۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

با یک راهپیمایی سکوت مخالفت می کنند و از عده ای اندک برای هتک و تخریب حمایت

با یک راهپیمایی سکوت مخالفت می کنند و از عده ای اندک برای هتک و تخریب حمایت: "
امروز چهارشنبه آقای کروبی به دیدار مهندس موسوی رفت. به گزارش سحام نیوز و کلمه این دیدار که در دفتر مهندس موسوی انجام شد، حوادث چند روز گذشته از جمله سفر آقای کروبی به قم و اهانت به ساحت مرجعیت و بیت امام مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در ابتدا این دیدار آقای کروبی دلایل سفر به قم و حوادث پیرامون آن را بازگو کردند که مورد تاسف و تاثر آقای مهندس موسوی شد. در این دیدار دو ساعته طرفین بر موارد زیر تاکید کردند:
تاکید بر حرمت مرجعیت و جایگاه رفیع آن درجهان تشیع: در این دیدار آقایان کروبی و موسوی بر تاریخ تشیع پس از دوران غیبت صغری و تثبیت نهاد علمای دینی اشاره کردند و مرجعیت شیعه را از مهم ترین ارکان جامعه دانستند که شیعیان قرن ها این جایگاه را محترم شمرده و جسارت به ساحت مرجعیت را به هیچ شخص و یا جریانی اجازه نداده و نخواهد داد. آنان تاکید کردند هیچ دولت و صاحب قدرتی نمی‌تواند با توسل به عده ای قانون گریز ارج و قرب این متولیان شریعت را از دل مومنان بزداید فلذا اهانت و جسارت سازماندهی شده کم نظیر، تحت حمایت بخشی از حاکمیت در ورود غیر قانونی به بیت آیت اله العظمی صانعی و تخریب اموال دفتر ایشان و نیز بیت مرحوم آیت اله العظمی منتظری را محکوم کردند. همچنین اهانت های متعدد برخی از روزنامه های وابسته به قدرت به مراجع بزرگ شیعه و تلاش در جهت تخریب و تضعیف جایگاه مرجعیت را زمینه ساز این حوادث خواندند و با اظهار تاسف از اینکه بعد از حمله وحشیانه به بیوت مراجع و اهانت به نوه دانشمند امام، مقامات قضایی به جای پیگیری قضایی متجاوزان اقدام به پلمپ دفتر مرحوم آیت اله منتظری کردند را نشان از هماهنگی بین پیاده نظام و برخی از مقامات در جسارت به ساحت مرجعیت دانستند.
تضعیف جایگاه مجلس موجب نگرانی و تاسف است. آقایان کروبی و موسوی مراتب تاسف و نگرانی خود را از تضعیف نهاد قانونگذاری که با هجمه و قشون کشی به مجلس به بهانه تصویب مصوبه ای در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد شد، اظهار کردند. آنان همچنین تاکید کردند که مطابق قانون اساسی اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است و این مجلس در عموم مسایل در حدود مقرر قانون اساسی می‌تواند به وضع قانون مبادرت کند اما عده ای حتی جایگاه این مجلس که شرائط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در آن رعایت نگردیده را بر نمی تابند. در این دیدار طرفین به عدم اجابت به خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت اشاره و تصریح کردند که در مقابل عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند، لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند. آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند.
اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور و هزینه های آن بر منافع ملی: سخنان و اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور موضوع دیگری بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. طرفین این اظهارات را نه تنها با فرهنگ غنی و کهن ایران اسلامی در تعارض خواندند بلکه آن را زمینه ساز ورود آسیب های مادی و معنوی به کشور در عرصه های بین المللی و به مخاطره افتادن منافع ملی تلقی کردند. آقایان موسوی و کروبی ضمن تاکید بر مشکلات اظهار امیدواری کردند که در شرائط خاص فعلی مسئولین با استفاده از نیروهای توانمند حوزه های مختلف به جای ایجاد تشنج در جهت حل مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی و بین المللی کشور اقدام کنند.
محکومیت بازداشت های اخیر: در این دیدار روند امنیتی موجود و بازداشت های اخیر بویژه بازداشت تعدادی از دانشجویان نخبه و قابل کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت و طرفین به وضعیت نابسامان بازداشتگاه ها و زندان های کشور که شرائط سختی را بر زندانیان سیاسی کشور تحمیل می کند، اشاره کردند و این روند را مغایر قوانین و مقررات کشور دانستند. موسوی و کروبی همچنین از مقامات قضایی خواستند که مطابق وظائف ذاتی آن قوه که باید پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت باشد و در جهت احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع قدم بردارد، عمل کند و با تظلم خواهی از زندانیان سیاسی، زمینه آزادی بی قید و شرط آنان را فراهم کند.
تلاش در جهت آگاهی نسبت به حقوق و آزادی های بنیادین بویژه اصناف و گروههای مختلف: در پایان این دیدار طرفین مجددا بر مطالبات به حق جنبش سبز و نقش آگاهی و دانش جامعه نسبت به حقوق مسلم و آزادی های بنیادین و اساسی تمامی اقشار جامعه اشاره کردند و از تمامی گروه ها بویژه اصناف خواستند در ارتقای آگاهی لایه های مختلف جامعه نسبت به مطالبات به حق و مشروع خود تلاش نمایند.

    جبران گذشته پیش کش؛ فضا را باز کنند تا دلها نزدیک شود

    جبران گذشته پیش کش؛ فضا را باز کنند تا دلها نزدیک شود: "
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه « امروز بی‌اساس بودن توهمات و نادرستی روش‌های اعمال شده در یکسال اخیر بر هر انسان منصفی آشکار شده است»، نسبت به تاثیرات بسیار منفی ادامه این روش‌ها بر اصل دین و نظام هشدار داد و خواستار باز شدن فضای حاکم و اجازه فعالیت به تشکل‌های سیاسی شد.

    ۱۴ خرداد امسال نشان داد که حتی به نام امام هم می‌شود با امام مخالفت کرد
    حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب جوانان اسلامی گفت:« خیلی خوشحالیم که در پایان ماه خرداد و قلب ماه رجب این دیدار انجام می شود.»وی افزود:« نقشی که خرداد در تاریخ معاصر ما داشته است مهم است و نیز متاسفانه حوادث تلخی در این ماه به وقوع پیوسته؛ از جمله رحلت حضرت امام و حادثه ۱۵ خرداد و بعد از ان برخورد نامناسبی که با حضور مدنی مردم در عرصه شد.»رئیس‌ بنیاد باران با بیان اینکه «خرداد و این حوادث هم دستاورد های بزرگی داشته است»، اظهار داشت:« بالاخره در رحلت امام دلبستگی مردم به راه وعظمت امام نشان داده شد و ملت روحیه بزرگی پیدا کرد تا راهی را که امام شروع کرده بودند در دفاع و بسط نظامی که حاصل این انقلاب بود یعنی جمهوری اسلامی با همه باری که این کلمه بزرگ دارد و با تعبیری که در بیانات امام و قانون اساسی و خواست مردم بود ادامه دهند.»
    وی تصریح کرد:« در۱۴ خرداد امسال هم دیدیم چه حوادث تلخی بوجود آمد و معلوم شد که حتی به نام امام هم می‌شود با امام مخالفت کرد و به نام امام با میراث امام و نمادهای تداوم راه امام مخالفت و اعتراض و جفا کرد، این مساله مساله مهمی است که به نام امام و انقلاب با محتوا و راه و اندیشه امام مبارزه و مخالفت کرد.»رئیس دولت اصلاحات با اشاره به ۲۵ خرداد سال گذشته، یادآور شد:« حضور باشکوه و آرام و ضد خشونت مردم تا اینکه مطالبات خودشان را به مدنی ترین شیوه بیان کنند حادثه ای بود که باز در خرداد رخ داد.»وی تاکید کرد:« با این حضور که می‌توانست نشان دهنده ظرفیت نظام جمهوری اسلامی برای تداوم راه و حرمت نهادن به مردم باشد برخورد بدی شد، که هنوزهم آثار آن را با انبوه زندانیان و آسیب دیدگانی و حتی کسانیکه جانشان را در این عرصه از دست دادند مشاهده می‌کنیم و متاسفانه به جای همدردی با آن‌ها و جبران آن، نمک هم به زخم آنها پاشیده شد.»

    آنچه مظلوم است روح جمهوری اسلامی است
    سیدمحمدخاتمی ادامه داد:« البته در ۳۰ خرداد هم جریانات تروریست و خشونت گرا اوج خشونت خود را نشان دادند و با دست زدن به کشتار وسیع و تداوم آن از جمله آنچه در ۷ تیر و شهریور همان سال رخ داد مظلومیت جمهوری اسلامی و جنایت دشمنان آن را آشکارتر کرد.»رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:« آنچه مظلوم است روح جمهوری اسلامی است که هم با دشمنی های خارجی روبرو است و هم با تنگ نظری نیروهایی که مدعی طرفدار انقلاب هستند و هم با گروه‌هایی که فقط و فقط راهکار را خشونت و توسل به خشونت می دانند، مظلوم مردم بودند که صاحب اصلی انقلاب بودند و هستند.»
    وی با بیان اینکه « ما کسانی هستیم که دلمان می‌خواست و می‌خواهد که نظام جمهوری اسلامی قوی، آبرومند و دارای اعتبار باشد»، گفت:« وضعیتی که الان جمهوری اسلامی از نظر مدیریت و موقعیتی که در جهان دارد وضعیت مطلوبی نیست.»رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ادامه داد:« دغدغه خاطر خیلی از کسانی که دلبسته به انقلاب هستند وضعیت کنونی است که در آن قرار داریم، آن‌ها اگر هم وقتی صحبتی از تغییر می کردند؛ مراد تغییر آن چیزی بود که ما معتقدیم با معیارهای انقلاب و اسلام سازگار نبود و نیست و هدف آن بوده است اینکه وضعیت طوری باشد که متناسب با آن ارزشها و تامین نیازهای واقعی مادی و معنوی مردم باشد.»خاتمی افزود:« این دقیقا به معنی دلبستگی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و قرار داشتن در کنار مردمی که صاحب اصلی انقلاب هستند.»

    پیامبر آمد تا بار حاکمیت بیداد و ستم را از دوش مردم بردارد
    رئیس بنیاد باران همچنین به بیان فضائل ماه مبارک رجب پرداخت و گفت:« ماه رجب نیز ماه بزرگی به لحاظ جایگاه آن و زمینه‌ها و ظرفیت‌هایی که برای ساختن خود و طی طریق به سوی کمال در آن وجود دارد، است.»وی با اشاره به تولد حضرت امیرالمومنین (ع) و مبعث پیامبر اکرم (ص) در این ماه آن‌ها را دو حادثه بزرگی است که در این ماه رخ داده است.رئیس‌جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« در این ماه پیامبری آمد تا بارهای سنگین وابستگی و بیگانگی از خود و هوی و هوس حاکمیت بیداد و ستم را از دوش مردم بردارد.»وی ادامه داد:« بعثت بروز و ظهور حرکتی بود که از صدر وجود انسانیت در تاریخ بوده و در بعثت پیامبر به اوج خود رسید و این بعثت رستاخیزی است تا جامعه بشری به مرحله کمال برسد، یعنی کمالی که در وجود مبارک حضرت رسول الله بود در بعثت پیامبر به کل جامعه بشری تزریق شد و راه را نشان داد که همه جامعه بشری به آن سو برود.»

    امام وقتی جمهوری اسلامی را مطرح کردند گفتند جمهوری همان است که در دنیاست
    خاتمی همچنین گفت:« در بینش همه ادیان الهی به خصوص اسلام و بالاخص تشیع دوران طلائی تاریخ در آینده است و نه در گذشته و آن مرحله‌ای است که عدل و انسانیت بر جامعه بشری حکومت پیدا کند و بینش درست، حق گرایی، انسان‌گرایی و طبعا در محور همه اینها خداگرایی در اوج خودش تجلی یابد و انسانها در موقعیتی قرار گیرند که همه نیازهای مادی و معنوی خودشان را با حفظ شخصیت و کرامت خودشان برآورده کنند.»
    رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« امیرالمومنین (ع)هم نماینده ونماد آن شخصیتی بود که می‌بایست باشد و نیز به عنوان کسی که بعد از پیامبر حکومت مطلوب خدا و رسول خدا در وجود مبارک او تجلی پیدا می کند، حکومت کمتر از ۵ سال حضرت علی(ع) دوران درخشانی بود که حجت را بر همه بشریت تمام کرد که چگونه می‌توان زمینه‌ای فراهم آورد برای رشد و ارتقای همه انسانها.»وی تاکید کرد:« از افتخارات ما این بود که می‌گفتیم شیوه‌ای که می‌خواهیم پیاده کنیم شیوه‌ای است که در حکومت و زندگی حضرت علی تجربه شد.»رئیس جمهور سابق کشورمان افزود:«امام وقتی جمهوری اسلامی را مطرح کردند جمهوری را گفتند همان است که در دنیاست، یعنی محور و مدار مردمند میزان رای مردم است، ارکان حکومت از بالاترین تا پایین‌ترین مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به رای و انتخاب مردم هستند، بطور کلی رضایت مردم شرط اصلی حکومتی است که مورد توجه است.جمهوری، دموکراسی و مردم سالاری که در دنیا مطرح است، تفکیک قوا، اینکه قدرت در مقابل مردم مسئول باشد، قدرت را مردم روی کار بیاورند، قدرت را مردم بتوانند بدون توسل به زور جا به جا کنند و اینکه قدرت باید پاسخگو باشد نسبت به آنچه از سوی مردم بدست او داده شده است.»وی یادآور شد:« به طور خاص تکیه‌ای که در انقلاب شد و امام فرمود این بود که ما دلمان می‌خواهد نمونه حکومتی که علی بن ابیطالب داشت پیاده شود.»
    خاتمی با طرح این سئوال که «علی(ع) چگونه حکومت می‌کرد؟»، گفت:« بنده فقط می‌خواهم روی رفتار امیرالمومنین با مخالفانش صحبت بکنم.امام علی(ع) به نظر ما شیعیان، انسانی بود که شخصیت او برای حکومت اسلامی و شایستگی او برای ولایت جامعه از طرف خدا مورد تایید قرار گرفته بود.اما اینکه چگونه روی کار می‌آید و چگونه کار را انجام می‌دهد خیلی درس بزرگی است.»

    اگر رضایت مردم نباشد حتی امیرالمومنین حکومتش را بر مردم تحمیل نمی‌کند
    رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« هیچ‌گاه به ذهن حضرت علی نیامد که اگر بتواند امکاناتی به دست آورد، بدون توجه به خواست و مطالبه مردم حکومت کند و این یعنی تا رضایت مردم نباشد تا مردم نخواهند حتی امیرالمومنین، انسان معصوم و شایسته‌ای که از طرف خدا مورد تایید است حکومتش را بر مردم تحمیل نمی‌کند. در واقع فعلیت حکومت مورد تایید الهی مبتنی بر رضایت مردم است که امام علی (ع)هم در بیان و هم عمل آن رانشان داد.»وی افزود:« امیرالمومنین(ع) وقتی هم که با خواست مردم روی کار آمدند نحوه تعاملشان با مردم و جامعه تعاملی عجیب بود، مساله عدل و داد و طرفداری از محرومان و سایر موارد؛ روش علی این بود که به نفع مردم و آنچه خواست خدا و جامعه، حرمت و شخصیت مردم بود آن را به کار می برد و قاطعانه عمل می‌کرد و به همین دلیل هم خیلی از افراد را از دست داد.»رئیس بنیاد باران ادامه داد:« اما رفتار علی(ع) چگونه بود؟ برای او خیلی مهم بود و می‌دانست و پذیرفته بود که جامعه بدون مخالف نمی‌شود. نحوه تعامل او با مخالفین چگونه بود؟ همین طلحه و زبیر را در نظر بگیرید اینها شخصیت‌های بسیار برجسته بودند ولی نتوانستند عدل امیرالومنین را تحمل کنند و اولین کسانیکه نقض بیعت کردند همین‌ها بودند.چون دیدند علی تامین کننده خواست‌های آنها نبود او خدا و مطالبات مردم را در نظر دارد و از علی جدا شدند.»وی تاکید کرد:« با این حال علی(ع) ابدا با آنها برخورد نکرد، آن‌ها را آزاد آزاد گذاشت، حتی به کسانیکه می‌خواستند برخورد کنند و می‌گفتند آن‌ها فتنه به پا می‌کنند می‌فرمود آنها آزادند و نمی‌خواهند حکومت ما را قبول کنند ولی دست به شمشیر نبرده‌اند آنها را رها کنید.»رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:« بعد هم جنگ جمل درست شد، امیرالمومنین چقدر تلاش کرد جنگی رخ ندهد؛ خونی ریخته نشود.این طور نبود به محض اینکه کسانی مخالفت با علی ابن ابیطالب کرد با آنها برخورد کند.خیر مقاومت کرد و دیدید که جنگ را هم آنها شروع کردند.علی در مقابل جنگی که شروع شد مقاومت کرد یا مثلا در مقابل خوارج تا وقتی آنها دست به شمشیر نشدند امیرالمونین سهم آنها را از بیت المال قطع نکرد.»وی افزود:« وقتی خوارج دست به شمشیر بردند، آشوب کردند و سلاح به دست گرفتند علی هم برای دفاع از امنیت جامعه و حقیقتی که داشت مقابله به مثل کرد اما در جنگ نهروان روزهای متمادی اقدام به جنگ نکرد و تمام تلاشش این بود که بیایید گفت‌و‌گو کنید و شمشیرها را زمین بگذارید.»سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:« امام علی(ع) هرگز به محض اینکه کسی مخالفتی با ایشان می‌کرد حتی مخالف‌ های تند و اعتراض و تخطئه؛(اتفاقا حضرت توصیه به انتقاد می کردند) با آنها نمی‌جنگید.»وی یادآور شد:« انتقاد بلکه تخطئه موهبتی الهی است، مردم حق دارند اعتراض کنند و حرف بزنند.البته هیچ حکومتی آشوب و دست بردن به سلاح را نمی‌پذیرد.»

