونی برای تأمین حقوق مردم تأکید نموده، تضمین های واقعی برای آزادی زندانیان سیاسی و عادی شدن کامل فضای امنیتی موجود، رفع موانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف در راستای آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و در چارچوب قانون اساسی و نیز برگزاری انتخابات آزاد و سالم را ضرورتهای مقدماتی تغییر شرایط بحرانی حاکم بر کشور دانستند.

به گزارش وبسایت رسمی محمد خاتمی، ایشان ضمن محکوم کردن صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعمال تحریم ها علیه ایران، آن را اقدامی علیه امنیت ایران دانسته و همزمانی آن با میدان دادن به گروههای تروریستی و فعال کردن مجدد آنها در غرب را نشانگر توطئه ای جدید علیه ایران دانستند. تروریستهای رسوایی که دستشان تا مرفق به خون پاک فرزندان بی گناه این ملت آلوده است و هیچ جایگاهی در میان مردم نداشته و مرده هایی هستند که در گور نفرت ایرانیان دفن شده اند؛ هر چند که تبلیغات ناروای رسمی و جنگ روانی داخلی اخیر بعد از سالها نام آنان را بر سر زبانها افکند و تروریست ها و حامیان غربی آنان را به توهم انداخت که زنده اند.

این اقدام نهادهای بین المللی که از سوی قدرتهای بزرگ مورد حمایت قرار گرفته در حالی رخ می دهد که اقدامهای رژیم صهیونیستی که جنایت آشکار علیه بشریت است، نه تنها محکوم نمی شود، که مورد حمایت نیز قرار می گیرد.

رئیس جمهوری سابق ایران و نخست وزیر دوران دفاع ضمن تأکید بر اینکه بی تردید ملت بزرگ ایران اجازه دخالت در امور داخلی خود را به هیچ کس و هیچ قدرتی نخواهند داد تصریح نمودند هیچ سیاست و رفتار تحریک آمیز و نسنجیده و ماجراجویانه ای که بهانه ای برای لطمه زدن به منافع کشور و امنیت ملی قلمداد شود از سوی هیچ کس پذیرفته نیست.

میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی ضمن ابراز تأسف شدید از افزایش فشارها بر منتقدان، تداوم اقدامات غیرقانونی و ادامه بازداشت ها از یک سو و افزایش امواج روزافزون دروغ و تهمت به شخصیت های پای بند به معیارهای انقلاب و مدافع مطالبات و حقوق مردم و خواستار اعتلای کشور از سوی دیگر، خواستار ایجاد محیطی امن و آزاد برای مردم و فراهم نمودن فضای نقد سیاستها و رفتارهای حکومت در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین المللی شده و تأمین لوازم مشارکت همگانی در عرصه سرنوشت کشور را خواستار شدند.

ایشان ضمن تقبیح رواج دروغ پراکنی ها و تهمت های ناروا، به انتشار گسترده فایل صوتی مربوط به ماهها قبل که بی تردید آنچه در آن بیان شده در سی سال گذشته بی سابقه بوده و متضمن مطالب سراسر دروغ و توهین و توهم است اشاره نموده و به لطف خدا آن را علی رغم خواست منتشر کنندگان آن که توجیه سیاستها و رفتارهای غلط افراطیون است، روشن گر بسباری از ابهامات پیرامون تحولات قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و انحرافات عملی صورت گرفته دانستند. اقدام زشت و غیرقانونی که نمونه آن در گذشته نیز سابقه داشته است. چنانچه در سال ۱۳۸۴ رئیس جمهوری وقت نمونه هایی مشخص از دخالت های غیرقانونی برخی نهادهای را در گزارشی به ریاست وقت قوه قضائیه منعکس کرد.

سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی بیان این مطالب بی اساس به عنوان نظر و تصمیم نظام را مایه تأسف دانسته، عدم برخورد قاطع با این توهم پراکنی ها، دروغ پردازی ها و اقرار به اقدامات غیرقانونی از یک سو و همسویی رفتارهای شماری از نهادهای رسمی و تبلیغی با این جریان را مایه شگفتی خواندند.

