۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

عیادت سیدمحمد خاتمی از مصطفی تاجزاده+عکس

عیادت سیدمحمد خاتمی از مصطفی تاجزاده+عکس:
کلمه: سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات با حضور در بیمارستان از سید مصظفی تاجزاده عیادت کرد
به گزارش تحول سبز، رئیس جمهور سابق کشورمان در این دیدار ضمن پرس و جو از آخرین وضعیت سلامت مصطفی تاجزاده از کادر پزشکی وی ، برای شفای هر چه سریعتر این آزاده سر افراز دعا کرد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

بعد از سه دهه از انقلاب باید پرسید آن آرمان‌ها برای کارگران چه شد؟

بعد از سه دهه از انقلاب باید پرسید آن آرمان‌ها برای کارگران چه شد؟:

کلمه: یک مرجع تقلید با یادآوری اهداف انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه باید جمعیت کارگر در رفاه باشند، اظهار داشت: بعد از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی باید پرسید که آن آرمان‌ها چه شده است؟
به گزارش خبرنگار ایلنا از قم، آیت‌الله سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی در دیدار دبیرکل و اعضای خانه کارگر با بیان اینکه امیدواریم مشکلات مربوط به جامعه کارگری حل شود، اظهار داشت: امروزه مشکلات موجود بسیار زیاد است و برای حل آن یا اقدامی نمی‌شود و یا اینکه نمی‌توانند اقدامی کنند. مشکل اینجاست که حل مشکلات به کسانی که متخصص نیستند، محول می‌شود.
وی خطاب به دبیرکل خانه کارگر اظهار داشت: انتظار ما از مجلس این است که در مقابل اعمال خلاف قانون ایستادگی بیشتری نماید. زیرا اگر قرار باشد در مجلس که خانه ملت و محل قانونگذاری است، در اینگونه موارد کوتاهی شود در جاهای دیگر وضع بدتر خواهد شد.
این مرجع تقلید با یادآوری یکی از اهداف انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه باید جمعیت کارگری در رفاه باشند، اظهار داشت: بعد از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی باید پرسید که آن آرمان‌ها چه شده است.
وی خاطرنشان کرد: امروزه برای افرادی چون ما راهی جز دعا کردن برای رفع مشکلات، باقی نمانده است. چراکه اگر اظهار نظری در رابطه با مساله‌ای کنیم توجهی به آن نمی‌شود.
آیت‌الله موسوی‌اردبیلی با اشاره به وجود بحران‌های موجود در کشور، گفت: بسیار مهم است که انسان خودش را در بحران‌های به وجود آمده کنترل کند. چراکه روزی بحران‌ها حل خواهد شد و روزگار به این شکل باقی نخواهد ماند.
این مرجع تقلید در پایان اظهار داشت: امروزه مشکلات کارگران در راس امور است و اگر ما نتوانیم که مشکلات تولید و جامعه کارگری را حل نماییم به نوعی هیچ کاری نکرده‌ایم و باید توجه به این مساله در اولویت باشد.
لازم به ذکر است در ابتدای این دیدار علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر و علی طالبی دبیر اجرایی خانه کارگر قم نیز گزارشی شفاهی از وضع موجود جامعه کارگری و تولید در کشور را برای این مرجع تقلید بیان کردند.

پیام میرحسین موسوی به مناسبت روز کارگر و معلم+ ویدئو

پیام میرحسین موسوی به مناسبت روز کارگر و معلم+ ویدئو: "
کلمه: مهندس میرحسین موسوی به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر و ۱۲ اردیبهشت روز معلم پیام ویدئویی منتشر کرد.
در این پیام ویدئویی مهندس موسوی فعالیت های قشر کارگر و معلم را جزو مهمترین مولفه های اقتدار ملی کشور عنوان کرد و گفت: تنها راه تحقق خواسته های برحق معلمان، کارگران و همه اقشار ملت رجوع به قانون اساسی است و حقوق مردم که فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است.
به گزارش کلمه متن کامل این پیام به همراه فایل های صوتی و ویدئویی آن به شرح زیر است:



با سلام به همه کارگران و معلمان کشور
من روز معلم و روزکارگر را به شما عزیزان تبریک می گویم .در آستانه این دو روز بسیار مهم هستیم. فعالیت ها و جهت گیری های قشر کارگر و قشر معلم جزو مهمترین مولفه های اقتدار ملی ما هست. آنها تولید کنندگان ثروت و تولیدکنندگان علم و فضیلت و اخلاق در کشور هستند و بدون فعالیت آنها نیل به ارزش های بنیادی در یک نظام امکان پذیر نیست و بعد از به وجود آمدن دولت -ملت ها نقش این دو قشر اهمیت فراوانی در همه کشورها پیدا کرده و برای همین توجه به سرنوشت ، جهت گیری ، مشکلات و مسائل آنها بسیار مهم است و برای همین همه کشورها سعی می کنند به سرنوشت این دو قشر اهمیت ویژه ای دهند .
روز گارگر که در سراسر دنیا و کشور ما برگزار می شود نشانه توجه به نیروی کار و اهمیت آن است. از اول انقلاب هم رسم بر این بود که به این روز اهمیت داده شود و همینطور روز معلم که اهمیت آن از روز کارگر کمتر نیست و بنده می خواهم دراین پیام مختصر خطاب به شما مسائلی که برای سرنوشت این دوقشر و برای همه مردم ما مشترک را خدمتتان عرض کنم.
حقیقت این است که ما در شرایطی به این دو روز مهم نزدیک می شویم که کشور دارای بحران و مشکلات افتصادی ، سیاسی و اجتماعی وسیعی است و تک تک این بحران ها در سرنوشت و گذران زندگی این دوقشر منعکس شده و اثرات زیادی دارد.

بازار داخلی کشور به بیگانگان واگذار شده است
ما وضعیت اقتصادی کشور را می بینیم. تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت ، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانه ها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانه ها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم و همه می دانیم که این مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت ، استقلال و آزادی ما و همچنین در سرنوشت کارگران ما اثر می گذارد.

مسائل و مشکلات کارگران و معلمان با مسائل عمده کشور در ارتباط است
از سوی دیگر محدود کردن آزادی ها را داریم. بستن دهان ها ، بستن روزنامه ها و پر کردن زندانها را داریم و محدود کردن تشکل های صنفی و سیاسی را داریم که آن هم در سرنوشت کارگران ومعلمان اثر می گذارد. به همین علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند ( گرچه می دانم می دانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم است.

خواسته های کارگران و معلمان خواسته های اساسی و بنیادی کشور است
خواسته یک کارگر و یک معلم اگر با زبان حال گفته شود و خواسته طبیعی این دوقشر باشد باید توجه کنیم که خواسته های بسیار اساسی و بنیادی برای کل کشور است. کارگر و معلم چه می خواهد؟آنها می خواهند کشور توسعه پیدا کند. توسعه کشور به نفع آنها است.عدم توسعه کشور دودش به چشم همه ملت می رود. از همه مهمتر به چشم کارگران چه در بخش صنعتی و چه خدماتی ، چه در سطح روستاها یا هر جای دیگر و همینطور به چشم معلمان هم می رود.
آنها آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکلهای صنفی و سیاسی خودشان را تشکیل دهند و فعالیت سیاسی کنند و راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلت های اجتماعی. باعث می شود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و یهتر می توانند ثروت ایجاد کنند و بهتر می توانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعالیت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنین در توزیع منزلت آنها موقعیتی پیدا می کنند که از ایده های مترقی و پیشروانه در سطح کشور حمایت کنند.

منزلت معلمان از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده اما از نظر ملت تنزل نیافته
اول انقلاب با این ایده شروع شد. یادمان باشد که در مجلس اول اکثر نمایندگان معلم بودند. شهید رجایی و شهید باهنر و شهید مطهری معلم بودند. شریعتی را معلم می دانستیم و معلم هم هست. معلمی به گونه ای بود که باعث می شد فرد مورد اعتماد ملت قرار گیرد. اضافه کنم که اگر این منزلت از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده از نظر ملت تنزل پیدا نکرده است. وقتی ما به گروه های مرجع رجوع کنیم می بینیم که معلمان و کارگران هنوز در رده های بالای گروه های مرجع قرار می گیرند و هنوز مورد اعتماد ملت هستند ولی در کشور اتفاقی افتاده که این منزلت آنچنان که اول انقلاب بود نیست. این منزلتی که اول انقلاب بود اجازه می داد که معلمان فضای نورانی و عمیقی را در ملت ایجاد کرده و یک نسل سرافراز را تربیت کنند و خود و کارگران در جبهه ها فراوان بودند. برعکس هم اکنون می بینیم برخی از معلمان و کارگران در زندان هستند و در آستانه این دوروز خیلی تلخ است که بخواهیم در این مورد صحبت کنیم.

به نفع کارگران و معلمان است که سیاست های خارجی متعادلی داشته باشیم
طبیعی است که اگر دقت کنیم در مورد آزادی، عدالت، توسعه و یا پیشرفت کشور یا سایر زمینه ها می بینیم به طور مثال همین دو قشر به شدت مخالف فساد هستند. آنها می دانند که وقتی بحث درآمدهای عظیم نفتی می شود و صدها میلیارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمی شود و در عوض خبرها یی مبنی بر فساد ، ناپختگی و نارسایی در امور اقتصادی کشور می شنوند و می دانند که این به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنیت ملی و آتیه کشور است. به طور طبیعی ، هم صورت آگاهانه و هم به صورت زبان حال به نفع معلمان و کارگران هست که سیاست های خارجی متعادلی داشته باشیم. آنقدر ماجراآفرینی نکنیم. اینقدر بی برنامه پیش نرویم. اینقدر با بالا و پایین رفتن منافع ملی خود را به خطر نیاندازیم.

اقدامات خلاف تدبیر اثرات خود را سر سفره مردم نشان می دهد
با اسلحه و نیروی نظامی امنیت کشور حفظ نمی شود
بلافاصله این اقدامات خلاف تدبیر، تاثیر خود را روی سفره مردم نشان می دهد. عظمت یک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آینده خودشان است. نگاه و امیدواری که نسبت به آینده دارند. صرفا با اسلحه و نیروی نظامی امنیت یک کشور را نمی شود حفظ کرد. ما در زمان دفاع مقدس نه ارتش داشتیم و نه سپاه. اینها به مرور به وجود آمدند. ارتش که در واقع اول انقلاب از بین رفت و دوباره سازمان داده شد. خود سپاه و بسیج هم بعدا شکل گرفت. آن چیزی که باعث مقاومت ما در آن جنگ هشت ساله شد که یک سانتیمتر از خاک کشور خود را تسلیم دشمن نکردیم یقینا به دلیل اسلحه های زیاد ما نبود. دشمن ما اسلحه بیشتری داشت و بیشتر هم کمک در اختیار داشت و تمام خدمات ابزاری دنیا در اختیارش بود ولی ملت ما از جمله این قشر کارگر و معلم توانست مقاومت کند. این به دلیل دلگرمی مردم نسبت به آتیه نظام بود. ولی وقتی این اعتماد خدشه دار شود و وقتی بحث فساد پیش بیاید که پیگیری هم نشود و در مجلس هم برده شود و هیچ خبری هم نشود و ناگهان بحث آن فروکش کند و همچنین از اینجا و اونجا این مسائل شایع بشود طبیعی است که این باور و این دلگرمی را نسبت به نظام از دست بدهیم.

مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نیست
شما عزیزان و شما کارگران ومعلمان بدانید که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نیست. شما اگر در تشکیل شوراهای مستقل صنفی مشکل دارید و هر حرکتی که می کنید با محدودیت و دستگیری ها روبرو می شوید و در فعالیت خود دچار مشکل هستید . سر کلاس که می روید با خوف و رجا می روید چون نمی دانید که آیا می توانید حرف حق را بزنید و در برابر دانشجویان و دانش آموزان از حق دفاع کنید. با سینه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنید و از سفیدی سفید و سیاهی سیاه شهادت دهید و کوتاه نیایید و وقتی در این زمینه دچار تزلزل و خوف می شوید طبیعی است که این مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.
جنبش سبز راهی که در این زمینه در پیش می گیرد بر این اساس است و آن هم اینکه مسائل ما در گرو بسته ای از فعالیت ها است که مشکل حل شود. اینطوری نیست که مثلا یکبار این موضوع را با وعده و وعید حل کنیم و یک موقع با اقتصاد صدقه ای، بالا و پائین آوردن حقوق و یا مثلا موقع انتخابات که می شود فعالیتی کنیم و از این شاخه به اون شاخه بپریم. اینها مشکلات معلمانف کارگران، کارفرمایان و نه کارآفرینان مارا حل نمی کند.

راهی جز بازگشت به قانون اساسی نداریم
بنده اعتقاد دارم تنها راه، بازگشت به قانون اساسی است .برگشتی که برای تحقق بدون تنازل قانون اسای راهی پیش پای ما نیست. این کم هزینه ترین راه است. راهی است که می توانیم مشکلات خودمان را در سطح ملی حل کنیم. مشکلات بازارهای مسلمانی خودمان را حل کنیم که اینقدر از اجناس بنجل خارجی پر نشود. می توانیم از صنعت ملی خودمان دفاع کنیم برای اینکه در مقابل هجوم بازاهارهای خارجی مدفون نشویم. می توانیم از حقوق کارگران دفاع کنیم تا روز به روز از کار بی کار نشوند و حقوق معوقه کارمندان روی هم تلمبار نشود. با برگشت به قانون اساسی می توان از فساد جلوگیری کرد و با احیا حقوق مردم می توان مشکلات را برطرف کرد. بدون انتخابات آزاد ،غیر گزینشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانی ها و تشکل ها جلوی رویمان راه دیگری وجود ندارد و رفتن به سمت قانون اساسی به نفع همه ملت است. به نفع همه کسانی که دل در گرو ملت خود دارند و عظمت ملت خود را می خواهند.