    برانداز کیست؟
    رئیس جمهور سابق کشورمان در ادامه سخنانش گفت:« بسیار بد است وقتی مردم بخواهند از حقوقشان دفاع کنند حتی کسانیکه دلشان برای انقلاب می‌سوزد بیاییم برای توجیه برخورد با آن‌ها بگوییم آن‌ها براندازند، برانداز یعنی کسی که دست به سلاح می‌برد و بخواهد تشکیلات را از بین ببرد نه کسی که معتقد است حقی دارد و اعتراضی می‌کند و اتفاقا اعتراض آن هم بصورت مدنی است و در مسیر انقلاب.»وی تاکید کرد:«اگر کسی گفت برداشت من از قانون اساسی این است و دارد نقض می‌شود و باید درست پیاده شود این تحکیم کننده نظام است، اگر بگوید بعضی روش‌هایی که وجود دارد خلاف ضوابط قانون اساسی و ضوابطی است که امام گفتند او دلبسته به نظام است.»

    متاسفاته فحش، دروغ و تهمت به یاران امام رایج شده است
    وقتی رسانه ملی مسایل نادرست را یک طرفه مطرح می کند این فاجعه است
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:« متاسفانه امروز فحش، دروغ و تهمت به کسانیکه حتی قبل از اینکه امام راحل در عرصه بیایند از ارادتمندان امام بودند و بعد هم از پیروزی انقلاب هم از ارکان و چهره‌های انقلاب بودند رایج شده و متهم به انواع اتهامات می‌شوند و نمی‌توانند از خودشان دفاع کنند.»وی تاکید کرد:« وقتی در رسانه ملی دائما مسائلی نادرست یک طرفه مطرح می‌شود (اگر درست هم باشد ناسزا گویی و تخریب کار غلطی است) فاجعه است.»

    جلوگیری از احزاب و تشکل‌ها زمینه ساز پیدایش جریان‌های مشکل آفرین
    خاتمی افزود:« این شیوه با توجه به اینکه امواج اطلاع‌رسانی قابل مهار نیست سب ب خواهد شد که در طرف مقابل، کار به دست کسانی بیافتد که اصل نظام و انقلاب را قبول ندارند و در این میان این نظام و مردم هستند که لطمه می‌بینند.»وی با بیان اینکه « باید از تشکل‌هایی که خواستارپیشرفت کشور، سربلندی مملکت و نشان دادن چهره زیبا از اسلام و انقلاب هستند استقبال کرد نه اینکه آنها را محدود کنیم»، هشدار داد:« وقتی آزادی نباشد گروههای مخفی و تروریستی پدید می‌آید. اتفاقا نظام با نشاط و نظامی که به مردم اعتماد دارد فضا را باز می‌کند تا بصورت اشکار و با اساسنامه و مرامنامه گروه‌هایی که نمایندگی از بخش‌های مختلف می‌کنند بیایند و بحث و گفت‌و‌گو ونقد کنند.»
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:« جلوگیری از احزاب و تشکل‌ها اولا بزرگترین ضربه به مردم سالاری است. ثانیا وقتی آزادی‌های مشروع آن‌ها سلب شد زمینه پیدایش جریان‌های مشکل آفرین پدید خواهد آمد. تشکل‌ها نباید دکور و بلکه باید آزاد باشند بتوانند حرف بزنند و انتقاد کنند اگر هم مشکلی پیش آمد طبق مقررات با آنها برخورد شود.»وی با بیان اینکه «ما می‌خواهیم مردم حاکم بر سرنوشتشان باشند یعنی باید در انتخابات آزاد و سالم شرکت کنند؛ شرط آن هم آزادی احزاب و بیان است، نشریات آزادانه در چارچوب قانون فعالیت کنند و البته تفسیرهای دل به خواهی از قانون نشود.»

    برخی جریانات را خودسر نمی دانم
    خاتمی همچنین اظهار داشت:« طبق قانون اساسی برگزاری راهپیمایی بدون حمل سلاح نیاز به مجوز ندارد، اگر خلاف قانون عمل شد طبق قانون با آنها رفتار شود در حالیکه امروز شاهد حضور و فعالیت‌های جریانات موسوم به خودسری هستیم که البته من اینها را خودسر نمی‌دانم چون اینها با امنیت کامل هر کاری بخواهند خلاف ضوابط قانونی و شرعی انجام می‌دهند؛ با تجهیزات و لوازمی می‌آیند که در اختیار افراد عادی نیست و مصونیت هم دارند.»

    هیاهویی از اساس باطل…
    رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« فکر می‌کنم امروز بعد از هزینه‌های زیادی که دراین یکسال همه و بخصوص نظام ما داد باید به این نتیجه رسیده باشیم که هیاهویی که شد و هنوزهم می شود تاجریانات دلسوزدرون نظام راکه پشتوانه مردمی بزرگی هم دارند براندازمعرفی شوند هیاهو برای هیچ و از اساس باطل است.»

    دشمن اصلی را فراموش کردیم و دشمن تراشی کردیم
    وی تاکید کرد:« نمی شود بی حساب آنها راخس و خاشاک و مشتی اغتشاش‌گر نامید. البته من دشمنی و توطئه علیه نظام و مردم را انکار نمی‌کنم ولی چرا باید چهره‌هائی که انتقاد و اعتراض دارند به این همه اتهامات متهم شوند و بعد هم برای این توهم و توجیه رفتارها، تحلیل ها و توجیه رفتارها تحلیل ها و توجیهات عجیب و غریب تراشیده می شود.اینها غلط است و فکر می‌کنیم امروز بی‌اساس بودن این توهم و نادرستی روش‌های اعمال شده بر اساس آن بر هر انسان منصفی آشکار شده باشد.»خاتمی با اینکه « حتی تا حدودی دشمن اصلی را فراموش کردیم و دشمن تراشی کردیم»، گفت:« کسانیکه خواستار اجرای کل قانون اساسی هستند دوست جامعه هستند، اگر این تفکر و ذهنیت نادرست عوض شد و از بین رفت که اصلا مساله براندازی و از بین بردن نظام نیست همه می‌خواهند این نظام قوی باشد بگذاریم آزادی‌های مشروع در قانون اساسی باشد و مردم داور قضیه خواهند بود خیلی از مسائل عوض خواهد شد.»

    کسانی که اتهام می‌زنند خود بیشترین ضربه را به نظام وارد می‌کنند
    وی تصریح کرد:« باید بسیاری از این نیروهای خوب که یا بازداشت و یا تحت تعقیب هستند به صحنه بیایند، احزاب و گروه‌ها فعالیت قانونی خود را از سر بگیرند؛ ما هیچ‌گاه نمی‌خواهیم در مقابل نظام قرار بگیریم گرچه با کمال بی‌انصافی متهم به همه اتهامات می‌شویم و کسانی این اتهامات را می‌زنند که خود بیشترین ضربه را به نظام وارد می‌کنند.»

    اصلاحات یعنی…
    رئیس دولت اصلاحات افزود:« اصلاحات یعنی ما نظام، انقلاب و قانون اساسی را قبول داریم، ولی اشکالاتی در سیاست‌ها و روش‌ها هست که باید با همین معیارها اصلاح شود، ایا درست است اصلاحات را طوری جلوه دهند که پدیده براندازی در کشور بوده است؟خیر انهایی که نظام را بد تعریف می کنند چهره امام را بد نشان می دهند قانون اساسی را به سادگی زیر پا می‌گذارند یا بصورت ناقص بر بخش هایی از آن تکیه و سخن‌های دیگر را فراموش می‌کنند آنها لطمه به نظام می زنند.»

    روند ها اصلاح شود بحران ها از بین می رود
    سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:« ما اهل تعاملیم منتهی تعاملی که دقیقا از خواست و مطالبات مردم دفاع کند. مردم ما بیش از صد سال است آزادی و استقلال و پیشرفت برای کشور می‌خواهند.البته اکثریت انها متدینین خوبی هستند و به همین دلیل هم جمهوری اسلامی را پدید آورند و مستقر کردند.»وی ادامه داد:«همه باید در ذهنیت و دیدگاه غلطی که مبتنی بر یک سلسله توهمات و سندسازی است تامل کنیم و بگوییم که نادرست است، باید روندها را اصلاح کرد اگر چنین شد اساس شکل‌دهنده بحران از بین خواهد رفت، از فضای امنیتی خارج خواهیم شد و فضا آزاد خواهد شد، باید کاستی ها و جفاهای گذشته را جبران کرد درعین حال معتقدم مردم بزرگوارند و واقع‌بین که حتی اگر بنا باشد این فضا در آینده ادامه پیدا نکند مردم از حق خودشان می‌گذرند.»
    رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« جبران پیشکش، این مسائل تداوم پیدا نکند، آن وقت دلها به هم نزدیک خواهد شد و به انتقاد صحیح از وضعیت کشور در ابعاد مختلف پرداخته خواهد شد و خدمت به مردم و کشور و انقلاب فراگیر می شود.»

    اگر ما بد عمل کردیم چرا باید تاوان آن را دین بدهد
    وی با تاکید بر اینکه « آزادی یعنی مخالف بتواند دربرابر آنجایی که قدرت و اختیارات است حرف بزند»، اظهار داشت:« مرز هم براندازی است؛ براندازی هم دست بردن به سلاح و ایجاد سازماندهی برای سرنگون کردن نظام است.خلاف اینها ساختگی است.»رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:« کل قانون اساسی باید پیاده شود و هیچ کس نباید آن را نقض کند و همه باید دست به دست هم دهیم برای پیشرفت کشور، با این روش‌ها و سیاست‌ها و برنامه‌هایی که اجرا شده بخش قابل قبولی از جامعه ناراضی است.هنوز دیر نشده نگذاریم نارضایتی های موجود به اصل نظام سرایت بکند؛ خطری که امروز وجود دارد این است که کم کم مسائل متوجه اصل نظام می‌شود.»
    وی یادآور شد:« اگر ما بد عمل کردیم چرا باید تاوان آن را دین بدهد؟چرا ما باید هر روش خودمان را بگوییم عین دین و انقلاب است و بعد این روش آثار بدی در جامعه داشته باشد و به اعتماد مردم لطمه بزند؟ این فاجعه است.»خاتمی توصیه کرد:« بگذارید کسانی که غیر از دیدگاه رایج دارند و از دین و انقلاب دفاع می‌کنند آزاد باشند و حرف‌شان را بزنند تا بخش‌های بزرگی از جامعه از دین‌زده نشوند؛ به نفع انقلاب و کشور است که فضا عوض شود و زندانیان آزاد شوند. فعالیت‌های همه جریان‌هایی که در چارچوب قانون اساسی فعالیت می کنند آزاد باشد.»وی افزود:« در حالیکه امروز از یکسو گروه‌های به اصطلاح خودسر آزادی و امنیت دارند ولی احزاب و تشکل‌های قانونی خدمتگزار محدود و ممنوع می‌شوند، تغییراین فضا به نفع همه است و آن‌گاه همه به آینده چشم داشت خواهیم دوخت.»

    انتخابات باید آزاد و سالم باشد
    سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« آیند‌‌ه‌ای مدنظر است که در آن باید انتخابات که محوری‌ترین پایه مردم سالاری است آزاد و سالم باشد با شرائطی که در آن حق مردم ضایع نشود و می‌توان شرایط و خصوصیات یک انتخابات آزاد و سالم را هم بیان کرد و به توافق رسید، آن وقت همه می توانیم از تلخی های گذشته عبور کنیم و به آینده در کنار هم بنگریم به شرط اینکه زمینه تلخی‌های موجود از میان برداشته شود.»به گزارش روابط عمومی دفتر سید محمد خاتمی؛ در ابتدای این دیدار دبیر کل و تنی چند از اعضای شورای مرکزی حزب جوانان اسلامی به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختند.از جمله مطالب مطروحه شامل انتقاد از محدودیت های موجود بر سر فعالیت احزاب و تشکل های قانونی و ایجاد مانع در مسیر اطلاع رسانی مستقل، انتقاد و ابراز نگرانی از فضای تخریب و تهمت به شخصیت های برجسته سیاسی و مذهبی که موجبات بدبینی در جامعه و بویژه جوانان را فراهم کرده است، تک قطبی شدن جامعه از سوی مدیران ارشد اجرایی با هدف پوشاندن سوء تدبیرها، ضعف‌ها و جلوگیری از نقد عملکرد آنان در زمینه‌های مختلف سیاسی؛اقتصادی،فرهنگی و سیاست خارجی بود.

    ۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه


    بسم الله الرحمن الرحیم

    ملّت بزرگ و شریف ایران


    یک سال از حضور با شکوه و پرشعور شما در انتخابات ریاست جمهوری دهم گذشت. حضور پرشور شما در آن انتخابات، گواه تمایل تان برای اعمال حق تعیین سرنوشت خود در امور مملکت تان بود که متاسفانه اما عده ای بر اساس تئوری ای که مردم را ناصر حکومت و ولی فقیه می داند نه ناصب آن، به جای شما تصمیم گرفتند و رای خود را به نام شما خواندند. یکسال از چنین انتخاباتی گذشت و در این یک سال، فراز و نشیب بسیار دیدیم. دیدیم که چگونه اصحاب قدرت پرده حجب و حیا را دریدند، و هزینه این بدنامی را برای حکومت اسلامی خریدند و شهروندان این مملکت را که از رای شان می پرسیدند در خیابان ها به شهادت رساندند و بسیاری را به خاک و خون کشیدند و زندان ها را از فرزندان این نظام و انقلاب پر کردند. آنچه در این یکسال غایب بود “حقوق ملّت مندرج در فصل سوم قانون اساسی” بود و آنچه جای آن را گرفته بود پا فشاری اصحاب قدرت بود بر بکارگیری زبان زور و شکستن تمامی حرمت ها. ما اما به رغم تمامی این تلخی ها و سیاهی ها همچنان امیدواریم که قطار خارج شده از ریل قانون اساسی، انقلاب و امام به راه اصلی خود بازگردد و خطاکاران توبه کنند و راه گفتگو و تعامل هموار شود.

