۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

بیانیه مهدی کروبی خطاب به ملت بعد از مراسم ۲۲ بهمن


بسمه تعالی

مردم بزرگ و آزاده ایران؛
از حضور فراگیر و گسترده شما به رغم فشارهای امنیتی و فضای بسته سیاسی حاکم در مراسم ۲۲ بهمن امسال عمیقا سپاسگزارم. امسال اگرچه مراسم ۲۲ بهمن با دعوت همه جناح‌های سیاسی و شخصیت‌ها و مراجع عظام، با امید گشایش روزنه‌هایی به سوی حل بحران و مشکلات ملی انجام پذیرفت، اما متاسفانه جریان تمامیت‌خواه و خشونت‌طلب می‌کوشد با استفاده از صدا و سیما و رسانه‌های دولتی و شبه‌دولتی خود، با بی‌اخلاقی تمام و وارونه‌سازی واقعیت و پنهان‌کردن وحشی‌گری‌های جانبی و فضای امنیتی حاکم بر این راهپیمایی، آن‌را به نفع خود مصادره کند.
جریان خشونت‌طلب می‌خواهد از این راهپیمایی که با حضور عظیم اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان امکان پذیر شد، برای پاک‌کردن آثار ناشی از زندانی‌کردن‌ها و جنایت‌ها و شکنجه‌ها و کشتارهای خیابانی بهره برد. می‌خواهد چادری از مغلطه و کژنمایی بر این جنایات و وحشی‌گری‌های خود بکشد. راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال درحالی برگزار شد که نیروی‌های نظامی و امنیتی، تهران را به یک پادگان تبدیل کرده‌بودند. آن‌ها با هر حرکت و نشانه‌ای از عدم موافقت با وضع موجود، به‌شدت برخورد‌ می‌کردند و آن‌را خفه می‌کردند. طرفه آن‌که، حتی یک تصویر از این همه لشگرکشی و پرتاب نارنجک‌های اشک‌آور و ضرب و شتم شما مردم، در رسانه‌های داخلی نشان داده‌نشد!
گویا چشمانشان، با پرده‌هایی از گمراهی پوشیده شده که گمان می‌کنند که توانسته‌اند بر خاطره جمعی مردم پرده فراموشی بکشند و با مصادره تمام و کمال این مراسم ملی و مذهبی و انقلابی به نفع خود، مستمسکی برای ادامه جریان «سلب حقوق حقه مردم» فراهم کنند. حال آن‌که بدون دعوت جریان‌های سیاسی و حضور مردمی، راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، به راهپیمایی بی‌رمق یگان‌های نظامی و امنیتی تبدیل می‌شد و امکان چنین بهره‌برداری تبلیغاتی برای ایشان فراهم نمی‌آمد.
همه ما می‌دانیم که حضور شما مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به یقین نه به دلیل علاقه‌تان به سیاست‌های سرکوب و پرکردن زندان‌ها که به‌دلیل علایق ملی و عشق‌تان به ایران، انقلاب و امام بود. شما مردم خوب کشورمان در راهپیمایی سالگرد انقلاب اسلامی شرکت نکردید تا با کتک‌زدن مردم بیعت کنید. شما مردم مومن کشور ما بهتر از هرکسی می‌دانید که ریختن خون بی‌گناهان با مبانی دین و اخلاق‌تان سازگار نیست. مگر مولای ما علی (علیه‌السلام) برای تقویت حکومت خود زندان‌هایش را پرمی‌کرد؟ شما مردم شهید داده کشورمان، راضی به سرپوش گذاشتن روی جنایات کهریزک و مجتمع سبحان و خوابگاه‌های دانشجویی و بی‌حرمتی به مراجع نیستید و حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم، تاییدی بر آن جنایات نبوده‌است.
با این‌حال کسانی که حداکثر تلاش خود را برای مهندسی تظاهرات ۲۲ بهمن به‌کار بردند و از سراسر کشور با صدها اتوبوس و قطار نیرو به تهران اعزام کردند، باید دلیل خالی ماندن میدان آزادی را به هنگام سخنرانی، علی‌رغم استفاده از این همه نیرو و بسیج نیروهای انتظامی و نظامی خود توضیح دهند. مگر می‌شود تصور کرد که مردمی چنین فهیم، دلیل حضور ده‌ها‌هزار نفری نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان‌ها را ندانند؟ آیا فکر می‌کنند مردم فشار نیروهای انتظامی و لباس‌شخصی‌ها با قمه و باتوم و گاز فلفل، برای جلوگیری از پیوستن خدمتگزاران نظام و ایران به خیل خروشان‌شان را نمی‌بینند؟ آیا تصور می‌کنند که مردم متوجه ترس و ضعف حاکمیت نشده‌اند؟
مردم عزیز، حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال قابل تحلیل نیست، مگر آن‌که صف‌آرایی‌های دو گرایش عمده در این تظاهرات، مستقل از هم، نمایش داده و ارزیابی شود. ما با دوگرایش روبرو هستیم. یکی گرایشی است که از حق اجتماع و راهپیمایی مردم که در اصل ۲۷ قانون اساسی نیز بر آن تصریح شده، می‌هراسد و برای‌همین روز راهپیمایی ملی، تهران را به پادگان تبدیل می‌کند. گرایشی که فقط حضور طرفداران خود را در راهپیمایی برمی‌تابد و ملت را مجموعه‌ای از افراد طرف‌دار و تابع خود می‌داند و بقیه مردم را، حتی اگر اکثریت نیز باشند، خس و خاشاک می‌خواند. اما سوی دیگر، گرایشی است که شما را با همه تنوع و رنگارنگی اعتقادی‌تان، فارغ از ویژگی‌های جنسیتی و قومیتی و فرهنگی و طبقاتی، به رسمیت می‌شناسد. گرایشی که مردم را نه صرفا به میدان آزادی، بلکه به نشستن سر سفره آزادی فرامی‌خواند.
لذا برای ازمیان رفتن پرده‌های گمراهی از جلوی دیدگان جریان تمامیت‌خواه، براساس آموزه‌های مرادم امام خمینی(ره)، دو پیشنهاد دارم. پیشنهاد اولم این است که همان‌طور که حضرت امام در سال ۱۳۴۱ فرمود «حاکمیت یک میتینگ در یکی از میادین بزرگ تهران برگزار کند، به ما هم در بیابان و کویر قم اجازه متینگ بدهند»، می‌خواهم براساس حق مسلم مردم، طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، مجوز بدهند که در میدانی از تهران راهپیمایی از طرف ما برگزار شود تا اقلیت و اکثریت مشخص شود. امنیتش را هم خودمان تامین می‌کنیم و تضمین می‌دهیم که این راهپیمایی با پرهیز از هرگونه شعار ساختارشکن برگزار شود؛ یک راهپیمایی آزاد، آن‌هم یک‌بار برای همیشه، تا وزن هر گرایش در جامعه ما، بی‌فشار و تهدید روشن شود.
اما پیشنهاد دوم: درحالی‌که جریان تمامیت‌خواه می‌خواهد راهپیمایی ۲۲ بهمن را به رفراندومی برای تایید سیاست‌های خشونت‌آمیز و ضدمردمی خود تبدیل کند، پیشنهاد می‌کنم که براساس اصل ۵۹ قانون اساسی، رفراندومی برای برون‌رفت از بحران برگزار شود تا به حاکمیت شورای نگهبان پایان دهد. دخالت‌هایی که به‌نام نظارت استصوابی، حاکمیت مردم را نشانه گرفته‌است و حتی از نظارت استصوابی هم پا را فراتر گذاشته‌است. این دخالت‌هاست که مانع برگزاری یک انتخابات آزاد ریاست‌جمهوری و تشکیل یک مجلس خبرگان و شورای اسلامی مستقل می‌شود. این چگونه مجلس مستقلی است که نمایندگان ملتش، از ترس نظارت شورای نگهبان، مجبورند که هربار بیانیه‌هایی برای محاکمه دلسوزان کشور تنظیم می‌شود، آن‌را امضا کنند؟ کارنامه انتخابات دهم ریاست جمهوری نشان داد که این، تنها رفراندوم است که می تواند راهگشای ما برای عبور از این تنگناها باشد. در کنار حضور مجلسی مستقل است که اصول مربوط به منافع و حقوق اساسی ملت مانند آزادی رسانه‌ها و مطبوعات، اصلاح شرایط برگزاری دادگاه‌های سیاسی و … هم تامین می‌شود. و نیز این گونه مجلسی، فارغ از سایه حاکمیت شورای نگهبان است که وزن نیروهای سیاسی در جامعه را روشن خواهد کرد، نه جوسازی و تمهیدات دولتی و هزینه‌های میلیاردی، چنان‌که در ۲۲ بهمن امسال دیدیم.
والسلام
مهدی کروبی
سوم اسفند ۱۳۸۸

۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

مادر همسر علی کروبی خطاب به خامنه ای: عده‌ای نوکیسه میراث امام و شهدا را نابود کرده‌اند


سیده مهرانگیز میر، مادر همسر علی کروبی، در نامه ای سر گشاده به رهبری خواهان رسیدگی به وضعیت شکنجه و سرکوب معترضین در حوادث اخیر شد. در بخشی از این نامه خانم میر از رهبر خواسته اند که نگذارد "نوکیسه های بی هویت سرمایه بزرگ امام و شهدا را به یکباره نابود کنند". متن کامل این نامه به نقل از سایت سحام نیوز در پی می آید.
گفتگوی تلفنی نفیسه پناهی همسر علی کروبی
بسمه تعالی
محضر مبارک آیت الله خامنه ای
سلام علیکم
همانطور که مستحضرید اینجانبه سیده مهرانگیز میر مادر شهیدان اکبر، سعید و مسعود پناهی، از سالهای اول انقلاب و بعد از پیروزی در هشت سال دفاع مقدس تا به امروز همراه و همپای نظام مقدس جمهوری اسلامی حرکت کرده و با تمام وجود برای سرافرازی این نظام از هیچ کوششی دریغ نکردم و مهمترین سرمایه زندگی خود را به عنوان سه شهید تقدیم به اسلام ، قرآن و ایران عزیز نمودم. ارادت و علاقه من به شما بر کسی پوشیده نیست و بخوبی واقف هستید که در دوران ریاست جمهوری تان هنگامیکه عده ای از مقامات سیاسی از مخالفان سرسخت شما بوده و امروز بنا به مصالح دنیوی ذوب در ولایت شما گردیدند، از آن زمان من طرفدار و حامی شما بودم( اگر لازم باشد نام آنان را ذکر خواهم کرد).
اگر بخاطر داشته باشد سالی که به کرج تشریف آوردید به شما گفتم که ما مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا نه مثل زن های صدر اسلام دست در آب، بلکه دست در خون عزیزانمان فرو برده ایم و با انقلاب و امام بیعت کرده ایم و به قول قرآن از این بیعت هم بسیار شادان بوده و هستیم. اما چه بگویم که بلای انتخابات ریاست جمهوری دهم مثل ساعقه بر سرمان نازل شد و خرمن زحمات ۳۰ ساله ملت ایران را به یکباره به آتش کشید. آنچنان که هیچ حرمتی برای هیچ کس و هیچ چیز باقی نماند و ثمره همه عشق، ایثار و اخلاص شهدا تبدیل شد به دستگیری یاران انقلاب و فرزندان مردم و کتک زدن بی رحمانه و اهانت های کم نظیر به دختران و پسران این کشور. خانواده شهید پناهی نیز از این همه وقاحت و سرکشی نیز بی نصیب نماند و همچون دوران دفاع مقدس که هزینه داده، اینبار نیز در کنار ملت هزینه داده است. دامادم علی کروبی در مسجد که کانون عشق و شهادت بود، مورد ضرب و شتم بی رحمانه اوباش هائی که این روزها لباس مقدس بسیج را به سرقت برده اند واقع شد و رکیک ترین فحش ها و اهانت ها به دخترم خواهر ۳ شهید توسط آن اوباش ها وارد شد.
مشکل من فقط علی کروبی نیست بلکه مجموعه جوانهای بی گناه است که فقط بخاطر اعتراض از پایمال شدن حقشان تا سرحد مرگ کتک می خورند و بعضی از آنان هم زیر شکنجه جان می دهند. مشکل من خانواده هایی هستند که ماه ها از فرزندان و عزیزانشان بی خبرند و نمی دادند از این ظلم به کجا شکایت ببرند. به عنوان مادر سه شهید درد کشیده که فرزندانش با عشق به اسلام، ایران و امام از کیان این نظام اسلامی در دفاع مقدس دفاع کردند، می گویم:
من درد مادری که در فراق فرزندش چند ماه است می سوزد را می فهمم،
من درد و رنج مادری که جوانش بی رحمانه زیر لاستیک ماشین نیروی انتظامی له می شود و بجای دلجوئی اوباش نامیده می شود را درک می کنم
من درد مادرانی که از گوشه و کنار می شنوند که چگونه جوانانشان را شکنجه می کنند حس می کنم و با گریه و ضجه آنان گریه می کنم و از قادر متعال برای آنان طلب صبر می کنم.
رهبر عزیز، این روزها شلاق، قمه و … را به دست جوان های بیست و سه چهار ساله ایی داده اند که نه امام، نه انقلاب و نه جنگ را دیده اند و آنچنان وقیحانه به کسانی که بیشتر از سنشان سابقه مبارزاتی دارند، بنام شما اهانت و حمله می کنند. از شما می خواهم نگذارید این نو کیسه های بی هویت سرمایه بزرگ امام و شهدا را به یکباره نابود کنند.
جالب تر از همه این حرف ها و سخت تر از همه کتک ها و شکنجه ها، سخنان رئیس قوه قضائیه است که می گوید ما با رافت اسلامی رفتار می کنیم و من نمی دانم اگر غیر اسلامی بود، چگونه می شد. از آن طرف هم رئیس جمهور هم دائما فریاد می زند ایها الناس، کشور ما مهد عدالت است و گرگ و میش در کنار هم به راحتی زندگی می کنند و هیچ مشکل و گرفتاری در هیچ گوشه ایران وجود ندارد. طرفداران واقعی اسلام، انقلاب، ولایت و ارزش ها دلسوخته گانی هستند که بدون هیچ چشم داشتی تنها هزینه پرداخته اند و متاسفانه در بازار مکاره متملقان و چاپلوسان که ضد ارزش ها را به نام ارزش ها حاکم می کنند، این دلسوخته گان واقعی نه تنها جای ندارند بلکه برای امر به معروف ( احترام به حقوق مردم) و نهی از منکر (انذار از ظلم وتعدی) مورد سرزنش قرا می گیرند.
رهبر عزیز، من به عنوان مادری داغدیده و ستم کشیده در راه دفاع از اسلام، کشور و انقلاب و روحانیت به خصوص از شخص شما، مجدانه تقاضا می کنم به داد مردم برسید و از حق کسانی که به گردن همه مسئولین حق دارند، دفاع کنید که بقای این نظام بر دلهای سوخته ما استوار است. ادبیات زشت و ناپسند برخی از مقامات که بعد از آنهمه زخم ها با اهانت به مردم با الفاظی مثل بزغاله وگوساله، و یا خس و خاشاک پرداختند موجب بی اعتمادی و فاصله ی بخش بزرگی از مردم با حکومت شده است. در چین اوضاعی اگر عده ای شعار جمهوری ایرانی سر می دهند نه به این دلیل است که جمهوری اسلامی را دوست ندارند، بلکه نه اسلام واقعی و نه جمهوری حقیقی را در چنین شرائطی می بینند. اسلامی که با قرائت و تفسیر کج اندیشانه اقلیتی، اکثریتی را به تقابل کشانده و با استفاده از رسانه های بیت المال هرچه آیه، حدیث که ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون درباره کفار و منافقین گفته شده و تحریف سخنان امام در این ارتباط به آقایان کروبی و موسوی نسبت می دهند و همه آیات بهشت، فردوس، رضوان و تطهیر را برای دیگر آقایان.
به آنان که بعد از این نامه دلسوزانه بدنبال متهم کردن من می روند می گویم که من یک ایرانی مسلمان و معتقد به آرمان های امام و شهدا هستم، نه آمریکایی، نه انگلیسی و نه اسرائیلی.
با آرزوی فرج آقا امام زمان و سلامتی و موفقیت برای شما رهبر جمهوری اسلامی ایران.
سیده مهرانگیز میر