ما به مردم امضا دادیم قانون اساسی را اجرا کنیم
حقوق مردم فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است
این میثاق ملی ما است و عهدی که مردم و حکومت با هم بستند و هر نوع برگشت از این میثاق یک نوع خیانت در اعتماد مردم است. ما از مردم امضا گرفتیم و امضا دادیم که این قانون را بدون اجتهاد اجرا کنیم. اگر قسمت هایی از آن را ناکارآمد می دانیم باید آنرا اصلاح کنیم. قانون اساسی که وحی منزل نیست. ولی باید باز هم از راه قانون اساسی اقدام کنیم و حقوق مردم که فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است را باید رعایت کنیم که مشکلات یکی یکی حل شود و در آن موقعیت جایگاه معلمان و کارگران ما آنچنان که شایسته است در نظام حکومتی ما و جامعه ما انشالله احیا خواهد شد.
موفق باشید و این دوروز هم برشما و هم بر همه ملت ایران مبارک باشد.
دریافت فایل صوتی پیام میرحسین موسوی +





"

۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

دیدار و گفت و گوی موسوی و کروبی پیرامون مسایل روز کشور+فیلم

دیدار و گفت و گوی موسوی و کروبی پیرامون مسایل روز کشور+فیلم:
کلمه: صبح دیروزمورخ ۶اردیبهشت ۱۳۸۹ میرحسین موسوی به دیدار مهدی کروبی رفت. در این دیدار نوروزی که یکساعت به طول انجامید مسائلی همچون سیاست داخلی و خارجی کشور، وضعیت زندانیان سیاسی و حوادث و رخدادهای اخیر مملکتی مورد گفت و شنود قرار گرفت.
به گزارش وب سایت سحام نیوز،ارگان رسمی حزب اعتماد ملی، مهدی کروبی ضمن خوش آمد گویی به میرحسین موسوی آرزو کرد امسال سال عزت و آزادی برای مردم ایران باشد و از خدا خواست تا آزادی هرچه زودتر زندانیان سیاسی را فراهم کند.

اغلب سیاست های موجود در کشور باری به هر جهت شده است

میر حسین موسوی نیز با انتقاد از سیاست های موجود در کشور گفت: اغلب سیاست های ما “باری به هر جهت” است و متاسفانه ساختارهای ما همچون ماسه زار و شن زاریست که آب در آن پایدار نمی ماند. وی افزود: در حال حاضر در زمینه ساختاری برنامه ای دقیق و روشن نداریم و باید برای دراز مدت فکری نمود. شرایط حکومت طوری شده است که همه را توطئه گر تصور میکند و دچار نوعی توهم توطئه گردیده است.



موسوی:در بیانیه ها دنبال کلمات هستند نه مفهوم

میرحسین موسوی ضمن انتقاد از جریان تمامیت خواه گفت: اینان اصل صحبت ما را درک نمیکنند. صرفا در بیانیه ها و سخنرانی های ما به دنبال کلمات هستند نه مفهوم.متاسفانه سیستم ایدئولوژیک ایرادش همین است. توهم و شایعه ای را که خود ساخته و پرداخته اند آنچنان بازگو میکنند که خودآنان باورشان میشود و چیزی که ساخته اند ، دامن خودشان را میگیرد و اینچنین میشود که واقعیت را نمی شنوند.



مردم فراموش نخواهند کرد

مهندس موسوی ضمن انتقاد از سیاست خارجی کشور؛ وضعیت اقتصادی،مسائل داخلی و فساد را از جمله مشکلات کشور برشمرد. وی گفت: ما باور داریم مردم ما حافظه ی جمعی دارند. حکومت فکر میکند مردم اعمال،کارها و رفتارهای آنان را فراموش میکنند، اما اینچنین نیست. مثلاً در همان مسئله فساد اقتصادی که چند هفته پیش مطرح شد چه سیری پیش آمد!؟ چند نفر خرده پا دستگیر و اسم یک نفر را بردند و سپس به یکباره همه چیز مسکوت ماند. یا مسئله کوی دانشگاه و آن فیلمی که منتشر شد. متاسفانه فکر میکنند مردم با مرور زمان یادشان میرود.

هر روز به گروهی از مردم لقب کافر و مرتد می دهند به چه جرمی؟

موسوی افزود: این کارها غیراسلامیست. هر روز به گروهی مردم لقب مرتد و کافر و غیره میدهند به جرم اینکه کلامی بر خلاف دیدگاه و نظر آقایان بر زبان رانده اند. به راستی نمیدانم اینان چگونه میخواهند پاسخ خداوند را بدهند. وضعیت کارگران و اخراج آنان و تعویق در پرداخت حقوق آنان، پائین آمدن نرخ سرمایه گذاری و غیره… همه از نقاط ضعف سیستم اقتصادی و مدیریتی کشور است. مردم این قول ها و وقایع را یادشان نمی رود.

میرحسین موسوی باذکر خاطره ای در این باب افزود: در همان اوایل انقلاب مردم رفتند و آن شخصی که در زمان رضاشاه دستور شلیک به مردم را در واقعه مسجد گوهرشاد داده بود را در سن ۹۰ سالگی دستگیر کردند. می خواهم بگویم مردم اعمال و رفتارهایی را که در این یکساله بر آنان اتفاق افتاده از یاد نخواند برد.

تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند

موسوی با انتقاد از وضعیت مدیریتی کشور و ضعف های موجود در آن گفت: در همه کشورها مدیران و مقامات دولتی سابق به عنوان شورای مشورتی به دولت های موجود کمک میکنند. اما در ایران به طور مثال آقای خاتمی با ۸سال سابقه ریاست جمهوری در کشور و جنابعالی و دیگر سران، همکنون در چه وضعیتی هستند. تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند، صرفا به دلیل مسائل خطی و سیاسی!

موسوی افزود: من چشم انداز روشنی را در راستای بهتر شدن مسائل اقتصادی کشور نمیبینم. زیرا بستر ها خراب شده اند.ابزارها از بین رفته است. دستگاه های بیم دهنده از میان برچیده شده اند. و برای کارشناسان در جامعه دیگر جایگاهی قائل نیستند. حتی اگر همکنون شخصی از اصولگرایان صحبتی بر زبان بیاورد وی را منافق خطاب می کنند.

کروبی: خیال می کنند صدای طرف مقابلشان به جایی نمی رسد اما مردم می شنوند

مهدی کروبی نیز در سخنانی ضمن تایید سخنان میرحسین موسوی، افزود: متاسفانه اعمالی که این افراد بر سر مردم می آورند با نام اسلام است و این رفتارها باعث میشود به اسلام ضربه وارد میشود. در حال حاضر شرایط جامعه بسیار وحشتناک است به طوری که هرچه میخواهند میگویند، هر تهمت و ناروایی که که میخواهند به افراد نسبت میدهند، هر آماری که تصور میکنند منتشر میکنند و همه اینها به این دلیل است که آنان فکر میکنند صدای طرف مقابلشان به جایی نمیرسد؛ اما نمیدانند که این مردم هستند که میشنوند و شرایط اقتصادی و سیاسی را می بینند که چه چشم انداز سیاهی در انتظارشان میباشد. مثلا در همین ماجرای عسلویه چه تعداد از کارکنان و کارگران به دلیل عدم تصمیم گیری صحیح و پیاده نمودن سیاست های نادرست، از کار بی کار شدند؟ بر اساس آمار رسمی چرا باید طی چهار سال گذشته تعداد شاغلان در عسلویه از ۶۰هزارنفر به ۸هزارنفر کاهش یابد؟ چرا باید بدلیل عدم مدیریت صحیح، سالانه ۳۰میلیارد دلار درآمدی را که میتواند از محل برداشت گاز از عسلویه عاید کشور شود را باید از دست داد؟ دلیل این همه بی کاری چیست؟ دلیل وضعیت بد کاری و اقتصادی کارگران چیست؟ آقایان نمیدانند و یا نمیخواهند بدانند که یک سخن آنان در مجامع بین المللی میتواند تا چه حد به مردم و اقتصاد یک کشور لطمه بزند. به خاطر تحریم رفتند با شرکت های از چین و مالزی و ونزوئلا قرارداد بسته اند و آخرش هم طرح را داده اند به نیروهای نظامی!

مهدی کروبی در انتقاد از عملکرد دوگانه حکومت در خصوص وقایع اخیر گفت: هنگامی که من از وقایع کهریزک و فجایع روی داده در آن سخن گفتم و پیگیری کردم، هزاران تهدید و ترعیب و دروغ را برای خدشه دار کردن ادعای مستند من به بنده نسبت دادند. از هیچ کاری در خصوص فشار آوردن به من فروگذار نشدند. در آخر هم با آن همه هیاهویی که به راه انداخته بودند، خودشان گزارشی ارائه دادند که چه وقایعی در کهریزک رخ داده است. ۳نفر بخت برگشته را که ۲نفرشان از نیروهای انتظامی و یکی دیگر از آنها به قول خودشان از اراذل و اوباش بوده را محکوم کردند و پرونده را مسکوت نمودند. حتی به گزارش مجلس هم توجهی نشد.



حجت الاسلام و المسلمین کروبی در ادامه نیز با انتقاد شدید از سیستم های نظارتی گفت:بنا به نامه ای که زندانیان به مراجع نوشتند و جوابیه ای هم به آن نامه تاکنون داده نشده است، با همسر یک زندانی تماس گرفته اند که از همسرت جدا شو! این چه قانونیست؟ این چه حقوق شهروندی و حقوق بشریست که بازجو به خود این حق را میدهد که در مسائل کاملا شخصی یک زندانی و روابط خانوادگی او دخالت نموده و تهدید کند؟ آیا این یک مامور حکومت اسلامیست؟ این که میگویند عظمت داریم همین است؟

آیا عزتمان در دنیا حفظ شده است؟

کروبی خطاب به موسوی گفت: شما نخست وزیر امام بودید. یادتان است که امام تاکید داشتند در سفر به کشورهای دیگر باید عزت و آبروی مملکت حفظ شود. آیا هم اکنون عزتمان حفظ شده است؟ اینکه میگویند سفرهای ما عظمت است همین است؟ زیمباوه و چند کشوری در همین سطوح عزت است؟ اینکه به “پشه مالاریا ” و یا “جلاد مخالفان” تشبیه و خطابتان کنند عزت است؟ حتماً مانند دانشگاه کلمبیا با آن همه توهین از آن به عنوان فتح الفتوح نام میبرند! آقایان چه با خودشان فکر میکنند؟ آیا اصلاً فکری هم میکنند؟ در زمان ریاست من بر مجلس شورای اسلامی، هنگام سفر به یک کشور اگر میدیدیم شاید بعضی از شئون رعایت نمی شود سفر به آن کشور را لغو میکردیم تا مبادا شاَن این ملت متمدن و با عظمت به دلیل عملکرد ما پائین بیاید. امروز یک حرف و یک سیاست را میگویند و پی میگیرند و فردا چیز دیگری! آیا مجبورند اینقدر کشور را سبک کنند؟

مگر مردم مسخره افکار و اعمال کودکانه و بدور از خرد شما هستند؟

آقای کروبی با نخ نما دانستن سخنان و توطئه های رسانه های جریان حاکم گفت:از ما می خواهند که توبه کنیم البته توبه خوب است اما آیا آن همه کشتار،دروغ، شکنجه، تجاوز به حقوق مردم حیف و میل بیت المال توبه نمی خواهد؟ آنهایی باید توبه کنند که چنین رفتارهای ناروایی را در حق مردم ایران انجام داده اند. یک روز میگویند باید جمعیت را زیاد کرد،روز بعد میگویند جمعیت تهران زیاد است و باید ۵میلیون نفر از تهران را خارج نمود، روز بعد میگویند میخواهد زلزله بیاید! در مورد زلزله هم میگویند مردم توبه کنند تا زلزله نیاید. آخرش هم که زلزله نمی آید میگویند دعاها اثر کرد! مگر مردم مسخره افکار و اعمال کودکانه و بدور از خرد شما هستند؟ آیا این همه گرفتاری اقتصادی و بیکاری که همچون طاعون کشور را مبتلا کرده است کافی نیست؟ در حال حاضر برای همین مردم چه برنامه ی شفاف و سودمندی پیاده کرده اید که میخواهید با آن پشتوانه، آن چند میلیون نفری که با تبلیغات شما در آینده به نسل این جامعه افزوده شوند را به سرو سامان رسانید؟ این چه روشی است که این آقایان در پیش گرفته اند؟

کروبی همچنین در مورد وضعیت حقوق بشر و زندان ها در کشور افزود : چطور در زمان شاه سازمان های حقوق بشر(که بر اساس مصالح و منافعشان) که به زندان های ایران فشار وارد می کردند خوب بودند و حالا که همین سازمان ها پیگیر وضعیت زندانیان سیاسی و خانواده آنان و وضعیت اسفبار زندان های ما هستند، محکوم، مجرم و بدخواه هستند؟آیا برخی از همین رسانه هایی که شما هم اکنون آنها را عوامل سیا می نامید از گزارشات شان در مورد زندان های ایران به وجد نمی آمدید؟ نمی خواهم نام عزیزانی که آن دوران در زندان و خارج از زندان اظهار خوشحالی می کردند از این همه فشارهایی که این سازمان ها بر حکومت شاه می آوردند. چون در آن موقع حکومت نبودیم، اما حالا که حکومت شدیم آنها را سازمان هایی وابسته و عوامل سیا می خوانیم؟

موسوی:تمام دستگاه های نظارتی کشور خوابیده و یا برچیده شده اند

آقای موسوی نیز با ابراز نگرانی از وضعیت مدیریتی و نهاد های نظارتی آن گفت: تمام دستگاه های نظارتی ما خوابیده است و یا برچیده شده اند، مانند برنامه و بودجه. برای همین آقایان خواب نما میشوند و هر روز طرح هایی را در خصوص اهدای ۱میلیون تومان به هر بچه و یا کمک های مالی به کشورهای مختلف را پیاده میکنند.