    ملّت بزرگ و شریف ایران
     یکسال پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و گذر از مصائب و تلخی های این یکساله بیش از هر چیز لازم می دانم سپاس، تشکر و تقدیر خود را از خانواده های معظم شهدای حوادث یک سال گذشته که در مظلومیت تمام حتی نگذاشتند مراسمی در شأن عزیزانشان برگزار نمایند، اعلام کنم. اینجانب ضمن همدردی با خانواده های شهدای عزیز از خداوند برای شهدای این راه، رحمت و برای بازماندگان آنها نیز طلب صبر و اجر می کنم. به مجروحین عزیز هم که در کنار جراحت ها و آسیب ها حتی حق درمان در آسایش نیز از آنها سلب شد، ادای احترام می کنم و در مقابل این همه استقامت و پایداری آنها سر تعظیم فرود می آورم. و نهایتاً از خیل کسانی که به ناحق و برای خفه کردن ندای حق طلبانه این ملت مظلوم و بزرگ، به جای مجرمین واقعی به زندان افتادند، به نیکی یاد می کنم. این روزها زندان های کشور پر است از یاران انقلاب و امام، و اندیشمندان و فرهیختگان و جوانان و آزادی خواهان و همچنان امیدوارم مقامات قضایی کشور در جهت احیای دستگاه قضا به جای صدور کیفر خواست های سیاسی و ابلاغ احکام دیکته شده، زمینه رهایی و آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی را به زودی فراهم آورند.

    ملت حق خواه و آزادی خواه ایران
     تا یکسال پیش با وجود اختلافات فراوان در شیوۀ اداره کشور و تعطیل یا تفسیر به رأی قانون اساسی توسط برخی حاکمان، وحدت و انسجامی نسبی میان همه جریان های فکری و فعال سیاسی و آحاد مردم و مسئولان نظام وجود داشت. اگرچه عده ای به حقوق مردم و آزادی های مشروع آنان بی اعتنایی می کرند و حقوق اقوام گوناگون ایرانی و اقلیت های رسمی دینی و مذاهب و فرق مختلف اسلامی را نادیده می گرفتند و از هتک حرمت و توهین و تحقیر اقشاری چون جامعه زنان و جوانان و اعمال خشونت و رعب و وحشت علیه آنان ابایی نداشتند و فضای یأس و سرخوردگی در جامعه ایجاد می کردند و فشارهای سنگین و غیر قابل تحملی بر حوزه های علمیّه و دانشگاه های کشور وارد می آورند تا حوزه و دانشگاه را مطیع خود سازند ولی آنچه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته اتفاق افتاد از همه آنچه پیشتر دیده بودیم فراتر بود. به کارگیری تمام امکانات مالی، رسانه ای، نظامی و بسیج جهت مصادره رأی مردم و اعلام نتایج انتخابات به صورت مهندسی شده و ظالمانه و در عین حال ناشیانه، و توهین و تحقیرهایی که از آن پس نسبت به مردم و جریان های حاضر در صحنه به عمل آمد و از همه بدتر بی اعتنایی نسبت به معترضین و اعتراضات، اتفاقات جدیدی بودند که در چنین وسعتی در سه دهه گذشته در این مملکت رخ نداده بود. بدین ترتیب اگر تا یکسال پیش وحدت و انسجامی نسبی در کشور حاکم بود، بعد از غارت رأی مردم به وسیله مجریان و ناظران در سایه زور و سرنیزه، ادامه چنان وحدتی غیر ممکن می نمود، آنچنانکه کاندیداها و هواداران ایشان و آحاد مردم نیز نسبت به این ظلم آشکار و بزرگ اعتراض کردند و آنچنانکه به یاد داریم تمام مطالبه آنان در ابتدا در شعار زنده و جاوید ” رأی من کجاست؟ ” تبلور یافت. متاسفانه اما مسئولان مربوطه به جای توجه و رسیدگی به این مطالبه حداقلی و به کار گیری قانون و عدالت، به خشونت و ایجاد فضای امنیتی و بازداشت و شکنجه و آزار معترضین و تشکیل دادگاه های فرمایشی و صدور آرای کلیشه ای روی آوردند و هزینه ای سخت و جبران ناپذیر را بر نظام، کشور و مردم تحمیل کردند. بسیاری از رجال و شخصیت های با سابقه حوزه دین و سیاست و انقلاب را کافر، ملحد، محارب، اجنبی و خود فروخته معرفی کردند و چوب حراج بر تمام سرمایه های مادی و معنوی این مملکت و انقلاب زدند.

    ملت عزیز ایران
     همانطور که می دانید و پیشتر هم اشاره کردم در یک سال گذشته پرده حجب و حیا از سوی کسانی که خود را وابسته به مراکز قدرت می دانند دریده شد و پیاده نظام این جریان در رسانه ها و سایت هایی که از پول نفت و بیت المال ارتزاق می کنند چنان آتشی بر خیمه نظام و انقلاب زد که ترکش های آن به همه خدمتگزاران و انقلابیون از جمله بیت معزز حضرت امام و نوه عالم و اندیشمند ایشان حاج سید حسن خمینی و دیگر مراجع بزرگ شیعه نیز اصابت کرد. سامان دهی عده ای از مواجب بگیران در ۱۴ خرداد و شکستن حرمت بیت امام در کنار مرقد ایشان را دیدیم و سیل محکومیت این فعل ابلهانه از سوی مردم و علمای بزرگ و مراجع تقلید را هم به نظاره کردیم. در مقابل واکنش مردم و علما اما یک روزنامه که حریمی اهریمنی دارد و هیچ چارچوب و حد و مرزی برای گستاخی و فحاشی قائل نیست همچون گذشته در دفاع از رفتار اوباش پیاده نظام، به توهین مضاعف به نوه امام پرداخت گویی بدان دلیل که جرم آن عزیز ایستادن در کنار ملت بود. این روزنامه اهریمنی به همین مقدار بسنده نکرد و با ساختار شکنی عجیبی به حریم مراجع نیز وارد شد و آنان را به سبب آنکه توهین به بیت امام را محکوم کرده بودند مورد پرسش و تهدید قرار داد. این روزنامه مراجع را متهم به ملاحظه کاری کرد و از آنان پرسید که ” کدام ملاحظه می تواند با دفاع از حریم اسلام و انقلاب برخاسته از آن برابری کند؟ ” باید تاسف خورد بر کسانی که کمترین درک و فهمی از آموزه های اسلامی و انقلابی امام نداشته اند و ندارند و با این حال می خواهند درک آلوده به قدرت خود را با زور و زندان و تهدید به دیگران از جمله مراجع بزرگ و محترم شیعه تحمیل کنند. حال آنکه مرجعیت شیعه دارای تاریخ و جایگاهی رفیع و حافظ آیین محمدی در ایام غیبت است. آنها اما مراجع را نیز مطیع قدرت خود می خواهند و از همینرو پیاده نظام خود را به بیت مراجع می فرستند تا آنها را به بصیرت دعوت کنند و آنگاهی که دعوت به بصیرت گرهی از کار فروبسته شان نمی گشاید، عده ای را اجیر می کنند تا نیمه شب در کمال توحش به بیت آیت الله العظمی صانعی و دفتر مرحوم آیت الله العظمی منتظری حمله کنند و خواستار خروج آنان از قم شوند. تاملی در اخبار این حوادث و فیلم های این حملات وحشیانه به بیوت مراجع و روایات نزدیکان آیت الله صانعی و بیت آیت الله منتظری از این حملات سبعانه کافی است تا پاسخی به این پرسش بیابیم که آیا جایگاه مرجعیت و علمای دین در طول تاریخ شیعه تا کنون چنین مورد بی حرمتی واقع شده است؟ و آن بسیج مردمی که با رمز یا زهرا(س) به متجاوزین به خاک کشور یورش می برد کارش به کجا رسیده است که ساعت ۵/۳ نیمه شب به بیوت مراجع حمله و به تخریب و غارت اموال و کتب دینی می پردازد؟ به راستی چه کسی مسئول و پاسخگوی این انحراف عظیم است ؟ به یاد داریم که قبل از پیروزی انقلاب اظهار نظر گستاخانه یک نفر در روزنامه اطلاعات نسبت به یک مرجع دینی چه طوفانی در کشور به پا کرد و امروز در روزنامه ای که عنوان نمایندگی رهبری را یدک می کشد چگونه به مراجع دین توهین می شود. شاید حریم اهریمنی و حمایت های مادی و امنیتی بی شمار امروز مانع از پاسخگویی مردم به این حرمت شکنان شود اما این گستاخی ها هرگز از اذهان مردم پاک نخواهد شد. و آیا اگر مردم نیز سکوت کنند خدا در برابر چنین ظلمی به بزرگان دین و اسلام سکوت خواهد کرد؟
     از یاوه گویی های آن سرمقاله اگر بگذریم، در سرمقاله آن روزنامه اهریمنی نکته قابل تامل و درستی نیز بیان شده بود و آن، همین سخن امیرالمومنین علی (ع) بود که افراد را باید با معیار ” حق ” سنجید و نه ” حق ” را با معیار افراد. به راستی تعریف حق و عدالت از منظر آقایان چیست و چگونه می توان مطالبه حق رأی مردم را با گلوله پاسخ داد و آنگاه از حق نیز سخن گفت؟ اساس مطالبه مردم در روزهای پس از انتخابات، تنها حق رأی شان بود و به دنبال جنایات بی حد و حصر در کهریزک و سایر بازداشتگاه های غیر قانونی و قانونی بود که مطالباتی دیگر بر مطالبه اولیه مردم افزوده شد، که مگر می شد مردم را به گلوله بست و از آنها خواست که از این خون ریخته شده و مسببان آن نپرسند؟ اما چه کسی طرح این مطالبات حقه و پرسشی حداقلی درباره رای خود را از ابتدا در مخالفت با ولایت فقیه تلقی کرد؟ چرا با توسل به ولایت فقیه تیشه به ریشه قانون اساسی و جهوری اسلامی برخواسته از رأی مردم زده و اختیار و دامنه ولایت فقیه آنقدر توسعه داده شد که بعید می دانم در مواردی این مقدار اختیار از سوی خداوند به پیامبران و ائمه معصومین نیز داده شده باشد و حتی گمان نمی کنم که خدا چنین حقی برای چنین برخوردی با بندگان را برای خودش نیز درنظر گرفته باشد؟ تاریخ شیعه انتقاد از حاکم را نه تنها لازم بلکه واجب شرعی می داند: “النصیحه لائمه المسلمین”. امام صادق می فرمایند که “احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی” اما می بینید که آقایان اظهار نظر و بیان دیدگاه افراد را تقابل با ولایت فقیه تفسیر می کنند. رهبری در مورد انتخابات نظر خود را اعلام کردند اما آنچنانکه دیدیم مردم در کمال احترام به ایشان، نظری دیگر داشتند و آن مطالبه رأیی بود که به صندوق انداخته بودند. مگر می شود با کهریزکی کردن مردم و آباد کردن قبرستان ها درک شعور و حق پرسش را از مردم سلب کرد و به بهانه نظر رهبری به مراجع و بیت و یاران امام با توسل به اوباش حمله کرد و اصول قانون اساسی را زیر پای سرکوبگرانه خود له کرد؟ یاران امام و مردم هوشیار هنوز سنت و سیره عملی آن عزیز سفر کرده را فراموش نکرده اند. ایشان بارها مطالبی فرمودند و مسئولین بنا به درک و نظر خود به گونه ای دیگر عمل کردند و با این حال نه امام ناراحت شدند و نه کسی به آنان اعتراض کرد و نه آن مسئولان که نظری مخالف دیدگاه امام داشتند از حقوق اجتماعی خود مرحوم شدند. آیا اگر اعلم علما و مرجع دینی و ولی فقیه نیزدر پایان رمضان، ماه را ندید و بر اساس معیارها به صدور حکم عید فطر نرسید ولی چوپان یا کارگری ساده و بی سواد دربلندای افق کوه های محل زندگی خود ماه را دید و افطار کرد، او ضد ولایت فقیه، مخالف نظام، مشرک، محارب و وابسته به آمریکا و صهیونیسم است؟ گیریم که آقایان متوجه دزدیدن رای مردم نشده اند اما مردم این اتفاق را به چشم دیده باشند حال آیا می توان آنها را ضد ولایت فقیه و مشرک و محارب خواند؟ به راستی پرسیدن از رای خود چه ربطی به ضدیت با دین و اسلام و ولایت فقیه دارد؟ علاوه بر این در حوزه دین آزادی بخش و جهانی اسلام که مخالف و معاند می توانند در حضور امام معصوم به بحث و مناظره و جدل پرداخته و حتی در خصوص انکار خدا هم صحبت کنند چگونه است که عده ای، درخواست رسیدگی و احقاق حق را جرم و مخالفت با ولایت فقیه می دانند؟

    ملت آزادی خواه و شریف ایران
     همه ما به یاد داریم که نگاه سیاسی و اجتماعی بنیانگذار جمهوری اسلامی در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی با نگاه سیاسی و اجتماعی آن حضرت تفاوت داشت اما به یاد نداریم که هیچگاه هیچ یک از این دو طرف سخنی در تخطئه طرف مقابل زده و مردم را به مقابله با یکدیگر تحریک و تشویق کرده و فضای جامعه دینی را به نا امنی کشیده باشند. همه به یاد داریم که امام(ره) در واکنش به دیدگاههای اختلافی مراجع شایسته دینی و حوزه های علمیّه از جمله در برخورد با دیدگاه های فقهی و اجتماعی و حتی سیاسی مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی چگونه عمل می کردند تا آنجا که اعلام عید فطر برای مسلمین را با تشخیص و اعلام آن به نقل از ایشان در رسانه ها به رسمیت می شناختند. ما به یاد داریم که عده ای یک نوار ضبط شده در حدود یک ربع ساعت از سخنان آیت الله العظمی گلپایگانی در رابطه با ولایت فقیه را که در نقطه مقابل دیدگاه امام قرار داشت برای امام آوردند و امام اما دستور دادند که مشروح سخنان ایشان دو بار از رادیو سراسری پخش شود. همه به یاد داریم که رهبری فعلی در دوره اول ریاست جمهوریشان در خصوص معرفی نخست وزیر نظری غیر از نظر امام و مجلس داشتند و چقدر زیبا بود که ایشان بر تصمیم خود که مخالف نظر امام و ولی فقیه وقت نیز بود پای می فشردند اما پاسخ این مخالفت با نظر رهبری و ولایت فقیه، چنان نبود که برخی امروز در نظر دارند. به یاد داریم که حتی در سال ۶۴ که جناب اقای موسوی برای دور دوم به عنوان نخست وزیرانتخاب شدند و در جریان معروف ۹۹ نفر نماینده ای که به آقای میرحسین موسوی رأی مخالف دادند رهبری فعلی که در مقام ریاست جمهوری قرار داشتند نیز موافق با انتخاب ایشان نبودند و فرمودند که آنان ۹۹ نفر نیستند و با احتساب اینجانب ۱۰۰ نفر هستند و در جریان تحلیف در مجلس و در حضور تماشاچیان و خبرنگاران نیز اظهار داشتند که التزام من به سوگند ریاست جمهوری درحالیست که تمام ابزار اجرائی آن در اختیار من نیست و با این بیان ادامه نا رضایتی خود نسبت به دیدگاه امام را اعلام کردند اما هیچگاه برای ایشان یا آن نمایندگان کمترین تعرض یا مزاحمت یا بی حرمتی پیش نیامد و ایشان هدف تیرهای تهمت قرار نگرفتند و هیچ یک از آن نمایندگان نیز بازداشت یا محکوم به ضدیت با نظام و ولایت فقیه نشدند. همه به یاد داریم که یکی از نمایندگان دور دوم مجلس در جریان یک نطق پیش از دستور در برابر معترضین که محتوای نطق او را خلاف دیدگاه امام می خواندند با صدای بلندی پاسخ داد که «اگر این طور باشد بهتر است حضرت امام ۲۷۰ پوزه بند برای مجلس بفرستند.» آن فرد اما به رغم بیان این موضوع هیچ وقت از طرف امام و بیت ایشان مورد غضب قرار نگرفت و مایه رنج و دردسر او فراهم نشد و مورد اذیت و آزار و شکنجه و بازداشت قرار نگرفت و حتی بعد از آن نطق در مناصب عالی نظام از جمله در سمت عضو حقوقدان شورای نگهبان و معاونت قوه قضائیه نیز انجام وظیفه کرد و مورد توجه مسئولان بالای نظام نیز قرار داشت و به یاد دارم باری که ایشان به ملاقات امام رفته بودند نیز درحالیکه در آن زمان معمول نبود خبر دیدار یک نماینده با امام را از رادیو پخش کنند، خبر آن دیدار از رادیو نیز پخش شد. حال آن ولایت فقیهی که بر اساس آموزه های علمی و عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی می توان تصویر کرد را مقایسه کنید با تصویری که امروز از ولایت فقیه ارائه می شود و در سایه دفاع از آن عمل می شود. خدا می داند این خیانت که عده ای به ولایت فقیه و دین مردم روا داشتند چه آسیب هایی به کشور، مردم و باورهای معنوی آنها وارد کرده است.