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

گزیده ای از صحیفه نور

اهانت به مراجع
اگر به اینجانب یا عکس اینجانب هر سبّ ولعن واهانتی بشود، مقابله وایجاد تشنّج حرام ومخالف رضای خداست. و اعلام می کنم که اهانت به مراجع معظّم وتمثال شریف آنان حرام ومخالف رضای خداست. (صحیفه نور ج 5 ص 493)
 من یک نصیحت می کنم به بچه های طلاب، طلّاب جوان که تازه آمده اند و حادّ وتند هستند و آن این است که آقایان متوجه باشید اگر چنانچه شَطر کلمه ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک وتعالی ولایت منقطع می شود اگر به واسطه بعضی از جهالتها لطمه ای بر این نهضت بزرگ وارد بشود معاقبید پیش خدای تبارک وتعالی، توبه تان مشکل است قبول بشود چون به حیثیّت اسلام لطمه وارد می شود. من که اینجا نشسته ام دست شما مراجع را می بوسم.(صحیفه نور ج 1 ص307)
 شاید از همین منافقین واز همین منحرفین باشند که نسبت به بعض مراجع اهانت می کنند واین خودش مبداء یک اختلافی می شود با اسم اینکه من با فلان مرجع یا فلان شخص دوستم.(صحیفه نور ج15 ص 379)
 به من کرارا اطلاع دادند که بعض جوانها وبعض بی خبرها یا اشخاصی که با طرح وارد شده اند آنها را اغفال کرده اند: به بعض مراجع بزرگ اسلام اهانت می کنند وشما بدانید که این مطلب اهانت کردن بر مراجع جز اینکه یک اختلافی در بین ملّت ایجاد می کند وجز اینکه یک مطلب بر خلاف رضای خدایی واقع بشود نتیجه ای ندارد. من از عموم ملّت تقاضا می کنم هرجا یک همچین مسائلی دیدند این جوانها اگر گول خورده اند آنها را نصیحت کنند و اگر کسی که مخصوصا از این گروههای اختلاف انداز در بین آنها وارد شده شناسایی کنند وبه مراکز که باید اطلاع بدهند اطلاع بدهند.(صحیفه نور ج 15 ص 365)
 
هدف قیام مردم
 آن چیزی که شما می خواستید اسلام بود آن چیزی که شما می خواستید جمهوری اسلامی بود.
( صحیفه نور ج 17 ص 60)
 
هدف بعثت انبیا
 آن چیزی که انبیا برای او مبعوث شده بودند و تمام کارهای دیگر مقدمه اوست بسط توحید وشناخت مردم از عالَم است.
رسول اکرم (ص) وسایر انبیاء نیامدند که اینجا حکومت تاسیس کنند وتمام مشقّت هایی که کشیدند وکارهایی که کردند مقدمه یک مطلب است و آن معرفی ذات مقدّس حق است.
 هدف قیام : مردم جز اسلام هدفی ندارند. ج 16 ص 88
 هدف ملت : ملت ما برای خدا قیام کرد وملتی که برای خدا قیام کند از هیچ چیز نمی ترسد و آسیب نمی بیند وخدا با شماست ونگهدار شما. ج13ص126- ج 21 ص 88
 
هدف جنبش ایران: حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) الهام خواهد گرفت ومتکی به آرای عمومی ملت خواهد بود وشکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید. ج 4 ص 334
 
انقلاب درونی ملت : انقلاب درونی این ملت موجب شد که این انقلاب پیدا شود.
آب : آب وبرق برای فقرا وبی بضاعتها باید مجانی گردد.11/2/57
 
در مورد حاکم : ما یک همچو آدمی (حضرت امیر المومنین) می خواهیم، نه یک کسی که از سایه اش بترسیم.مایک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد ونشست بیایند دور او بنشینند وبا او صحبت کنند اشکال دارند اشکالشان را بگویند. ما یک امیری می خواهیم که وقتی یهودی آمد ادعا کرد قاضی می فرستد سراغ این که بیا؛ می آید می نشیند در مجلس قضا همین قاضی که خودش نصب کرده.... رای بر خلاف حضرت امیر(ص) می دهد آن هم تنفیذ می کند اوقاتش هم تلخ نمیشود.
 
قانون: مقصود این است که در حکومت اسلامی اسلام حکومت کند قانون حکومت کند. اشخاص با رای خودشان به فکر خودشان حکومت نکنند.
در اسلام حکومت، حکومت قانون است حتی حکومت رسول الله (ص) حکومت امیرالمومنین حکومت قانون است. بعضی قانون آنها را سر کار آورده است آنها به حکم قانون واجب الاطاعه هستند پس حکم مال قانون است قانون حکومت می کند در مملکت اسلامی غیر قانون هیچ حکومتی ندارد.
ج 8 ص 281
پیغمبر اکرم (ص) هم تابع قانون بود، تابع قانون الهی، نمی توانست تخلّف بکند.

  

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

موسوی: جنبش سبز ملت ایران مستقل است و به هیچ‌وجه اجازه دخالت بیگانگان را در امور خود نمی‌دهد

جنبش جنبه احساسی ندارد و خردگرایی در این جنبش بسیار قوی است 
  وی تاکید کرد که جنبش سبز ملت ایران مستقل است و به هیچ وجه اجازه دخالت بیگانگان را در امور خود نمی دهد.مهندس موسوی گفت:دلیل اینکه به جنبش سبز با چنین شدتی هجمه می شود این است که روی مراجع، روحانیت و متدینین اثر بگذارند اما به صراحت اعلام می دارم جنبش به هیچ وجه به خارج وابسته نیست.
به گزارش کلمه، مشروح سخنان مهندس میر حسین موسوی، به شرح زیر است:
دهه فجر را خدمت شما دانشجویان و جوانان عزیز تبریک می‌گویم. این دهه یادآور یک انقلاب بزرگ است. وقتی می‌گوییم انقلاب بزرگ فقط به قضاوت یک طیف، گستره و یا دسته در نظام خودمان مربوط نیست.این انقلاب یک پدیده شگفت‌آور در دوران خود بود که آ‌ثار بسیار عمیقی در سطح جهانی بر جای گذاشته است.

انقلاب نتیجه 20 سال تلاش ملت
 نکته‌ای که فوق‌العاده مهم است این‌که خود انقلاب نتیجه ۲۰ سال تلاش ملت است و این‌گونه نیست که فقط یک عده‌ای در یک سال یا در روندهای محدودی به صحنه آمدند و فداکاری کردند و این انقلاب پیروز شد. این انقلاب نتیجه تلاش‌های بی‌شمار و تجارب فراوان بود. از نظر اندیشه‌ای سابقه موضوع به بیش از چند دهه می‌رسد. منتها اتفاقاتی نزدیک پیروزی انقلاب در کشور افتاد که انقلاب را تسریع کرد و وسعت بخشید و آن را گسترش داد و ما شاهد یک انقلاب عظیم بودیم.

دلایل پیروزی انقلاب
 دلایل مختلفی هم برای پیروزی انقلاب در سال ۵۷ ذکر کرده‌اند، دلایل سیاسی، اقتصادی و مهم‌تر از آن رهبری درخشان حضرت امام (ره) که نقش بسیار اساسی در این رابطه داشته‌اند. اما هیچ‌یک از این دلایل نباید ما را از ریشه‌ها غافل کند. باید مجموعه عوامل را با هم دید.

تحلیل شعارها
 تحلیل شعارهایی که مردم در دوران پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب سر می‌دادند برای ما مهم است، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» یک شعار کلیدی در آن موقع بود که باید معنای آن تبیین شود و دلایل تاریخی که مردم به این شعارها رسیدند مورد توجه قرار گیرد. اما شعارهای دیگری وجود دارد که امروز در سایه قرار گرفته و آن شعارها نیز خود تکمیل‌کننده این شعار اصلی است.
یکی از شعارهایی که در راهپیمایی‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مطرح شد، چون در فاصله ۲۲ بهمن ۵۷ تا تقریباً یک سال بعد، هر چند روز یک بار راهپیمایی داشتیم. مخصوصاً در بهار سال ۵۸ این شعار سر داده شده که «در بهار آزادی، جای شهدا خالی»؛ این شعار را کسی به مردم یاد نمی‌داد، بلکه مردم خود لمس می‌کردند که عده‌ای برای آزادی ایستادند و جنگیدند چون یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی نیل به آزادی بود و حسرت دوستان خود را می‌خوردند که آنها «بهار آزادی» را ندیدند و لذت و وسعت آن را لمس نکردند. ضمن اینکه آن موقع باب شد وقتی خانواده‌ای شهید می‌داد به او تبریک می‌گفتند. به یاد دارم، در بالای منزل خانواده شهدا پرچم می‌زدند. این مسائل از ابتدای دوران پیروزی انقلاب شروع شد و به دفاع مقدس هم رسید. ولی در عین حال این حسرت وجود داشت که عده‌ای از یاران، این دوران را ندیدند.
خود این شعار به نظر من اگر دقت کنیم و فراگیری آن را لمس کنیم هم در ایجاد و تفسیر قانون اساسی و هم در تفسیر شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، نقش بزرگی می‌تواند داشته باشد.