مردم آگاه تر شده اند

متاسفانه سازمان و نهادی هم نمانده که گزارشی از این وضعیت ارائه کند. البته در کشور طرح هایی اجرا میشود، آنهم اینکه عده ای را میگیرند و فردا ازاد میکنند و از آنان میخواهند چیزهایی را بگویند و بعد در صورت عدم تحقق اهدافشان دوباره به روانه ی زندانشان میکنند. وی از اهمیت آگاهی مردم سخن گفت و افزود: در حال حاضر آگاهی مردم ما نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی از حالت جنینی خارج شده است و مردم آگاهتر شده اند و این آگاهی ها روز به روز و با سرعت فزاینده ای رو به گسترش است. تحلیل مردم ما عمیق تر شده است.اما در حال حاضر چون اعمال این افراد با نام اسلام صورت میگیرد هنوز صدماتی به اسلام وارد می شود.

مهدی کروبی نیز در همین خصوص گفت: اگر نماینده ای که آقایان آن را نماینده مردم میخوانند نیز بخواهد سخنی بر خلاف نظر و عقیده حاکمان قدرت بر زبان براند، وی را تهدید به عدم تایید صلاحیت برای نامزدی در انتخابات های آینده میکنند. آیا نماینده مجلس که باید نماینده مردم باشد،می تواند با آرامش خیال و عدم ترس از آسیب و ارعاب به نیازهای موکلین خود پاسخ دهد؟آیندگان در باره ما چه قضاوتی خواهند کرد و چه در کتاب هایشان خواهند نوشت؟

درخواست مجوز برای راهپیمایی ۲۲ خرداد

در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی نسبت به برگزاری راهپیمایی مردمی در روز ۲۲خرداد بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی و طبق ماده ۳۰ ، ۳۱ و ۳۲ آئین نامه اجرایی قانون احزاب، تاکید کردند و از همه گروه ها، تشکل ها و احزاب اصلاح طلب خواستند تا در خواستشان را در همین زمینه به وزارت کشور ارسال نمایند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

نه! این اسلام نیست

سایت خبری تحلیلی کلمه نه! این اسلام نیست


موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند/به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد/می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم/به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند/وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود/می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند/نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد/کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است/باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست/باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم/جنبش سبز می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد/مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح داد/مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است/جوانان هرگز به راه حل های خشن روی نیاورند/راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم


کلمه:جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با نخست وزیر امام (ره) دیدار کردند . در این دیدار مهندس موسوی سخنان مهمی را بیان کرد.
به گزارش خبرنگار “کلمه”، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تشکّر از ایثارگران گفت: شما افراد ارزشی هستید و برای حل مشکلات کشور دلی سوخته دارید، نه دنبال پست و مقامید و نه دنبال نفع شخصی و نه می خواهید چیزی از اوضاع برای خود برداشت کنید. به همین دلیل سخنان و نظرات شما مهم است خصوصا که ریشه در انقلاب دارید و دلتان برای آن فضای نورانی و معنوی که انقلاب اسلامی بشارت آن را داد تنگ شده است و دنبال آن فضایید.