رئیس جمهوری سابق ایران و نخست وزیر دوران دفاع مقدس در پایان تأکید کردند، آنچه در این برحه حساس باید مورد توجه همگان قرار گیرد، هوشیاری در برابر توطئه ها و تهدیدهای بیرونی و درونی و پافشاری بر خواستها و مطالبات منطقی و حرکت در چارچوب قانون اساسی است و ان شاء الله شاهد بازگشت همگان به موازین اصلی انقلاب اسلامی و موازین قانون اساسی و آرمانهای والای مردم شریف ایران خواهیم بود.
"

۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

چرا کروبی به قم رفت؟

چرا کروبی به قم رفت؟:
غلامعلی رجایی: تا دیروز که یکی از دوستان روحانی به من زنگ زد و ازدیدار خود و دوستان ایثارگرش با آیت الله کروبی سخن گفت واز حرفهایی که از او در باره غائله آفرینان اخیر قم شنیده بود مدام، یاد آوری حوادث مرتبط با سفر هفته قبل ایشان به قم با فیلمهایی که در اینترنت از ساعتها محاصره دفتر مرجع دست پرورده امام یعنی آیت الله یوسف صانعی توسط معدودی افراد خودسر روحانی و غیر روحانی دیده بودم آزارم می داد .با خود می گفتم آقایان وبرادران! با این چاله کنی در صدد فتح کدامین قله اند ! وبا اینگونه تولیدات نوبه نو کدام بازار مکاره سیاست البته از نوع بی پدر ومادری آن را! می خواهند ازآن خود کنند !
از آنجا که از بیهقی این مورخ بزرگ دوره غزنوی آموخته ام که تا آنجا که مقدور است تاریخ را بدون واسطه نقل وروایت کنم تصمیم گرفتم به رغم همه گونه مخاطرات امنیتی وغیر امنیتی! آیت الله کروبی را از نزدیک ببینم و از او اصل قضیه را بپرسم.
دوستی مشفق ! واسطه تعیین وقت شد و امروز دوشنبه، دو ساعتی با جناب شیخ درجایی که بعد فهمیدم همزمان محل دفتر و خانه اوست صحبت و گفتگو کردم.آنچه می خوانید بخشی حرفهای اودراین دیدار با من است.
آشنایی من با کروبی به دوران مسولیتم درتبلیغات قرارگاه خاتم النبیاء در دوران جنگ دراهواز برمی گردد و ریاست او بر بنیاد شهید با حکمی که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب ازحضرت امام گرفته بود که تا پایان عمر مبارک ایشان به مدت ده سال براین مسولیت بود- و آنطور که خود می فرمود سه سال هم از سوی رهبری و جمعا سیزده سال – به این وظیفه خطیرادامه داده است.
عالمی مبارز، گشاده دل ،بلند نظر، عاطفی ،احساساتی و خوش قلب که امام -با همه احتیاط هایی که در مصرف وجوهات شرعی توسط نمایندگان مالی خود داشت به او اختیار تام داده بود در رسیدگی به مشکلات مالی ومعیشتی ورفاهی ایثارگران و مستضعفین وخاندانهای معظم شهدا هر طور که به مصلحت می بیند عمل نماید وخدا می داند با برخورداری از این اختیار واعتباری که از امام دریافته بود چه گره ها که از کار بسته آنها نگشود وچه غمها که از دل آنان نزدود.
عالمی مبارز،که چهاردوره از سوی مردم شریف الیگودرز و تهران در مجلس شورای اسلامی حاضربود و طی شانزده سال با رای نمایندگان مردم در اثر شایستگیهایی که در او دیدند دو دوره در مسند نایب رییسی اول و دوم مجلس و دو دوره نیزرییس مجلس شورای اسلامی- یک دوره آن در زمان امام – بود.