قانون اساسی حاصل فضای گفتگو
وقتی به قانون اساسی باز می‌گردیم، بسیار مهم است که فضایی که منجر به نوشتن این قانون شد را در نظر بگیریم. دقت در آن فضا منجر به این می‌شود که اگر شناخت دقیقی از مسئله نداریم، که این قانون اساسی چه معنایی دارد، بتوانیم وابستگی و پیوستگی اصول آن را درک کنیم.
به هر حال خود آن مقدمات و سوابق، اهمیت زیادی دارد. بویژه شعارها و فضای آن موقع بسیار مهم است. به همین دلیل با توجه به آیاتی که در این جلسه قرائت شد، باید بگویم ما همیشه در معرض این موضوع هستیم که وقتی کتاب خدا را تحریف می‌کنند، طبیعی است که میثاق ملی بشری را هم با گذشت زمان و دور شدن از سرچشمه و سرمنشأ آن و بنا به دلایل گوناگون از جمله منافع فردی و باندی تحریف می‌کنند. اما برای اینکه به آن سرچشمه‌ها برسیم باید یک بازسازی از آن شرایط در دست داشته باشیم، در عین حال نگاه نو و امروزی خود را هم در این تفسیرها از یاد نبریم.
حقیقت این است که اگر ترکیب مجلس خبرگان قانون اساسی و سخنان اعضای این مجلس مورد بررسی قرار گیرد، دغدغه‌هایی را نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد بخشی از آن دغدغه‌ها هنوز وجود دارد و آن دغدغه‌ها در مورد اصول مهمی که در مورد حقوق اساسی مردم، مسائل اقتصادی و … مطرح بوده و بحث‌های خیلی طولانی را به خود اختصاص داده بی‌دلیل نبوده. خود آن گفت و گوها به نظر من، حاصل یک گفت و گوی وسیع و طولانی تاریخی میان ملت‌ ما بوده است و این‌گونه نیست که تعداد محدودی از خبرگان بحث کردند و این قانون را نوشتند. این مسائل تحت تأثیر شرایط تاریخی، گفتمان‌های موجود در جامعه و گفت و گوی میان احزاب و گروه‌ها بوده است.
اینگونه بحث‌ها بعد از مشروطه نیز در جریان بود. شما اگر به اصول اقتصادی، حقوق مردم و عدم تجسس در امور خصوصی در قانون اساسی باز گردید، درواقع نتیجه عمری تجربیات تلخ در رژیم‌های سابق بوده که چنین کارهایی را انجام می‌دادند. لذا به خاطر این‌که برداشت درستی از قانون اساسی و انقلاب داشته باشیم، باید شرایط آن موقع کاملاً سنجیده شود.
این موضوع به این خاطر است که در شرایط فعلی و وجود فضای خاص سیاسی چه بسا افراد و گروه‌هایی با توجه به مشکلاتی که آنها با انقلاب داشته و یا انقلاب با آنها، سعی کنند تحریفی را در این زمینه باعث شوند و ما می‌بینیم حقایقی گفته نمی‌شود و برعکس، یک نوع شک و تردیدهایی در مورد بنیان‌های انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد. ولی فقط این مسئله نیست که چهره واقعی انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند بلکه در این سو هم افرادی که صاحب مال، امکانات و منافعی هم شده‌اند باز هم تفسیر خاص براساس منافع خود از قانون اساسی را ارائه می‌دهند.

قانون اساسی یک مجموعه به هم پیوسته
 برای همین می‌بینیم که برخی اصول برجسته و برخی اصول کم‌رنگ می‌شود، در حالی که قانون اساسی یک مجموعه به هم پیوسته است و باطل شدن بخشی از آن می‌تواند به باطل شدن بخش‌های دیگری منجر شود و آ‌ن را بی‌اثر کند و پشتوانه مردمی از قانونی اساسی را حذف کند.
به همین دلیل به نظر من، بسیار مهم است که این مسائل با هم دیده شود. باید دید که چه کسانی از بسته شدن روزنامه‌ها و رسانه‌ها سود می‌برند و یا سایر اصول قانون اساسی که باید به آن پرداخت. قانون اساسی وقتی به مسئله اقوام، زنان، حقوق مردم باز می‌گردد، فکر می‌کنم معدل نتایج و چالش‌هایی است که در دهه‌های قبل از انقلاب اسلامی در کشور ایجاد شده و به این دلیل، هیچ دلیلی ندارد که ما را قانع کند، که ما از بخشی از این اصول صرف‌نظر کنیم.
مثالی در این مورد مطرح می‌کنم. البته بحث‌های دیگری هم وجود دارد که لازم است مطرح شود و جا دارد در این روزها مسائلی که شاید کم‌اهمیت به نظر می‌رسد هم مطرح شود. یکی از بحث‌های اول انقلاب اسلامی، برقراری نظام شورایی بود.
همه می‌گفتند؛ باید از شورا استفاده شود. این مسئله منجر به این شد که فکر می‌کنم ۷ اصل در قانون اساسی در مورد شوراها وجود داشته باشد ولی متناسب با این ۷ اصل که بحث‌های مفصلی پشت آن هست، غیر از بحث‌های مجلس خبرگان؛ به یاد دارم در صحن مساجد، منابر، دانشگاه‌ها بحث بود، اما از این ۷ اصل به اندازه کافی استفاده نکرده‌ایم و ظرفیت عظیم آن را که می‌تواند بسیاری از مشکلات کشور را حل کند و سایه دیکتاتوری، استبداد، حاکمیت نظرهای شخصی و منافع گروهی را از نظام دور کند، هنوز استفاده نکرده‌ایم.
اول انقلاب بحث بود که کشور ما با توجه به تنوع اقوام و قومیت‌ها و فرهنگ‌ها نمی‌تواند به سمت یک حکومت فدرالی پیش برود ولی عدم تمرکز را در اصول مربوط به شوراها در نظر گرفته شد واقعاً چنین ظرفیتی در این اصول وجود دارد.
شاید زمانی به دلیل نپختگی و شرایط جنگ و سایر دلایل، اجرای آن به عقب افتاده سه بار در دهه اول انقلاب، اگر ذهنم درست یاری کند، ما طرح هایی را در مورد شوراها به مجلس دادیم. ولی متأسفانه به تدریج دامنه اختیارات کم شد و منجر به همین شوراهای شهر و روستا شد که البته شوراهای شهر هم باز غنیمت است و به نظر من یکی از قوانین خوب ما همین قانون شوراها است. ولی چرا به این اصول نمی‌پردازیم، محل سؤال است و فکر می‌کنم جای سؤال برای همه ما باید باشد. من نمی‌خواهم بگویم سوء‌نیتی وجود دارد، ولی یکی از بحران‌های رایج و مسائلی که در کشور پیش آمده به نوعی نتیجه این تفکر است که بسیاری از این اصول قانون اساسی که ظرفیت فراوانی دارند را به کنار گذاشته‌ایم.

باز تفسیر قانون اساسی
 آنچه بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری در کشور اتفاق افتاد و حرکت عظیمی را باعث گردید و اندیشه‌های تازه‌ای در آن زاده شد، از این نظر اهمیت دارد که ممکن است به ما کمک کند تا مجدداً بتوانیم «باز تفسیر نو» و زنده‌ای را از قانون اساسی ارائه کنیم. تفسیری که بتواند مشکلات کشور را حل کند.
شما در نظر داشته باشید که به هر حال جامعه ما به شدت تغییر کرده است و جامعه جهانی و محیطی ما هم تغییر کرده است و به تبع آن، به دلیل تغییرات فضای جهانی، دگرگونی‌هایی هم در کشور اتفاق افتاده است. فروپاشی شوروی را نباید دست کم گرفت، آثار آ‌ن در کشور ما بسیار عمیق است. به یاد داشته باشیم که در مشروطیت اتفاقاتی که در شمال رخ داد در اندیشه سیاسی داخل کشور آثار فوق‌العاده‌ای داشت و این آثار تا دورانی که بلوک شرق وجود داشت در کشور و سیاست‌های آن منعکس بود تا این‌که بلوک شرق فروریخت.
این رخدادادی است که در فضای بیرونی کشور اتفاق افتاده ولی فقط این موارد نیست. پیشرفت‌های اقتصادی، تکنولوژی و گسترش فضای مجازی، ماهواره‌ها، که عملاً آگاهی را در میان ملت‌ها گسترش می‌دهند و در حقیقت تمام این موارد به اضافه مسائلی که در کشور به دلیل تغییراتی که پیش آمده منجر به تغییرات عمیقی در میان ملت گردیده است.

عقب افتادگی حاکمیت از سرعت تحولات
 یکی از مهمترین مشکلات کشور این است که بین این تغییرات و تغییرات حاکمیت فاصله افتاده است. یعنی به سرعتی که فرهنگ، اقتصاد و نگاه جامعه عوض شده است، به نظر من، حاکمیت این تغییر را نداشته است و این یک مشکل وسیع است. به همین دلیل، یک عقب‌افتادگی را حس می‌کنیم که به چالش بسیار عمیقی منتهی می‌شود. وگرنه، راه حل مسائلی که در خیابان‌ها اتفاق می‌افتد، با توپ و تفنگ و امثال آن حل نمی‌شود. بلکه، با صدا و سیما، سایر رسانه‌ها، فضای آزادی و فضای گفت و گو، برهان و عقل قابل حل است که این مسائل در قانون اساسی و دین ما ریشه دارد.
درحقیقت، رسانه‌ها مانند دادگاه‌هایی باید عمل کنند که هیأت منصفه آن ملت بزرگ ایران باشد.و ما به آن ملت اعتماد می ‌کنیم و من اعتقاد دارم ملت صلاح خود را می‌خواهد و عقل جمعی، عقل برتر موجود در صحنه است و انقلاب اسلامی برای همین رخ داده و قانون اساسی نیز برای حاکمیت مردم بر سرنوشت خود تدوین شد. این زمانی اتفاق می‌افتد که بحث و گفت و گویی در میان مردم به صورت آزاد صورت گیرد و حاکمیت به اصول و مبانی و قاعده بازی آن تن در دهد.
بنابراین باید نگاه خود را به تبع شرایط جهانی، تغییرات اعجاب‌انگیز در توسعه تکنولوژی عوض کنیم و از ارتباطات و رسانه‌ها نهایت استفاده را ببریم. اما می‌بینیم در این رابطه مشکلاتی داشته‌ایم و نتیجه می‌شود که حتی یک یا دو مناظره را هم برنمی‌تابند و احساس خطر می‌کنند. برنامه را قطع می‌کنند و درست برعکس آن عمل می‌کنند. اما اگر نگاه خود را عوض کنیم، خواهیم دید نه تنها آن دو مناظره، بلکه گسترش آن می‌تواند بسیار مهم باشد.

ضرورت اصلاح نوع نگاهها
 درست گاهی برعکس مسئله عمل می‌شود. اکنون در مجلس بحث این است که چقدر پیام‌ های کوتاه را ، یا خبرها را کنترل کنند که این بحث در جای خود خوب است ولی نوع نگاه اگر اصلاح نشود، نمی‌تواند منجر به اصلاح امور شود.
آن نگاهی می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد و کشور را به آرامش برساند که ریشه در دین ما داشته باشد و اجازه دهیم مردم تمام حرف‌ها را بشنوند و بهترین آن را انتخاب کنند و ما یقین داریم مردم درست انتخاب خواهند کرد.

انتقاد از تقطیع کلام امام
 نکات دیگری هم وجود دارد که می‌تواند کمک کند که ما قانون اساسی را امروز بهتر ‌بینیم. متأسفانه گفته‌های بریده، بریده‌ای از حضرت امام(ره) در صدا و سیما و جاهای دیگر نقل می‌شود که مورد اعتراض نوه گرامی حضرت امام هم قرار گرفت. اما حقیقت این است که اگر ما نتوانیم فضای زنده، پر شور و پر از معنویت و نورانیت که در اول انقلاب وجود داشته و سخنان امام را تفسیر می‌کند، بشنویم، منجر به این می‌شود که ما یک چهره تاریک و چهره قطعه قطعه شده از انقلاب را امروز ارائه دهیم و این می‌تواند به این موضوع منجر شود که نه تنها مردم از انقلاب بلکه از اسلام هم جدا شوند. چون نظام ما به نام دین و اسلام است و مهمترین دغدغه بنیان‌گذاران جمهوری اسلامی، این بود که به اسلام لطمه نخورد.
البته ممکن است که دو روزی منفعتی را به دست آ‌وریم و حجتی را از کلام امام(ره) بگیریم و از آن علیه گروهی استفاده کنیم ولی وقتی که این کار را با لحاظ منافع خود می‌بینیم و به آن سرچشمه رجوع نمی‌کنیم این زیان را دارد که زبان کسانی که از اول با انقلاب بد بوده‌اند و هنوز هم بد هستند باز شود و تمام دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال ببرند.

خطر بزرگ استفاده ابزاری از دین
 در حالی که، انقلاب اسلامی در حقیقت حاصل جمع همه حرکت‌هایی است که بعد از انقلاب مشروطه ایجاد شد. مانند انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، ۱۵ خرداد و سایر جریانات و تجربیاتی که ملت داشته است. بنابراین، باید این مسائل را در مجموع مورد توجه قرار داد. بنابراین براساس چنین رویکردی می‌توان ملت را در کنار انقلاب اسلامی نگه داشت. در غیر اینصورت استفاده ابزاری از دین و مقدسات می‌تواند دین را در معرض سؤال‌های جدی قرار دهد و خود این خطر بزرگی است.