انقلاب شد تا به آراءوعقاید مردم اهمیت داده شود و فضا باز شود
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: مشکل امروز ایران ما تهدید همین فضای نورانی است. دلیل اصلی آن هم روشن است، اگر نظام ما کارآمدی لازم را داشت و متوجه این مهم بود که انقلاب شده تا به آراء و عقاید مردم اهمیت بدهیم و فضا را باز کند، بیشتر آحاد ملت – که حالا ممکن است افراد جامعه عقاید گوناگون به این سو و آن سو داشته باشند- در جهت مصالح انقلاب و مصالح ملی حرکت می کنند چنانکه در دوران دفاع مقدس چنین سابقه ای را می توان یافت که از دورافتاده ترین روستاهای کشور تا تهران و سایر شهرها همه جبهه ای پیوسته بودند و همه می دانستندکه برای چه حرکت می کنند.
نخست وزیر امام ضمن با ذکر خاطره ای گفت: در اوایل جنگ به بشاگرد رفته بودیم؛ منطقه ای که قبل از انقلاب برده فروشی در آن رواج داشت. منطقه ای فقیر با فضایی بسته. تنها سرمایه ای که آن مجموعه داشت و ما از درون کپر می دیدیم چند بزغاله و مرغ بود. اما از همین بشاگرد افرادی بودند که خودشان را به جبهه رساندند. وقتی از آنها خواستیم که بگویند چه کاری برایتان انجام دهیم، می گفتند یک حسینیه برایمان بسازید و آن فضا برای بنده فراموش نشدنی است چرا که این فرهنگی بود که در آن وضعیت کشور، شایع شده بود و به حق سرمایه ای عظیم بود. همین پدیده ها بود که در زمان جنگ معجزه ها آفرید.
با گذشت زمان ارتباطمان را با مردم از دست دادیم
موسوی با ابراز دلتنگی نسبت به زمان نورانی از دست رفته اظهار داشت: ما متأسفانه با گذشت زمان ارتباط خودمان را با این مردم از دست دادیم و فکر کردیم که بیشتر از آنها می دانیم و می توانیم به آنها هر چه خواستیم بگوییم و مردم هم باید اطاعت کنند . از عقل جمعی استفاده نکردیم. موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند و کم کم آن را از دست دادیم و در این زمینه متأسفانه ضعیف شدیم، و فقط پوسته ی اسلامی را نگه داشتیم.
با این شیوه ناکارآمدی و هر مشکل را به نام اسلام تمام می کنند
نخست وزیر امام تصریح کرد: ای کاش این تغییر به نام اسلام نبود و این قدر خسارت نمی داشتیم، چرا باید امروز هر کاری که انجام می شود و هر ناکارآمدی و هر مشکلی که وجود دارد به نام اسلام تمام شود؟ مخصوصاً که با اغراق از اسلام نام می بریم و مدام در اشارات خود از آیات و روایات دم می زنیم حتی در مورد زلزله تهران که امکان وقوع آن وجود دارد و ما هم قبول داریم اما دولت که نباید در این خصوص از اسلام خرج کند. ما همیشه باید فکر کنیم که تهران در خطر زلزله است و برایش همواره راه حل داشته باشیم.
برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کنند
وی با اشاره به کتاب قانون ابن سینا که یک کتاب پزشکی است گفت: نکته ای در این کتاب هست که روی من خیلی اثر گذاشت. بخشی از کتاب راجع به دیوانه ها صحبت می کند و اینکه چگونه باید علاجشان کرد. ابتدا می گوید که درمانش چنین و چنان است ولی بعد بحث روح را می کند و می گوید: روح این افراد را جن تسخیر کرده و به اینجای بحث که می رسد می گوید جایش در این کتاب نیست. آنچه مربوط به پزشکی بود و مداوای آن گفته شد و بعد بحث علمی اش را به آخر می برد.
موسوی افزود:دولت برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کند و اگر به این موضوع ناکارآمدی هم اضافه شود آن وقت هر نوع مشکلی به اسلام نسبت داده خواهد شد.
وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم
موسوی با اشاره به خیل عظیم جوانان و دانشجویان کشور گفت :جوانی را ببینید که در دانشگاه، خودش و یا دوستانش را کتک می زنند، به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد بعد هم اگر فسادی مطرح شد همه می گویند این فساد! و نامه می نویسند، یک دفعه می بینیم که تمام بحث راجع به فساد محدود شد به اسلام. این موارد روی جوان مملکت چه تاثیری می گذارد؟
وی افزود: وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم. مگر جوان چقدر تحلیل دارد؟ و چقدر می تواند موضوعات را برای خودش توجیه کند؟ باید این نکته را به وضوح روشن کنیم که مشکلاتی داریم ولی ربطی به اسلام ندارد.
وی این سوالات را مطرح کرد که آیا اسلام دنبال فساد است یا دنبال از بین بردن صنعت؟ ما که می گوییم راهی برای تسلط کفار بر خود قرار ندهید نه به این معنا که به طور مثال تجارت خارجی را قبول نداشته باشیم و یا نباید با جهان ارتباط داشته باشیم، اما چرا اجرای ناقص این کار آن هم به قیمت نابودی محصولات داخلی؟ باز گذاشتن دروازه ها به روی اجناس بنجل خارجی کجایش اسلامی است؟ این موضوع با آموزه های اسلامی در تضاد است.
موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وقایع بعد از انتخابات گفت: مردم برادران و خواهران هم هستند. صحنه های زدن، کشتن یا خبرهایی که درباره ی زندان ها هست و توقیف روزنامه ها روی آنان تاثیر بد می گذارد. بنده اصلا به این روزنامه یا آن روزنامه متمایل نیستم ولی مگر چکار کردند که آنها را قیچی کردید و بستید؟
به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید
وی با اشاره به جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت : شما اگر می گویید این حزب ها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.
وی تاکید کرد : قرار بود رقابت سیاسی داشته باشیم و این مرّ قانون اساسی در مورد آزادی تشکل های سیاسی است و به نفع ماست. این به آن معنا نیست که همه تشکل ها خیلی خوب باشند. ممکن است حزبی در کشور شکل بگیرد که تشکل بدی باشد ولی راه حل آن حذف شدن در فرآیند رقابت است که ابواب جمعی مردم در یک فضایی بهترین را انتخاب کنند. این هم متأسفانه به نام اسلام تمام شده است و به همین دلیل کسانی که با این رفتار مخالفند و پایبند ارزش های انقلاب و راه امام هستند باید به شکل های مختلف نشان بدهند که این اسلامی که ما می شناسیم این نیست.
این اسلام نیست…
موسوی افزود:اسلام، کسی را نمی زند، کسی را نمی گیرد، تهمت نمی زند، کسی را در زندان نگه نمی دارد و محدودیت ایجاد نمی کند، اسلام یقیناً مدافع نیرومند اقتصاد ملی و عظمت و استقلال کشور است، این وظیفه ی فوق العاده مهمی است که در رفتار و کردارمان نشان بدهیم که این اسلام مدافع استقلال ماست و حاضر نیست یک ذره از استقلال ما از دست برود. منتها ما که در حکومت نیستیم در کنار حکومتیم.
می گویند از کشتی نظام پیاده شده اید…
وی خاطر نشان کرد : می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان می خواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که می شناسیم این نیست، اسلامی که می شناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را می پذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو می شود. اسلام دینی است که می تواند با پیشرفت های جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.
توصیه ای از علی(ع) که برای امروز بسیار آموزنده است
موسوی با اشاره به دهه اول انقلاب گفت : در آن زمان در این زمینه ها مشکلی نداشتیم ، ما ابداعاتی در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد جنگ و … داشتیم و احساس نمی کردیم از قافله بشری در زمینه تلاش برای دستیابی به تکنولوژی، تمدن، سیاست و امثالهم عقب ماندگی داریم. لذا من معتقد بودم در هر موقعیتی که هستیم باید بین همسایه ها، همشهری ها و در سطح ملی این قضیه را نشان دهیم. فکر می کنم آن وصیتی که حضرت علی(ع) در آخرین لحظات داشتند(کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا) حامی مظلومین و مخالف ستمگران باشید یک توصیه ی فوق العاده است. یک نیروی مسلمان و دینی باید شهرت به این پیدا کند که در کنار مظلومین است هر جا که باشد و مخالف ظلم است هر جا که می خواهد باشد.
استقلال در نزد ایرانیان یک ارزش جا افتاده است
به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند
وی این موضوع را دارای اهمیت بسیار عنوان کرد و افزود: همین موضوع هویت اسلامی ما را نگه می دارد. ما واقعا نیازمند آن هستیم که اسلام را خوب معرفی کنیم تا جوان ها و ملت خودمان را نجات بدهیم وگر نه دلیلی ندارد که گرایش ضد دینی گسترده ای را خدای ناکرده در جامعه شاهد باشیم.
موسوی درباره استقلال جنبش سبز گفت: این حرکت(جنبش سبز) صد در صد یک حرکت مستقل است ولی مخالفان به جنبش سبز نسبت ناروا می دهند و آن را به سلطنت طلبها، منافقین، آمریکا و اسراییل منتسب می کنند. در حالی که آنها خودشان با یک حالت زیگزاگی که بیشتر به سیاست خارجی ما لطمه می زند نامه نگاری هایی با سرکرده های قدرت های جهانی دارند. از یک طرف فحش می دهند و از طرف دیگر دنبال جلب نظر چین، روسیه و یا دیگری هستند. آنگاه ما را به رابطه خارجی متهم می کنند. این به این دلیل است که استقلال یک ارزش جاافتاده ای در میان ملت ماست. ملت ما نسبت به این مسئله حساسیت دارد و اگر یک حرکتی را به خارجی ها منتسب کنند طبیعی است که آن حرکت لطمه می خورد و چهره اش مکدر می شود.
آنچه اعتقادات مردم را قربانی می کند
وی افزود: وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود. از یک طرف دولت و از طرف دیگر آنها، سرانجام این وسط چیزی که در دو لبه قیچی از بین می رود همان اعتقادات اصیل است که به نظر من در بدنه اصلی جنبش سبز وجود دارد. ما فکر می کنیم چیزی که در این جنبش مهم است تجربیات خوب سی ساله انقلاب است که باید تلاش کنیم جمع بشود. سپس یک حرکت جمعی داشته باشیم. این فضای پیرامونی ماست که ترسیم کردم، فضایی که هر روز با یک مشکلی روبرو هستیم.
آنها می خواهند جمعیت ما متفرق شود و مردم باید مراقب هم باشند
شمشیر نمی کشیم تنها عنصر پیش برنده ما آگاهی است
موسوی گفت: امروز یکی از نشریات سپاه را خواندم که نوشته باید امتیاز فعالیت مجمع روحانیون مبارز را هم لغو کرد. آنها نگاهشان اینطوری ست، می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند. مواظب خود بودن، مواظب خانواده بودن، مواظب محله بودن، مواظب جامعه و هر چه پیرامون ما هست بودن، اهمیت زیادی پیدا می کند. ما در این مصاف ، نمی خواهیم که شمشیر بکشیم و با یک حالت رزمی به میدان برویم. ما تنها عنصری که داریم و قدرتش از همه اینها بیشتر است ایمان و آگاهی است. باید این دو را تقویت کنیم. ایمان به یک دین رئوف و دینی که امام مطرح کرد :پیشتاز و روشن، که بتواند در سطح جهانی و در سطح داخل پاسخگوی مشکلات باشد. از طرف دیگر آگاهی نسبت به حقوق اساسی مردم. مردم باید بدانند که حقوقی دارند و حقوق آنها دارد ضایع می شود.
در انتخابات حکومکت نباید برای مردم تصمیم بگیرد
اینگونه نمی شود کشور را اداره کرد…
وی یکی از حقوق مردم را برگزاری انتخابات آزاد عنوان کردو گفت: نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد. وقتی از دور نگاه می کنیم به زشتی این کار پی می بریم که مثلا چهار پنج نفر که به فرض خیلی آدم های عالی که تمام حسن های جهان در آنها جمع شده باشد، بنشینند یک عده ای را کنار بزنند، عده ای را انتخاب کنند و بعد به یک ملت هفتاد و پنج ملیونی بگویند از داخل اینهایی که ما انتخاب کردیم انتخاب کنید. این بدترین حالت برخورد با یک ملت است. زشتی این کار را نمی-فهمیم ، چون داخل آن هستیم و لمس نمی کنیم. بله وقتی که یک نماینده ای خائن از آب درآمد با او باید با شدت و غلظت برخورد کرد و او را بیرون کرد. از گذشته هم برای این کار راه داشتیم اما حالا انتخابات را به این شکل انجام می دهیم که مدام گزینش انجام دهیم، تمام دهان ها را ببندیم، تمام مراکز اطلاع رسانی را توقیف کنیم تا آن کسی که ما می خواهیم، رأی بیاورد و بعد صندوق ها را هزار جور دستکاری بکنیم و تخلفات عجیب و غریب انجام بدهیم. اینطور که نمی شود کشور را اداره کرد(دراینصورت) کشور به اینجا میرسد که الان تهدیدات خارجی پشت دروازه کشور ماست و از لحاظ سیاسی، امنیتی، اقتصادی تهدیدات داخلی بیشتر است.
وی در فراز دیگری از سخنان خود با اشاره به مسائل اقتصادی کشور گفت: یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی، میزان سرمایه گذاری است که الان پنج،شش درصد است در حالی که باید بین دوازده تا چهارده درصد باشد. این کاهش به معنای ، بیکاری، فقر، فساد، فشار آمدن روی طبقات حقوق بگیر و امثالهم است. یا مثلا گفته شد رشد اقتصادی کشور امسال صفر خواهد شد.البته اطلاعات شفاف وجود ندارد، یک دفعه عده ای می نشینند تصمیم می گیرند و تمام اطلاعات مربوط به فساد و نیز اطلاعات راجع به لایحه ی هدفمند کردن یارانه ها قطع می شود. افرادی به دنبال آمار و اطلاعات هستند تا برای آینده کشور پیش بینی داشته باشند، عوض اینکه این افراد فرصت شمرده شوند به عنوان تهدید مطرح می شوند. سعی می شود که تمام اطلاعات قیچی شود و نتیجه این می شود که شرایط بسیار وخیمی داشته باشیم.
گسترش آگاهی مهمترین زمینه تغییر به نفع اسلام
وی افزود: کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است. حقوقی که مردم دارند گسترش این آگاهی ها و اطلاع از حقوق خود یعنی همان اصلی ترین و مهم ترین عنصری است که می تواند زمینه تغییر را به نفع اسلام و انقلاب و آتیه ی کشور ایجاد کند به شرطی که حالت اجماع نسبت به این مسأله بوجود بیاید. من فکر می کنم بعد از انتخابات در این زمینه پیشرفت کرده ایم.
میزانی برای سنجش موفقیت جنبش سبز
وی میزان حضور مردم در تجمع های خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابان ها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر می شود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.
آنچه جریان حاکم را به رسانه ها حساس کرده است…
موسوی تاکید کرد دلیل حساسیت جریانی که برسر کار است نسبت به رسانه ها همین است و این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر هیچ بحرانی نداشتیم که روزنامه ای مانند بهاربسته نمی شد و یا یکی دو مناظره ای که بیشتر نگذاشتند پا بگیرد و برنامه قطع یا یکطرفه شد. تمام این ها نشانگر اهمیت این مطلب است که قدیم می گفتند پاشنه آشیل و یا چشم اسفندیار.
دامنه آگاهی را به روستائیان و کارگران و کشاورزان بکشانیم
همه باید در صدا و سیما تریبون داشته باشند
وی آگاهی را مهمترین مسئله عنوان کرد و گفت: باید آگاهی را گسترش دهیم، باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست. شما حق دارید که یک نماینده بفرستید.شما حق دارید که صنعت مستقل داشته باشید، اقتصاد ملی خوبی داشته باشید. از چنین حقوقی برخوردارید. شما حق دارید در جامعه صحبت و نظر خودتان را اعلام بکنید و به نظر شما باید اهمیت داده شود این صدا و سیما از پول جیبی شما اداره می شود. شما باید پشت این تریبون ها باشید.
وی با اشاره به خاطره ای از حضرت امام (ره) گفت: یادم هست که حضرت امام رحمه الله علیه میگفتند چرا اینقدر عکس من در روزنامه ها چاپ می شود . اصلاً غدغن کردند. در یک جلسه خصوصی به آقای محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما از بابت زیاد نشان دادن تصویر ایشان گلایه و ابراز ناراحتی زیاد کردند. خود بنده از میدان امام مقابل ساختمان مخابرات رد می شدم دیدم شیشه هایش از بالا تا پایین عکس امام را زده اند، ناراحت شدم زیرا آن حالت اغراق آمیز، وضعیت آن اداره را به هم می زد و با اعتقادات ما هم ناسازگار بود. نمی دانم نبوی یا غرضی وزیر مخابرات بود، تماس گرفتم و گفتم جمع شود و جمع شد. خیلی طول نکشید حاج احمد آقا با من تماس گرفت و از قول امام از من تشکر کرد و خب این وضعیت آن موقع امام بود.
با این انتخابات واتفاقات بعد از آن ، ایده برگشت به حقوق اساسی متولد شد
وی خاطرنشان ساخت: باید به مردم اینها را انتقال بدهیم و اینکه حکومت دینی و جمهوری اسلامی به معنای باز شدن تمام راه ها برای ابراز نظر و خلاقیت آنها و بودن آنها در صحنه واقعی است نه اینکه آنها نتوانند از این صدا و سیما و امکانات عادی هم استفاده کنند.برداشت من این است با این انتخابات واتفاقات بعد از آن یک ایده ای در داخل کشور مبنی بر برگشت به حقوق اساسی متولد شد که برگشت ناپذیر است. کافیست که از این، مثل یک گیاه و گل پاسداری کنیم وبگذاریم تناور وگسترده شود. در قرآن آمده است که خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خودشان تغییر دهند. این آگاهی زمینه تغییرات وسیعی را در جامعه و حکومت ایجاد خواهد کرد.
جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم
موسوی تاکید کرد، باید برای راهمان برنامه داشته باشیم و بیش از همیشه باید به این مسئله معطوف شویم که این جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم و با گسترش آگاهی ارتباط به روزی با آنها داشته باشیم و به آنها بگوئیم وضعیت کارگری و اقتصادی و… موقعی خوب می شود که نمایندگان واقعی شان در مجلس باشند ونمایندگان مردم هم بتوانند در صدا و سیما نظرات آنها را نقل کنند و مردم هم بتوانند مواظب فساد باشند.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به دوران ابتدایی پیروزی انقلاب گفت: در ابتدای این انقلاب اینجور نبود که بگویند شما چرا ریخت و پاش کردید؟ بلکه همه مراقب یکدیگر بودند. آن ایمان و اعتقاد گسترده باعث می شد مراقب خویش باشند. کافی بود در اداره ای کسی کمی پایش را از گلیم اش جلوتر بگذارد خود کارمندان بر خورد می کردند و خود جامعه این حالت را داشت. جدا شدن شما از این نوع نظارت ها یقینا باعث فساد می شود که البته این به منشوری نیاز دارد که تهیه شود.
سینه به سینه و با خلاقیت انتقال اطلاعات کنیم
وی موضوع مهم دیگر را در ارتباط با فعالیت های رسانه ای برشمرد و گفت: ما باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم ضمن آنکه دنبال روزنامه هستیم تا از طریق قانونی رسانه داشته باشیم اما از طریق رسانه های مجازی که یقیناً جزء حقوق ماست از طریق هیأت ها از طریق خانواده و سینه به سینه باید اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی هم باید حول مسئله ای که در آن اجماع داریم با روش های جدیدی که در حین کار به دست می آوریم انجام دهیم .دائم باید فکرهای نویی ارائه دهیم که یک جمع خلاق را داشته باشیم و روش های نو برای جامعه مان داشته باشیم.
وی با ذکر مثال از یک تئوری که در هنر مطرح هست گفت : در نظریات فلسفی هنری بحثی است مبنی بر این که یک طیفی از هنرمندان نگارگر وقتی می خواهند نقاشی کنند اول می نشینند راجع به آن فکر می کنند ،اجزاء، حجم و رنگ را در ذهن می آورند در ذهن که تکمیل شد هنرمند در جلوی بوم قرار میگیرد و شروع به نقاشی کردن می کند. یک طیف دیگر هستند که می گویند، با احساس زیبا شناسی و با تناسب رنگها کار را آغاز می کنیم اما از اول حاصل کار را تعریف نمی کنند .در نظریات سیاسی مشابه این دو را می توانید پیدا کنید.قبل از انقلاب مارکسیست ها خیلی فعال بودند. دلیل انشقاق آنها این بود که سعی می کردند یک حکومت بی طبقه ای را با تمام ابعاد و ویژگی هایش ترسیم بکنند و به طرف آن حرکت کنند. برای همین طرح چینی استالینی داشتیم که متمایل به آلبانی انورخوجه و یا حکومت از نوع کاسترو و امثال اینها بود.در گروههای اسلامی هم همینطور بود آنها هم ترسیم کاملی از حکومت داشتند که در نتیجه یک نوع جدایی و انشقاق و یک دید افراطی در اینها ایجاد کرده بود.
وی تصریح کرد: اگر ده سال قبل از انقلاب به حضرت امام (ره) می گفتند حکومت شاه که سرنگون شد ابعاد حکومت شما چیست؟ ایشان مثل کمونیست ها و مارکسیست ها نظر مشخص نمی دادند مبنی بر اینکه ابعادش، مشخصاتش این باشد مجلسش این باشد، بعد براساس آن باید حرکت بکنیم.
معیاری که جنبش سبز بر اساس آن حرکت می کند
موسوی با اشاره به جنبش سبز خاطر نشان کرد: جنبش سبز بر اساس معیارها و الگوهای دوم حرکت می کند، معیاری که می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد. این کار تحقق نمی پذیرد مگر آنکه همه ملت را دور هم جمع بکنیم. این ملت و شهروندی که مالیات می دهد محترم است و هر کس که قوانین داخلی کشور را رعایت می کند محترم است.از اول هم اساس بر همین بود. روزهای اوّل پیروزی انقلاب گروههای چپ و راست حتی غیر مذهبی ها خدمت امام می رسیدند و دائم با ایشان ملاقات می کردند.برای اینکه تصور بر این بود نظامی داریم که تمام اقشار را می تواند در بر گیرد. این هیچ نوع منافاتی با جمهوری اسلامی حکومت اسلامی و حکومت دینی نداشت.
نخست وزیر امام افزود: هم اکنون هم تصور و ایده ایی که جنبش سبز باید ارائه دهد این است که بتواند بیشترین نیروی ممکن را در خودش جمع کند.همان جوانی که امروز به خاطر بد کار کردن حکومت از دین بیزار شده است وقتی درست عمل کنیم راه بازگشت او را فراهم کرده ایم و این برای ما اهمیت زیادی دارد. یعنی بازگشت وسیع مردم به سمت دین موقعی است که از دین شعارهای خوب و سعه صدر ببینند، کار آمدی ببینند. در آن حالت ما کمترین روی گردانی را از دین و از اسلام و ارزشها و میراث های فرهنگی و قدیمی مان خواهیم داشت.
وی به روشن شدن بیشتر مشخصات جنبش و این حرکت تاکید کرد و گفت: با این مشخصات و این حرکت را به مردم منتقل کنیم .باید به مردم بگوییم ما دنبال قدرت و دسترسی به قدرت نیستیم. حکومت مال همان کسانی باشد که الان هست اما این معیارهایی که مطابق اسلام و فطرت است را رعایت کنند. مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح دارد، بگذارند رسانه ها آزاد باشند. ما نمی خواهیم رسانه ایی باشد که به دین فحاشی کند.
زندانیان گمنام …
به راحتی انگ محارب می زنند
وی با اشاره به زندانیان گمنام گفت: الان در زندان متأسفانه غیر از افرادی که شناخته شده اند زندانی های عجیب و غریبی می بینید که پنج سال – شش سال به دلیل اینکه در ۲۵خرداد در راهپیمایی شرکت کرده اند محکوم شده اند. ما می گوییم این را دین نمی پذیرد، اسلام نمی پذیرد،این با هیچ مبنای دینی که ما می شناسیم سازگاری ندارد. بیایید ثابت کنید که دین اسلام چنین است. تا یکی کوچکترین تکانی می خورد زود یک مارک محارب میزنند. الان زندانیانی هستند که ناشناس هستند، پرونده بعضی شان اصلا گم می شود ،برخی هستند ماهها اصلا کسی سراغشان نمی رود. آنکه مشهور است به او می رسند چون بالاخره اسمش در سایت ها مطرح است. افرادی هستند که تکلیفشان واقعاً روشن نیست، ما می گوییم اسلام با این مسئله سازگاری ندارد.
موسوی افزود: می گوییم مرّ اسلام را بگویید، آیا مرّ اسلام با اینها سازگار است. ما چنین چیزهایی نداریم.این حرف ها را مردم می پسندند دلیلش این است که با فطرت آنها و اعتقادات دینی آنها و با تجربه روزانه آنها سازگار است. در خصوص مسائل سیاسی اقتصادی هم همین طور است. کجای اسلام گفته شما دائم در تمام دنیا بگردید و برای خودتان دشمن ایجاد بکنید. در دنیا در سطح بین الملل تقریباً هیچ کشوری نیست که در داخل یک بلوک رسمی نداشته باشند تا درآن جمع، تصمیم گیری جمعی بکنند. درآمریکا که ابرقدرت است و نیروی نظامی، بمب اتم، رسانه و سرمایه وسیعی دارد که در تمام دنیا در گردش است به عنوان یک قدرت بزرگ در رابطه با مسئله هسته ای با ما مشکل دارد ببینید با این مشکل چگونه مواجه می شود.یعنی کشوری که یقینا از لحاظ قدرت مادی، استغنایش از ما بیشتر است. او سعی میکند بین متحدینش وفاق ایجاد کند حتی رقبایش چین و روسیه را راضی کند تا درباره پرونده هسته ای ایران به یک اجماع حداکثری برسد.حال، ما که به این روش ها توجهی نداریم هیچ، کارمان این شده است که دشمن گیری کنیم.
از حقوق اساسی ملت نباید بگذریم
مهندس موسوی تصریح کرد: از حقوق اساسی خودمان نباید بگذریم اما ضعف و ناتوانی و عدم تدبیرمان را هم نباید به اسلام نسبت بدهیم. این اصلاً ربطی به اسلام ندارد ما می توانیم کشوری اسلامی و بهترین موقعیت و دوستان را در جهان داشته باشیم و از طرق  سیاسی در جاهایی که لازم است از خودمان دفاع کنیم .چنانچه ملت ما در دفاع مقدس نشان دادند بر سر ارزش ها حاضرند تا آخرین قطره خون بایستند. با این که به طور قطع بهترین فرصت های توسعه کشور را با افزایش قیمت نفت از دست دادیم و درآمدهای عظیمی که در چهار پنج سال اخیر به دست آوردیم همه را به باد فنا دادیم و متأسفانه برعکس موقعیت کشور را به سمت بدتر شدن با بد استفاده کردن از درآمدها بردیم. من میگویم اینها باید شناخته شود و دوستان، آنهایی که در زمینه اقتصاد نظریه پردازند به یک شکل، آنهایی که از نظر فرهنگی صاحب نظرند به شکل دیگر، این آیتم ها را به اطلاع مردم برسانند تا زمینه دگرگونی در این وضع ایجاد شود.
مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم
کم هزینه ترین راه برای نجات کشور از مشکلات…
راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم
موسوی خاطرنشان کرد :از طرف هم باید دلسوز باشیم و مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است. در اطلاعیه شمارۀ هفده یک موضوع اساسی را طرح کردیم که خیلی توجه نشد، گفتیم شما فکر نکنید وقتی با کسی قرارداد می بندید اصلاً جنبش سبز وجود ندارد. شما همین چهار پنج تا کار را بکنید خواهید دید این آب گل آلود کشور و این وضعیت بحرانی کشور به سمت بهبود خواهد رفت. ما راه حل ها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت دیگری نیستیم دائم باید اعلام بکنیم. بگوییم که کم هزینه ترین راه برای اینکه کشور از این مشکلات نجات پیدا کند این است که شما در رویه تان تغییراتی ایجاد کنید.
هر کس که بر خلافشان حرف بزند را صهیونیست و منافق می نامند
وی این موضوع را مطرح کرد که در سیاست خارجی وقتی یک رویه مهم در یک کشور می خواهد اتفاق بیفتد و می خواهند تصمیم بگیرند حتی درآن کشورها سعی میکنند نظر اپوزسیون را هم جلب کنند. لااقل از دشمنان تان درس بگیرید که هیات دولتش در کنار حزب رقیب می نشینند و در مورد یک موضوع بزرگ بحث می کنند . این جلسات هر سال بک بار دو بار در سال پیش می آید و در همه دنیا این وجود دارد.
مرده هایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند
به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق می نامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب می شود این به نفع شما و به نفع کشور نیست ،این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایت هایی که در داخل کشور داشته اند ، با این همکاری هایی که با صدام داشتند مرده ای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر می کنند به منافقین نسبت می دهید ، آیا شما منافقین را تضعیف می کنید؟ یا نفاق را تقویت می کنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام می کند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان می کنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.
باید به حضرات گفت ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟
وی با اشاره به خاطره ای از دیدار با خانواده یکی از شهدای سبز گفت : آنجا موضوع جالبی را دیدم . عکس های قبل و بعد از انتخابات این شهید برای من خیلی تکان دهنده بود، زیرا نشان می داد که یک جوان دانشجوی آنچنانی ، با آن طبع جوانی در جریان بحث های انتخاباتی و راه پیمایی ها چنان تغییر کرده بود که با ته ریش و پیشانی بند یاحسین(ع) یعنی همان چهره ی بسیجیان در طول دوران دفاع مقدّس که مادران آنها را می بوسیدند و روانه ی جبهه می کردند عکس گرفته بود. خب وقتی یک جریان سالمی در کشور وجود دارد به این حضرات باید گفت: ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟
برخی اشکالات به دلیل محدودیت هاست
موسوی همچین در تبین خطوط و چارچوب جنبش سبز گفت: در عین حال من قبول دارم که کمی با عدم تعیین ها روبرو هستیم با توجه به اینکه ما تشکیلات نداریم چون هر تشکیلاتی را بر می چینند، روزنامه نداریم و… می تواند خطر ساز باشد. لکن باید یک خطوط کلی انشاا… تبیین شود.الان هم در جامعه مخصوصا در فضای دانشگاه وضعیت بهتری ایجاد شده و جامعه دانشجویی به سمت عقلانیت بیشتری رفته است. طبیعی هم هست ، در یک دانشگاه پنجاه دانشجو را ممنوع التحصیل کرده و ده نفر را گرفته اند . بچه ها محتاطتر شده،این به معنای بازگشت نیست به معنای بیشتر فکر کردن است و به دنبال راه حل های تازه تر رفتن است.
خشونت هرگز؛ راه حل ها فقط مسالمت آمیز باشد
موسوی اظهار امیدواری کرد تا راه حل های اسلامی مسالمت آمیز خدای نکرده در این جریانات فراموش نشود و جوانان هرگز به راه حل های خشن  روی نیاورند. چون با این همه دستگیری و سرکوب و زدن و گرفتن به جامعه نمی توان مطمئن بود. در آینده حرکت های خشن و تند یقیناً به ضرر ملت ماست و به ضرر جنبش سبز است که باید مراقب باشیم این اتفاق نیفتد .
وی در پایان با یاد دوباره روزهای جبهه و جنگ گفت: ملت کم قربانی نداده است و بنده در انتها باز هم برمی گردم به صحنه های جبهه ها. من همیشه غبطه می خوردم به آن فضاهای نورانی، طوری نشود که از آن فضاهای روحانی نتوانیم به راحتی در جامعه صحبت کنیم. زیرا الان چنین حالتی بوجود آمده که کم کم این ارزش ها هم دارد زیر سؤال می رود.
میرحسین موسوی دعا کرد تا انشاالله خداوند این بحران را در نهایت به نفع ملت و انقلاب ختم کند تا ما شرمنده ی خون شهدا نباشیم.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