عالمی مبارز که هرکس تاریخ آغاز مبارزات امام را دراوائل دهه چهل خوانده باشد و تصویراو درمسجد اعظم قم در پای منبر امام – در حالی که ضبط صوت کوچکی در دست دارد وحرفهای امام را ضبط می کند – را دیده باشد بخوبی با سابقه مبارزاتیش آشنا می شود.
عالمی مبارزکه از همان روزهایی که امام را شناخت با تمام وجود به دفاع از او کمر بست وماجرای سیلی خوردن او در سال ۴۲ از طلاب و مریدان مرجعی که با امام ومبارزه او علیه شاه، چندان توافق ومیانه ای نداشت – همان روز که در تاریخ نهضت امام به لیله الضرب معروف است – یکی از دهها سند افتخار آمیز او در دوران مبارزه است.
عالمی مبارز که دراقتدا به امام ، ده باردستگیر و بازداشت شد .نخستین بار در خرداد۴۲ وچند روز پس از دستگیری امام در زمانی که امام در برابر سیاستهای بی دینی شاه بپا خاسته بود به زندان افتاد و سالها در تبعید گنبد کاووس ماند و پنج سال در زندانهای قصر واوین وقزل قلعه تهران گذراند وبازداشتگاههای شهربانیهای خرم آباد وآبادان وکرمانشاه ومازندران وقم وکاشان از او و منابر شجاعانه وانقلابی اش در حمایت ازامام ونهضت اسلامی خاطراتی بیاد ماندنی دارند .
همو که تا واپسین روزهای عمرنظام طاغوت در زندان بود و در سال ۱۳۵۶درآستانه قیام مردم علیه رژیم ستمکار شاهی از زندان آزادشدوتا سال ۵۷ مکرر احضار وبازداشت شد.
عالمی که امام با شناخت کاملی که از او داشت و البته چون همانند برخی در این روزها او را ساده و وابسته نمی دانست! در بدایت انقلاب ، حکم مسولیت او رادر کمیته امداد امام صادر کرد تابادیگر مبارزینی همچون مرحوم حاج حبیب الله شفیق وعسکر اولادی از فقراومستمندان دستگیری کند.
عالمی که امام به او اعتماد کامل داشت و البته چون همانند بعضیها در این روزها او را ساده لوح وابسته و بی سواد نمی دانست ! ازسال ۶۴ با حکم خود او را به منصب خطیر امیر الحاجی زایران ایرانی در حج منصوب فرمود که تا آخرعمر امام وتا سال۶۹به این مسولیت ادامه داد.
عالمی که امام در آخرین ماههای عمر پر برکت خویش که باهوشمندی تمام با پیش بینی برخی حوادث پس از خود در بسترتنگ قانون اساسی دستوربه باز نگری قانون اساسی توسط ۲۵ نفر از نخبگان سیاسی کشور داد واز سوی خود ۲۰ نفر رابرای این کار مهم برگزید و چون از مجلس نقشی فرمایشی وتابع دستور انتظارنداشت از مجلس هم خواست ۵نفر رابه این جمع اضافه کند با اینکه کروبی در آن زمان در عداد نمایندگان مجلس بود او را چنان شایسته وکار آزموده وکاردان به مصلحت ومنفعت نظام شناخت ودانست که درتعیین و انتخاب اوشخصا دخالت کرد .
همو که در این روزها یاغیان هتاک و خودسرکه این سو و آن سو عربده می کشند وهل من مبارز می طلبند !حتی به اندازه یک شهروند عادی ومعمولی برای او در سفر به قم وشرکت در مجلس ترحیم یکی از دوستانش حق وحقوق شهروندی قائل نشدند !
همانهایی که با سودای خام حذف یاران امام از صحنه انقلاب ! ناشیانه و مزورانه از حفظ میراث امام دم می زنند و در ادای این رسالت خطیرفقط وفقط یه حریم یاران امام می تازند! وکسی جلوگیر خودسریها وهتاکیها وبی حرمتیهایشان نیست ! او را با این همه سابقه مبارزاتی و حکم وتاییدامام- که برخی از بزرگانشان در ۲۲ جلد صحیفه امام حسرت داشتن یک سطر از امام درباره خود راندارند !و از سر قضا !مرشد مردم و جوانان وهادی دولت شده اند!-ساده لوح نادان بیسواد وعامل دست موساد!!می دانند ومی خوانند!.