اهمیت استقلال و نگرانی از سوء استفاده از این شعار
  مسئله بعدی این که اگر در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دقت کنیم، موضوع استقلال است. ملت ایران بعد از جنگ ایران و روسیه دائم در معرض تهاجم بیگانه بود. قطعات بزرگی هم از کشور جدا شده است و این مسئله تا زمان شاه هم ادامه داشت ولی عملاً تمام این موارد منجر به این شد که ملت ما نسبت به نفوذ بیگانه، حساس و حتی دچار هراس شوند که ریشه بسیاری از گفتمان‌های موجود در کشور به حساسیت مردم نسبت به نفوذ بیگانگان بود بویژه روس‌ها و انگلیس‌ها و بعد آمریکا و الی آخر، این مسائل در کشور وجود داشته و برای همین، در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، موضوع استقلال اهمیت زیادی دارد.
اکنون این حساسیت مردم و خود این شعار مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد یعنی نیرویی که امروز به صحنه آمده و تنها خواسته‌اش این است که به قانون و به ارزش‌های اصلی انقلاب اسلامی برگردیم که یکی از آنها استقلال است، مورد تهمت قرار می‌گیرند که آیا به بیگانه وصل است یا تحت تأثیر آنها است یا نیست. من می‌خواهم بگویم که برای رهایی از سلطه بیگانه باید کشوری پیشرفته داشت و باید با نگاهی نو به جهان نگریست. با تغییراتی که در داخل و خارج اتفاق می‌افتد خود را با حفظ ارزش‌ها تغییر دهیم. آن موقع می‌توانیم استقلال واقعی خود را داشته باشیم. وقتی از این شعارها به صورت ابزاری استفاده می‌کنیم نتیجه آن تناقض‌هایی است که اکنون می‌بینیم. از یک سو نامه‌های مکرر برای نصیحت سران کشورهای مختلف می‌فرستیم و آنها را با عنوان «مدیریت جهانی» دعوت به اسلام می‌کنیم و سعی می‌کنیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و از سوی دیگر، در ارتباط با جهان حتی نمی‌توانیم یک دوست نزدیک و صمیمی در منطقه و جهان داشته باشیم.
فرض کنیم امریکا به عنوان یک قدرت بزرگ در جهان، می‌خواهد سیاستی را در مورد ما اعمال کند، با اینکه این کشور قدرت بزرگی است و نیروی نظامی و اطلاعات وسیعی دارد و دستگاه‌های تبلیغاتی و پول زیاد دارد، به بودجه سالانه آمریکا نگاه کنید و آن را با بودجه کشور مقایسه کنید. با این مقایسه حجم اقتصاد آ‌ن کشور را درک می‌کنیم. این کشور باز خود را بی‌نیاز نمی‌بیند که نظر انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه را جلب کند تا سیاستی را در مورد کشور ما اجرا کند. مثلاً در مورد تکنولوژی اتمی، اما عملاً در مقابل این جریان که علیه ما است چند کشور و یا ملت را در کنار خود داریم که مؤثر هستند؟
این در حالی است که با آنها نامه‌نگاری می‌کنند به ما می‌گویند بیایید و به این کشورها ناسزا بگویید و با آنها مقابله کنید. ما می‌گوییم مسائل انتخابات خانوادگی است و ربطی به خارج ندارد و یقیناً ملت ما حاضر نیست تحت تأثیر منافع دیگران کار کند ولی این‌که ما هم مثل شما، سیاستی ماجراجویانه داشته باشیم، یک روز ناسزا بگوییم، یک روز بخندیم و روزی نامه فدایت شوم بنویسیم، را نمی‌پذیریم.

جنبش سبز و تعامل با دنیا
  جنبش سبز یا این شعار بوجود آمده که می‌خواهیم تعاملی سازنده با جهان داشته باشیم و ما از این مسئله غفلت نمی‌کنیم و دچار ماجراجویی نخواهیم و افراط و تفریط نمی‌شویم. ما به دنبال یک عقلانیت در رابطه خود با خارج و ملت هستیم. باید براساس منافع درازمدت ملت حرکت کنیم. اگر به شعار استقلال به این معنا بازگردیم به هیچ‌وجه، منافع بیگانگان تعیین‌کننده حرکت ما نباید باشد. و ما به این موضوع اعتقاد راسخ داشته و خواهیم داشت.

جنبش سبز مستقل است
  جنبش سبز ملت ایران مستقل است و به هیچ‌وجه اجازه دخالت بیگانگان را در امور خود نمی‌دهد ولی این که ما منفعل باشیم. و هر کاری که می‌کنیم در ترازو بگذاریم که یکی خوشحال شود و دیگری بدحال شود، این کار را هم نمی‌کنیم. ملت ما اهداف درازمدتی را دنبال می‌کند و یک ملت در این رابطه باید حساس باشد. از آخوند خراسانی داریم که وقتی بحث روس و انگلیس را مطرح می‌کند و در پاسخ به عده‌ای که می‌گویند چرا بعضی از مشروطه‌طلبان، در سفارت انگلیس هستند که بحث مفصلی دارد، می‌گوید که اگر قرار باشد فلان کار را نکنیم چون به نفع انگلستان است و کار دیگری را نکنیم چون به نفع روسیه است، هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم چون هر کاری صورت گیرد، کشورهای دیگری از آن نفعی خواهند برد و یا می‌خواهند ضرری را دفع کنند. ولی استراتژی یک نظام مستقل و جنبش مستقل این است که براساس منافع درازمدت حرکت کند و متأثر از بیگانگان نشود.
دلیل این که این مسائل امروزه با جنبش شدتی مطرح می‌شود، به خاطر این است که روی مراجع و روحانیت و متدینین اثر بگذارند اما اینجانب به صراحت اعلام می‌دارم به هیچ‌وجه جنبش سبز به خارج وابستگی ندارد و با این مسئله مخالف است و تحت تأثیر این مسائل نیز قرار نمی‌گیرد و براساس منافع ملی حرکت می‌کند و کارهای ما ارتباطی با بیگانه ندارد. در عین حال، این هجمه‌ای که به جنبش سبز می‌شود، ما را در شعارها دچار عدم تعادل نمی‌کند. نصیحت ما به حاکمیت این است که سیاست متعادلی را در پیش بگیرید و در جهان دوست پیدا کنید و متحد داشته باشید و از ظرفیت های منطقه استفاده شود و دامنه نفوذ کشور را با دوستی و ارتباط محکم نمائید تا آسیبی به کشور نرسد. این نصیحت را به همه دارم. این موضوع برآمده از دل همه ملت ما است و خود جنبش سبز هم این گونه است و خواهد بود.
در شرایط فعلی آن چه جوانان می‌توانند انجام دهند این است که از ظرفیت عظیم تغییرات در کشور به بهترین وجه در سایه اصولی که به خاطر آن شهدای زیادی تقدیم کرده‌ایم استفاده کند.

جنبش سبز خردگراست
 جنبش سبز، جنبش جوانی است که در آن جوانان سهم بسیار بالایی دارند. اما خوشبختانه جنبش جنبه احساسی ندارد و خردگرایی در این جنبش بسیار قوی است.
باید خردگرایی را در کنار شور جوانان اعم از زن و مرد حفظ کنیم چون سرمایه بزرگی برای کشورمان، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است و بدانیم تغییرات و تحولاتی که هست، علی‌رغم تلخی‌ها، مشکلات، سرمایه‌ای برای آتیه کشور برای ورود به فضای نو محسوب می شود و ما باید برای ورود به فضای نو، متناسب با تغییرات جهانی و مسائل خود این دشواری‌ها را تحمل کنیم و با خرد مسائل را پیش ببریم.

جنبش سبز مسالمت آمیز است
 باید حالت ناصحانه، شفقت و دلسوزی خود را نسبت به نظام از دست ندهیم. از اول حرکت جنبش سبز مسالمت‌آمیز بوده و باز هم قویاً باید این مسئله ادامه یابد.
متأسفانه منافع عده‌ای در دو قطبی کردن جامعه است تا در نتیجه این دوقطبی بهتر مردم را سرکوب کنند و بهتر به اهداف خود برسند. جنبش سبز با همه دوست است. با کارگران، معلمان، جنبش زنان دوست است حتی با کسانی که عقاید ما را ندارند، دوست است. چون بخشی از ملت ما هستند و آنان برادران و خانواده ما هستند. جزو ملت ما هستند و ما با همه آنها دوست هستیم.

با خشونت، زدن، سرشکستن و کشتن مخالفیم
 نهادهایی در کشور وجود دارد که قابل احترامند اما با خشونت، زدن، سرشکستن و کشتن مخالفیم. ما با بسیج، سپاه و نیروی انتظامی مخالف نیستیم. اینها نهادهایی هستند که یک نظام به طور طبیعی دارد و در آنجا برادرانی هستند که جزو ملت هستند و دلسوز ما هستند لذا با این روحیه باید در صحنه حاضر باشیم. عصبانیت‌ها و تلخی‌ها نباید کنترل را از ما بگیرد. ۲۲ بهمن ماه پیش رو است. حقیقتاً یکی از روزهایی است که باید نام «روز جمع» و «روز جامع» بر آن نهاد. یکی از ایام‌الله است. و می‌تواند ویژگی‌های گوناگونی را در خود جمع کند. همه به این مسئله علاقه دارند. احساس من این است که با روحیه جمع بودن در ضمن حفظ هویت باید در این‌گونه حرکت‌ها حضور داشته باشیم و سعی کنیم با رفتار خود اثرگذار باشیم تا در سطح ملی آثار خوبی را در جای خود به جای گذارد.

این اقدامات هیچ ربطی با اسلام ندارد
 تذکر آخر این که برخورد با حرکت‌های مسالمت‌آمیز مردم به نام اسلام باعث اسلام‌گریزی می‌شود. کسانی که به دین اعتقاد دارند، مخصوصاً روحانیت باید بدانند که زندانی کردن، ضرب و شتم، گرفتن‌ و بستن‌ها، چون به نام اسلام و حکومت اسلامی صورت می‌گیرد ضرر آن به اسلام بازمی‌گردد و باید همه تلاش کنیم که این حالت از بین برود.
اگر می‌خواهیم که اسلام را به عنوان سرمایه برای کشور نگاه داریم نباید منافع ما، مصالح اسلام را تحت تأثیر قرار دهد.
زدن، گرفتن و بستن چه ربطی به اسلام دارد و یا جلوی برهان و گفت و گو را گرفتن چه ربطی به اسلام دارد. جستجو در احوال شخصی مردم چه ربطی به اسلام دارد. وارسی ایمیل‌های مردم چه ربطی به اسلام دارد. این مسائل با اعتقادات دینی و اصول قانون اساسی منافات دارد.
اهانت به مردم، اهانت به آزادی اندیشه، ارتباطی به اسلام ندارد و انشاء‌الله همه متوجه باشند که کاری نکنند که در کشور رویگردانی از اسلام را شاهد باشیم.
هیچ کشوری به پیشرفت نرسیده مگر اینکه در دوره‌هایی از این مسائل را داشته و بسیار خوش‌بین هستم که خداوند نتیجه این تلاش‌ها را به ثمر می‌رساند و ما وضعیت بهتری را برای ملت خواهیم داشت تا از اندیشه‌ها، از اقوام و از گویش‌های مختلف نترسیم.
هند با صدها زبان و مذهب و تنوع قومیتی به عنوان بزرگ‌ترین دموکراسی ایستاده است و این تجارب وجود دارد. آیا زبان برای این کشور مشکلی ایجاد کرده که ما این‌قدر برای این موضوع مسئله ساخته‌ایم. در انتخابات هر جا می‌رفتیم، می‌گفتند، اینجا با موضوع زبان این‌گونه برخورد کردند.
ما از آزادی، اعتماد به ملت، گردش آزاد اطلاعات لطمه نمی‌بینیم. ممکن است به من نوعی فشار وارد شود ولی عملاً برای جامعه مفید است و به نفع اسلام و آینده کشور است.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

نامه اعتراضی احمد منتظری به صداوسیما در پی پخش برنامه "دیروز امروز فردا"