هر اتفاقی برای من، همسرم و فرزندانم رخ دهد،حکومت مسئول مستقیم آن است

هر اتفاقی برای من، همسرم و فرزندانم رخ دهد،حکومت مسئول مستقیم آن است:
کلمه: فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی در بیانیه ای خطاب به شایع پراکنان و اصحاب قدرت به توهمات آنان پاسخ داد.
به گزارش سحام نیوز متن این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ملت بزرگ ایران
همانطور که میدانید چند روز گذشته برخی روزنامه های معلوم الحال روئین تن و سایت های وابسته به مراکز قدرت به انتشار خبر کذبی مبنی بر بیماری صعب العلاج آقای کروبی، وخامت شدید جسمانی ایشان، امتناع خانواده از انتشار خبر و رجوع خانواده به پزشکان اتریشی و … مبادرت ورزیدند. طالبان کسب مشاغل و قدرت نیز بعنوان پیاده نظام، غیب گویان در سخنرانی ها و مقالات شان خواستار توبه آقای کروبی به خاطر ظلم به نظام در یکسال گذشته شدند.
از منظر این دین فروشان و آلودگان به قدرت،ارتکاب جنایات هولناک و تکان دهنده کهریزک ظلم به نظام نبوده و مرتکبین و آمرین، همچون این دنیا لابد در آخرت پست و مقام و ارتقای منزلت خواهند گرفت و افشاگر جنایات فراموش نشدنی و مدافع راستین مردم همچون این دنیا که هرگونه توهین، افترا، ترور و … به او مجاز تشخیص داده شده، در آن دنیا نیز مستحق مجازات خواهد بود!
افسوس که این روزها نه تنها شرع و قانون نادیده گرفته می شود بلکه آموزه های ابتدائی اخلاقی، انسانیت و حداقل آزادگی از سوی مدعیان دروغین اخلاق و شرع بکلی به فراموشی سپرده شده است. در ارتباط با موضوع فوق لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم:
۱- به اطلاع مردم فهیم و شجاع ایران که در تماس های مکرر جویای حال آقای کروبی شدند برسانم که وضعیت سلامت ایشان بحمدالله بسیار عالی است و با توجه به تجاربم در حوزه پزشکی همواره چکاب های روتین توسط پزشکان علاقه مند به ایشان انجام میگیرد. سپاس خداوند قادر را که شرایط فیزیکی ایشان بسیار مطلوبست و علیرغم بستن دفتر و حزب اعتماد ملی، آقای کروبی کمافی السابق به فعالیت های مذهبی،اجتماعی و سیاسی خود ادامه میدهند. دیدار با خانواده های شهدای جنگ تحمیلی، خانواده شهدای جنایات اخیر و بازدید از زندانیان و خانواده آنان، بخشی از فعالیت های روزمره ایشان است. مردم بزرگ بدانند دروغ و کتمان در مرام ما نیست و همچون گذشته صادقانه و صریح با شما محرمان واقعی این کشور در همه ی زمینه ها سخن میگویم.
۲- ما بر این باوریم که انسان از لحظه دیگر خود با خبر نیست”و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها ولا حبه فی ظلمات الارض” حیات و ممات همه ما در ید اختیار قادر متعال است و هیچکس از لحظه دیگر خود خبر ندارد. “قل لا یعلم الغیب الا الله” . بنابر اعتقادات مسلمین علم غیب بر دو نوع است: علم غیب بدون علت که در ذات الوجود و مخصوص خداوند است و دیگر آنکه علم غیب متوقف بر فیض الهی که مختص پیامبران و معصومین بوده است که بواسطه افاضه الهی از آن برخوردار میگردیدند. آیه شریفه “عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا من ارتضی من رسول” گواهیست بر این مدعا. ادعای اصحاب قدرت مبنی بر بیماری صعب العلاج آقای کروبی از این جنبه حائز اهمیت است که ناشی از علم غیبی ست که بر خلاف آموزه های دینی، عقلی و تجربه انسانی اینبار آقایان در کنار دیگر کمالاتشان ازجمله اعلام دقیق نتایج انتخابات، قبل از شمارش آراء صاحب علم غیب گردیده اند.
۳- همانطور که قبلا گفته ام خانواده مهدی کروبی که تلاش زیادی را برای به ثمر رسیدن انقلاب انجام داده این روزها به دلیل حمایت صریح و قاطع از مردم مظلوم فاقد حداقل امنیت است. نمیدانم شاید آن ۱۵ نفر مسلحی که با مرعوب کردن سرایدار به طور غیرقانونی و در غیاب ما به منزل ورود کرده اند و یا افراد مسلحی که در روز ۲۲بهمن گازی مشکوک را مستقیما به صورت ایشان زدند، کاری را صورت دادند که خدای ناکرده در آینده نتیجه آن را باید شاهد باشیم. به هر تقدیر بدون ترس و واهمه از وحشی گری مزدوران مجددا تاکید میکنم هر اتفاقی برای من، همسرم و فرزندانم رخ دهد، حکومت مسئول مستقیم آن است و هرگز نمیتواند از بار مسئولیت آن شانه خالی کند.
۴- عجبا؛ فرصت طلبان، کروبی خداجو را دعوت به توبه کرده اند. آری همه ما نیازمند توبه به درگاه احدیت نسبت به اعمال و رفتارمان هستیم. ما خود را انسانی خطاکار میدانیم که در همه حال محتاج عفو الهی بوده و دوستی خداوند را بر همه ابزارهای قدرت آرزومندیم و همواره به درگاه اونسبت به فعل و ترک فعل هایی که کردیم، استغفار میکنیم. اما ظاهراً غرض آقایان از توبه نصوح و غیره مربوط به حوادث بعد از انتخابات است!
دفاع جانانه فرزند احمد از قربانیان جنایات اخیر برگ زرینی در تاریخ زندگی او و خانواده اوست. انسانی که با خدا معامله میکند و برای مردمش آماده پرداخت هرگونه هزینه ایست، مایه افتخار کروبیان عالم است. نسل کروبی به داشتن چنین مردی که آخرت خود را به متاع ناچیز قدرت آلوده نکرد و نمیکند، افتخار میکند.
در پایان امیدوارم پیش از آنکه دیر شود، خداوند قادر و متعال توفیق بازگشت و چنگ زدن به ریسمان الهی را به همه بویژه اصحاب قدرت عنایت فرماید.
فاطمه کروبی
۴ اردیبهشت ۱۳۸۹

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

جنبش سبز مبلغ قرائت رحمانی از دین است

جنبش سبز مبلغ قرائت رحمانی از دین است:

کلمه: رییس جمهور مهندس میرحسین موسوی در دیدار جمعی از فعالان ملی-مذهبی اظهار داشت: «برای تامین منافع ملی و رسیدن به جامعه‌ای مطلوب، چاره‌ای جز استمرار این مسیر و تداوم جنبش سبز نداریم؛ روندی که طی آن، نیازمند صبوری و تحمل سختی‌ها و شدائد است.»
به گزارش جرس ، مهندس موسوی با اشاره به این نکته که جنبش سبز اهدافی را پیگیری و مطرح می‌کند که برگرفته از ارزش‌ها و خواسته‌های مردم ایران است، تصریح کرد: « باید ایجاد جامعه مدنی به‌هم پیوسته، با استفاده از تمامی امکانات موجود در کشور را پی گرفت.»
وی تشکیل «سازمان‌های مردم‌نهاد سبز» در حوزه‌های گوناگون در کشور را از همین زاویه، برای سامان یافتن و تولد تدریجی جامعه‌ی مطلوب، ضروری ارزیابی کرد.
موسوی گفت: «اتفاقی که در ۲۵خردادماه سال گذشته در تهران بوقوع پیوست، و آن حضور مهربانانه و همدلانه توام با مدارا و صبوری و همیاری و نیز کنش مدنی معترضان، نمونه و الگویی از جامعه‌ای مطلوب است.»
وی با تاکید بر این سخن که «باید با ارزش‌ها و اهداف سیاسی، زندگی کرد» اظهار داشت: «کار، کاری طولانی، و مسیر جنبش سبز، راهی پر پیچ و خم و زمان‌بر است؛ اگرچه شاید جنبش زودتر از آنچه بسیاری تصور می‌کنند به نتیجه برسد، اما باید صبور بود و استقامت ورزید و برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش گرفت.»
صبوری کردن و استقامت هزینه بر است
موسوی تصریح نمود: «البته ایستادن و صبوری کردن و استقامت برای تحقق مطلوب‌های جنبش سبز، هزینه ‌بر است و از این گریزی نیست؛ سختی‌ها و فشارها و محدودیت‌ها و سرکوب‌ها و شدائد و زندان‌ها، وجود دارد، اما چاره‌ای جز ادامه‌ی این راه و تحمل این مصائب و پرداخت هزینه‌ها نیست.»
وی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به این بحث که احزاب نیل به قدرت و تصاحب آن را مدنظر دارند، افزود: «البته ایرادی هم بر احزاب نیست؛ اما در جنبش سبز بحث تصاحب قدرت، فرع بر هدف اصلی است؛ هدف جنبش سبز، متحول کردن جامعه و رسیدن به جامعه‌ای مطلوب و در خور ایرانیان است. این رویکرد (یعنی فرع بودن قدرت) به ‌ما آرامش خواهد داد. اگر بتوان این نگاه را به ‌گونه‌ای آگاهانه در جامعه گسترش داد، بسیار مفید و موثر خواهد شد.»
تغییر با ایده متولد می شود
مهندس موسوی همچنین با تاکید بر این نکته که «مسئله‌ی آگاهی‌بخشی، موضوعی بسیار مهم محسوب می‌شود»، عنوان نمود: «هر «تغییر» وقتی متحقق می‌شود که «ایده»ای متولد شود. اکنون به‌نظر می‌رسد که ایده‌ی تغییر متولد شده است؛ هر چقدر این ایده و ابعاد آن را بیشتر تبیین کنیم، امکان بسط و پیشبرد جنبش بیشتر می‌شود.»
وی افزود: «ما باید بیش از پیش، مردمی را که در «منطقه خاکستری» زیست می‌کنند (شهروندانی که نه همراه جنبش سبز هستند و نه موافق و همگام صاحبان قدرت و حکومت) نسبت به «منطقه روشن» آگاه، و جنبش سبز دعوت و جذب کنیم.»
موسوی همچنین تصریح کرد: «صاحبان قدرت هم بیش از هر چیز نسبت به بسط آگاهی‌ها در جامعه حساس‌اند؛ چنان‌که نسبت به اطلاع‌رسانی در مورد تعداد شهدای جنبش یا تبیین و خبررسانی در خصوص واقعیت سرکوب‌ها و انتشار اخبار مربوط به رفتارهای غیرانسانی با بازداشت‌شدگان، حساسیت فراوان و برخوردهای تندی نشان داده‌اند.»
مسئله‌ی رسانه برای ما بسیار حیاتی است
وی با بیان این سخن که «مسئله‌ی رسانه برای ما بسیار حیاتی است و متاسفانه به علل و دلایل گوناگون ، در این عرصه (رسانه و اطلاع‌رسانی لازم و کافی) دچار ضعف و نقص‌ایم» اظهار داشت: «ما هنوز از امکانات اینترنت و بستری که فضای مجازی در اختیار ما قرار می‌دهد، حداکثر بهره و استفاده را نبرده‌ایم.»
وی در بخشی دیگر از سخنان خود تاکید کرد: «همه باید دور هم و کنار و همدل یکدیگر باشیم؛ باید روی «حداقل‌ها» توافق کرد. شعارهایی را برگزینیم که قدرت وصل‌کردن و همراه ساختن حداکثری داشته باشد. همان‌طور که رنگ سبز، شاخصی حداقلی برای پیوند یافتن شهروندان معترض به وضع موجود شده است، باید بر محورهایی حداقلی برای پیشبرد و گسترش جنبش سبز اجماع کرد.»
ما به فکر منافع و مصالح ملی هستیم
موسوی همچنین اظهار داشت: «باید برای همگان مشخص شود که ما به فکر منافع و مصالح ملی هستیم؛ بحث خودخواهی مطرح نیست. ما نمی‌خواهیم کنار ظلم و ظالم بایستیم؛ ما کنار مظلوم‌ایم. اگرچه جنبش سبز اهل مدارا و گفت‌وگوست. باید با تعامل و گفت‌وگو و همفکری همه‌ی جریان‌های دلسوز ایران و پیگیر منافع ملی، این کار و راه دشوار و طولانی را پیش برد.»
مبلغ دین رحمانی
وی با تاکید بر این موضوع که «ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم، قرائتی از دین که واجد حداکثر مدارا نسبت به تمامی دیدگاه‌ها و عقاید است» افزود: « این کار (تبلیغ و ترویج قرائت رحمانی از دین) کار دشواری است، اما جنبش سبز می‌تواند چنین مسئولیتی را بر دوش خود حس کند.» موسوی اضافه کرد: «من نسبت به گریز نسل جوان از دین و ارزش‌های توحیدی احساس خطر می‌کنم؛ برخوردها و خشونت‌ورزی‌ها و سرکوب در پوشش حکومت دینی، ممکن است بخش قابل توجهی از جوانان ما را از هر دینی گریزان سازد.»
موسوی همچنین در تبیین چشم‌انداز تحولات کنونی، با اشاره به این نکته که «باید انعطاف داشته باشیم و روی یک شکل و شمایل از جنبش تصلب پیدا نکنیم»، توضیح داد: «نقاش‌های مدرن هنگام خلق اثر عمدتا” دو رویکرد دارند؛ یک گروه آنچه را که مشاهده کرده‌اند و یا تصور کرده‌اند متحقق می‌سازند و به روی بوم می‌آورند؛ و گروه دیگر، کار را شروع می‌کنند و بدون تصوری از اثر نهایی به‌تدریج و بر روی بوم، نقاشی نهایی را سامان می‌دهند و متولد می‌کنند. آنچه در جنبش سبز در حال وقوع است را می‌توان از نوع رویکرد و روش گروه دوم توصیف کرد.»
گفتنی است در این دیدار که به بهانه‌ سال نو انجام گرفت،مهندس عزت‌الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی-مذهبی ضمن آرزوی سلامتی و صبوری و پیروزی برای مهندس میرحسین موسوی و تمامی همراهان جنبش سبز در سال جدید، با اشاره به حضور غیرمنتظره و ستایش‌برانگیز شهروندان معترض در روز ۲۵ خرداد، تسامح و مدارا و تساهل قابل توجه در جنبش سبز را مورد اشاره و تصریح قرار داد. مهندس سحابی همچنین یا تاکید بر لزوم فعالیت شبکه‌های اجتماعی سبز، و نیز اهمیت رهبری و هدایت جنبش سبز، بر پیشگیری و مقابله از برخی آفات و آسیب‌ها در جنبش، به‌خصوص تفرقه و جدایی تاکید کرد.
دکتر حبیب‌الله پیمان نیز در سخنانی، «کیفیت استمرار» جنبش اجتماعی امروز مردم ایران، تقویت و سامان دادن «شبکه‌های اجتماعی» جنبش سبز، و ضرورت تداوم رفتار توام با مدارا و مهربانی و گذشت و همبستگی مردم در مقطع انتخابات و به‌خصوص روز ۲۵ خرداد را در «متن زندگی روزمره و مناسبات‌ اجتماعی‌ شهروندان» مورد اشاره و تاکید قرار داد. دکتر پیمان بقا و تداوم جنبش سبز را در پیوند وثیق مطالبات و ارزش‌های سیاسی شهروندان با رفتار اجتماعی و زیست روزمره‌ی آنان ارزیابی کرد و بر کاوش و پیگیری راهکارهای اجرایی و عینی در این خصوص، تصریح نمود.
گفتنی است در این دیدار افزون بر مهندس سحابی و دکتر پیمان، برخی از فعالان ملی-مذهبی ازجمله دکتر محمدحسین رفیعی و محمد بسته‌نگار و نیز تعدادی از وابستگان جنبش مسلمانان مبارز حضور داشتند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

دیدار مهدی کروبی با خانواده بوترابی+عکس

من آقای بوترابی رو 5 - 6 سال پیش بعد از بین رفتن پرشین لاگ که یه بلاگر فارسی و با ادمین خارج از کشور بود، شناختم. با بچه های اون بلاگر جمع شدیم تا بتونیم دوباره مستقل کار رو از سر بگیریم، ایشون هم اومد، می تونست بگه شما ها که از قدیمی های بلاگ نویسی هستین بیاین تو پرشین بلاگ، ولی مثه یه مرد گفت مستقل باشید، من هم حمایتتون می کنم.
به دلایلی اون کار نشد که بشه، ولی من یه بار دیگه که یه هاست مجانی می خواستم، بهش تلفن زدم، با اون خط رند و جالبش، مهربون و خندون، گفت پاشو بیا، رفتم، عباس آباد بود، من رو سپرد دس یکی از کارمنداش گفت هر چی می خواد واسش انجام بده.
خیلی مرد شریف و نازنین و آزاده ای این مرد.
اجرش با خود خدا....
دیدار مهدی کروبی با خانواده بوترابی+عکس:
کلمه:در چهلمین روز بازداشت مهدی بوترابی ،حجت الاسلام مهدی کروبی با حضور در منزل او با خانواده اش دیدار و اعلام همدردی کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه بوترابی ،مدیرعامل سابق و بنیانگذار پرشین بلاگ و عضو ستاد اصلاح‌طلبان حامی موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در آستانه عید نوروز در ۲۳ اسفند ماه بازداشت شد.
به گفته همسر آقای بوترابی در ۴۰ روز گذشته که از بازداشت او می گذرد علی رغم پیگیری های صورت گرفته هیچ اطلاعی از مکان نگهداری او و سلامتش در اختیار خانواده قرار نگرفته است.
کروبی در این دیدار ضمن ابراز تاسف از بازداشت های سیاسی ابراز امیدواری کرده هرچه سریعتر مهدی بوترابی به کانون خانواده برگردد.



۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

در دروغ گویی و خیانت بی پروا و بی تقوا شده اند

در دروغ گویی و خیانت بی پروا و بی تقوا شده اند
کلمه: حضرت آیت الله العظمی صانعی رهبر شیعیان جهان در دیدار اعضای شورای عمومی انجمن اسلامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران(پردیس کرج) با معظم له اظهار داشتند: «متأسفانه امروز عده ای اسلام را برای زندگی شخصی خودشان، برای پست و ریاستشان و برای مقاصدشان می خواهند و دین را در خدمت خودشان گرفته اند به جای این که به دین خدمت کنند.»

این مرجع عالی قدر افزودند: «من چند سال قبل هم هشدار دادم که خطر دروغ گویی جدی است. اما امروز این معضل به آن جا رسیده که برخی افراد آن چنان در دروغ گویی بی پروا و بی تقوا شده اند که دروغ و خیانت بودن آن را همگان می دانند و می فهمند، و تا امکان دروغ گویی باشد اصلا راست نمی گویند. این مسائل جای تأسف دارد، برای ما و شما جای تأسف دارد برای کسی که شهید داده و برای حفظ نظام و انقلاب فداکاری کرده، جای تأسف دارد و البته برای کسانی که اسلام و دین و سعادت مردم برایشان مطرح نیست قضیه روشن است.»
ایشان افزودند: « متأسفانه امروز در این مملکت کار به جایی رسیده است که خیلی راحت به بزرگان انقلاب و حتی بیت امام اهانت می شود و کسی هم مانع نمی شود.»
این مرجع عالی قدر در بخش دیگری از سخنان خویش به دانشجویان فرمودند: «تا می توانید تبلیغ کنید که اسلام عالی ترین دین است، فرهنگی را که به آن معتقدید، یعنی فرهنگ اسلام، جمهوری اسلامی و قانون اساسی ای که مردم به آن رأی دادند ترویج و تبلیغ کنید و از آن دفاع کنید، نه قانون اساسی ای که بعضی از آقایان تفسیر کرده اند اما در این راه باید توجه داشت که هزینه ها را کم کنید و نباید فضا و شرائط به گونه ای شود که ظالمان تصور کنند ظلم یک امر شایسته شده است و آن ها توانسته اند مظلوم را سر جای خود بنشانند.»
ایشان در ادامه با بیان اینکه عده ای با طرح برخی مسائل در سطح جامعه درصددند که برای سلب مسئولیتشان در رابطه با انجام وظایف قانونی بگویند با دعا خواندن مشکلات حل می شود فرمودند: «دعا یعنی خواستن از خداوند، و خواستن منحصر به لفظ نمی باشد بلکه دعا یعنی خواستن با علم و عمل و سعی و تلاش؛ پس در حقیقت دعا سبب علم و تلاش و عمل است و باید علاوه بر خواندن ادعیه در حل مشکلات سعی و کوشش نمود.»
ایشان در پایان با اظهار تأسف از بگیر و ببندها و صدور برخی احکام قضایی برای متهمان حوادث پس از انتخابات فرمودند: «درکنار پیشرفت های حیرت آور دنیا، ما امروز می خواهیم مسائل را با زندانی کردن دانشگاهیان، فرهیختگان، ارباب جرائد، افراد عادی و…، اخراج اساتید ودانشجویان، بستن روزنامه ها، ممنوع الخروج نمودن افراد و بی مهری به فرزندان امام و انقلاب حل نماییم، اگر اینها ضد انقلابند و زندانها از این ها پر شده، پس انقلابی کیست؟ رجال این مملکت را ضد انقلاب معرفی کردن و آن ها را زندانی نمودن قطعاً کارها را درست نمی کند و مشکلات را رفع نمی نماید، بلکه مسائل و مشکلات را پیچیده تر می کند.»