و من با مشاهده حوادث این روزها وتاختنهای بی امام به یاران امام ،نمی دانم وسخت در مانده ام که بقول این برادران مدعی دفاع از امام! این آدم های بیسواد ووابسته و…در دور و بر امام چه می کرده اند و چرا وچگونه از امام این همه حکم مسولیت گرفته اند؟!
ویا للعجب ازرفتار کسانی که خود ومرشدانشان!یارای رقابت وشراکت حتی دردقیقه ای از مبارزات کروبی را نداشته وندارند در مناظره های انتخاباتی بانادیده گرفتن تعمدی منزلت کروبی در نزد امام و آنهمه خدماتش به جانبازان وخانواده های شهدا که با حمایت حضرت ایشان صورت می گرفت، غرض آلود و به قصدکاسبی رای ، مساله توقیف موقت موردی برخی سوء استفاده گران – که البته با هماهنگی مقامات قضایی صورت می گرفت –که بعضا با ازدواجهای مصلحتی باهمسران جوان شهدا در پی کسب مطامع ومنافع خود بودند وپس از رسیدن به آن منافع بلافاصله آنان راطلاق داده ویاترک می کردند را با لحنی که از آن بوی انصاف و حقیقت به مشام نمی رسید مطرح کردند و زبان به طعن و ملامت او در این اقدام گشودند تا درعمل با به زیر سوال بردن امام و در ظاهر عملکرد کسی که ایشان به او حکم داده بود با تخریب منزلت وی در نظر مردم، رای آنان را به سمت وسوی خود بکشانند و در محاسبه ای غلط همچون سایر محاسبات غلطی که در مورد مردم و وضع موجود کشور داشته و دارند،به گمان خود این معامله را به سود خود تمام کنند!
بس روزگار عجیبی شده است !همانها که در پاره کردن مشکوک عکس امام در دانشگاهی در تهران در دفاع از مظلومیت امام ناله وا اماما! سر دادند، در شب عاشورا به حسینیه اش حمله کردند وشیشه های آن راشکستند.!
آنها که در شکسته شدن حرمت روز عاشورا توسط برخی کج فهمان عنود، فریاد وا اسلاما و واحسینا سر دادند در شب عاشورا به روضه ای که در حسینیه جماران که همیشه از آن بوی امام به مشان جانهای مشتاق می رسد برپا بود وسخنران در آن برای مردم عزادار مصیبت حضرت علی اکبر می خواند فاتحانه !ولابد از سر غیرت دینی !یورش بردند وروضه امام حسین را برهم زدند و عجب اینکه با آنکه همه این حریم شکنان ساحت امام شناخته شده بوده وهستند کسی از مقامات امنیتی وقضایی کشور، همانهاکه در حوادث پس از انتخابات تهران، برای به آتش کشیدن چند ظرف زباله! توسط برخی معترضان به نتیجه انتخابات در جهت جلوگیری از تضعیف منزلت نظام!با جدیت تمام !کیفرخواست نوشتند و در جهت حفظ حریم شهروندی ! جلسات دادگاه ومحکمه آنها را در صداوسیماپخش کردند لا اقل برای حفظ ظاهر هم که شده ،در تقبیح عمل زشت کسانی که می خواستند این پیام را به جناح منتقدبدهند – که برای خارج کردنشان از گردونه رقابت در سیاست،به آنان لقبهای رنگارنگ و جورواجور وابسته، برانداز و فتنه گر داده اند!- که از نظر آنان دراین جنگ مقدس !هیچ جا، حتی بیت امام امن نیست! به آنان عتاب وخطاب ملامت باری نکردند چه رسد به اینکه بفکر مجازاتشان باشند !