ندای سبز آزادی: حجت الاسلام و المسلمین احمد منتظری در نامه به عزت الله ضرغامی اعتراض خود به نحوه پخش و اطلاعات غلط داده شده در برنامه "دیروز امروز فردا" اعلام کرد.
متن این نامه که در وب سایت دفتر آیت الله منتظری منتشر شده است به قرار زیر است:
باسمه تعالی
ریاست محترم صدا و سیمای جمهوری اسلامی جناب آقای مهندس ضرغامی
پس از سلام _ پیرو پخش برنامه موهن "دیروز امروز فردا" از شبکه 3 سیما در تاریخ 17/11/88 موارد ذیل را یادآور می شوم:
1 - پس از پخش برنامه های مناظره که علیرغم وجود خط قرمزهایی که رعایت می شد، بسیار مفید و باعث امیدواری بسیاری از مردم شده بود اما متاسفانه اقدام به پخش برنامه های یک طرفه نمودید و تنها به قاضی رفتید و راضی برگشتید. امیدوارم این رضایت، خودتان را گمراه نکند و امر بر خودتان مشتبه نشود.
2 - آقای فلاحیان سالها وزیر اطلاعات بوده است و بعید است اطلاع نداشته باشد که نامه آیت الله منتظری در مورد کشتار مجاهدین خلق در تابستان 67 و به تاریخ 9/5/67 نوشته شده و به شکل کاملا محرمانه برای امام خمینی و سران سه قوه ارسال گردیده است و پخش این نامه از بی بی سی در تاریخ 5/1/68 هیچ ارتباطی با دفتر آیت الله العظمی منتظری نداشته است و آن مرحوم در خاطرات خود مفصل به آن پرداخته و توضیح داده اند که چرا این نامه پس از 7 ماه و درست یک روز قبل از برکناری ایشان از قائم مقامی رهبری از بی بی سی پخش می شود(خاطرات آیت الله منتظری، صفحه 669 تا 672).
3 - شما چندین بار اقدام به پخش نامه 6/1/68 امام خمینی نمودید، اگر واقعا امام خمینی را قبول دارید و نوشته های ایشان برای شما حجت است، در این زمینه 2 نامه به ایشان منتسب است؛ یکی 6/1/68 و دیگری 8/1/68. پس چرا و با چه هدفی از نامه دوم که آخرین نامه امام خمینی به آیت الله العظمی منتظری است صحبتی نمی کنید؟ آیا اگر نظرات مختلفی در مورد مساله ای ابراز شده باشد؛ آخرین نظر و آخرین نامه ملاک نیست؟
4 - مستند اصلی پخش شده تنها اعترافاتی است که مطابق روایات معصومین (ع) و فتاوای فقهای شیعه هیچ اعتبار شرعی ندارد. از باب نمونه، امام صادق(ع) از حضرت علی (ع) نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند: "هر کس در حال تهدید و تخویف و حبس و کتک خوردن به چیزی اقرار نماید حدی بر او جاری نمی شود و اقرار او نافذ نمی باشد." (وسایل الشیعه، باب 7 از ابواب حد سرقت و دعائم الاسلام، جلد2صفحه 466)
مرحوم امام خمینی در جلد دوم "تحریر الوسیله" مساله 8 فرموده اند: "یکی از شرایط صحت و نفوذ اقرار، داشتن اختیار و عدم اکراه شخص است." همچنین در مساله 4 فرموده اند:" اقرار هیچکس بر علیه دیگران اعتباری ندارد."
با این حال چگونه شما برنامه ای تنظیم و پخش می کنید که مخالف روایات معصومین(ع) و فتوای مرحوم امام خمینی (ره) و دیگر مراجع معظم تقلید می باشد؟!
5 - این که آیت الله منتظری گفته باشند امام خمینی نامه ای نوشته که خواب را از چشم من گرفته و من هم نامه ای نوشتم تا خواب را از چشم ایشان بگیرم کذب محض است و بارها آیت الله منتظری به صراحت آن را تکذیب کرده اند و هیچ مدرکی برای اثبات آن غیر از ادعای رنج نامه و خاطرات وزیر وقت اطلاعات وجود ندارد که ادعایی بدون دلیل است.
6 - بیش از 20 سال است که روزنامه ها و صدا و سیما به طور یکطرفه علیه آیت الله منتظری مطلب پخش می کنند و تهمت های ناروا و دروغهای فراوان گفته اند، ولی هیچ گاه جوابیه های آن مرحوم و دفتر ایشان را منعکس نکرده اند، با این حال هنوز پس از اربعین آن مرحوم، احساس وظیفه می کنید ناجوانمردانه به ایشان حمله کنید. آیا این خود دلیل بر مظلومیت و حقانیت معظم له نمی باشد؟!
7 - تخریب شخصیت دوم انقلاب اسلامی در سالگرد پیروزی انقلاب جای توجه و سوال بسیار دارد. آقای فلاحیان که می گوید سرویس های اطلاعاتی جهان در سازمانهای حساس نفوذ دارند، آیا صدا و سیمای جمهوری اسلامی را جزء آن سازمانهای حساس نمی دانند؟ آیا تخریب شخصیت دوم انقلاب اسلامی به معنای تخریب اصل انقلاب نیست؟ در چنین شرایطی نسل دوم و سوم انقلاب چه قضاوتی در مورد انقلاب اسلامی و رهبر فقید آن خواهند داشت؟ آیا تخریب شخصیت یک عالم وارسته که مسئولین بلند مرتبه نظام شاگرد ایشان بوده اند به معنای تخریب نظام وانقلاب نیست؟ آیا تخریب شخصیت یک مرجع تقلید شیعه به معنای تخریب روحانیت و مرجعیت شیعه نیست؟
جناب آقای ضرغامی، اگر به لوازم و عوارض کار خود واقف باشید و به پخش این نوع برنامه ها ادامه دهید این شائبه پیش می آید که به نظامی که خود از مسئولین آن محسوب می شوید اعتقادی ندارید. امید است که چنین نباشد و در تدارک خسارتهایی باشید که به اعتقادات جوانان وارد آمده و سازمان شما موجب آن بوده است.
والسلام علی من اتبع الهدی.
18 بهمن ماه 1388
احمد منتظری

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

شرکت حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی (دامت برکاته) رهبر شیعیان جهان در مراسم اربعین رحلت فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری (ره)


بیانیه حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی (دامت برکاته) رهبر شیعیان جهان در خصوص برخی اکاذیب منتسب به ایشان



باسمه تعالی

کسی دروغ نمی گوید مگر از روی ضعف و ناتوانیش
به اطلاع مردم شریف و بزرگوار ایران می رساند که انتشار خبری در خصوص انتقاد حضرت آیت الله العظمی صانعی (مدظله العالی) از مواضع اخیر جناب حجت الاسلام والمسلمین کروبی (دام توفیقه) در جمع اعضای ارشد دفتر خود آنهم در برخی رسانه ها و نشریاتی که از بودجه بیت المال منتشر می شوند از اساس کذب محض است چرا که اولا هرگز چنین جلسه ای طی هفته گذشته فی مابین معظم له و اعضای ارشد دفتر خویش تشکیل نگردیده است و ثانیا سابقه دوستی و ارتباط این دو بزرگوار به سالها قبل از دوران مبارزه و نهضت انقلاب اسلامی برمی گردد و همواره این ارتباط چه در دروان پرخطر قبل از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب ادامه داشته و علی رغم میل بدخواهان هر روز این ارتباط که بر اساس ارزشهای اسلامی، ملی و آرمان های بلند حضرت امام (سلام الله علیه) که همانا دفاع از حقوق مردم می باشد مستحکم و پایدارتر گردیده است .
در خاتمه متذکر می شویم که چگونگی دسترسی به اطلاعات و مذاکرات خصوصی بین افراد نکته ای است که نیروهای امنیتی و قوه قضائیه باید مورد توجه قرار دهند.

پایگاه اطلاع رسانی 
دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی 
11/11/1388

بیانیه حزب اعتماد ملی به مناسبت ۲۲بهمن / اجرای همه پرسی برای کشف صریح و قانونی نظر ملت در خصوص برخی از اساسیترین مسائل کشور


آزادی زندانیان سیاسی، انتخابات آزاد و نفی خودکامگی و انحصارطلبی مهمترین مطالبات ملت ایران در سی ویکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی

حزب اعتماد ملی در آستانه ۲۲بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی با انتشار بیانیه ای تفصیلی ضمن بزرگداشت این روز بزرگ و دعوت از همه اقشار ملت برای حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن با ارائه تحلیلی از علل نابسامانیهای موجود، اقدام به ارائه پیشنهادهایی برای برونرفت از بحران حاکم بر کشور کرد.به گزارش سحامنیوز، متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
در آستانه یوم الله ۲۲ بهمن و سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که ثمره مبارزات یکصد ساله اخیر ملت ایران با استعمار خارجی و استبداد داخلی است، حزب اعتماد ملی به عنوان یکی از احزاب وفادار و متعهد به آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی و مبارزات ملت ایران، بر خود وظیفه میداند که در این ایام خاطره انگیز، ضمن گرامیداشت یاد شهیدان به خون خفته مبارزات ملت بزرگ ایران و رهبر فقید آن؛ حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) و دیگر شخصیتها و بزرگان انقلاب اسلامی به عنوان پیشتازان مبارزه با استعمار، استبداد و استحمار، نکاتی چند را به استحضار ملت فهیم و بزرگوار ایران اسلامی برساند.

ملت بزرگوار ایران

همانطوری که مستحضرید انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ثمره مبارزات تاریخی ملت ایران در یکصد ساله اخیر و جمعبندی این ملت فهیم از مطالبات مردم در نهضت مشروطیت، نهضت ملی نفت، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲و مبارزات پس از آن و نتیجه همگرایی اقشار مختلف ملت به ویژه پیوند حوزه و دانشگاه و تعامل مثبت احزاب، سازمانها، جمعیتها، گروهها و … در ظل رهبری فراگیر امام خمینی(ره) و حول محور استقلال، آزادی، عدالت، جمهوریت، اسلامیت و … بود که در واپسین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تحت عنوان شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» متجلی شد.

بدون تردید، دهه فجر، ۲۲ بهمن و در یک کلام، انقلاب اسلامی از آن ملت رشید ایران است و هیچ فرد و جریانی نمیتواند این روزهای بزرگ و انقلاب اسلامی را ملک طلق خویش پندارد و آنها را در انحصار خود درآورد.

از اینرو در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی همراه با اقشار مختلف ملت ایران به خیابانها خواهیم آمد و همه شعارهای اصلی انقلاب اسلامی اعم از استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلامیت و … را با قرائت امام راحل و دیگر پیشتازان انقلاب اسلامی فریاد خواهیم زد.

بدون تردید، آزادی زندانیان سیاسی، انتخابات آزاد و نفی خودکامگی و انحصارطلبی از مهمترین مطالبات ملت ایران در انقلاب اسلامی بود و در نتیجه ما نیز در سی ویکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یکبار دیگر با رهبر فقید انقلاب اسلامی و شهیدان و پیشتازان انقلاب اسلامی تجدید بیعت میکنیم و اعلام میداریم که راه آنان را تا نیل کامل به آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی ادامه خواهیم داد.

ضرورت جمعبندی و بررسی دستاوردهای انقلاب اسلامی

اینک بعد از گذشت بیش از سه دهه پر فراز و نشیب از پیروزی انقلاب اسلامی، باید به جمعبندی و بررسی عادلانه و منصفانه از آنچه که میخواستیم و امروزه بدان رسیده ایم بپردازیم تا نقاط ضعف و عواملی را که سد راه نیل به این اهداف ارزشمند بوده است بشناسیم و برای رفع این موانع و جبران مافات و ناکامیها کمر همت ببندیم؛ زیرا هرگونه عمل سیاسی و اجتماعی باید منبعث از شناخت و معرفت باشد که بدون آن قطعا چیزی جز خسارت و ناکامی را متوجه ملک و ملت نخواهد کرد.

برخی از آرمانهایی را که زمینه ساز انقلاب اسلامی و از اساسیترین مطالبات ملت در جریان انقلاب اسلامی بود و در اصول مختلف قانون اساسی آمده است، میتوان به شرح ذیل جمعبندی کرد:

۱/ تأمین استقلال همه جانبه با طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ بیگانگان در عرصههای مختلف اداره کشور.

۲/ تأسیس نظام برآمده از آرای ملت و حاکمیت اراده ملی از طریق براندازی نظام سلطنتی.

۳/ اتکای به آرای عمومی در اداره کشور.

۴/ فراهم سازی زمینه مشارکت عمومی در عرصه های مختلف تعیین سرنوشت.

۵/ اداره امور کشور بر اساس شورا و نظارت ملی و امر به معروف و نهی از منکر.

۶/ نفی هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.

۷/ نفی هرگونه ستمگری، ستمکشی، سلطه گری و سلطه پذیری.

۸/ بر قراری عدالت همهجانبه در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … .

۹/ تأمین آزادیهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و … در چارچوب قوانین مورد تأیید ملت.

۱۰/ تأمین آزادی بیان، نشریات، مطبوعات، اجتماعات و راهپیماییها و … .

۱۱/ برقراری امنیت عمومی و مقابله با سانسور و تفتیش عقاید و اجتناب حکومت از دخالت و تجسس در حوزه خصوصی مردم.

۱۲/ تنظیم روابط خارجی کشور بر اساس سیاست موازنه منفی و تأمین منافع ملی و معیارهای اسلامی.

۱۳/ آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همگان در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی تا سرحد خودکفایی کشور.

۱۴/ رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای عموم در زمینه های مادی و معنوی.

۱۵/ برقراری حقوق مساوی برای مردم بدون توجه به قوم، قبیله، رنگ، نژاد و زبان.

۱۶/ تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

۱۷/ حاکمیت اصل برائت، منع شکنجه و منع هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد.

۱۸/ جلوگیری از غارت بیت المال توسط صاحبان قدرت.

۱۹/ پی ریزی برنامه اقتصادی صحیح و عادلانه بر اساس ضوابط علمی و معیارهای اسلامی در راستای تأمین رفاه عمومی و فقرزدایی و ریشه کن کردن ساختن هر نوع فقر و محرومیت.

۲۰/ برقراری مناسبات عادلانه در زمینه اشتغال و مبارزه با هرگونه پارتی بازی و اجبار افراد در انتخاب شغل و انجام کار معین و مقابله با هر نوع بهره کشی و استثمار.