شایان ذکر است که در ابتدای این دیدار، یکی از دانشجویان به نمایندگی از جمع به بیان دغدغه های موجود در فضای عمومی دانشگاه ها به شرح ذیل پرداخت:
۱- خطر دین گریزی در میان دانشجویان پس از حوادث انتخابات دهم ریاست جمهوری با توجه به برخی عملکردها؛
۲- برخورد امنیتی با دانشجویان و اساتید؛
۳- ترویج فضای تهمت، دروغ و تخریب خصوصاً نسبت به یاران امام و انقلاب؛
۴- سهل انگاری مسئولین قضایی در برخورد با عوامل حادثه کوی دانشگاه و کهریزک.

۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

مردم هوشیارتر شده اند و حرکت آنان رو به رشد است/حتی حق برگزاری برخی مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند

مردم هوشیارتر شده اند و حرکت آنان رو به رشد است/حتی حق برگزاری برخی مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند:

کلمه: جمعی از فعالین مدنی، سیاسی، دانشگاهی و خانواده های بازداشت شدگان با حجت الاسلام ولمسلمین مهدی کروبی دیدار کردند.
به گزارش سحام نیوز در این دیدار مسائل متعددی مطرح شد که کروبی ضمن مهم قلمداد کردن مسائل مطرح شده، سخنانی را در این جمع بیان کرد.
مهدی کروبی درباره تداوم فشارها و نقش مردم گفت:«تداوم و تشدید فشارها، تهدیدها و ایجاد ارعاب در جامعه ناشی از کوته نگری عده ای است که برای بقاء خود راهی جز این متصور نیستند. افراطیون با توقیف روزنامه ها، تذکرات روزمره به آنانی که حتی تمامی جوانب را رعایت می کنند، تایید احکام سنگین در دادگاه های تجدید نظر، احضارهای پی در پی، ملاقات ندادن به خانواده های بازداشت شد گان، بازگرداندن برخی از زندانیان آزاد شده به زندان حتی با وجود وثیقه های بسیار سنگین و … به زعم خود بر اوضاع مسلط شده و کنترل بحران را به دست گرفته اند در حالیکه واقعیتهای اجتماعی حکایت از اخبار دیگری دارد.»
وی تصریح کرد:« خواستگاه به حق مردم و تفکر آنان بر قوت خویش باقی است. آنچه که تغییر یافته همانا هوشیارتر شدن مردم در مواجهه با اعمال فشارها و تهدیدهاست.استقبال و ابراز محبت مردم در کوچه و خیابان، در بازار و محل کار و در هر موقعیتی مناسب از زندانیان آزاد شده، آیا نشان دهنده کنترل و تسلط بر اوضاع است ؟! و یا حکایت از مهر تائید مردم بر اتخاذ چنین شیوه و سیاستی است؟!»





حرکت مردم رو به رشد است

به گفته کروبی، حرکت هوشمندانه چهره به چهره ی مردم در جهت دستیابی به خواسته های به حقشان که همان عمل به قانون اساسی است، با افزایش تاثیرگذاری در لایه های اجتماعی و سیاسی وارد مرحله رشد و بلوغ خود شده است. این موضوع عرصه را چنان بر افراطیون دولتی تنگ نموده که کارشان از زنده ها گذشته و سخت در تلاشند تا مدیریت کفن و دفن و مراسم های خاکسپاری و فاتحه ی مرده ها را تحت پوشش مدیریتی خود قرار دهند.»

در مواردی حق برگزاری مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند!

وی افزود:«با نحوه عملکردشان چنان عرصه را بر نظام و مردم تنگ کرده اند که مردن هم در نوع خود دردسر شده است. گویا با مردن، فرد جرمی را مرتکب می شود که اینگونه با مراسمش برخورد می کنند.متاسفانه مشاهده شده در مواردی حق برگزاری مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند و اخیرا مانع برگزاری مراسم های خاکسپاری، سالگرد و فاتحه برای برخی از چهره ها و شخصیتها و بزرگان شده اند.»

کروبی با اشاره به مصداقی در این مورد گفت:«اجازه برگزاری سالگرد دوم آیت ا.. توسلی را در مسجد ندادند و خانواده ایشان بدلیل آنکه از برخوردهای خودسر خائف بودند و حسینیه جماران امنیت لازم را نداشت از برگزاری مراسم در حسینیه منصرف و نهایتا در یکی از اتاقهای دفتر امام، مجلسی محقر برگزار کردند! مراسم تشییع مادر شهیدی بزرگ که عمری را رنج دیده و غمها تحمل کرده بود را به حوادثی تلخ در قم تبدیل می کنند! و سالگرد برخی شخصیتها که همگان حتی با وجود اختلاف سلیقه، بر ایمان و تدین وی شهادت می دهند و معترفند بر عدم ترک نماز شب وی و روزه گرفتن های ایشان از رجب تا رمضان، جلوگیری بعمل آوردند.»

وی افزود:«همه اینها در حالی است که به یاد داریم رژیم فاسد گذشته مانع برگزاری مراسم های سالگرد و فاتحه نمی شد. آیت ا.. سعیدی به سال ۴۹ در زندان شاهنشاهی به شهادت رسیدند. مجامع فاتحه برگزار شد که اولین جلسه آن نیز با حضور مرحوم آیت ا.. طالقانی بود. مرگ مشکوک آیت ا.. حاج آقا مصطفی خمینی که امام آنرا از الطاف خفیه الهی برشمردند با وجود حساسیت بسیار بالا، برگزار گردید. برای آیت ا.. غفاری که در زندان به شهادت رسیدند، مرحوم دکتر علی شریعتی که در انگلستان رحلت نمودند، مرحوم دکتر شیبانی و دیگران، بدون ممانعتی مجامع فاتحه برگزار گردید در حالیکه جملگی اینان از مخالفین و مبارزین رژیم بودند.»

سلایق و شیوه های دولتمداری خود را بر دستورات اکید اسلام ترجیح می دهند

در همین راستا، کروبی به درج مقاله ای از روزنامه بهار اشاره نموده و ادامه داد:«مباحث مطروحه تاکنون ممکن است شائبه سیاسی داشته باشد اما مواردی وجود دارد که به هیچ وجه شائبه سیاسی در آن نیست. مقاله ای تحت عنوان “غریب وطن” در روزنامه بهار به تاریخ هیجدهم فروردین ۸۹ در ارتباط با پسر شیخ حسنعلی نخودکی خواندم. مرحوم آیت ا.. شیخ حسنعلی نخودکی عالمی بزرگ و عارفی وارسته بود که کرامات ایشان حتی در محافل برخی از روشنفکران دانشگاهی نیز زبانزد است. مردم خراسان با آوازه و نام این عالم ربانی آشنا و به وی ارادتها دارند. پسر ایشان مرحوم آیت ا… شیخ علی مقدادی که بیش از ۸۰ سال عمر داشته است در اسفند ماه سال گذشته دار فانی را وداع گفته و نزد رحمت ایزدی شتافتند. جمعی از مریدان و دوستداران ایشان طبق وصیت وی جهت دفن در حرم مطهر امام رضا(ع) و یا نزد مقبره پدرشان که در صحن انقلاب حرم مطهر قرار دارند، اقدام می کنند. شرح قسمتی از ماجرا عینا” از مقاله روزنامه بهار نقل می گردد: “صبح آنروز آقازاده هایش به اتفاق وصی آن مرحوم جهت خرید یک باب غرفه در خواجه ربیع به آستان قدس مراجعه کردند، ابتدا موافقت نشد و گفته شد پیش فروش نداریم. لیکن پس از تماس یکی از بستگان با نزیکان مقام تولیت مقرر شد لیست صاحبان قبور با کپی شناسنامه داده شود تا قرارداد فروش غیرقابل انتقال به دیگری منتقل شود. روز جمعه بود، پول نقد موجود نبود و چک را هم قبول نمی کردند، از خرید غرفه انصراف دادند و جلوی غرفه را خریداری کردند…”صبح روز بعد آمبولانس بدون تابوت مراجعه می کند که پس از آوردن تابوت بنزین تمام می کند !!

” پس از طواف و ادای نماز میت و مراسم خطبه خوانی بر سر مزار پدرش برده شد که ناگهان خبر رسید جهت دفن در گنبد سبز کنار قبر شیخ مومن موافت شد. حضار اشک شوق ریختند و جنازه را به گنبد سبز منتقل کردند. پس از دقایقی ماموران و روسای نیروی انتظامی وارد عمل شده و از دفن ایشان ممانعت بعمل آوردند. مجددا تصمیم گرفته شد جنازه به خواجه ربیع منتقل شود..”

در نهایت جنازه آن مرحوم پس از چند روز بلاتکلیفی، با استخاره فرزندانش در روستایی به نام فارمد دفن گردید.!»

کروبی بعد از نقل این موضوع تصریح کرد:«مگر نه آن است که اسلام تاکید نموده جنازه بر زمین نماند و در اسرع وقت دفن شود؟! ولیکن گویا سلایق و شیوه دولتمداری بر دستورات اسلام ارجحیت یافته است.»

وی افزود:«یعنی حکومت ما اینقدر ناتوان و ضعیف شده که حتی در مراسم به خاکسپاری مردم اعم از سیاسی و غیر سیاسی به مشکل برخوده است؟! چرا می خواهید نظام مقتدر و توانمند ما را در اذهان ملتها و دولتها ضعیف بنمائید؟! تمامی حکومتها چه صالح و چه ناصالح سعی در جلب رضایت عموم مردم دارند و بی جهت دشمن تراشی نمی کنند. متاسفانه گویا بناست ما بجای جذب حداکثری و دافعه حداقلی به دفع حداکثری و جذب حداقلی دست یابیم.»

فصل مرگ طبیعی نیست

کروبی با ابراز تاسف از وضعیت بوجود آمده، ادامه داد:«با این اوصاف، انسان با خود می اندیشد مبادا با فرا رسیدن مرگش موجبات آزار و اذیت مردم را فراهم سازد!! در این راستا نقل خاطره ای خالی از لطف نیست: یکی از نمایندگان روحانی مجلس اول بنام آقای کشفی پس از آنکه از نوشتن نامه و پیگیری موضوع از طریق وزیر آموزش و پرورش و مسوولین مربوطه در خصوص مشکلاتش ره به جایی نبرد، نامه ای به جبرئیل نوشت که “ای جبرئیل حال که کسی پاسخگوی من نیست، پس تو پیام مرا به خدا برسان” و آنرا منتشر کرد.گویا اکنون ما هم باید نامه ای به عزرائیل بنویسیم تا پیام ما را به خدا برساند که “خدایا! اگر بناست این ایام، ایام مرگ طبیعی ما باشد! مجالی اعطاء فرما و از آمدن عزرائیل جلوگیری کن”. اکنون زمان مرگ طبیعی نیست چرا که کار را به جایی رسانده اند که مرگ در این ایام مایه گرفتاری مردم می شود و صد البته با سخاوتمندی دادگاهها که به دست گرفتن سنگی را حکم محاربه می دهند چه بسا در ایام مرگ ما نیز با ایجاد درگیری و ضرب و شتم مردم، عده ای را نیز محارب قلمداد کنند.»

سپس مهدی کروبی درباره گله مندی جوانان و دانشجویان از وضعیت سخت اقتصادی، بی کاری و سخنان اخیر مقامات اجرایی، افزود:«طرح خروج ۵ میلیون نفری از پایتخت در ازاء اعطای زمین، افزایش ۵۰ درصدی حقوق و مزایا و ترفیع مقام آیا تحمیل هزینه گزاف بر نظام نیست؟! بحثی در مورد کاهش جمعیت در تهران نداریم ولیکن سیاستهای دوگانه و متضاد که از یک سو تشویق به رفتن می کنند و از سوی دیگر خواهان افزایش جمعیت هستند، آیا جز راه اندازی یک جنگ روانی است؟! جالب آنکه برای سودجویان زمینه سازی می شود. چه تضمینی وجود دارد که زمین را گرفته و دوباره به تهران بازنگردند؟! بهتر آن است که به جای طرح شعارهای غیرعملی و بالا بردن سطح توقعات و تحمیل هزینه بر نظام، از طریق توزیع ثروت و عدالت از مهاجرت آنهایی که در شهرستانها و روستاها هستند جلوگیری بعمل آید و طی یک استراتژی بلند مدت نسبت به کاهش جمعیت پایتخت نایل شد.»

دبیرکل حزب اعتماد ملی درباره سخنان اخیر مقامات اجرایی ادامه داد:«در حالیکه به دلیل افزایش فقر شاهد افزایش و گسترش حاشیه نشینی کلان شهرها هستیم و نرخ دو رقمی و سنگین تورم بر زندگی مردم سایه افکنده و بی کاری گریبان گیر خانواده ها شده است و برای زندگی بهتر سالها در جهت کنترل جمعیت تلاش گردیده است به یکباره می شنویم که اعلام می کنند ما در این کشور فقر نداریم! کشور ظرفیت پذیرش ۱۵۰ میلیون ایرانی را در رفاه کامل دارد! دو فرزند کم است پس بچه دار شوید و به ازای هر نوزادی هم یک میلیون تومان هدیه بگیرید»

وی افزود:«عجبا! مدیریت جهان و کشور کم بود که اینک قصد مدیریت در حوزه خصوصی خانواده ها را دارند! طبق آمارهای رسمی ۱۴ میلیون از ۷۵ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند. پیشنهاد می دهم بروید و از کمیته امام و طرح شهید رجایی که خانواده های زیر خط فقر شدید را پوشش می دهند بپرسید که چند میلیون تحت پوشش آنها هستند؟!»