براستی اگر حرمت شکنان به بیت وحسینیه امام که هویت وعضویتشان توسط اهالی محترم جماران آشکار گردید بدون توجه به وابستگیشان به این نهاد وآن ارگانی که متاسفانه به دلیل خودسری معدودی از اعضایش در نظر بعضی دیگرآن شجره طیبه نیست! بلافاصله مجازات می شدند آیا هرگز در حرم امام ودرمراسم سالگرد ارتحالشان و در برابر چشم مقامات نظام و رهبری اینگونه گستاخانه جرئت هتک یادگار امام را پیدا می کردند؟! افسوس که تیغ عدالت کند شده است!
همانها که در غائله اخیر هتک حریم مرجعیت در قم ،نوه امام را نا نجیب خواندند ومغرورانه اخطاردادند که با آغاز کلاسهای حوزه ،از درس وی درمدرسه فیضیه جلوگیری خواهند کرد!گستاخانه والبته در نتیجه سکوت پاداش گونه برخی مقامات انتظامی و امنیتی قم بیش از ده ساعت مرجعی را با مهمان بسیارمحترمش کروبی- که امام شناسان همواره بوی امام را از او استشمام می کنند – دردفترش حبس کردند وسبکسرانه از کروبی خواستند چون بدون دعوتشان به قم آمده است با درآوردن عمامه اش از قم به تهران برگردد! تو گویی برای اینان قم ، نه یک شهر دینی وزیارتی که پادگانی است که ورود به آن باید با اجازه ودعوت فرماندهان آن باشد!!
چه کسی باور می کند مقامات دلسوز امنیتی و ناحا در استان قم از کنترل غائله وآشوب کمتر از هزار نفر -که به حسب نقل شاهدان حادثه به دلیل بروز خستگی در آنان در اثر مجاهداتشان! سازماندهندگان محاصره بیت مرجعیت که در زشتی نظیری برای آن حتی در زمان طاغوت نمی توان یافت!-برای رعایت حال ومزاجشان بناچاربرخی را جایگزین آنها می کردند!- ناتوان ودر مانده باشند؟!
آنها که کروبی را که به رغم اجازاتی که از آیات عظامی همچون مرحوم آیات سلطانی طباطبایی ، فاضل لنکرانی وآقایان صانعی ، ونوری همدانی دارد ،سبکسرانه و مثلا به گمان خود وبرای پیدا شدن دستمایه ای برای ریشخندها ی بعدی او! -که احتمال پایمردی اش را در برابر انحرافات حادث در جمهوری امام می دادند – در جهت تحقیر او، ناجوانمردانه وی را که علاوه برکسب مداوم مدارج حوزوی در دهه چهل و همزمان فارغ التحصیلی رشته الهیات دانشگاه تهران بی سواد می نامند! همانها هستند که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری،تعمدا رای او را از آرای باطله کمتر اعلام کردند! غافل از اینکه این همان کروبی است که در دور اول از الیگودرز به مجلس راه یافت و در انتخابات دور دوم وسوم آن پس از محبوب امام، آیت الله هاشمی رفسنجانی، نفر برگزیده مردم شریف تهران بود!
سخن به درازا کشید. وقتی از حضرت آیت الله کروبی پرسیدم چرابه قم رفتید؟ گفت:
در روز شنبه گذشته خبردار شدم پدر سید علی میرهادی که یکی از دوستان مرتبط با من در قم است و سید جلیل القدری بود از دنیارفته است پس از عرض تسلیت تلفنی به او از لحنش در یافتم مشتاق است در مجلس ترحیم پدرش شرکت کنم و چون مدتها بود به قم نرفته بودم تصمیم گرفتم در کنار این برنامه با آیت الله صانعی ویادگار امام جناب سیدحسن آقاخمینی هم دیدارهایی داشته باشم. که در همان روز هماهنگیها انجام شد.