    ملت شریف و آزاده ایران
     یک سال پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و آنچه با رای شما کردند و آن خون هایی که برای احقاق حقوق شما ریخته شد یک بار دیگر با صراحت و صداقت اعلام می کنم که بر سر پیمان خویش با شما تا پایان این راه ایستاده ام و آماده ام تا با هر کس که به نمایندگی از سوی حاکمیت معرفی شود به مناظره بنشینم و نگرش خود نسبت به قانون اساسی، خط امام و انقلاب را بیان کنم تا مردم -همان ها که امام فرمود جان من فدای تک تک آنان- به داوری بنشینند و معین کنند چه کسانی از قانون اساسی، راه و اندیشه و آرمان های انقلاب منحرف شده اند و چه کسانی علیرغم همه فشارها و سختی ها بر آن اصول پایبند مانده اند. تنها در چنین مناظره آزادی در برابر چشم ملت است که می توان اعتماد از دست رفته مردم را بازیافت. که اگر اقناع مردم با این حجم از تبلیغات و در چنین باتلاقی از دروغ و تهمت ممکن بود، نباید احتیاجی به سرکوب می بود و بدون هراس و توسل به قوای مسلح، مجوز راهپیمایی سکوت به معترضین داده می شد. اما مخالفان رای مردم حتی حاضر نشدند سهم ناچیزی از امکانات و ابزار رسانه ای و تبلیغاتی شان را برای توضیح و پاسخگویی یا اعلام مواضع به معترضین واگذار کنند تا به بیان دیدگاه خود و دفاع از تهمت های ناروای وارده بپردازند. آقایان منطق را در گلوله دیدند و به سوی مردم پرتاب کردند. طرفه آنکه آقایان به جای مدیریت کشور و شنیدن صدای مردم، در این ام القرای اسلام، شعار مدیریت جهان و برنامه ریزی برای جهانیان داده می شود. از مردم و سایه خود می هراسند و به جای توسعه و آبادانی کشور، سرکوب و گسترش زندان ها و کهریزک ها، را در برنامه خود قرار داده اند و سودای مدیریت جهان را نیز در سر می پرورانند.

    ملت آزاده و حق خواه ایران
     آن رایی که از شما دزدیدند و حقی که ظالمانه از شما ستاندند ننگی است که با هیچ رنگی پاک نخواهد شد. آنچنانکه پس از یکسال به رغم تمام فشارها و ارعاب ها نه تنها مطالبه حق خواهانه شما به فراموشی سپرده نشده بلکه این تحول خواهی بر اساس یک شبکه اجتماعی گسترده در لایه های مختلف اجتماعی نیز رسوخ کرده است و این گسترگی اجتماعی چیزی نیست که بتوان با سرکوب و ارعاب و بازداشت و دادگاههای فرمایشی از میان برد. خداوند مومنان را به صبر و استقامت فراخوانده و وعده پیروزی به آنها داده است. راه شما اگرچه سخت و صعب و پر پیچ و خم است اما آینده وعده داده شده خدا متعلق به شما و تقدیر بر نابودی ستم پیشگان است و «الیس الصبح بقریب».


    والسلام

    مهدی کروبی

    ۳۰/۳/۱۳۸۹

    کروبی: دفاع از حقوق مردم را وظیفه خود می‌دانم

    کروبی: دفاع از حقوق مردم را وظیفه خود می‌دانم: "
    دبیرکل حزب اعتمادملی طی پرسش و پاسخی اینترنتی که به مناسبت سالگرد انتخابات و خیزش های جنبش در سال ۸۸ با شبکه بین المللی CNN انجام داد، خاطرنشان کرد “تغییر به آسانی صورت نمی گیرد و من دفاع از حقوق مردم را وظیفه خود می دانم و درعین حال آماده ام هر هزینه ای را بابت آن بپردازم.” وی همزمان تصریح کرد “بزرگترین نگرانی من سرکوب خشونت آمیز مردم است، خصوصا زنان و مردان جوان در خیابانها و زندانها.”
    مشروح این مطلب و پرسش و پاسخ با مهدی کروبی که در سایت رسمی شبکه سی ان ان با عنوان “آینده متعلق به مردم ایران است”، منتشر شده، به ترتیب زیر است:
    سی ان ان – مهدی کروبی رهبر معترضان و رئیس سابق مجلس است که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان حضور داشت. او و دیگران دولت را متهم به تقلب گسترده در انتخابات سال گذشته کرده اند.
    انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری سال گذشته در ایران خشم گسترده ای را در جمهوری اسلامی بوجود آورد و باعث پدیداری جنبش سبز شد که توسط کاندیداهای مخالف، میرحسین موسوی و مهدی کروبی هدایت می شود.
    معترضان در مخالفت با جریان تندرو تحت هدایت رئیس جمهور محمود احمدی نژاد به خیابانها آمدند. اما دولت آنها را به شدت سرکوب کرده و بنا به گفته فعالان حقوق بشر درطول یکسال گذشته همواره درحال تنگ تر کردن عرصه بر مخالفان بوده است.
    در اولین سالگرد این انتخابات پرمناقشه کروبی به پرسشهای سی ان ان پاسخ می گوید. درخواست سی ان ان از طریق ایمیل برای فرزند کروبی، محمد تقی کروبی فرستاده شد و او پاسخهای پدرش را پس فرستاد.

    سی ان ان – ایران امروز چه تفاوتی با ایران قبل از انتخابات پارسال دارد؟
    مهدی کروبی – سال گذشته انتخابات با شور و هیجان آغاز شد و اکثر مردم پا به صحنه گذاشتند برای اینکه خواستار تغییر بودند. ما شاهد بلوغ سیاسی اقشار مختلف جامعه بودیم و مردم وفادارانه کاندیداهای خود را پشتیبانی کردند. اما بعد از تقلب بی سابقه در انتخابات ما شاهد تظاهرات آرام مردمی بودیم که خواهان پس گرفتن رای خود بودند. متاسفانه سرکوب خشن و بی رحمانه دولت هزینه زیادی را به مردم تحمیل کرد.
    امروز بسیاری در ایران عزیزان خود را از دست داده اند فقط به این خاطر که نتایج انتخابات را زیر سئوال برده بودند. بسیاری دیگر صدمه دیدند و فعالان سیاسی و فرزندان این مرز و بوم زندانها را پر کرده اند. نیروهای امنیتی قوانین اساسی، جنایی و مدنی را لگدمال کرده اند.

    سی ان ان – آیا شرایط امروز درایران بهتر از پارسال است؟
    کروبی – این قضیه را می توان از دو منظر بررسی کرد. از نگاه ظاهری چیزی پیشرفت نکرده چون وضعیت سیاسی، اقتصاد و روابط بین المللی آسیب دیده اند. مردم ایران بهای بسیار سنگینی را پرداخته اند. اما اگر نگاه عمیق تری به اوضاع بیاندازیم جامعه ایران گامهای بلندی را در راه آگاهی از حقوق خویش برداشته است و این دستاورد بزرگی است.

    سی ان ان – عده زیادی از مردم در جریان تظاهرات کشته یا دستگیر شدند. آیا جنبش اینقدر ارزش داشت؟
    کروبی – موقعیت سختی است اما باید بگویم که هزینه اصلاح نظامی که از آرمانهای انقلاب و حقوق مندرج در قانون اساسی و خون شهدا منحرف شده است بسیار زیاد است. از این دیدگاه و علیرغم تلخی آن این هزینه قابل درک است. تاریخ نشان میدهد که بدست آوردن آزادی و حقوق انسانی هرگز بی هزینه نبوده است حتی در جنبشهای کاملا صلح آمیز.

    سی ان ان – چرا تظاهرات خیابانی متوقف شده است؟
    کروبی – مردم به دلیل سرکوب بی رحمانه در خیابانها، تعداد بیشمار دستگیری های غیر قانونی، رفتارهای غیر انسانی در زندانها و بوجود آمدن حکومت پلیسی شرکت در تظاهرات را متوقف کرده اند اما این به آن معنا نیست که ما خواسته های خود را فراموش خواهیم کرد.

    سی ان ان – آیا جنبش سبز اکنون از یک سال پیش قوی تر است یا ضعیف تر؟
    کروبی – جنبش سبز امروز قوی تر و پخته تر از سال گذشته است. علیرغم فضای سنگین سرکوب این جنبش قادر بوده است که اقشار مختلف جامعه را با هم متحد کند. اتفاقا رهبری این توسعه و پیشرفت را به خوبی درک می کند. این حقیقت که حتی مراسم خاکسپاری با حضور پلیس ضد شورش برگزار شد و هرگز برای تجمعات حتی برای بزرگداشت امام خمینی اجازه صادر نکردند نشان دهنده قدرت این جنبش و ترس آنها از جنبش است.
    سی ان ان – جنبش سبز امروز به دنبال چیست؟ هدفش چیست؟
    کروبی – این جنبش خواستار اجرای همه اصول قانون اساسی است، خصوصا اصولی که مربوط به حقوق مردم ایران است. این جنبش می خواهد که ایران زیر سایه اصلاحات رشد کند و قانون برای همگان محقق شود. جنبش خواهان حقوق مدنی بنیادی برای همگان است. اینها اهداف جنبش هستند.

    سی ان ان – جنبش سبز چگونه می خواهد به هدف خود برسد؟
    کروبی – از طریق اصلاحات و بازگشت به راه اصلی انقلاب و حقوق مندرج در قانون اساسی. فراموش نکنید که جنبش سبز تنها به دنبال رسیدن به اهدافش از طریق آگاه سازی نسبت به حقوق مردم از راه صلح آمیز و با کمترین هزینه است.

    سی ان ان – آیا شما آقای احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور خود می شناسید؟
    کروبی – خیر، همانطور که بارها گفته ام من اورا رئیس دولت فعلی قملداد می کنم.

    سی ان ان – آیا شما نگران امنیت خود هستید؟
    کروبی – نگرانی های زیادی وجود دارد اما من نمی ترسم. در طول سال گذشته من و خانواده ام فشارهای زیادی را متحمل شده ایم. از شلیک گلوله به ماشین من در قزوین گرفته تا حمله به منزلم. بزرگترین نگرانی من سرکوب خشونت آمیز مردم است، خصوصا زنان و مردان جوان در خیابانها و زندانها. من می دانم که انحرافی ازقانون و خط امام صورت گرفته است و می دانم که تغییر به آسانی صورت نمی گیرد. من دفاع از حقوق مردم را وظیفه خود می دانم و آماده ام هر هزینه ای را بابت آن بپردازم.

    سی ان ان – چه چیزی به شما این امید را می دهد که جنبش سبز پیروز خواهد شد؟
    کروبی – قدرت این جنبش در مشارکت اقشار گسترده مردم در آن است. کلید موفقیت این جنبش آگاهی مردم است، خصوصا جوانان و زنان که در صدر جنبش هستند و همچنین اراده مردم برای احقاق حقوق خویش. رهبران واقعی این جنبش مردم هستند نه ما. روزهای سختی در پیش است اما راه روشن است و آینده از آن مردم است.

    منبع: جرس
    "

    ۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

    سیدمحمدخاتمی: حمله کنندگان به بیت آیت‌الله صانعی نیروهای خودسر نبودند

    سیدمحمدخاتمی: حمله کنندگان به بیت آیت‌الله صانعی نیروهای خودسر نبودند:
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان با انتقاد شدید از روش‌های جریانی تمامیت‌خواه که برای تثبیت قدرت خود به سوء استفاده از ارزش‌ها رو آورده است، توهین صورت گرفته به حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی و حمله به دفتر آیت‌الله صانعی را محکوم کرد و گفت:« بنده مطمئنم رهبری و رده‌های بالای مملکت هم این روش‌ها را نمی‌پسندند.»

    حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی 25 خردادماه با اعضای شورای مرکزی سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی دیدار کرد.
    وی با بیان اینکه «وعده دیدار ما پیش از این بود ولی اینکه تصادفا در 25روز خرداد صورت گرفت، تقارن میمونی است»، اظهار داشت:« 25خرداد روز بزرگی است چرا که این روز نسبتی با انتخاب و انتخابات دارد.»
    رئیس بنیاد باران با اشاره به اهمیت جایگاه انتخابات در یک نظام مردمسالاری افزود:« در انقلاب ما مساله حاکمیت بر سرنوشت امری است اساسی که از ده‌ها سال قبل مورد اهتمام مردم ما بوده است و بخصوص رهبروالاقدر، بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی، روی مساله انتخابات و حضور مردم و به خصوص جمله طلایی'میزان رای ملت است ' تکیه زیادی داشتند بنابر این انتخابات بسیار مهم است و 25 خرداد هم به هر حال نسبتی با انتخابات و مردم دارد.»
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:« اگر اعتراضی وجود دارد ناشی از دغدغه مردم نسبت به حاکمیت بر سرنوشت است.صرف نظر از درستی یا نادرستی اعتراض؛ اصل دغدغه بسیار با اهمیت است.»
    وی ادامه داد:« 25 خرداد یکی از روزهای با شکوه حضورخود جوش انبوه مردم در عرصه، با مدنی‌ترین شیوه‌ای که ما بتوانیم آن را تصور کنیم است و نشانه رشد کشور ماست که با کمال آرامش و بدون تنشی، بدون سازماندهی این جمعیت به صحنه آمد و حضور رشیدانه خود را اعلام کرد.»
    خاتمی تاکید کرد:« 25 خرداد می‌توانست و هنوز هم می‌تواند مبنایی باشد برای یک نوع انسجام جهت‌دار در راستای اهدافی که انقلاب اسلامی ما داشت، یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت.»
    رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها بیان اینکه «آزادی بیان و تشکیل اجتماعات و در عین حال همبستگی ملی نسبت به مصالح و منافع ملی برای همه ما مهم است»، اظهار داشت:« در روز 25 خرداد می‌شد از این موقعیت استفاده کرد و ایران و جمهوری اسلامی را وارد فضای تازه ای کرد که با حضور و محوریت مردم و اعتماد به آنها بتوانیم به سوی قله‌های پیشرفت حرکت بکنبم که متاسفانه اینگونه نشد و برخوردهای نامناسبی صورت گرفت که ما هنوز هم ما داریم تاوان این مساله را می‌دهیم.»
    وی افزود:« امروز هم تعداد زیادی از برادران و خواهران و جوانان ما در زندان هستند، برخوردها درست نبوده، هزینه‌های فراوان انسانی و مالی در این زمینه داده‌ایم و بدتر از همه اینکه اعتمادها بهم خورده و کسانی متاسفانه سبب شده‌اند نسل جوان ما کم کم تردیدهایش نسبت به حادثه معمولی موجود در جامعه را سرایت به اصل نظام بکند و و همین مساله زمینه‌ساز سوء استفاده کسانی شود که اصل انقلاب و نظام و ایران را نمی‌خواهند.»
    رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:« وقتی حزب اعتماد ملی تشکیل شد گرچه دلخوری هایی بین کسانی‌که هدف مشترک داشتند وجود داشت، اما بسیار جای خوشبختی بود که ما راه خودمان را با ایجاد تشکل‌های مردمی و مردم بنیاد می‌خواهیم ادامه دهیم و این تشکل هم به تشکل‌های دیگر اضافه شد.»
    وی ادامه داد:« این تشکیلات با محوریت جناب آقای کروبی که سوابق روشنی چه قبل و چه بعد از انقلاب داشته‌اند و نه حول قدرت که دقیقا از پایین و برای ایجاد تشکلی که بتواند اهداف و برنا مه‌های خود را اجرا کند و حتی بتواند دولت ساز باشد نه دولت ساخته شکل گرفت و موثر هم بود.»
    خاتمی تاکید کرد:« بسیار متاثرم که امروز حتی تحمل وجود حزب اعتماد ملی هم در جامعه ما نمی‌شود و حتی با عنوان‌های مختلف، شخص جناب آقای کروبی و اعضاء این حزب مورد جفا قرار می‌گیرند و به جای نقد صحیح، شاهد تخریب‌ها و توهین‌های یکطرفه و جفاها هستیم.»
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود:« ما افتخار این را داریم که انقلاب ما عرضه کننده یک نظام مردم‌سالار وفادار به معیارهای اسلامی و دینی در جامعه بوده و هست و این جمع بین مردم‌سالاری و دین داری از ابتکارات نظام ما بود و حاصل آن هم جمهوری اسلامی بود.»
    به گزارش روابط عمومی دفتر سید محمد خاتمی؛وی وی با تاکید بر اینکه « مردم سالاری جز با حضور مردم و تشکل های برآمده از مردم و اراده و خواست و نیازهای مردم تحقق پیدا نمی‌کند»، اظهار داشت:« این شوخی است که بگوییم مردم سالاری هست ولی تشکل‌هایی که از سلایق و دیدگاه‌های مختلف در جامعه نمایندگی می‌کنند و اینکه بتوانند با مرکزیت دادن به این دیدگاه‌ها جامعه را هدایت کرده و باعث رشد جامعه شوند محدود شوند.»
    خاتمی تاکید کرد:« در دنیای امروز بدون تشکل اصلا اداره یک کشور غیر ممکن است، اگر تشکل‌های مردمی باشند، اگر آزادی بیان، اندیشه و اجتماعات وجود داشته باشد بصورت طبیعی، مردم‌سالاری مسیر خود را طی می‌کند و در غیر اینصورت تشکل‌هایی بوجود می‌آیند که نسبتی با مردم ندارند و گاهی هم فراگیر می‌شوند که اجازه حضور و بروز هیچ تشکلی را نمی‌دهند گرچه خود آنها نمایندگی از کل افکار عمومی نکنند.»
    وی یادآور شد:« بدون تشکل‌ها، حتی نیروها و سازمان‌هایی که مسئولیت غیر سیاسی دارند عهده‌دار امور جامعه می‌شوند یعنی در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی محوریت پیدا می کنند و با تشکل ویژه راه را ادامه می دهند و این خود زمینه ساز دفع مردم و جدا شدن مردم از صحنه می‌شود و برای جامعه مشکل پیدا می شود.»
    به عقیده رئیس دولت اصلاحات در حال حاضر در جامعه شاهد وضعیتی هستیم که یک جریانی و طرز تفکری خودش را محور و اساس انقلاب می داند ومتاسفانه حاضر است برای دفع آنهایی که به عنوان رقیب خود می شناسد و برای تثبیت حاکمیت خود از همه چیز سوء استفاده کند.
    وی افزود:« این جریان خیلی ساده همه ارزش‌ها و سرمایه‌ها، امام، انقلاب و رهبری را در مسیر هدف خاص بکار می‌گیرد و طوری وانمود می کند که انها تجسم امام، رهبری و اصل انقلاب هستند و هر کس با سلایق آن‌ها مخالف باشد او ضد انقلاب و نظام و مخالف مصالح کشور است و بعد در سطح وسیع شروع به تبلیغات گسترده‌ای می‌شود برای بدنام کردن و تهمت زدن به گروه‌ها و جریانات و افراد.»
    سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:« ببینید تعبیرهایی که در مورد شخصیت‌های برجسته‌ای که در انقلاب ما بودند چقدر نارواست؛چقدر گشاددستانه هر نسبتی بخواهند به آنها می‌دهند و هر برخوردی با آنها می‌کنند متاسفانه اسم آن را هم می گذارند دفاع ازاسلام و انقلاب و امام و حتی چهره امام را هم حاضرند طور دیگری نشان دهند.»
    رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« حالا اگر فقط صرف تبلیغات بود این خیلی بد بود، اما بدتر آن است که انسان احساس می‌کند این روال و رویه اساس یک استراتژی و سیاستی می شود که در بر خوردهای سیاسی، امنیتی و قضائی با افراد و جریانات اجرا می‌شود.»
    وی افزود:« ما می‌بینیم آن نهادهایی که باید صلاحیت‌ها را مشخص بکنند می‌آیند با همین معیارها بصورت انبوه انسان‌های شایسته را رد می کنند و قدرت انتخاب مردم را محدود می‌کنند که این لطمه به انقلاب و روح نظامی است که امام آنرا بنیان نهاد، یا در برخوردهای قضایی و امنیتی که در جامعه هست، ما می‌بینیم همین طرز تفکروجود دارد؛ در تبلیغات،صدا و سیما و بولتن ها و در اجرا و عمل هم این مسائل وجود دارد که بسیار خطرناک است.
    رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« متاسفانه ما می‌بینیم جنبه‌های تبلیغی و عملی یکسان است، یعنی فقط در مقام تبلیغ نیست که فردی را متهم به همه اتهامات می‌کنند، دروغ و ناسزا و نسبت‌های ناروایی که هر کدام از آن‌ها جرم‌های بزرگی است و با کمال امنیت این اتهام ها را می‌زنند، برخوردها را می‌کنند و تخریب‌ها را انجام می دهند در عمل هم می بینیم حذف و طرد را وجهه همت قرار می دهند.»
    خاتمی یادآور شد:« شما دیدید با بسیاری از جلسات عادی که جریاناتی آن را نمی‌پسندند چگونه برخورد کردند، شما دیدید در 14 خرداد نسبت به بیت امام و حجت الاسلام والمسلمین حاج حسن آقا و شخص امام چه جسارت‌هایی شد و نیز همین روزهای قبل نسبت به جناب کروبی و بیت مرجعیت شیعه چه برخوردی انجام دادند.»
    وی افزود:« سابقه حضرت آیت‌الله صانعی روشن است و تاییدی که امام از ایشان کردند، ایشان از شاگردان خوب امام بودند، مسئولیت های بسیارمهمی داشتند و امروز تعداد زیادی مقلد دارند، وقتی این طور با بیت ایشان برخورد کنند باید نگران بود. نمی توانیم بگوییم اینها خودسر هستند که با آزادی و امنیت کامل هرگونه توهین و اهانت را انجام می‌دهند، اصول اخلاقی و اسلامی و قانون اساسی را زیر پا می‌گذارند و هیچ کس با آن‌ها برخورد نمی‌کند.آن‌ها مجهز به تجهیزاتی هستند که در اختیار افراد عادی قرار نمی‌گیرد، اینها مساله ساده‌ای نیست.»
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «اینها روش هایی نیست که امام می خواست»، تاکید کرد:«این روشی نیست که قانون اساسی ما ان را قبول داشته باشد، بنده مطمئنم رهبری و رده‌های بالای مملکت هم این روش‌ها را نمی‌پسندند و متاسفانه اینها را به نام اسلام و امام و رهبری تمام کردن ظلم مضاعف است، علاوه بر اینکه در جامعه شکاف ایجاد می‌کند، نیروهایی که باید در خدمت مردم کشور و نظام قرار بگیرند از کاری که باید انجام دهند محروم می‌شوند، چهره امام و انقلاب لطمه می‌بیند و باید فکر اساسی‌تری کرد.»
    رئیس موسسه بین‌المللی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تصریح کرد:« امروز فشاری که روی ایران است وبسیار زیاد است، قطعنامه‌ای که در شورای امنیت صادر شد چندمین قطعنامه ای است که علیه کشور صادر شده و این در حالیست که در برابر جنایات اسرائیل نه تنها اقدامی نمی‌شود بلکه حمایت هم می‌کنند.»
    وی یادآور شد:« اینها دشمنی علیه ایران است و دودش به چشم مردم می‌رود و هیچ کس نمی‌تواند روش‌های دشمنانه علیه ملت ایران و انقلاب را قبول کند.»
    خاتمی ادامه داد:« ایران که می‌خواهد طبق ظوابطی که هست برخوردار از تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای باشد، این طور مورد فشار قرار می‌گیرد، در حالیکه دیگرانی که سلاح‌های مخرب و زرادخانه های بزرگ اتمی دارند نه تنها مورد فشار قرار نمی‌گیرند مورد حمایت هم قرار می‌گیرند.»
    رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« این دشمنی‌هایی است که علیه ما می‌شود و در اینجاست که ما باید وحدت داشته باشیم و در کنار هم قرار بگیریم، با کدام نیرو می خواهیم در مقابل دشمنی‌های دیگران بایستیم؟ و این در حالی است که در داخل شاهد سیاست‌هائی هستیم که به انفکاک و جدائی‌ها و تقویت دشمنی‌ها می انجامد.»
    وی افزود:« البته ما باید سیاست‌هایی که ما را به آنجا کشاند ارزیابی کنیم که درست بوده یا به آنها کمک کرده‌ایم که بتوانند این طور به ما لطمه بزنند؟ اینها باید ارزیابی شود.»
    سیدمحمد خاتمی تصریح کرد:« الان زمانی است که ما باید اتحاد داشته باشیم و در کنار هم قرار بگیریم، نباید جریاناتی بیایند و همه نیروهای انقلاب را مورد اتهام قرار دهند با جوانان برخوردهای خشن کنند و حتی افراد اجازه نداشته باشند جلسه عادی بگیرند وحرف‌های در چارچوب قانون بر فرض اعتراض هم باشد بزنند چرا که نتیجه کار این است که نسل جوان ما با این کارها از اسلام وانقلاب دور خواهد شد.»
    وی ادامه داد:« اگر کسانی مخالف مدیریت موجود در کشور هستند و می‌گویند این مدیریت با معیارهای انقلاب اسلامی و خط امام (ره)سازگار نیست و با مصالح کشور نمی‌خواند اینها خیرخواه مملکت هستند.اگر آنها گفتند در یک فضای آزاد مردم تصمیم بگیرند و مدیریتی که متناسب با شان انقلاب و ایران اسلامی است باشد اینها دوستداران انقلاب هستند.»
    رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:« باید در یک فضای آزاد وضعیت اقتصادی کشور و مدیریتی ، دانشگاهی و روابط خارجی نسبت به سالهای قبل مورد بررسی قرار گیرد و مورد نقد قرار بگیرد و به مردم هم اطلاع درست داد تا بتوانند تصمیم بگیرند.»
    رئیس بنیاد باران افزود:« ما با این درآمد هنگفت نفت می‌توانستیم مسیر 20 ساله چشم انداز را 10 ساله طی کنیم ولی امروز از آن هدف‌ها دورتر شده ایم؛ کاری کردیم که ورود سرمایه خارجی به کشور قطع شد والان هم فشار می‌آید که سرمایه به کشور نیاید ما برای ورود به بازارهای دنیا مشکل پیدا کردیم.»
    وی تصریح کرد:« بدون سرمایه گذاری و تولید نمی‌توان بیکاری را از بین برد، امروز گرانی و تورم توام با رکود خطر بزرگی است که بخصوص بخش‌های محروم‌تر جامعه درد آن را بیشتر احساس می‌کنند.»
    خاتمی ادامه داد:« اگر کسی انتقاد به این مسائل داشته باشد خیرخواه است، البته که معتقدم نمی‌توان یک شبه بیکاری و تورم را از بین برد اما جهت‌گیری‌ها دارد بدتر می‌شود یا بهتر؟ نقد به مدیریت وظیفه ماست، امر به معروف و نهی از منکر است.»
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان افزود:« بزرگان کشور و مملکت که دلشان برای امام و انقلاب و خط امام می‌سوزد باید توجه داشته باشند که زیان بزرگ آنجایی متوجه نظام و امام و کشور است که اگر کسی دلش می‌سوزد باید متهم بشود به همه اتهامات، دروغ و تهمت! آزادانه نسبت‌های عجیب و غریب به چهره‌هایی می‌دهند که سر تا پای زندگیشان علاقه‌مندی به انقلاب و ایران و امام بوده است.دغدغه آنها قانون اساسی بوده و هست.»
    وی هشدار داد:« نتیجه این روش که از یک طرف در عرصه‌های سیاسی همه راهها را می‌بندند که فقط یک جریان خاص بتواند در عرصه حضور داشته باشد، درعرصه اجتماع عرصه را تنگ ‌کنند و با روش‌های ضداخلاقی، البته سازمان‌دهی شده همه نیروها را در تنگنا قرار ‌دهند،نارضایتی‌هایی است که در اقشار مختلف مردم وجود دارد.»
    سیدمحمد خاتمی تصریح کرد:« کجاست عدالت؟ایا امروز زندگی مردم آسان تر شده یا مشکل‌تر؟ کسانی‌که مخالف این روش‌ها هستند خیرخواه انقلاب و جامعه هستند نه کسانیکه می‌کوشند حتی چهره امام و نظام را بد جلوه دهند.»
    رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد:« همه باید دست به دست هم دهند و به فکر چاره باشند چون این رفتار و روش‌ها درست نیست باید جلوی تهمت زنندگان، تخریب کنندگان و کسانیکه روش های خشن دارند را گرفت.»
    وی یادآور شد:« بنده در حد توان به غرب و لیبرالیسم نقد داشته‌ام و کرده‌ام .کتاب از دنیای شهر تا شهر دنیا را بخوانید فصل آخر آن نقد لیبرالیسم است.بنده متهم می‌شوم به طرفداری از لیبرالیسم و از آن طرف یک نوع رفتارهای فاشیستی در کشور وجود دارد که به نام اسلام و انقلاب می‌خواهند آن را در کشور جا بیندازند!»
    رئیس بنیاد باران تاکید کرد:« ما نمی‌توانیم با حربه فاشیسم به جنگ لیبرالیسم برویم، هم فاشیسم و هم لیبرالیسم قابل نقد است البته فاشیسم از لیبرالیسم بسیار بدتر و خطرناکتر است.»
    وی ادامه داد:« ما مردم سالاری را با همه وجود قبول داریم و معتقدیم که اسلامی که امام نماینده آن بود با مردم سالاری سازگار بود، آزادی بیان آزادی اندیشه و آزادی اجتماعات، انتخابات آزاد شرایطی است که در مردم‌سالاری باید وجود داشته باشد و واقعا اگر این طور بود ما می‌توانیم در مسیر اهداف انقلاب حرکت کنیم و جلو برویم.»
    سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« راهکار این است همه با هم با داوری قاتون اساسی و معیارهایی که امام گفت نه با تفسیرهای نا به جا کار را انجام دهیم، متاسفانه بعد از امام جای قواعد و استثناها عوض شد!»
    در ابتدای این دیدار سید باقر اسکوئی رئیس سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی ضمن تبریک روز باشکوه 25خرداد 88 و حضور حماسی ملت بزرگ ایران در پاسداشت اهداف اصیل انقلاب و نظام با اشاره به فشارها و تهدیدات روز افزون داخلی و خارجی به بیان دغدغه های فعالان سیاسی و دلسوزان نظام پرداختند.
    وی خاطر نشان کرد:« جناب آقای خاتمی امروز بیش از پیش یک سرمایه ملی و بین المللی در عرصه کشور است و انتظار ما این است که جنابعالی با توجه به اشرافی که به مسائل دارید و مقبولیت مردمی فراگیرتان در خروج از بحران کنونی که آینده کشور و نظام را به مخاطره انداختند نقش پر رنگ تری ایفاء نموده و همچون گذشته این برهه حساس در کنار مردم ایران بمانید.»

    ۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

    اطلاعیه میرحسین موسوی پیرامون ۲۲ خرداد امسال و نیز هتک حرمت بیوت مراجع

    اطلاعیه میرحسین موسوی پیرامون ۲۲ خرداد امسال و نیز هتک حرمت بیوت مراجع:
    کلمه: میرحسین موسوی در واکنش به هتک حرمت بیوت مراجع در اطلاعیه ای این گونه برخورد ها را ناشی از نیاز دولتیان به حادثه سازی‌هایی دانست که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آورده اند از چشم‌ها پنهان نگه دارند. وی همچنین ۲۲ خرداد امسال را نشان بلوغ و آگاهی جنبش اصیل سبز قلمداد کرد. به گزارش کلمه متن این اطلاعیه به شرح زیر است:

    بسمه تعالی

    خودداری از صدور مجوز راهپیمایی برای روز ۲۲ خرداد بیش از هر چیز نشان دهنده ترس دولتیان از تکرار حماسه ۲۵ خرداد سال ۸۸ است.
    آرایش نظامی- امنیتی بی‌سابقه درتهران نشان می‌دهد که علی‌رغم یک سال سرکوب و حبس واستفاده یک‌سویه از صداوسیما و رسانه‌های دولتی و هزینه‌های هزاران میلیارد تومانی، تمامیت طلبان نتوانسته اند مردم را به صداقت و صحت عمل خود متقاعد سازند. که اگر می‌توانستند چه نیاز به این همه هزینه و لشگرکشی و دروغ پردازی؟!
    حمله به مردم و دانشجویان در روز ۲۲ خرداد و سپس حمله به دفتر مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی صانعی وحمله به دفتر حضرت آیت الله العظمی منتظری و توهین به جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی از شدت بحران و اغتشاش فکری در میان مهاجمان خبر می‌دهد. ۲۲ خرداد ماه امسال، مردم بهانه ای به دست دولتیان ندادند تا با آن پیامدهای ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را، که به دلیل سوءمدیریت و سیاست‌های عوام فریبانه بر سر کشور و ملت ما تحمیل شده است، بپوشانند و نیز عواقب اقدامات منافقانه و ظالمانه در مراسم روز ۱۴ خرداد را از یادها ببرند.
    ۲۲ خرداد بلوغ جنبش عظیم سبز را نشان داد و نشان داد که هر شهروند سبز هر جا که باشد، از خانه و اداره و محل کار و کارخانه و مدرسه و خیابان، با ابتکارات و خلاقیت، خود یک جنبش است.
    جنبش سبز آن آگاهی را دارد که به گونه ای عمل نکند تا تمامیت‌خواهان بتوانند پیامد سیاست‌های غلط خود را در زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و سیاست خارجی بپوشانند. امروز دولتیان بیش از همیشه محتاج حادثه سازی‌های هستند که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آورده اند از چشم‌ها پنهان نگه دارند. حمله به دفتر یک مرجع عالی‌قدر و یکی از شاگردان مورد علاقه و محبت حضرت امام (ره) ورود به مرحله جدیدی از این بحران‌سازی‌ها است. ولی آمران و عاملان این اقدام خطرناک بدانند که حمله به مراجع و هتک حرمت و زیرفشار قرار دادن آن‌ها تنها مشروعیت نظام را از بین می‌برد.
    آیا فراموش کرده اند حمله به بیت حضرت امام (ره) بود که زمینه برچیدن پایه‌های استبداد را در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و سپس بهمن سال ۵۷ فراهم کرد و باز هم عبرت نمی گیرند؟
    آیا با دانستن این تجربیات تاریخی است که بر شاخه می نشینند و بن می برند؟

    میرحسین موسوی

    ۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه

    مشروح کنفرانس خبری اینترنتی موسوی و کروبی به مناسبت ۲۲ خرداد

    مشروح کنفرانس خبری اینترنتی موسوی و کروبی به مناسبت ۲۲ خرداد: "
    میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک کنفرانس خبری اینترنتی به مناسبت سالگر ۲۲ خرداد به سوالات خبرنگاران پاسخ گفتند. به گزارش خبرنگار کلمه در این کنفرانس خبری مجازی که با میزبانی تیم کلمه برگزار شد نمایندگان سایتهای ادوار نیوز، امروز، جرس، کلمه، سحام نیوز، تحول سبز، میزان، ندای سبز آزادی و نوروز سوالات خود را از آقایان کروبی و موسوی پرسیدند. این کنفرانس خبری با استفاده از امکانات دنیای سایبری و به صورت مجازی برگزار شد.
    خبرنگاران حاضر در تالار گفت و گو به دو صورت آفلاین یا آنلاین سوالات خود را با هدف بررسی یکسال گذشته پس از انتخابات، حوادث اخیر و برنامه های آتی پرسیدند و موسوی و کروبی به صورت مشترک به این سوالات پاسخ گفتند.
    متن مشروح این کنفرانس، فایل ویدیویی برای دانلود و برای موبایل (بلوتوث) و موارد تکمیلی متعاقباً تکمیل میگردد.
    برای دریافت فایل صوتی اینجا را کلیک کنید (۱۵ مگابایت)



    برای دیدن فیلم کنفرانس با کیفیت HD، روی آن کلیک کنید و از منوی مربوطه در صفحه یوتیوب، رزولوشن مورد نظر را انتخاب نمایید
    برای دیدن عکسهای این کنفرانس هم میتوانید به این خبر مراجعه کنید.

    میرحسین موسوی و مهدی کروبی امروز در یک کنفرانس خبری اینترنتی به سوالات خبرنگاران پاسخ گفتند. در این کنفرانس خبری مجازی که با میزبانی تیم کلمه برگزار شد نمایندگان سایتهای ادوار نیوز، امروز، جرس، کلمه، سحام نیوز، تحول سبز، میزان، ندای سبز آزادی و نوروز سوالات خود را از آقایان کروبی و موسوی پرسیدند. این کنفرانس خبری با استفاده از امکانات دنیای سایبری و به صورت مجازی برگزار شد. خبرنگاران حاضر در تالار گفت و گو به دو صورت آفلاین یا آنلاین سوالات خود را با هدف بررسی یکسال گذشته پس از انتخابات، حوادث اخیر و برنامه های آتی پرسیدند و موسوی و کروبی به صورت مشترک به این سوالات پاسخ گفتند. مشروح این گفت و گو به مناسبت 22 خرداد منتشر می شود.