بدون تردید انقلاب اسلامی دستاوردهای بزرگی برای کشور داشته است، اما آیا امروزه ما به مطالبات خویش در انقلاب اسلامی، آنچنان که باید و شاید رسیده ایم؟

اگر ما امروز ناقد وضعیت موجود هستیم، به این دلیل است که معتقدیم شرایط امروز حاکم بر کشور با آرمانهایی که ملت بزرگوار ایران برای نیل به آنها دست به انقلاب شکوهمند اسلامی زد، فرسنگها فاصله دارد.

از اینرو با ترسیم بخشی از معضلات حاکم بر کشور همگان را به همگرایی و تلاش برای برون رفت از این وضعیت فرا میخوانیم.

۱/ استفاده ابزاری از دین

بدون تردید، انقلاب شکوهمند ۱۳۵۷ انقلابی اسلامی و بر اساس ارزشهای مورد قبول دین مقدس اسلام و مورد اتفاق همه ادیان الهی و فطرتهای سلیم انسانی بود و هدف از آن صرفا تغییر عناوین و اشخاص نبود، بلکه هدف برقراری نظامی بود که حاکمان آن دارای صلاحیتهای مورد نظر اسلام و پایبند به موازین و معیارهای اسلامی در تمامی عرصه های مختلف نظر و عمل باشند تا در سایه چنین حاکمیتی، زمینه تحقق عدالت و آزادى و دیگر ارزشهای اسلامی فراهم آید و استبداد و خفقان و اسباب انحطاط ریشهکن و موجبات عزت، کرامت و سربلندی ملت بزرگ ایران در منظر جهانیان فراهم آید، نه اینکه از دین به عنوان ابزاری برای تحکیم پایه های قدرت برخی جریانهای منحط، ترویج خرافات، تحریف حقیقت، تقدیس خشونت و مقابله با مطالبات مشروع مردم استفاده شود و در نتیجه ما امروز شاهد بروز بدبینیهای وسیعی در میان اقشار مختلف مردم به ویژه جوانان، و بالاخص نخبگان و نیروهای تحصیلکرده جامعه باشیم.

اگر دیروز بزرگانی چون امام خمینی(ره)، آیت الله العظمی منتظری، آیت الله طالقانی، آیت الله مطهری، آیت الله بهشتی، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان و … منادی دین رحمانی و اسلام ناب محمدی و تشیع علوی بودند و در سایه تعالیم و اخلاق الهی این بزرگواران، دلهای رمیده جوانان، فوج فوج جذب اسلام میشد، متأسفانه امروز، در سی ویکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، بعضا مداحان و روضه خوانهایی پرچمدار اسلام و سردمدار تبلیغ آن از رسانه ملی شده اند که در نظر معتقد به تز ماکیاولیستی«هدف وسیله را توجیه مىکند»، «النصر بالرعب» و به تصریح خودشان، خواهان بریدن نفس مردم و جویدن خرخره آنان و در عمل مروج خشونت و خرافه میباشند.

از اینرو معتقدیم که باید با قاطعیت از استفاده ابزاری از دین مانع شد و مردم و به ویژه نسل جوان را متوجه این معنا کرد که هیچ نسبتی بین این افراد و جریانها با اسلام عزیز وجود ندارد. باید کوشید تا حقیقت دین آنچنان که باید و شاید در جامعه مطرح و اصحاب خرافه و خشونت و سوءاستفادهکنندگان از دین به مردم معرفی شوند. در چنین فضایی است که ابزارانگاران و اصحاب خرافه و خشونت نخواهند توانست از دین برای ویژه خواری و امتیازطلبیهای بی مبنا سوءاستفاده کنند و در نتیجه زمینه خروج فوج فوج جوانان را از دین فراهم آورند.

۲/ تبعیض و نابرابری بین اقوام و مذاهب

ملت ایران، ملتی است واحد و متشکل از اقوام مختلف. فارس، ترک، کرد، لر، ترکمن، بلوچ، عرب و… و صاحبان ادیان و مذاهب مختلف. این ملت بزرگ با همین تنوع قومی، دینی و مذهبی در طول تاریخ بشری خدمات ارزنده و چهرهه ای برجسته ای را در زمینه های مختلف، تقدیم تمدن بشری کرده و افتخارات بزرگی را برای ایران رقم زده است. ما معتقدیم تنها راه حفظ این وحدت و یکپارچگی تاریخی، رعایت اصول عدالتخواهانه قانون اساسی در حق آحاد اقوام، ادیان و مذاهب کشور و رفع تمامی اشکال ظلم و ستم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و … در این زمینه است که متأسفانه تا کنون آنچنان که باید و شاید به برخی از اصول قانون اساسی در این زمینه عمل نشده است و در نتیجه، امروزه ما شاهد برخی از نابرابریها در این زمینه میباشیم.

۳/ بی اعتنایی به حاکمیت اراده ملی

بر اساس اصل ۵۶ قانون اساسی «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد… .»

و در اصل ۶ قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات؛ انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.»

متأسفانه امروزه با حاکمیت جریانی که اعتقادی به حاکمیت اراده ملی ندارد و برخلاف امام راحل که میفرمود: «میزان رأی ملت است.»، رأی ملت را منشأ هیچ اثری در نفس الامر نمیداند و آن را صرفا امری تزیینی میداند، حاکمیت اراده ملی به محاق رفته و کسانی بر مسند اکثر مراکز قدرت تکیه زدهاند که نمایندگان واقعی مردم نیستند و در نتیجه موجبات ایجاد شکافی عمیق بین حاکمیت و ملت را فراهم آورده اند.

امروزه، رد صلاحیت بی دلیل هزاران نفر از نیروهای ارشمند کشور در انتخاباتهای مختلف ریاست جمهوری، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا عملا انتخابات را به انتصاباتی البته با هزینه های سنگین مادی و معنوی انتخابات، تبدیل کرده است.

مضاف بر اینکه علیرغم اینهمه محدودیتهای اعمال شده، باز هم در مرحله انتخابات با هزینه های سنگین مادی و معنوی از بیت المال و اسلام و به کارگیری نیروهای نظامی و … با تکیه بر تئوری نظارت استصوابی عملا رأی مردم بی اثر کرده اند.

ملت فهیم ایران، امروزه با تمام وجود خود این معنا را دریافته که این جریان با اراده و رأی آنان در انتخاباتهای مختلف چه کرده و در نتیجه در جنبشی که آغاز کرده است به کمتر از انتخابات آزاد رضایت نخواهد داد.

رهبر فقید انقلاب اسلامی حکومتی را به مردم وعده میداد که اساس آن مبتنی بر انتخابات آزاد و آرای واقعی ملت است: «حکومت اسلامی، حکومت ملى است… با آرای ملت مىآید و ملت او را حفظ مىکند و هر روز هم که برخلاف آرای ملت عمل بکند قهراً ساقط است.»(صحیفه نور، ج۴، ص۵۸)

از اینرو از حاکمیت میخواهیم که در برابر این خواسته به حق ملت ایران که در رأس مطالبات آنان قراردارد و در واقع بازگشت به شعارها و آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی است، تمکین کند که در اینصورت، بخش مهمی از بحران موجود در کشور فروکش خواهد کرد و مقدمات حل کامل بحران و برقراری آرامش و ثبات فراهم خواهد آمد.

۴/ اعمال خشونت در حل منازعات

امروزه، یکی از مهمترین عوامل بحران ساز کشور، اعمال خشونت در طریق حل منازعات سیاسی است که هیچ نسبتی با تفکر اسلامی و معیارهای اعلامیه جهانی حقوق بشر و موازین دموکراسی و مردمسالاری ندارد. از اینرو حزب اعتماد ملی، به عنوان یک نهاد برآمده از قواعد دموکراسی و معتقد به معیارهای اعلامیه جهانی حقوق بشر و موازین و ارزشهای اسلام رحمانی از همگان بهویژه حاکمیت میخواهد که با خویشتنداری مانع بروز خشونت در روابط بین حکومت و مردم شوند؛ زیرا خشونت مانع برقراری تعامل مثبت بین مردم و حاکمیت و در نتیجه موجب افزایش شکافهای موجود میگردد.

حزب اعتماد ملی، از مردم فهیم ایران نیز میخواهد که بههنگام حضور در عرصه های مختلف از جمله راهپیمایی عظیم و باشکوه ۲۲ بهمن از هرگونه خشونتی اجتناب ورزند و هرگز بهانه ای به دست کسانی ندهند که میخواهند با تحریکات خویش، حضور مسالمت آمیز مردم را به خشونت کشند تا زمینه سرکوب آنان را فرهم آورند.

بدون تردید با تجربه ای که اکنون در دست ماست، به خشونت کشاندن حضور مسالمت آمیز مردم و طرح شعارهای ساختارشکن، توسط نیروهای سازمان یافته وابسته به محافل اقتدارگرا انجام میشود تا با اغتشاشگر و ساختارشکن جلوه دادن مردم زمینه اعمال خشونت علیه آنان را فراهم آورند. از اینرو حرکت اعتراضی ملت ایران نباید در دام این جریانات خشونتطلب بیافتد.

۵/ نقض اصول قانون اساسی

یکی دیگر از مهمترین عوامل بحران ساز کشور، نقض اصول قانون اساسی توسط بخشهای عمده ای از حاکمیت است. قانون اساسی علیرغم کاستیهای آن، میثاق بزرگ نظام با ملت است و باید تمامی اصول آن بدون کم و کاست اجرا شود.

قانون اساسی، اساس اداره کشور و حاکم بر تمامی قوانین دیگر است و هیچ فرد، نهاد و … حق ندارد نه از طریق تفسیر نامتعارف و نه از طریق تصویب قانون عادی موجبات نقض و یا بلااثر کردن آن را فراهم آورد.

به عنوان مثال، در اصل نهم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.»

اما با کمال تأسف امروزه ما شاهد نقض بسیاری از اصول قانون اساسی که مشتمل بر دفاع از حقوق ملت است میباشیم.

از اینرو حزب اعتماد ملی خواهان اجرای کامل قانون اساسی است. قانون اساسی برای برون رفت از بحرانهای ممکن، راه حلی اصولی همچون انجام همه پرسی را مطرح کرده است. در اصل ۵۹ قانون اساسی آمده است: «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد.»

از اینرو حزب اعتماد ملی معتقد است که پس از ۳۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، حداقل برای یکبار هم که شده میتوان برای به دست آوردن مطالبات واقعی ملت به همه پرسی مراجعه کرد و مقولاتی چون «نظارت استصوابی» و … را به همه پرسی گذاشت تا ملت نظر خویش را در این زمینه ها ابراز دارد.

۶/ نقض موازین عادلانه قضایی

در سالهای اخیر به ویژه بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری صدها نفر بیگناه با اتهامات واهی و بدون هیچگونه دلیل موجهی و با روشهایی به دور از ابتداییترین موازین قضایی روز، بازداشت و بعضا ماهها در سلولهای انفرادی محبوس و تحت فشارهای شدید طاقت فرسا مجبور به برخی اعترافات شدند که چنین اعترافاتی در هیچیک از نظامهای حقوقی دنیا از کوچکترین اعتباری برخوردار نیست.

از اینرو حزب اعتماد ملی در آستانه ۲۲بهمن، خواهان آزادی بدون قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی است؛ زیرا آزادی زندانیان سیاسی یکی از مهمترین مطالبات ملت در انقلاب اسلامی بود و میتواند به برخی از بدبینیهای موجود پایان دهد و زمینه برخی همگراییها را فراهم آورد.

۷/ نقض آزادیهای مردم

یکی از اساسیترین عوامل بحرانهای اخیر، نقض آزادیهای مردم با بهانه دفاع از دین و ارزشهای اسلامی است، و حال اینکه نقض آزادیهای مردم و تلاش برای برقراری «استبداد دینی» از بدترین منکرات است و در تقابل مستقیم با آرمانهای کلیه ادیان الهی به ویژه اسلام عزیز قرار دارد و میتواند بزرگترین ضربه ها را به دین وارد کند.

مرجع عالیقدر شیعه در عصر مشروطیت «آیت الله علامه شیخ محمدحسین نائینی»(ره) در کتاب شریف «تنبیه الامه و تنزیه المله» که با تقریظ «آخوند خراسانی»(ره) و «آیت الله شیخ عبدالله مازندرانی» دو فقیه نامدار و رهبران بزرگ نهضت مشروطیت و توضیحات مرحوم آیت الله طالقانی به چاپ رسیده است و مانیفست این نهضت محسوب میشود، انواع و اقسام استبداد را مردود اعلام کرده و با تحکیم مبانی مشروطیت، در خاتمه کتاب از عوامل تحکیم استبداد با عنوان« قوای ملعونه استبداد» نام برده و در پایان، بدترین نوع استبداد را استبداد دینی دانسته و از آن با عنوان «شجره خبیثه استبداد دینی» نام برده و در باره حامیان آن گفته است: «ضرر آنان(حامیان استبداد دینی) بر ضعفای شیعه ما بیشتر است از سپاهیان یزید(لعنت خدا بر او باد) بر امام حسین(ع)»!