همانروز دکتر عباسی فرد آمد وگفت آقای میر هادی بمن تلفن زده و گفته مقامات امنیتی قم به اوهشدار داده اند که حضور شما در مجلس ترحیم به مصلحت نیست .گفتم مساله ای نیست نظرخودآقا سید هادی چیست؟ گفت از صحبتهایش احساس کردم که او هم ته دلش راضی به این کار نیست لذا اگربه این سفر نروید بهتر است به او گفتم نه، نرفتنم به قم در نظر این آقایان نوعی عقب نشینی تلقی می شود که در مرام من نیست لذا تلفنی به میرهادی می زنم وتسلیت مجدد تلفنی می گویم ولی به قم می روم تا به برنامه های دیگرم برسم.
یکشنبه حدود ساعت دوبعداز ظهر بود که به دفتر آیت اله صانعی رسیدم .هنوزنیم ساعتی ننشسته بودیم که از بیرون دفتر، صدای مرگ بر منافق و.. عده ای که پشت در دفتر ایشان تجمع کرده بودند به گوش رسید آقای صانعی گفت جای نگرانی نیست بساط اینها دوازده روز تمام پی ار رحلت آیت الله منتظری درا ینجا برپابوده و امری طبیعی است ! به ایشان گفتم جای ما خنک است ولی این بنده های خدا در هوای گرم ودر زیر آفتاب ایستاده اند! سپس تا مناسب شدن شرایط از ایشان اجازه خواستم قدری استراحت کنم که یک ساعتی خوابیدم .پس از بیدار شدن معلوم شد برنامه آقایان در بیرون ادامه دارد وحالا حالاها قصد متفرق شدن ندارند .
کم کم خبرهایی رسید که از حاد شدن اوضاع حکایت داشت از جمله اینکه آقایان شیشه های دفترآقای صانعی ومنازل اطراف دفترشان را شکسته اند.و بعضی برای محاصره کنندگان آب میوه وغذا می آورند وافرادی را جایگزین نفرات قبلی که از شعاردادن خسته شده بودند می نمایند و…هیچ راه خروجی نبود واز سرهنگ ناجا که مسول امنیت آقایان ساکن یا واردین به قم بود وبا دلسوزی در کنار من بود هم کاری ساخته نبود.با تدبیر ایشان باعبور از خانه های مجاور ابتدا به منزل مرحوم آیت الله منتظری وبعد به مقر سپاه منتقل شدیم و با دخالت مسولین سپاه در ساعت سه بامداد با انجام طرحی که آقایان نام فریب برآن نهادند وبا به حرکت در آوردن سه خودرو از داخل مقرسپاه که در دوجهت حرکت کردند وبا وارد آمدن خسارات سنگین به دو ماشین وماشین ضدگلوله ای که متعلق به بیت المال و با اجازه مقامات امنیتی در اختیار محافظین من بود توانستیم از محاصره خارج شویم.
به تهران که رسیدم خبر دار شدم پس از خارج شدن من از آنجا در ساعت چهارصبح عده ای ازآن افراد به دفاتر آیت الله صانعی و مرحوم آیت الله منتظری حمله کرده وبه داخل آنها وارد شده وتا توانسته اند خرابی ببار آورده اند و ساعت شش بامداد هم این دفاتر توسط مسولین امنیتی قم پلمپ شده اند .
آقای کروبی که حرف می زد برای لحظاتی به چهره اش نگاه می کردم .مردی را می دیدم که با اینکه نزدیک به پنجاه سال است غیرتش را در حمایت از امام برهمگان آشکار کرده است اینک ….
این نوشته ادای دین من به اوست .مردی که در پاسداری از میراث خمینی، معنای ترس را نمی داند و عشق و ارادتش به وی آنقدر بی انتهاست که همواره و در هرجا که باشد از او عطر خوش یاد امام را پراکنده می سازد.
مردی که هرگز به خود نمی اندیشد و دغدغه اش سلامت نظام از انحراف است و بقای جمهوری امام در راهی که فرا روی آن گشوده است.
منبع: وبلاگ غلامعلی رجایی