    مجری: در آستانه ۲۲خرداد هستیم و فرصتی فراهم شده تا برای اولین بار یک مصاحبه رسانه ای مشترک شما دو بزرگوار برگزار شود.
    سایت های مختلف سبز در این جلسه حضور دارند و سوالاتشون رو خدمت شما دو بزرگوار مطرح می کنند و شما هم علی القاعده پاسخی را که شایسته می دانید می فرمائید. ابتدا صحبتهای مقدماتی:
    موسوی:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    خود این که ما خدمت یکی از مبارزین قدیمی و پایدار جمهوری اسلامی هستیم و در کنار جناب آقای کروبی نشستن برای من افتخار است و از این نظر خوشحالم و همچنین صحبت با سایت ها و رسانه های مجازی سبز.
    در نظر داشته باشیم که یک سال پیش چنین فرصت هایی برای ما فراهم نبود و خود این نشان دهنده تحولی در زمینه رسانه ها و اطلاع رسانی است و خود این خشنود کننده است و در نظر داشته باشیم مصاحبه امروز تداوم داشته باشد و تکرار شود و در مناسبت های مختلف بتوانیم با دوستان گوناگون و رسانه های سبز صحبت کنیم.
    کروبی:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    همانطوری که برادر بسیار بزرگوارمان آقای موسوی فرمودند این فرصت بسیار خوبی ست و اولین باری هم هست که دو نفری بنشینیم و صحبت کنیم ضمن اینکه سال سختی هم بود و حوادث مختلفی به وجود آمد اما انسان احساس می کند که عنایت پروردگار متوجه مردم است زیرا آسیب هایی به سمت نظام و جمهوری اسلامی و کشور می آمد و بوجود آمد که الحمدلله (علیرغم) حوادث تلخ بوجود آمده برکاتش فراوان است. شاید اگر یکی از ما دو نفر اگر پیروز شده بودیم نمی توانستیم آن نقشی که که الان ایفا شده ایفا کنیم و با توجه به آنکه چه برنامه هایی برای کشور متاسفانه برنامه ریزی و مهندسی شده از این جهت بسیار مهم است.
    مجری:اگر موافق باشید خبرنگاران تک تک سوالات رو مطرح کنند و در خدمت شما باشیم.
    خبرنگار سایت جرس: جناب آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی، سوال برای هردوی شما بزرگواران است.جنبش سبز برای آنکه دچار روزمرگی نشود، و طرفدارانش دچار دلسردی و یاس نگردند، نیاز به تبیین استراتژی و تدوین برنامه (کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت) و تعیین شعارهای اصلی دارد. برای این امور چه تمهیداتی اندیشیده اید؟آیا وقت آن نرسیده که رهبران سبز برای این سه محور به طور عینی و شفاف مواضع مشترک خود را اعلام نمایند؟
    موسوی:
    سوال بسیار دقیقی است. این شعارهایی که مطرح است شعارهایی است که با تجربه مردم و مبارزه مردم و ایستادگی مردم در طول یک سال گذشته در حقیقت بروز و ظهور کرده است. اولین شعار “رای من کجاست” بود به دلیل تخلفات و تقلباتی که بود ولی مردم وقتی با موانع روبرو شدند با سرکوب و شکنجه و کشتار و امثال اینها روبرو شدند متوجه شدند که ما مشکلات وسیع داریم و لذا به تدریج شعارهای دیگر مطرح شد. در گرداگرد این شعارها و تجربیاتی که بوجود آمده امروز بیش از پیش مطالبات جنبش سبز و جریانی که در انتخابات آسیب دید مشخص و روشن است. در داخل مردم هم همینطور. این آگاهی گستردهای که از طریق شبکه های نیرومند اجتماعی ایجاد شده اصلا قابل مقایسه با یک صد سال اخیر نیست. این درست است که بر اساس روشن شدن مطالبات این شعارهاباید نظم پیدا بکند. البته خود این نظم هم با توجه به اتفاقاتی که میفتد قابل تغییر و انعطاف پذیر باشد.
    کروبی:
    بنده ضمن تایید صحبت های برادر عزیزم نکاتی رو اضافه می کنم. حادثه سال پیش بدون جهت بوجود نیامد و این نکته مهمی است. در خلال شور و نشاطی که در انتخابات مردم نشان می دادند مهمترین سوال برایشان این بود که آیا ما بیائیم رای بدهیم همانی که رای دادیم از صندوق بیرون خواهد آمد یا چیز دیگری اتفاق خواهد افتاد؟ سه تا انتخابات عجیب برگزار شد که حتما باید کالبد شکافی منطقی معقول و دوستانه با اجراکنندگان و نظارت کنندگان برگزار شود. یکی انتخابات مجلس هفتم، دیگری انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم و دیگری انتخابات هشتم مجلس. اینها همه مقدمه شد برای این حادثه و مردم با آن نشاط صحبت می کردند که آن حادثه تکرار نشود وتا آن موقع همیشه ما به مردم می گفتیم تقلب ۲تا ۴میلیون است و شما به پای صندوق ها بیایید و وقتی مردم آمدند با آن شدت و همه قبول دارند که نزدیک ۸۵درصد مردم شرکت کردند و وقتی نتایج اعلام شد همه اینها انباشته شد و موجب انفجار مردم شد. و این را باید بگوئیم که این مردم بودند که بهشان برخورد و یک مرتبه تحقیر شدند و با شور و نشاط آمدند و شعار اولیه شان این بود که رای من چه شد و رای مرا پس بدید و… متاسفانه آقایون فکر کردند با یک حرکت و تقلب و سرکوب و برخورد مسئله حل می شود که نشد.ضمن اینکه آن برنامه ریزی های که می فرمائید باید انجام بگیرد اما عنایت کنید که این مسئله چگونه رشد کرده است. و در چه شرایطی هم رشد کرده و پیش آمده یعنی وقتی من با مهندس موسوی می نشینیم کنار هم و یک کمیته تعیین می کنیم. آقای دکتر الویری نماینده بنده و آقای دکتر بهشتی و مقدم نماینده ایشان هستند برای اینکه ببینند اینهایی که زندان افتادند خبر داشته باشند، آن کسی که مجروح شده چه به سرش آمده؟ آن کسی که شهید شده چه به سرش آمده؟ آمدند سه نفر اینها را گرفتند و انداختند زندان و یک نفرش را اون روز ایران نبود خوشبختانه. در یک فضای اینچنینی که مواظب جلسه ها هستند و گفتگوها را سرکوب می کنند و می برند اینها را ماه ها را در زندان می اندازند. طبیعی است که برنامه ریزی کمی وقفه هم در آن ایجاد می شود ولی آنقدر رشد و آگاهی زیاد است که همینطور خود به خود دارد رشد پیدا میکند و ببینید آنقدر شرایط برایشان سخت شده که همین حادثه سالگرد امام را شاهد بودیم و می توانیم به آن بپردازیم.
    خبرنگار سایت امروز: جناب آقای میرحسین موسوی همانطور که بارها اعلام کرده اید، بزرگترین هدف جنبش سبز آگاه سازی اجتماع می باشد. در یک تقسیم بندی ساده، سیستم آگاهی اجتماعی داری سه رکن زیر می باشد:
    (الف) اطلاعات: شامل اخبار، تحلیل، پیام یا دیگر تولیدهای فکری جنبش می باشد.
    (ب) زیر ساخت ارتباطی: منظور همان شبکه اجتماعی است که اطلاعات تولید شده می بایست در آن جاری و ساری شود.
    (ج) پیش نیاز آموزشی: به دور از القاء هرگونه پیش داوری در گیرنده های اطلاعات (شهروندان جامعه)، برای فهم صحیح اطلاعات منتشر شده در شبکه اجتماعی نیاز است پیش نیازهای آموزشی لازم که به فهم اطلاعات منتشر شده کمک می کند در دسترس شهروندان (گیرنده های شبکه) قرار گیرد. تا حدودی ارتقاء سطح آموزشهای اجتماعی در دوران ۸ ساله اصلاحات به همراه موج جهانی شدن که در فضای مجازی جاریست، توانست این پیش نیازها را به قشر متوسط جامعه آموزش دهد ولی کماکان بخش عمده ای از اجتماع از این پیش نیازها محرومند.
    به لحاظ تشکیلاتی رهبران جنبش تا کنون تنها در رکن (الف) فعال بوده اند و برنامه خاصی از ایشان برای دو رکن دیگر مشاهده نشده است. هرچند که معتقدیم برای عملیاتی کردن ارکان (ب) و (ج) رهبران نمی توانند مستقیما وارد عمل شوند و باید با ایجاد هماهنگی بین فعالین اجتماعی-سیاسی حوزه های مختلف این موارد را پیگیری نمایند. در چند ماهه اخیر نیز شاهد تلاشهایی برای ایجاد این هماهنگی و همسویی هستیم ولی مایلیم برنامه های شما را به طور ویژه درباره ارکان (ب) و (ج) بدانیم تا به جامعه و فعالین سیاسی-اجتماعی انتقال دهیم.
    موسوی:البته خود سوال به نظر من تشریحی ست و یک مقدار جواب خودش را در خودش دارد همانطوری که سه قسمت میکنه مسئله رو .مسئله تولید اطلاعات است و… حقیقتش این است که یکی از ویژگی های انتخابات سال گذشته انفجار اطلاعات در میان جامعه است و دلیل این قضیه حساسیت مردم نسبت به اطلاعات است. اطلاعات همیشه وجود داره در جامعه و بحث سر دیدن این اطلاعات است. مردم کم کم احساس کردند که نیاز دارند به اینکه به سمت تجزیه و تحلیل بروند و مسائل را بهتر و روشن تر ببینند و نتیجه اش این گسترش اطلاعات است و از همان اول هم حدس زده میشد که رسانه های رسمی و حکومتی علی رغم الزاماتی که در قانون اساسی وجود داشته اجازه نخواهند داد که این اطلاعات به مردم انتقال پیدا کند و یک تعامل ملی بوجود بیاید. اگر این کار صورت می گرفت اگر می گذاشتند که همه مردم نظرات خودشان را با استفاده از رسانه ملی ابراز کنند خیلی از مسائل سیاسی و بحران هایی که داشتیم نبود و در حقیقت رسانه ملی تبدیل به رسانه ضدملی شد و جلوی هرنوع گفتگو را گرفت،جلوی اجتماعات گرفته شد که یکی از جاهایی بود که می شد اطلاعات در سطح جمعی مطرح بشه ولی عملا کسانی که می گفتند ما اکثریت را و ۶۴ درصد رای مردم را به دست آوردیم نشان دادند که چنین نیست و کسی که آنقدر رای می آورد نباید از تجمع مردم بترسد و از گردهمایی مردم بترسد و جلوی آن گرفته شد و نتیجه اش روی آوردن مردم به شبکه های اجتماعی از یک طرف و رسانه های مجازی از سوی دیگر بود. البته رسانه های مجازی قبلا وجود داشت ولی استفاده اش در چارچوب این جنبش عظیم دگرگون شد یعنی از محتوای دوست یابی و آشنایی و فعالیت های صرف فرهنگی انتزاعی در آمد و به یک جریان زنده ای تبدیل شد که الحمدلله گسترش پیدا کرده است و این پشتوانه گسترش آن شبکه اجتماعی نیرومندی شد که ارتباط های بسیار قوی بین ملت ما ایجاد کرد و خود آن سرمایه اصلی ما برای دادن هرنوع اطلاعات است. بله خود این اطلاعات و اطلاع رسانی در یک جاهایی کم و کسری دارد که من اعتقاد دارم که آن بخشی که اطلاعات به دستش رسیده و تعامل درآن وجود دارد و ارتباطات قوی بینشان ایجاد شده با استفاده از اینترنت و رسانه های مجازی و کانال های تلویزیونی و امثال اینها و مخصوصا دانشگاه ها از بعد دیگر یعنی شبکه ای که در آن اطلاع رسانی قوی صورت می گیرد اینها دایره ی فعالیت و اطلاع رسانی خود رو باید گسترش بدهند. در گرداگرد روز معلم و کارگر یه مقدار فعالیت شد و دیدیم که پاسخ داد. الان هم مخصوصا دانشجویان و معلمان و کسانی که در شبکه های مجازی هستند باید چارچوب هایی که برای خودشان تعریف کردند را کمی بشکنند و یک کمی به فضای ملی بیشتر تاکید کنند، به کشاورزان،به بازاری ها به روحانیت به معلم ها به کارگران و حقوق بگیران و… این جنبه ابزاری هم ندارد به دلیل اینکه مشکلاتی که در کشور هست که در قالب تقلب انتخاباتی شروع شد در حقیقت معطوف به یک اساس و بنیان های ریشه ای تری هست که در عمل وقتی ما به طور گسترده به آن می پردازیم خودش را آشکار می کند و مکن فکر می کنم فساد اقتصادی و اداری و سیاسی و میل به دیکتاتوری و میل به خود رایی هست که زمینه را ایجاد می کند که چنین تقلباتی ایجاد شود و دورنمای یک رای آزاد برای مردم دورتر از آن چارچوبی که قانون اساسی نشان داده است به نظر بیاید. در این رابطه البته همه دوستان که به نوعی فعال هستند مشکلاتی دارند. یعنی نگاهی، عملا به جای اینکه دعوت کند تشکل ها فعالیت کنند و کسانی که در این زمینه صاحب نظرند دور هم جمع باشند و در نتیجه طرفی برای صحبت وجود داشته باشد هر نوع تشکل و گردهمایی را در هم می کوبد. همانطوری که جناب آقای کروبی فرمودند ما ۴نفر را فقط برای اینکه فقط به مسائل زندانی ها بپردازند گذاشته بودیم آنها را هم تحمل نکردند و این فرصت از کشور گرفته شده است. دلیل اینکه این همه نظام به راه حل های امنیتی مایل شده برای این است که تمام راه حل هایی که می توانست از طریق سیاسی مشکلات را حل بکند اینها خودشان این راه را کور کردند و در حقیقت از بین بردند و به همین دلیل ایجاد یک تشکیلات منظمی که بتواند پاسخ گوی این نیازها باشد را ما نداریم و باز هم من در این چهارچوب فکر می کنم برای مدت قابل توجهی شبکه های اجتماعی و فضای مجازی بتوانند پاسخ گوی این خلا باشند در عین حالی که تلاش هایی باید بشود که ما بتوانیم در سطح بین المللی و در سطح بیرون کشور کانال هایی تاسیس شود و در سطح رسانه ای کمی گسترده تر و نظم یافته تر ادامه پیدا کند و آن دوستانی که به این مسئله فکر می کنند هم برای رادیو و هم برای کانال های تلویزیونی باید در این کار تسریع بکنند و سریع تر اقدام کنند و این حق ملت ماست که در این زمینه مجاری برای اطلاع رسانی داشته باشد به طور مستقل از زبان جنبش و از زبان منافع ملی ما.
    امروز: سوال دوم از اقای مهدی کروبی:
    جنبش دانشجویی یکی از توانمندترین شبکه های اجتماعی برای آگاهسازی دیگر اقشار اجتماعی می باشد. شما در دوران تبلیغات انتخاباتی خود توانستید قشر دانشجو (بویژه فعالین شناخته شده دانشجویی) را با خود همراه سازید.ولی امروز متاسفانه با توجه به دستگیری رهبران جنبش دانشجویی و همچنین محدودیت های اعمال شده از طرف حاکمیت در رابطه با ارتباط شما با اقشار مختلف جامعه، به ویژه با اقشار اثرگذار مانند دانشجویان، چه راهکاری برای برون رفت از این شرایط و استفاده از پتانسیل‌های دانشجویان در جهت تحقق اهداف جنبش سبز در نظر دارید؟
    کروبی: همانطوری که خود شما اشاره فرمودید از فشارها، محدودیت ها دستگیری ها و از همه امکانات استفاده کردند برای اینکه این رابطه ها قطع بشودو. ما می بینیم که هر روز چند دانشجو را دستگیر می کنند یا از تحصیل محروم می کنند و مجموعه اینها در زندانند و برخی نزدیک یک سال است که در زندانند و حتی یک مرخصی هم به آنها داده نشده است. این بهترین دلیل است که وضع در این سمت رو به رشد و گسترش است و اینها از دانشجویان بیشترین ضربه را خوردند و فشارها بیشتر روی دانشگاه ها و دانشجوها بوده است اما در عین حال ما می بینیم که همه جا حضور دارند و فعالند. طبیعی است که محدودیت ها و احتیاط ها بیشتر می شود. حتی امکان دارد یک مواردی هم ریزش وجود داشته باشد نه به این معنا که فکرش عوض شود. به این معنا که وقتی که فعالیت سخت شد آن را کم کند اما فکر و اندیشه و تحرک مانده است. من با وجود این فشارها مقید بوده ام که رابطه خود را با خانواده های آ نها حفظ کنم و در جلسات مختلف شرکت کنم. اما بنده متاسفم و وقتی برخی چیزها را می خوانم مبهوت می شوم و تعجب می کنم که خدایا کجا هستند اینها و ما کجا هستیم. می گویند شما عروسی رفتید و نماینده سپاه که یک روحانی است علیه حاج حسن خمینی مصاحبه می کند و می گوید رفته است دیدن آقای بهشتی(پس از آزادی) و بنده مبهوت و متحیر می شوم. به هر جهت این قضایا برای اینها انقدر سنگین شده است که کارهایی می کنند که معقول و منطقی نیست بنابراین ما ارتباطاتمان سخت هست ولی این را حفظ کرده ایم و تن به هر بلایی هم داده ایم و می بینید که هر روز فشار می آورند که اینها جرات اینکه جایی بروند را ندارند و آنقدر فشار می آورند که سر قبر پدرمان هم نمی توانیم برویم و فاتحه بخوانیم منتها وقتی به آنجا می رویم این مردمی که کیهان و رسالت و … می نویسند این مردم گاز فلفلی دارند، چاقو هم دارند اسلحه گرم هم دارند و هم ون دارند و… . همین شب جمعه گذشته یکی از پاسدارهای بنده را حسابی کتک زده اند و بردند. اینها مردم هم هستند بنابراین درست است که فشار می آورند اما فشارها عمق مشکل را زیاد می کند و مردم برای این مشکلات راه چاره پیدا کنند. حالا مشکل این پاسدار این بوده که یک جمله گفته است بابا ایشان آمده اند فاتحه بخوانند و بروند و این چه کاری است که انجام داده اید؟ البته ایشان را آزاد کرده اند.
    سایت ادوار نیوز:هر دو شما بزرگواران از عناصر اساسی دوره حیات نظام سیاسی برآمده از انقلاب و خیزش ملی – مذهبی سال ۵۷ بوده و از آنجا که چه پیش از این تحول تاریخی در جریان مبارزات رهایی بخش و ضد استبدادی حضور داشته و از نزدیک با مطالبات مردم و رهبران انقلاب در ارتباط بوده و همچنین پس از پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی دارای نقش های کلیدی بوده اید تصدیق می فرمایید که همواره گرایشات مختلف سیاسی معانی مختلفی از مفهوم “جمهوری اسلامی” ارائه کرده و یا در ذهن داشته اند (به طور مثال متون مختلف تنظیم شده برای قانون اساسی)، در شرایط فعلی نیز به نظر می رسد که چالش اساسی در بحران سیاسی فعلی تفاسیر متفاوت طرفین از جمهوری اسلامی است، اکنون و با توجه به تجارب سی ساله گذشته حضرات عالی به عنوان رهبران جنبش سبز آیا معتقدید که مفهوم و نظریه ای سیاسی به نام جمهوری اسلامی به ویژه با توجه به شعارهای انقلابیون تا چه حد در نظام سیاسی موجود تجلی یافته و به طور مشخص آیا این نظریه سیاسی تنها در قالب قانون اساسی موجود “خصوصا با توجه به برخی اصول آن و اعطای اختیارات گسترده” موجود معنا می یابد یا می توان اطلاق جمهوری اسلامی را به ساختارهای حقوقی دیگری نیز نسبت داد به شکلی که هر چه بیشتر به مطالبات آزادی خواهانه انقلابیون ۵۷ و نسل کنونی نزدیک و همخوان باشد؟
    کروبی: ببینید من الان که اینجا نشسته ام طرفدار سفت و سخت و محکم جمهوری اسلامی هستم و این را بر اساس عقیده خودم می گویم که بنده طرفدار جمهوری اسلامی هستم و رایی را که ۳۱سال پیش دادم به آن معتقدم و تابع هستم. اما این چیزی که امروز اجرا می شود تفسیر نیست بلکه تحمیل به قانون اساسی است و اصلا این جمهوری اسلامی که اینها دارند می گویند واقعیت آن است که اینها به رای عقیده ندارند و من حرف هایی شنیدم از اینطرف و آنطرف که اصلا جمهوری یعنی چه؟ سه هزار نفر بیایند با یک عالم و اینها رایشان یکی باشد در صورتیکه امام خمینی رای می داد و در همان جا هم افراد مختلف رای می دادند در همان صندوق و ما می دیدیم که مردم مختلف رای می دادند و لیستشان با لیست امام هم منطبق نبود و ما وقتی می گوییم جمهوری اسلامی بسیاری از افرادی که برایشان ذهنیت بوجود آمده بتوانیم جمهوری اسلامی را تبیین کنیم و عملا نشان دهیم حداقل بخش اعظمی از مشکلاتشان حل می شود. حتی در دوران جنگ و حوادث مختلف انتخابات برگزار می شود در سال های ۶۰ و ۶۱ و رئیس جمهور و نخست وزیر کشته می شوند و ۵۰روز بعد انتخابات برگزار می شود و من می خواهم بگویم آقایان یک فکر و اندیشه ای دارند و یک عده ای هم منافع شخصی دارند و لذت و شیرینی حکومت زیر دندانشان جا گرفته است و اینها می خواهند جمهوری اسلامی را تحریف کنند و البته که جمهوری اسلامی این نبوده است و آن وعده هایی که همه ما به مردم دادیم و آن که گفتیم ما جمهوری اسلامی برای شمامی آوریم داریم می بینیم. این برمی گردد به حرف اول بنده که تا انتخابات مجلس هفتم و هشتم و ریاست جمهوری نهم که دوتای آن در دوران اصلاحات انجام شده چه بوده است نمی شود نتیجه قابل اعتنایی گرفت.