امام خمینی(ره) بزرگذپرچمدار دین در عصر حاضر، زمانی که بزرگترین انقلاب معاصر را رهبری میکرد با وعده آزادی مردم را به میدان مبارزه با رژیم سابق دعوت میکرد و جوانان عصر انقلاب نیز برای رسیدن به جامعه ای با مختصات ذیل در برابر ارتش تا دندان مسلح شاهنشاهی سینه خود را سپر گلوله ها کردند:

«ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یکدسته میگویند مرگ بر فلانکس، آنها را نکشند.»(پاریس، در مصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷)

«حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور میگذارد.»(پاریس، در مصاحبه با رویترز، ۴ آبان ۱۳۵۷)

«دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند … رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود.»(پاریس در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرانسه،۱۳ آبان ۵۷، صحیفه نور،ج۴،ص۱۴۷)

«جامعه آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.»(مصاحبه با اشپیگل، ۷ نوامبر ۱۹۷۷)

«خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق به سر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچیک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند.»(سخنرانی بهشت زهرا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)

«در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیده ای هستند.»(پاریس در مصاحبه با سازمان عفو بینالملل، ۱۹ آبان ۵۷)

بر این اساس حزب اعتماد ملی از حاکمیت میخواهد که با مراجعه به وعده های رهبر فقید انقلاب اسلامی که بر اساس تفکر اسلامی بهعنوان میثاق بین رهبر و ملت لازم الوفا میباشد و در صورت تخطی از آنها به تصریح امام راحل، حاکمیت را از مشروعیت می اندازد، نه تنها زمینه آزادیهای مشروع مردم را فراهم آورد، بلکه کسانی را که سد راه آزادیهای مردم بوده اند به مجازات برساند.

سخنی با ملت بزرگوار ایران؛ احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر

بدون تردید، تنها راه غلبه بر مشکلات موجود و نیل به مطالبات مردم و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی، حضور گسترده مردم در صحنه و احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر است.

امر به معروف و نهی از منکر از تعالیم اساسی قرآن کریم، سنت رسول اکرم(ص) و سیره ائمه معصومین(ع) است و در صورت ترک آن همه افراد ملت مسؤول اند.

علی(ع) در بستر احتضار و در آخرین وصیتهای خویش فرمود: «امر به معروف و نهى از منکر را ترک مکنید که اشرار بر شما مسلط مىشوند و سپس هرچه دعا کنید مستجاب نمىگردد.»

در اصل۸، قانون اساسی نیز آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت…»

از اینرو باید فریضه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نظارت ملی بر حکومت و جامعه احیا گردد تا با تبیین نابسامانیها و مقابله با آنها زمینه حل معضلات کشور و برون رفت از بحران موجود فراهم آید.

اگر امروزه ما مبتلای به وضعیتی هستیم که شایسته انقلاب بزرگ اسلامی ما نیست، باید بدین نکته متفطن باشیم که خداوند متعال فرموده است: «… ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ به راستی خدا حال و مال قومی را تغییر نمیدهد، تا آنان خود آن (جان و جانان) را تغییر دهند.»(رعد۱۱/)؛ مدلول مطابقی این کلام خدا پیوند اعمال انسان با حوادث جهان است، هر چند که از مدلول التزامی آن نوعی تنبیه و اعلان خطر به انسانها نیز بر می آید.

از اینرو اگر خواهان تغییر سرنوشت کشور و بازگشت به آرمانهای بلند انقلاب اسلامی هستیم باید با نصب العین قرار دادن آیه ۵۴ سوره مائده از کسانی باشیم که خداوند متعال در وصف آنان فرمود: «در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىترسند.» و فرمود: «… کسانی که پیامهای خدا را به خوبی ابلاغ میکنند و از او میه راسند و از احدی جز خدا نمی هراسند.»

حزب اعتماد ملی از مراجع عظام تقلید، علما، اساتید دانشگاه، دانشجویان، فرهنگیان و اقشار مختلف ملت بزرگوار ایران میخواهد که با حضور آگاهانه خویش در عرصه های مختلف و مقابله با هرگونه تخطی از آرمانهای اولیه انقلاب اسلامی، زمینه اصلاح نابسامانیهای حاکم بر کشور را فراهم آورند و نگذارند انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیافتد.

سخنی با حاکمیت

حزب اعتماد ملی از مسؤولان حاکم بر کشور نیز میخواهد که فریاد بلند ملت ایران را بشنوند و دست از هرگونه لجاجت در برابر ملت بردارند.

امروز، اساسیترین مطالبات ملت رشید ایران در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی بهشرح ذیل است:

۱/ آزادی بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی.

۲/ ایجاد فضای باز مطبوعاتی و بهرسمیت شناختن نقد و نقادی و اجرای عدالت در استفاده از رسانه ملی برای کلیه اقشار مردم و جریانات مختلف سیاسی.

۴/ رفع موانع فعالیت احزاب، سازمانها، جمعیتها و گروههای سیاسی.

۳/ برداشتن فضای امنیتی و جو پلیسی و محیط رعب و وحشت.

۴/ لغو نظارت استصوابی و تمکین در برابر انتخابات آزاد و اجتناب از انتخابات مهندسی شده.

۵/ جلوگیری از ورود نظامیان در عرصه سیاست و اقتصاد کشور.

۶/ اجتناب از مشابه سازیهای رذیلانه توسط برخی از رسانه ها و محافل قدرت که میکوشند، صاحبان اصلی انقلاب اسلامی و پیشتازان عرصه دفاع مقدس و یاران برجسته امام راحل را با تروریستهای خائن به ملک و ملت تشبیه کنند و از این طریق زمینه سرکوب آنان را فراهم آورند. این محافل برای نیل به این هدف شوم خود به امام راحل نیز رحم نمیکنند و به تحریف و استفاده گزینشی از بیانات امام راحل میپردازند، به طوری که فریاد بیت امام راحل را نیز درآورده اند.

۶/ رعایت موازین عادلانه قضایی در اتهامات سیاسی و برگزاری دادگاههای علنی با حضور هیأت منصفه و اجرای اصول قانون اساسی در این زمینه.

۷/ اجرای همه پرسی برای کشف صریح و قانونی نظر ملت در خصوص برخی از اساسیترین مسائل کشور.

حزب اعتماد ملی
۱۶/۱۱/۱۳۸۸

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

به خدا هم رحم نمی کنند این کفار


کلمه: دیشب مسجد قبا پذیرای عزیزانی بود که فرزندانشان را تقدیم انقلاب اسلامی کرده بودند. پدران ومادران شهدا هر یک با در دست داشتن عکسهای عزیزانشان به مسجد آمده بودند چهره ای که از این عکسها در ذهن نویسنده است گویای این مطلب بود که گویی امشب شهدا به مسجد آمده بودند و ما را مورد خطاب قرار می دادند که از خدا بخواهید شهادت نصیبتان گردد شهیدانی چون مصطفی مرادی، حبیب روزیطلب، محمود اسدی، ابراهیمی، برزگر، اسلام نسب و…
به گزارش سایت برهان، نماز مغرب وعشا به امامت حجة الاسلام والمسلمین ترابیان اقامه شد و پس از نماز یکی از طلاب آیت الله دستغیب که سالیان زیادی مسئولیتهای اجرائی در کانونهای فرهنگی مساجد را داشته است به ایراد سخنرانی پرداخت. ایشان در بخشی از سخنانش با اشاره به اینکه متولی و همه کاره مسجد امام جماعت است و هر تصمیمی باید با جلب نظر امام جماعت باشد گفت: در رساله عملیه مقام معظم رهبری آمده است که: شخصی از ایشان سئوال می کند که اگر جنابعالی یک فتوایی داده باشید که با فتاوای سایر مراجع تفاوت داشت تکلیف ما در این موارد چه می باشد؟ رهبری انقلاب در پاسخ می فرمایند: در فتاوای فردی خودتان به مرجع خود رجوع کنید اما در مسائل اجتماعی وکلان، حکم، حکم ولی امر مسلمین است (یعنی همان حکم حکومتی).
وی تصریح کرد: حال سخن بنده خطاب به این مهمانان عزیز این است که چطور در صدد توجیه این مسائل هستید؟! شما که مدعی حمایت از ولایت فقیه هستید اگر بر رد مطالب بنده دلیلی دارید ارائه دهید و به ما نشان دهید. شما فکر می کنید که اگر مقام معظّم رهبری حکم حکومتی صادر کنند حضرت آیت الله دستغیب با این حکم مخالفتی می کنند؟ آیت الله دستغیب کسی است که تمام زندگی اش را وقف انقلاب و ولایت کرد. بحث ما بحث استدلال ومنطق است بحث دو دوتا چهارتا است حالا شاید کسی هم پیدا شود و بگوید دو دوتا می شود پنج تا خوب با چنین شخصی با چه زبانی می شود صحبت کرد.
پس از سخنرانی ایشان حضرت حجة الاسلام والمسلمین ترابیان به ایراد سخنرانی پرداخت. ایشان در بخشی از سخنانشان فرمود: عزیزان ما در بازار نیستیم ، در خیابان نیستیم، ما در خانه خدا هستیم و باید احترام صاحب خانه را نگه داریم مبادا در این مکان مقدّس به مومنین تهمت بزنیم در یک روایتی آقا رسول الله (ص) می فرمایند: بعضی از تهمت هایی که انسان به مومنین می زند موجب این می شود که تا صد سال عبادت او هبط شود.
دوستان عزیز انشاء الله همه ما عامل به این دستورات باشیم، مبادا نسبت به مومنین اذیّت وآزاری از جانب ما صورت گیرد، مبادا نسبت به مومنین اهانتی از جانب ما صورت گیرد.
در روایتی وجود شریف پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: اگر کسی اذیّت کند به مومن و دل او را بلزاند بعد بیاید همه دنیا را در عوض اذیتی که به مومن کرده است عطا کند، این کفاره اذیتی که کرده است نمی شود.
ایشان در بخشی از سخنانش گفت: مسجد محل یاد خداست نخوانید در این خانه غیر خدا را وسعی کنید اجتماعتان در مسجد برای ضدّیّت نباشد.
با وجود سخنرانی ایشان و دعوت به یاد خدا در مسجد و تهمت نزدن به مومنین عده ای خودسر که جمعیّتشان در حدود ۲۰ الی ۳۰ نفر بود طبق روال شبهای قبل شروع سر دادن شعار کردند.
اصحاب مسجد که شاهد چنین صحنه ای بودند با شعارهای : الله اکبر، یاحسین، حیدر، ابالفضل علمدار مرجع ما نگهدار، هیهان من الذلة، خونی که در رگ ماست هدیه به مرجع ماست ،شروع به سر دادن شعار کردند بطوریکه صدای این اقلّیت خودسر به گوش نمی رسید. خانواده های شهدا با در دست گرفتن عکس عزیزانشان گرداگرد این عده طواف می کردند وبا شعار یا حسین یا حسین به عزاداری پرداختند وباعث پراکندگی این جمع و در نهایت خروج آنها از مسجد شدند.
این گروه که به شدّت عصبانی شده بودند و فکر نمی کردند که با عزاداری و یا حسین یا حسین آنها را به بیرون هدایت کنند در بیرون مسجد شروع کردند به شعار دادن بر علیه مرجعیّت واصحاب مسجد و در اقدامی دیگر به سوی اصحاب مسجد سنگ پرانی کردند که متاسفانه این اقدامات خودسرانه موجب مصدومیت چند نفری از طلاب و اصحاب مسجد شد.
اصحاب مسجد برای در امان ماندن از این سنگ پرانی به شبستان مسجد بازمیگردند که در همین هنگام بود که آیت الله دستغیب در تماس تلفنی خطاب به اصحاب مسجد فرمودند:
اگر آنها به شما سنگ پرانی می کنند نهایت ذلّت خودشان را نشان می دهند اینها تکیه گاهی ندارند اما تکیه گاه شما خدای تعالی است شما هم خیلی مواظب باشید و خیلی خودتان را بگیرید و اگر کسی از شما زخمی شده است با مدارکی که ارائه می دهید از آنها شکایت کنید امیدوارم به حق محمد و آل محمد که پیروز باشید هم در دنیا و هم در آخرت و ذلّت هم برای دشمنان شما باشد ببرکت صلوات بر محمد وآل محمد.
درگیریهای دیشب تا حوالی ساعت ۱۰ ادامه داشته که در نهایت نیروی انتظامی جمع حاضر را که اقدام به سنگ پرانی می کردند متقاعد می کند که متفرق شوند.

بیانیه‌ی جناب آقای حجه السلام و المسلمین مهدی کروبی، در آستانه‌ی ۲۲بهمن



بیانیه‌ی مهدی کروبی در آستانه‌ی ۲۲بهمن


همه با هم، آرام و با صلابت در سالروز ۲۲بهمن که یادآور تجلی باور دینی و عزم ملی مردم شریف ایران و نقطه عطفی در تاریخ پر افتخار کشورمان است، در راهپیمائی شرکت می کنیم. این روز به هیچ گروه خاصی تعلق ندارد و روز افتخار و سربلندی تمام ملت ایران است. در این روز می کوشیم تا دستاوردها و آرمان های امیدبخش که برخی از آن یا به فراموشی سپرده شده و یا به انحراف رفته را با صبر و استقامت و پرهیز از خشونت زبانی و فیزیکی مطالبه کنیم. این مطالبات قانونی حق مردم است که در انقلاب ۵۷ عهد مردم و با جمهوری اسلامی بوده است و این روزها صاحبان قدرت آن را در صندوق خانه قدرت پنهان ساخته اند.