به گفته کروبی، اداره یک کشور اصول گرایی و اصلاح طلبی ندارد. مدیریت کشور راست و چپ نمی شناسد. در عجبم چرا روزنامه های اصول گرا، مجلس و بزرگان تذکر نمی دهند و اصولا از نشر و پخش این مطالب در جامعه جلوگیری بعمل نمی آورند و به تبعات و صدمات روانی و بار مالی شدید این مباحث توجه لازم را نمی کنند؟! هر کشوری دارای برنامه و بودجه ای است که به تصویب مجلس و تائید شورای نگهبان می رسد. هر نوع عملکردی خارج از چارچوب قانونی معین شده جز ایجاد هرج و مرج و تحمیل هزینه های گزاف عایدی دیگر را نخواهد داشت.»

برخواسته های مشروع و قانونی خود مصر باشید و پای فشاری کنید

کروبی در پایان نسبت به ارائه گزارش دانشجویان مبنی بر افزایش فشارها و سطح برخوردها با جامعه دانشگاهی کشور، گفت:«همانگونه که بارها اعلام نموده ام، اساتید و دانشجویان سرمایه های این کشور هستند و تعامل با این قشر فرهیخته در شرایطی کاملا” عادی، تدبیر و ظرافت و همیاری با آنان را می طلبد. اکنون که بر جامعه ی دانشگاهی ما جفا شده است، می بایست برای جبران آن سالها کوشید. اما متاسفانه نه گوشی شنوا هست و نه باوری بر این امر! قطع حقوق، بازنشستگی اجباری و اخراج اساتید، محرومیت از تحصیل، بازداشتهای مکرر، صدور احکامی سنگین، برخورد با صاحبان فکر و اندیشه و هنر و تداوم این شیوه و نگرش افراطی و ناپسند همانا بدلیل ترس و نگرانی از تاثیرگذاری این قشر فرهیخته و عظیم است.اما امروز شاهدیم شما بیش از گذشته انسجام خود را بازیافته اید. صبور باشید و به خدا توکل کنید. همچون گذشته روحیه خود را حفظ کنید و بر خواسته های مشروع و قانونی خویش مصر بوده و پای فشاری نمائید.»
"

۱۳۸۹ فروردین ۲۹, یکشنبه

متن کامل سخنرانی سید محمدخاتمی در بیست و هشتمین مجمع عمومی شورای تعامل

متن کامل سخنرانی سید محمدخاتمی در بیست و هشتمین مجمع عمومی شورای تعامل:
کلمه:بعد از آنکه از سفر سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور سابق کشورمان برای شرکت در بیست‌و هشتمین مجمع عمومی شورای هیروشیما – ژاپن جلوگیری شد، متن سخنرانی وی که قرار بود در نشست آن مجمع ایراد شود، منتشر شد.

به گزارش وب سایت بنیاد باران متن کامل سخنرانی سید محمد خاتمی که قرار بود وی آن را در بیست و هشتمین مجمع عمومی شورای هیروشیما – ژاپن ایراد کند، به شرح زیر است:

به نام خدا

هیروشیما تنها یک شهر در کشور ژاپن نیست، بلکه عنوانی است تداعی کننده دردها، دلهره‌ها و رنج‌های بشر و هشدار دهنده به سرنوشت انسان و آنچه بر او گذشته است و طبعاً آنچه باید باشد.
در اثر انفجار اولین بمب اتمی در لحظات پایان جنگ جهانی دوم، شهر هیروشیما و نیز ناکازاکی ویران شد و ساکنان مظلوم آن با دل آزارترین وضعی از پا در آمدند و آسیب دیدند و هنوز هم آثار رنج و درد آن فاجعه برجا است.
و شگفت اینکه این فاجعه تابسوز در‍ ژاپن رخ داد. ژاپنی که زبان فکر آن زبان شعر است و شعر ژاپنی از طرفی بیان کننده استعارات ملموس و طبیعی است و از طرف دیگر شرح احوال درونی انسان.
همدلی و همزبانی با طبیعت و معاشقه با کوه و ابر و باد و باران و گل و جان پاک انسان در کمتر فرهنگ و زبانی نظیر فرهنگ ژاپنی وجود دارد.
طبیعی است که انسان ژاپنی باید بیش از همه مردمان دیگر نگران از دست رفتن طراوت زندگی و سبزه و بهار و بارش آبشار و رویش شکوفه‌های خندان و نیز خاکستر شدن انسان که وجودش از همه طبیعت زیباتر و برتر است باشد. به‌خصوص که تجربه تلخ و دردآور هیروشیما و ناکازاکی را تجربه کرده است.
حضور و برگزاری اجلاس شورای تعامل در هیروشیما در واقع ادای احترام نه تنها به مردم مظلومی است که در یک لحظه در جهنم افروخته توسط آدم‌کشان مغرور سوختند، بلکه نشانه تلاش برای یافتن و تبدیل جهان سرشار از ستم و تبعیض و خشونت و سلطه و استبداد به جهانی است که انسان -هر انسانی- در آن محترم باشد و جنگ و خشونت جای خود را به همدلی و همراهی و تحمل و برخورداری انسان -هر انسانی- بدهد.
آنچه در سال ۱۹۴۵ در هیروشیما رخ داد حکایت‌گر فاجعه عظیم و بی‌سابقه در تاریخ انسان بود، تاریخی که گرچه سرشار از جنگ و خونریزی و ویران‌گری بوده است، ولی این بار ابعاد فاجعه قابل مقایسه با آنچه تا آن روز رخ داده است نبود.
چندی پس از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی قطب دیگر قدرت مسلط زمانه یعنی شوروی سابق نیز اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد و از آن پس تمامی جهان در میان دو قطبی قرار گرفت که اولاً هر دو اساس رابطه خود را با دیگران سلطه قرار داده بودند و ثانیا مجهز به سلاحی بودند که روز به روز ویرانگرتر و هولناک تر می شد و دیری نپایید که ذخایر اتمی دو قدرت بزرگ که بعدها چند کشور دیگر هم به آن پیوستند چنان افزایش یافت که می توانست چندین بار کره زمین را ویران کند.
از آن پس نیز جنگ سرد همه جهان را در حالت بیم توأم با بهت فرو برد و پیمان‌های نظامی با محوریت قدرتهای اتمی سایه‌ای هولناک‌تر از ابر ویران‌گر ناشی از انفجار بمب در هیروشیما و ناکازاکی بر سراسر کره زمین گسترانید.
پس از فروپاشی یک قطب قدرت، قطب باقی‌مانده دیگر قدرت با توهم یکه‌تازی همچنان فضای وحشت را بر سر عالم و آدم نگاه داشتو از زمان سقوط شوروی تاکنون بارها شاهد دخالت‌های پرهزینه قدرت برتر باقی‌مانده از دوران جنگ سرد در کشورهای مختلف و تلاش برای تحمیل خواست‌های او بر جهان و حتی تهدید به‌کارگیری سلاح هسته‌ای و شیمیایی از سوی او بوده‌ایم.
دخالت‌های نظامی، کودتاهایی که در دوران جنگ سرد هم سابقه داشته است، اعمال یک‌جانبه میل و اراده خود بر دیگران با داعیه واهی رهبری جهان آزاد نمونه هایی از وضعیت ناگواری است که همه بشر را گرفتار کرده است.
از جانب دیگر شاهد تشدید پدیده‌ای خطرناک بوده‌ایم که نگرانی ناشی از آن و فجایعی که به‌بار می‌آورد کمتر از ویرانی بمب اتمی نیست، یعنی پدیده زشت تروریسم در چهره وحشت‌آفرین اخیر آن. امری که خود سبب شده است تا قدرت‌های پرمدعای کنونی به بهانه مبارزه با تروریسم روز به روز وضع را بغرنج تر و مشکل را عمیق تر کنند.
آنچه در میانه غایب است خیرخواهی و صلح در جهان امروز است.
صلحی که خواست همه مصلحان بزرگ بشری و هدف دعوت پیامبران بزرگ و درون مایه فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری بوده است و مگر نه اینکه قرآن کریم همه مؤمنان را به دخول در وادی صلح دعوت می‌کند.
صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با جهان و طبیعت و مگر ندای دل‌انگیز کتاب اشعیای نبی جان هر انسان صلح‌طلبی را نوازش نمی‌دهد که ”او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و نیزه‌های خود را برای اره خواهند شکست. قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود.“
و مگر چنانکه اشاره کردم فرهنگ ژاپنی به‌خصوص با تلفیق آیین بودایی و شینتو زیباترین ترانه‌های صلح را نمی‌نوازد؟
شاید کمتر کلمه‌ای دل‌انگیزتر و احساس برانگیزتر از کلمه صلح باشد، ولی در واقعیت تاریخ آنچه بیشتر غلبه داشته است حالت‌ستیز و جنگ و ناامنی بوده است که در دوران معاصر به‌خصوص با دست‌آوردهای شگفت‌انگیز تکنیک که وقتی در اختیار قدرت‌هایی قرار گیرد که مصلحت بشر را در استیلای بی‌چون و چرای خود بر عالم و آدم می‌دانند وحشتناک خواهد بود دلهره‌آورتر هم شده است.
دلهره جنگ و دغدغه صلح‌آمیر تازه‌ای نیست. ادیان بزرگ به صلح فراخوانده‌اند و جنگ را نکوهش کرده‌اند و در دوران مدرن نیز کم نبوده‌اند بزرگانی که جنگ، این بلیه همیشه بشری را سخت نکوهش کرده‌اند.
کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی رساله مشهور خود را ”صلح دائم“ (Perpetual Peace) یا (Zum ewigen Frieden) نامید و در آن گفت: ”پادشاهی که از سربازان خود در جنگ‌های تهاجمی برای عظمت خود یا کشورش استفاده می‌کند موجودات عاقل را به عنوان وسیله صرف برای غایت مورد نظر به کار می‌برد. “ به نظر کانت ارتش‌های منظم حاضر به جنگ باید به مروز زمان ملغی شوند زیرا اجیر کردن افراد انسانی برای کشتن یا کشته شدن متضمن این است که آنها به عنوان وسایل صرف در دست دولت به کار بروند و این نمی‌تواند به آسانی با حقوق بشریت که مبتنی بر ارزش مطلق موجودات عاقل من حیث هی است سازگار باشد.
ولی علی‌رغم این آرزوها و ایده‌آل‌ها جنگ همچنان وجود دارد و هنوز حتی گام‌های مثبتی در جهت نابودی مخوف ترین سلاح‌هایی که بشر تاکنون پدید آورده است برداشته نشده است.
صلح نیازمند جان‌های صلح‌طلب است و بیش و پیش از هر چیز باید حاکمان برخوردار از این فضیلت باشند.
اما به هر حال در این زمینه باید گام‌های عملی برداشت و انتظار از مجمعی چون شورای تعامل انتظاری بیش از اظهار‌نظرهای بی‌پشتوانه اجرایی و اکتفاء به نظر و عدم اقدام عملی در زمینه‌های مختلف است.
در اینجا اجازه می‌خواهم تا پیشنهاد خود را در مورد مؤثرتر کردن نقش شورا مطرح کنم.
من پس از طرح گفتگوی تمدن‌ها که مورد اقبال جامعه جهانی قرار گرفت و هیاهوی جنگ تمدن‌ها را در عالم به محاق برد در سال ۲۰۰۱ و بعد از فاجعه ۱۱ سپتامبر که جنگ‌افروزان با عناوین فریبنده دم از ائتلاف برای جنگ زده بودند در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت را به عنوان نظریه تکمیلی گفتگوی تمدن‌ها دادم همین‌جا بگویم صلح میوه‌ای است که تنها و تنها بر درخت عدالت خواهد روئید و تا هنگامی که عدالت چه در عرصه ملی و در رابطه حکومت‌ها با مردم و چه در عرصه بین‌المللی غایب باشد نمی‌توان انتظار صلح واقعی را داشت.
ثبات ظاهری که در اثر ارعاب و سرکوب حکومت‌های خودکامه در یک کشور برقرار می‌شود پایدار نیست و حاصل آن افزایش کینه و نفرت و محروم شدن انسان‌ها از همه حقوق و حرمتی است که در خور آنند و نیز در عرصه بین‌المللی صلحی که متکی بر قدرت ویرانگر سلاح‌های مخرب و سیاست‌های اشغال و سرکوب و تحریم باشد نیز حاصلی جز جدایی هر چه بیشتر ملت‌ها از یکدیگر و زمینه ساز پرورش روش‌های خشونت‌آمیزی چون تروریسم نخواهد داشت. و یکی از علل مهم ناکامی طرح‌های مختلفی که برای صلح عرضه می‌شود کم‌توجهی به عنصر عدالت است.
پیشنهاد ائتلاف برای صلح در هیاهوی خشونت و خشم آن روزها آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت. ولی اینک در جمع شما نخبگان خیرخواه و مورد احترام جامعه جهانی آن را تکرار می‌کنم و اعلام می‌دارم که مرکز گفتگوی تمدن‌ها آمادگی دارد که با بررسی همه جانبه موضوع و بهره‌گیری از نظر و تجربه صاحب‌نظران طرحی را در این زمینه آماده کند تا پس از بررسی آن در اجلاس سال آینده به صورت منشوری در آید و به سازمان ملل متحد و سازمان‌های مهم و مؤثر بین‌المللی و اتحادیه‌های مختلف در اروپا و آسیا و آفریقا و آمریکا و نیز بین‌المجالس کشورها عرضه شود تا برای آن ضمانت اجرا پدید آید و پشتوانه سنگین و موجه شورای تعامل ضامن آن خواهد بود که آن را به سازمان‌ها و نهادهای ذی ربط بقبولاند.
از سوی دیگر خاورمیانه را به‌حق باید بحرانی‌ترین نقطه عالم دانست. باز هم پیشنهاد ما این بود که خلع سلاح جهانی را می‌توان از خاورمیانه شروع کرد. امروز در این نقطه بحرانی زرادخانه‌های اتمی موجود و نیز کلاهک‌های اتمی از سوی بعضی از پیمان‌ها و اتحادیه‌های نظامی در انبارهای بعضی از کشورهای منطقه ذخیره شده است، تهدید و دلهره را روزافزون کرده است.
شورا می‌تواند طرح خود را برای خاورمیانه خالی از سلاح‌های هسته‌ای در کمیته‌ای تهیه کند و از سوی سازمان ملل و جامعه جهانی مسؤولیت اجرای آن را بپذیرد.