کلمه: حجت الاسلام مهدی کروبی در آستانه ۲۲ بهمن و سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیانیه ای را منتشر کرد.
به گزارش سایت سحام نیوز، متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت بزرگ و سربلند ایران
اکنون که در آستانه ۲۲ بهمن و سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام هستیم، لازم دانستم ضمن گرامیداشت این روز و اداء احترام به شهیدان که استقلال و آزادی را توامان با جمهوری اسلامی طلب می کردند، به عنوان خدمتگزاری کوچک که در تمام فراز و نشیب های نیم قرن گذشته حضور فعالی داشتم، نکاتی چند را با شما صاحبان اصلی این انقلاب ، نظام و کشور در میان گذارم.
با این امید که مسئولان محترم مخصوصا دلسوزان نظام عاقلانه، عادلانه، منصفانه و به دور از حب و بغض های سیاسی، جریانی و جناحی به آن توجه نمایند. به ویژه آنکه مهدی کروبی از لحاظ سن و سال دیگر در وضعیتی نیست که رفتار او را بتوان با انگیزه های سیاسی و رسیدن به پست و مقام و امور دنیوی تخطئه نمود. اگر در پی آن بودم باید عافیت طلبی پیشه نموده و افسار اشتر سرکش سیاست ایران را رها و از حقوق مردم و آنچه بر ملک و ملت می گذرد، سخنی نگویم و دلشاد و سرخوش از گنجینه خاطرات گذشته ام آرام و بی دغدغه اندوخته اسلامی و انقلابی و مردمی پنجاه ساله خود را در معرض حراج گذاشته و در قبال فروش آن، زندگی آسوده ای را فراهم می کردم و مورد احترام ارباب قدرت قرار می گرفتم.
ولی چنین رفتاری از جوانمردی و مسلمانی به دور است و من حیات و ممات خود را متعلق به اسلام، ایران و مردم می دانم. بزرگترین افتخار من این است که بنده خدا، فرزند ایران و سرباز مردم بوده و خواهم بود، لذا سکوت و یا جدایی از مردم و بی توجهی به منافع ملی را نه تنها جفا دانسته بلکه با تاکید بر ارزش های دینی و آرمان های بلند مردم و امام، متبلور در قانون اساسی به دفاع از حقوق شرعی و قانونی و آزادی های مشروع مردم پرداخته وخواهم پرداخت. این پیمان ناگسستنی مهدی کروبی با ملت بزرگ ایران است. اکنون توجه برادران و خواهران عزیز را به چند نکته مهم جلب می نمایم.
۱- همه با هم، آرام و با صلابت در سالروز ۲۲بهمن که یادآور تجلی باور دینی و عزم ملی مردم شریف ایران و نقطه عطفی در تاریخ پر افتخار کشورمان است، در راهپیمائی شرکت می کنیم. این روز به هیچ گروه خاصی تعلق ندارد و روز افتخار و سربلندی تمام ملت ایران است. در این روز می کوشیم تا دستاوردها و آرمان های امیدبخش که برخی از آن یا به فراموشی سپرده شده و یا به انحراف رفته را با صبر و استقامت و پرهیز از خشونت زبانی و فیزیکی مطالبه کنیم. این مطالبات قانونی حق مردم است که در انقلاب ۵۷ عهد مردم و با جمهوری اسلامی بوده است و این روزها صاحبان قدرت آن را در صندوق خانه قدرت پنهان ساخته اند.
۲۲ بهمن در یک کلام روز مردم است. شهید آیت الله مدرس در ارتباط با پیمان مردم و حکومت بعد از بیان مرتبه ولایت پیامبر و معصومین که ماموریت مستقیم الهی دارند به زیبائی می گوید: یک مرتبه مثل زمان ما که این طور پیش آمده است آن حاکم و سائس از جانب ملت است ، در این صورت وظیفه او اجرای دستوری است که ملت به او می دهد و هر دستوری از تعمیر بلاد و تامین عباد این ملت … قانون اساسی دستوری است که ملت به آن شخص می دهد و آن حاکم و سائس اگر بر طبق آن عمل نکرد ظالم و متعدی و لازم الرفع است.
۲- در حالی به استقبال سالروز ۲۲ بهمن امسال می رویم که دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام بشدت زیر سوال رفته است. انتخابات ریاست جمهوری دهم همراه شد با مهندسی آرای مردم. پاسخ سوال ساده مردم در راهپیمایی عظیم سکوت ۲۵ خرداد و پس از آن (رای من کو) با خشونت و سرکوب مواجه و موجب شکسته شدن دیوارهای اعتماد میان مردم و حاکمیت شد. این امر بستری را بوجود آورد که میراث امام خمینی و خون بهای شهیدان با بزرگترین چالش سه دهه اخیر روبرو گردد. مردم خوب می دانند و مسئولان نیز باید بدانند که راه حل مشکلات پیش آمده نه پاک کردن صورت مساله است و نه داغ و درفش.
باید مردم را در امور کشور و مطالبه حقوق شان جدی گرفت و همراه مردم و در جهت خواست و منافع و مصالح آنان حرکت نمود. سرکوب، بازداشت و زندان فله ای فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و دانشجویان، دادگاه های نمایشی، اعدام و اعمال مجازات های سنگین و ایجاد فضای امنیتی راهکار مناسبی برای مهار آنچه رخ داده و می دهد نیست. تمکین به خواست ملت و به رسمیت شناختن حقوق آنان راه خروج از بحران موجود است.
من از مراجع بزرگ تقلید و علمای اعلام و حوزه های علمیه و تمام رجال و شخصیت های معتبر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیز از عقلای بزرگ قوم از سر دلسوزی درخواست می کنم تا دیر نشده بدور از مشاجرات لفظی بی حاصل، با ارائه طرح های واقع بینانه به داد اسلام و مردم برسند. مراجع معزز میدانند که آنچه امروز بر این کشور و مردم می گذرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بنام اسلام و تشیع و روحانیت است. بنابراین هر کس به اندازه توانش باید از آبروی اسلام و حقوق مردم دفاع کند. متولیان امر هم شیوه و روش خود را عوض کنند و بدانند که نه سکوت و عقب نشینی ما و نه تهدید و ارعاب و خشونت آنان مشکل را حل نمی کند.
۳- در این روزها مردم این صاحبان اصلی انقلاب بدلائل متعددی از جمله اقتصادی، سیاسی و امنیتی و بویژه بی توجهی به حقوق شهروندی شرایط سختی را می گذرانند. انکار این شرایط ، حقیقت و واقعیت را تغییر نمی دهد ولو آنکه نام آن را عده ای “فتنه” و عده ای دیگر “بحران” و یا واژه ای دیگر بگذارند. یکی از بزرگترین مشکلات امروز کشور همین انکار مشکلات یا دلخوش نمودن به نام های دیگر است.
حضرات نه تنها تلاش می کنند معضل را نبینند و آن را نپذیرند بلکه سعی می کنند واقعیت های تلخ موجود را با شبیه سازی های ناشیانه و بچگانه وارونه جلوه دهند. فلذا قدمی در جهت علاج آن بر نمی دارند. درحالی که از اداره امور ساده کشور درمانده اند، ادعای اداره امور جهان را دارند. افزایش مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی صدای دوستان و هم پیمانان مجلسی خودشان را درآورده و علیرغم شعار “عدالت و مهرورزی و خدمت به بندگان خدا” نابرابری و تبعیض در جامعه موج می زند. تبعیض و فساد دولتی بحدی افزایش یافته که بنا بر آخرین آمارهای بین المللی کشورمان دراین امر با سقوط معنی داری در رتبه ۱۶۸ کشور دنیا قرار گرفته است.
۴- متاسفانه علیرغم آموزه های اسلام فضای جامعه آکنده از تزویر، چاپلوسی، دروغ و رواج مدح و ثنا گردیده است. از یک سو متملقان پست و از سویی دیگر افراطی های بی مایه میانداری می کنند و عرصه را بر عالمان و اندیشمندان و عقلا تنگ نموده و بازار تهمت و افترا و هتک حرمت چنان داغ شده که ارکان نظام، انقلاب و یاران با وفای امام از باران گستاخی ها در امان نیستند. بی هویت های خشک مغز با چشمان بسته و دهان های باز در کمال امنیت، بدون پروا مداحی و خودفروشی می کنند و با ایراد تهمت و افترا عرصه را بر پاکان و نیکان تنگ کرده که از این آشفته بازار باید به خدا پناه برد. به یاد داریم که امام امت نه تنها در حفظ آبرو و شئون همگان با تمام وجود مراقبت می فرمود بلکه حتی مدح و ثنای چهره های شناخته شده و عالی مقام را بر نمی تافت و نهیب می زد که نفس انسان سرکش و طغیانگر است. از این تعریف و تمجید و تعارض ها با من نکنید مبادا وسوسه شده و باورم شود. اگر دنبال راه حل اصولی هستیم باید:
• بر دهان ثناگویان متملق خاک ریخت و دست و زبان و قلم خشونت گرایان بی سرمایه مهار و کنترل شود و بازار دین فروشی و انحصار طلبی طرد گردد.
• تمام اصول قانون اساسی بطور کامل اجرا گردد و حق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان در همه انتخابات ها از مجلس خبرگان رهبری گرفته تا مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری رعایت شود. بدعت زشت شورای نگهبان که تمام ایرانیان از جمله چهره های شاخص و شناخته شده را به ساتور نظارت استصوابی می سپارد باید حذف گردد. میزان باید فقط رای ملت باشد نه گزینش و مهندسی آرای مردم بر اساس سلایق عده ای خاص. من مطمئن هستم مردم شریف ایران با عنایت به فضای مذهبی قطعا افراد صالح، سالم، متعهد و متخصص را بر مصدر امور خواهند نشاند.
• آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی
• فضای باز مطبوعات و به رسمیت شناختن نقد و نقادی و بازگرداندن آرامش به دانشگاه ها تحقق یابد
• فضای امنیتی و جو پلیسی و محیط رعب و وحشت برداشته شود، در این فضا بستر وحدت و همکاری نیست.
و صد البته که در این صورت بایدهای فراوانی هم متوجه جریان معترض که در حال حاضر از فرط مظلومیت سکوت پیشه نموده اند خواهد بود. هشدار که مبادا تمامیت خواهان شما را به ساختار شکنی وادار نموده که این امر خواست مخالفان و دشمنان حرکت مسالمت آمیز شماست. رفتن در فضای خشونت و یا گرفتار شدن در فضایی که ممکن است خود به نام شما طراحی کرده و مرتکب رفتاری خلاف مصلحت و مقررات شوند، خواست سرکوبگران بی منطق است. هشدار که مبادا عوامل نفوذی و بیگانگان و اجانب در صفوف شما رخنه نموده و ارزش های دینی و اخلاقی و ملی را خدشه دار نمایند. من رسما اعلام می کنم دوستان و یاران ما از مقدمات و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و سرنوشت رای شان سوال داشتند. آنان حقوقی شرعی و قانونی خود را با تاکید بر اسلام و نظام و منافع ملی آنهم با سکوت و آرامش مطالبه نمودند که جا دارد از عوامل اجرایی، نظارتی، امنیتی، پلیسی و رسانه ای شوال شود که چه کردید که چنین شد و چرا کار به اینجا کشید؟ آیا افق آینده اینگونه رفتارها و برخوردها را مورد مطالعه قرار داده اید؟
آخرین کلام، لازم است مردم عزیز خصوصا قشر تحصیل کرده و طبقه جوان توجه داشته باشند که آنچه امروز به نام جنبش اعتراضی در جامعه جریان دارد یک ایدئولوژی فراگیر نیست که خط کشی های سفت و سخت داشته باشد و افراد را بر اساس آن گزینش نموده و مسئولیت رفتار تمام حاضران در آن را بپذیرند. این جنبش برای دفاع از عقیده یا مرام سیاسی و دینی خاصی نیست طبعا افراد موجود در آن دارای آرا و عقاید گوناگونی هستند که هر یک از ما می توانیم با آنها موافق یا مخالف باشیم. فصل مشترک این جنبش استیفای حق رای، انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات، آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، اصلاح شیوه حکومت داری و قانون مداری و رعایت حقوق شهروندی مردم است. بدون شک بالا بردن مطالبات و انحراف از اهداف ذکر شده دست آویزی برای سرکوب خشن این حرکت می گردد. لذا من به عنوان پدری پیر به جوانان عزیز و به عنوان برادری سرد و گرم چشیده و آب از سر گذشته به پیران و میان سالان عرض می کنم طرح مباحث دیگر به جز خواسته بحق و قانونی، انحراف از مسیر است و این خواست مخالفان این جنبش و در مواردی ساخته و پرداخته آنان یا عوامل نفوذی می باشد. به امید روزی که اصحاب حکومت و ارباب قدرت عقل، عدل و انصاف را بیاری بخواهند و موجبات خشنودی اولیای اسلام و مردم ایران را در پرتو به رسمیت شناختن حقوق مردم، فراهم نمایند.
و آخردعوانا ان الحمد لله رب العالمین
مهدی کروبی
۱۴ بهمن ۱۳۸۸