    موسوی: سوال حساسی است و آقای کروبی یک بخشی را فرمودند که چه تفاسیری از جمهوری اسلامی صورت گرفته است. بنده مقدمتا عرض می کنم که هر متنی حتی یک متن بسیار سلیس و ساده و گویایی هم باشد بالاخره به مرور زمان و شرایط پیش آمده می تواند تفاسیر گوناگونی را بپذیرد. جمهوری اسلامی هم به همین شکل است. آن وقت آن تفسیر آزادی مردم و ولی نعمت بودن مردم، انتخابات آزاد و حمایت از مستضعفان و حمایت از گروه های ضعیف و… را معنا می داد. الان ما یک تفسیر دیگر داریم که در آن شکی نیست که نسبت به تفسیر اولیه از جمهوری اسلامی ما فاصله گرفته ایم کلا می شود در خود قانون اساسی که پشتوانه جمهوری اسلامی هست اشاره کرد. خود آن قانون اساسی برای طرد دیکتاتوری و استبداد و خودرایی طراحی شد. خود تفکیک قوا را در قانون اساسی ببینید خواهید دید که نسبت به تفکیک قوای معمولی در سطح جهان ما یک کمی تجزیه قوای بیشتری داریم به دلیل همین ترس و یا شورای عالی قضایی که پیش بینی شده بود که یک نفر در راس قوه قضائیه نباشد برای این بود که بیم از این بود که قوه قضائیه در خدمت همان استبداد به کار برود و یک ریشه های دیکتاتوری و استبداد در جامعه ما باشد.برای همین نیت اولیه نیت صحیحی بوده است و قانون اساسی برای همان نیت تدوین شده و چارچوب هایی در آن هست که اگر رعایت می شد ما به اینجا نمی رسیدیم ولی باید ببینیم که چه منافعی پشت حاکمیت فعلی هست که این تفسیر را از قانون اساسی ارائه می دهد که دهان مردم را ببندد و رسانه ها را جمع بکند و این انتخابات کذایی را به این شکل برگزار کند و این زندان ها را پر بکند. این را از زوایای مختلفی می توان گفت ولی من اخیرا کمی حساس شدم که بگویم که بالاخره پشت این درآمد چند صد میلیاردی نفتی در سال های گذشته یک ساختی برای دفاع از منافع عده ای سامان یافته که به این سادگی نمی توانند تن به تفسیر مردمی از قانون اساسی بدهند و بحث ۷۰میلیارد واردات در کشور است، حاکمیت بر نهادهای پولی و مالی است. طبیعی است که در پشت لایه های سیاسی مسئله ما با منافع سنگینی روبرو باشیم که از نوع ویژه ای از تفسیر قانون اساسی دفاع می کند و ما باید به این ریشه ها بپردازیم. قانون اساسی جنبه قراردادی دارد و جنبه ذاتی ندارد این مسئله و در پاسخ به سوال شما می گویم که می شود به چارچوب های دیگری هم اطلاق جمهوری اسلامی کرد. ولی باید این را گفت که در یک تفسیر خوب از هر متنی حتی یک متن ضعیف ملت باید قوی شود و اگاهی باید گسترش یابد و مطالبات مردم باید روشن شود و در صحنه حضور داشته باشند و با این مطالبات زندگی کنند. در چنین حالتی است که امکان کج روی در تفسیر این متن ها از بین می رود. شما همین الان قوانین عادی را می بینید که دولت می گوید ما اجرا نمی کنیم و این خلاف شرع و مصلحت است و نشان می دهد در جامعه ما یک تحولی ایجاد شده است که در جهت برگشت به همان چیزهایی قدم برمی دارد که انقلاب ما برای برچیدن آنها به وجود آمده بود و می بینیم که بازتولید شده است و جمهوری اسلامی در این زمینه مشکلاتی دارد و بنده به عنوان جمع بندی این سوال می گویم که ما به تجربیات تاریخی باید نگاه کنیم و در عین حال ارزش و اهمیت جنبش را باید در این جهت خوب ارزیابی کنیم و بدانیم که در آینده با هر نوع قانون اساسی اگر حضور مردم نباشد و مطالبات روشن مردم نباشد هر نوع تفسیری امکان پذیر است. و به هر حال قانون اساسی فعلی ما که در اینجا اشاره ای به آن شده است اگر هر نوع تحولی در آن اتفاق بیفتد با حضور آگاهانه و نیرومند مردم می تواند چنین چیزی اتفاق بیفتد و گرنه می تواند چارچوب هایی مطرح شود در جهت منافعی که به آن اشاره شد.
    کروبی: بنده یک نکته ای عرض کنم. زمان شاه زندانیان تا قبل از ۵۰ از هم جدا بودند. یعنی مسلمانان از کمونیست ها جدا بودند و حرمت همدیگر را حفظ می کردند حتی کمونیست ها مواظب بودند در ماه رمضان علنا روزه خواری نکنند. بعد از سال ۵۰ که جمعیت ها قاطی شد و در یک سلولی مسلمان و کمونیست کنارهم قرار می گرفتند بحث هایی رخ می داد. من می دیدم که یک بچه مسلمانی از ائمه و اسلام صحبت می کند. در زندان هم معیار مسلمانی و کمونیستی نماز خواندن بود. من به این جوان گفتم خب شما که مسلمانی چرا نماز نمی خوانید. او گفت خدا در قران میگوید نماز به پا دارید، نماز شما را از بدی ها و زشتی ها باز می دارد. خب من آن بدی ها و زشتی ها را انجام نمی دهم پس چه لزومی دارد نماز بخوانم؟ می خواهم بگویم این تفسیر آقایان هم مثل همین تفسیر است. این که تفسیر نیست این یک سلیقه است و ما باید یک زمانی حرف های قبلی این آآقایان را بگوئیم که قبلا در جلسات راجع به رای چه می گفتند.
    خبرنگار سحام نیوز:آیا فکر می کنید حاکمیت در نهایت به خواسته هایی که شما در یک سال اخیر و چند ماه قبل از انتخابات مطرح کردید که همان خواسته های مردم هم هست تن بدهد؟
    موسوی: سر مطالبات و تحقق این مطالبات شرط اصلی حضور قدرتمندانه مردم هست نه به عنوان چیزی که باید وجود داشته باشد. اگر این حضور قوت پیدا کند خود به خود زمینه تغییر و تحول به نفع مردم ایجاد خواهد شد، مخصوصا اگر مطالبات مطالبات درستی باشد و منطبق با منافع ملی ما باشد و پشتوانه مردمی داشته باشد. بر عکس یعنی اگر بهترین مطالبات اگر مردم پشت سر آن نباشند حاکمیت به این سادگی خودش را واگذار نمی کند در هیچ جای دنیا هم اینگونه نیست. اگر در سطح جهان برخی از کشورها آزادی هایی برقرار شده به دلیل رسانه های قوی و اینکه مردم به دنبال خواسته های خود هستند و حکمران ها مجبورند تمکین کنند و کوچکترین اشتباهی هم مرتکب شوند یعنی یک هزارم این اشتباهات که دارد انجام میشود ساقط می شوند و نمی توانند سر جای خود بمانند. ما می گوئیم امریکا دشمن ماست، الان رئیس جمهور آمریکا برای یک نشت نفت چندین بار به ساحل می رود و می آید و می خواهد نشان دهد که به مسائل رسیدگی می کند و مسائل را حل می کند. در سایر مسائل هم همینطور است. حال شما برگردید به کشور ما. کسانی که درراس امور هستند فکر می کنند یک موجود خاص خداوند متعال هستند که خداوند توجه ویژه ای به آن ها دارد و اگر حرفی می زنند باید آن انجام بشود و مصلحت هم همان است و کوچکترین اعتقادی به عقلانیت جمعی نیست و اگر انتخاباتی هم سر موعد برگزار می شود برای این است که بگوییم انتخاباتی داریم و به صورت زینت نه به صورت محتوا. در صورتی که وقتی انتخاباتی برگزار می شود معنایش این است که اگر مجلسی انتخاب می شود مردم خودشان انتخاب کنند و به مجلس بفرستند و وقتی آن وکلا رفتند آنچنان قدرتی داشته باشند که از منافع ملی دفاع کنند و عقلانیت آنها هم باشد که در حقیقت حاکم باشد. یک اصطلاحی هست در نامه حضرت امام در خصوص احکام ثانویه که مهم است در رابطه با مجلس. حضرت امام نظریات مجلس را نظریات عرف می داند که غلبه دارد بر نظریات شرع که در واقع مجلس است که تعیین می کند و در حقیقت نماینده، نماینده عرف جامعه است و همه باید تابع بشوند و در بالاترین سطح دلیل اینکه همه تابع بشوند این است که هیچ کس نمی تواند از این عرف سر بزند و بگوید شما همه جمعی یک نظر دارید و من یک نظر دیگری دارم و مصلحت این است. متاسفانه ما به نتایج دیگری از این اقدامات گرفته ایم. به هر حال تجربه سال گذشته نشان داده که اگر مردم بایستند قدم به قدمدرخواست های خود را خواهند داشت منتهای مراتب زمان بر است و مثل همه کشورهای دیگر . انقلاب اسلامی هم با سختی به دست آمد و همینطوری ساده به دست نیامد و احتیاج با سختی و تحمل مشقات داره ولی نتیجه ش برای ملت ما آزادی و عدالت خواهد بود و حضور در صحنه های تصمیم گیری نه به صورت زینتی.
    کروبی: من عرض می کنم تا اینجایی که پیش آمدیم اگر اینطور ادامه بیابد حتما پیروز می شویم. البته با سختی و فشار به دو دلیل: دلیل اول روحیه و آگاهی و اطلاعات مردم است و دلیل دوم کارهای غیر معقول حاکمیت و تنگ ناهایی هست که دارند درست می کنند. من مثال میزنم. فرض کنید حوادث سالگرد ارتحال امام و نحوه برخوردی که یک جمعی با حاج حسن اقا کردند. اصلا ببینید این در توده های مردم چگونه اثر می گذارد. یعنی یک آقایی سر قبر پدرش، پدر بزرگش، مادر بزرگش و پدر مادری اش اصلا نتواند صحبت کند. این معلوم می شود که کارهایی نا معقولی که اینها می کنند خودش اولین عاملی است که نیروها را بریزد و امروز معلوم است که ریزش از کدام طرف است و رویش از کدام طرف است.و لذا من اینجا هشدا رمی دهم که اگر شعارهای مردم به سمت افراط رفت و جامعه رسید به کارهای تند بدانید که مسئولش شمائید. ما معتقدیم معقول و منطقی برید به سمت مطبوعات آزاد و انتخابات آزاد و رعایت حقوق مردم اما این کارهایی که دارد صورت می گیرد عکس این است و کارهایی که آقایان می کنند و می خواهند به قول معروف گربه را دم حجله بکشند شب عاشورا به جماران حمله می کنند و الان هم به ایشان و این معلوم است که زایندگی و رشد از کجاست و چه می شود همانطوری که نشانه هایش را در موضع گیری افراد می بینیم یا نشانه هایش را در کسانی که در زندان افتادند می بینیم که فکر کردند با کتک می توانند موفق شوند.
    نوروز؛ سوال از میرحسین موسوی:چرا در جمهوری اسلامی ایران احزاب سیاسی نتوانسته اند جایگاه خود را به دست آورند و چرا حکومت به جای نگاهی حمایتی، نگاه حذفی به تشکل های سیاسی و مدنی دارد ؟
    درمورد احزاب بعد از انقلاب اسلامی نظریات گوناگونی وجود داشته است. یک عده موافق بودند و یک عده تندرو مخالف بودند مواردی از آن جنبه های تاریخی دارد ولی کسان دیگری بودند مثل شهید بهشتی و امثالهم که به اهمیت این تشکل ها ایمان و اعتقاد داشتند و عملا حمایت کردند از این احزاب سیاسی. متاسفانه علیرغم اینکه در قانون اساسی توجه ویژه ای به این مسئله شده و نام برده شده و یکی از حقوق ملت همین تشکیل احزاب است تجربه بشری هم همین را نشان داده است که در کشورهایی که احزاب سیاسی نیرومندی است امکان یک مباحثه قوی شکل می گیرد و کارها و طرح ها بهتر پیش می رود و ثبات در سیاست بوجود می آید. متاسفانه بودند نیروهایی در داخل کشور که احزاب را مخالف حاکمیت و اقتدار خودشان می دانستند و سعی کردند به هر نحوی شده آنها را تضعیف کنند و همین که دوتا از احزاب قوی و صاحب نام را سعی می کنند از رده خارج کنند نمونه این قضیه است و ما از اول انقلاب زمینه هایی برای این قضیه داشتیم که در سال های اخیر تشدید شده ومتاسفانه این اثراتش منجر به ایجاد بن بست هایی در کشور می شود که راه حل های مسالمت امیز را امکانش را دشوار می کند. من فکر می کنم در این رابطه هم همانطوری که در خصوص اجرای بدون تنازل قانون اساسی صحبت می کنیم باید به اجزای خود این قانون اساسی و اهمیت تشکل ها در جامعه باید بپردازیم و توضیح بدهیم و به صورت یک خواست همگانی در بیاوریم و حمایت کنیم از تشکل ها. الان چند تشکل صاحب نام داریم مثل اعتماد ملی، مشارکت، مجاهدین انقلاب و همچنین تشکل های دیگر سیاسی و صنفی که حمایت از آنها به عنوان یک ضرورت برای جنبش سبز باید مطرح شود.
    کروبی:چون مسئله احزاب مطرح شد و با اینکه سوال مختص به مهندس موسوی است، بنده هم می خواهم توضیحی بدهم.
    اول خاطرنشان کنم که احزاب از ابتدا آن طور که باید و شاید، تنظیم نشده و حوادث تلخی هم برای احزاب رخ داده، اما ما راهی نداریم جز اینکه به طور درست احزاب را تقویت کنیم.
    مطلب مورد اشاره من در واقع این است که گروهی در جامعه وجود دارند که بشدت حزب ستیزند و مخالف وجود حزب هستند؛ این ها بارها حتی گفته اند ما حسینیه داریم، روحانیت داریم، مسجد داریم، حزب نمی خواهیم.
    گروهی دیگر نیز هستند که در کار احزاب دخالت می کنند و نمی گذارند احزاب و تشکل ها نیرومند شوند، و این قابل تاسف است.
    بنظرم ضمن اینکه باید هماهنگی زیادی با احزاب در جریان باشد، و همزمان خانه احزاب نیز تقویت شود، آن چیزی هم که مدنظر باید باشد این است که احزاب مخالف نیز باید وجود داشته باشند و تقویت شوند. و کسی هم کاری انجام ندهد که این احزاب تضعیف شوند.
    البته بعضا گروهی نیز وارد می شوند و شکافهایی در احزاب بوجود می آورند، که باید مراقب بود.
    به عقیده من وجود حزب ضروری است، احزاب باید تداوم داشته باشند، و البته این هم زحمت دارد و هم نیاز به تلاش مستمر.
    اما نکته اساسی این است که باید مواظب حزب ستیزها و هم حزب گریزها بود؛ و اگر حریف حزب ستیزها نمی شویم، حداقل باید تلاش کنیم که حزب گریزها را به جمع بیاوریم و جذب کنیم.
    مثلا امروز ببینید چه بلایی سر ما آورده اند. در مورد دو حزب که اخیرا، هنوز چیزی هم انجام نشده، کلی در موردشان مسئله درست کرده اند و سران آنها نیز در زندان هستند.
    ما را هم در اواخر شهریور و ماه رمضان بود که بدون هر گونه دلیل و استناد قانونی، آمدند و در دفتر حزب و دفتر شخصی من گفتند : تعطیل کن برو منزل. و از همان روز دفتر و حزب را پلمب کردند و اجازۀ هیچ گونه تحرک و فعالیتی هم به ما داده نمی شود.
    دوستان هم در این موقعیت به صورت پراکنده کاری انجام می دهند و همه این موارد نشان می دهد که یک حزب نمی تواند شکل بگیرد و پا بگیرد و یقینا با مشکلاتی روبرو خواهد بود.
    و بدون حزب انتخابات میسر نیست و تمام ارکان کشور هم وقتی با رای مردم می خواهد شکل بگیرد، به حزب نیاز دارد؛ و آنها که امروز حزب نمی خواهند، متکی به بسیجی ها هستند و معتقدند نیروهای بسیج هستند که باید انتخابات را برگزار نمایند.
    نوروز؛ سوال دوم من از جناب آقای کروبی، در مورد واکنش علما و مراجع بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته است. چرا علمای شیعه، در جریان حوادث سال گذشته، در مورد آنچه بر سر مردم پیش امد، از خود واکنش چندانی از خود نشان ندادند؟ دلیل این سکوت و گوشه نشینی علما در قم و نجف، از نظر شما چیست؟
    کروبی: من هم از علما خواسته ام و می خواهم که فعال تر در صحنه باشند و در مورد مشکلاتی که برای مردم رخ داده، تلاش و مواضع فعال تری داشته باشند. اما در واقع علما طی این مدت خیلی کارها انجام دادند. و نکته ی قابل اشاره هم این است که فشار بر روی حوزه های علمیه خیلی زیاد است.
    نکته مهم دیگر این است که شرایط آنها بسیار متفاوت با من و افرادی نظیر آقای موسوی یا کسان دیگر است. ما (من و موسوی) تن به بلا داده و خودمان را برای همه چیز آماده کرده ایم .
    من در اینجا می خواهم برای مثال، به مسئله ای اشاره کنم (البته آقای موسوی می تواند بگوید این را درج نکنیم). آقای موسوی چندی پیش در منزل ایشان که نشسته بودیم، خاطرنشان کرد “بهترین حالت این است که ما را همین حالا دستگیر کنند و ببرند، تا دیگر هیچ احساس مسئولیتی در کار نباشد.”
    من می خواهم بگویم که شاید ما بتوانیم اینگونه برخورد کنیم؛ اما علما و مراجع که نمی توانند اینگونه برخورد کنند. مثلا وقتی گروهی جمع می شوند در مقابل منزل ما و با شعار و شیشه شکستن، امنیت مردم را بهم بزنند و این نگرانی را هم برای همسایگان ما ایجاد می کنند که چه وقت است که برای آنها نیز مسئله ای ایجاد شود، این برای مراجع و علما ممکن نیست . اما با همه این تفاصیل و موانع، گروه زیادی از علما و مراجع، از خود واکنش زیادی نشان دادند.
    بنا بر این در عین حال عده ای از مراجع واکنش نشان دادند. شما آیت اله العظمی آقای صانعی را ببینید، همیشه حرف زده اند، حمایت کرده اند و صحبت کرده اند. آقای اردبیلی حرف زده اند، موضع گیری کرده اند، با بزرگان ملاقات کرده اند. ماجرای سفر دکتر احمدی نژاد به قم خیلی درش معنا نهفته و خوابیده که اولا (مراجع) به هیچ وسیله حاضر نشدند با ایشان ملاقات کنند. حتا از تهران هم -که صحبت شد- جز یکی از مراجع کسی با ایشان ملاقات نکرد، بله -یکی دو تن از ملاقات کردند اما از مراجع جدی یک نفر با ایشان ملاقات کردند، او هم حرفهای تندی زده بود. بعضی از علما اصلا گفته بودند که حرام است ما با ایشان ملاقات بکنیم، (مثل این که بگویند) من اصلا حاضر نیستم با ایشان ملاقات کنم. شما نگاه کنید چهره هایی که با ایشان ملاقات نکردند و این ها عکس العمل است. در حالی که قبلا اینچنین نبوده؛ اصلا- روسای جمهور وقتی پس از انتخابات به قم می رفتند دقت می شد که نکند با مرجعی ملاقات انجام نشود که این یک نوع توهین به حساب می آمد. حالا هم یک مرجع جدی ملاقات کرده. (مراجع) دیدار با خانواده ها را انجام دادند، پییگری کردند.
    بعضی مراجع هستند که در باب سیاست وارد نمی شوند اما به خانواده زندانی هایی که آنجا رفته بودند، و با کسی که می خواستند صحبت کنند به آنان گفته بود شما بیایید، دوباره فردا هم بیایید. بنابراین من عقیده ام این است: ضمن این که نمی خواهم بگویم که (واکنش خود را) کامل انجام داده اند، اما خیلی محبت کردند و هر چه فشار به آنان آمده حاضر نشده اند که چیزی حاد علیه جمعیت بگویند.
    موسوی: بله این نکته فوق العاده مهمی است، بنده هم عقیده ام این است که علما دارای معذوراتی هستند. ممکن است که انتظار جنبش بیش از این باشد که می بینند- ولی ما در یک سال گذشته شاهد بوده ایم که در یک سال گذشته هم با اظهار نظرها هم با شیوه عملشان آنها از مردم حمایت کرده اند. دلیلش هم این است که سرنوشت علما و مراجع با سرنوشت مردم پیوند نزدیکی دارد و از سرنوشت مردم جدا نیست. منتها ممکن است که ما انتظار بیشتری داشته باشیم که در مواقعی اظهار نظرهای صریح تر و روشن تری را شاهد باشیم و برخی از مراجع البته اظهار نظرهای سلیس تری داشتند و در امور دخالت کردند در امور و فعالیت کردند. حاج آقا (کروبی)اسمهایی بردند که بنده هم تایید می کنم، چنین چیزی هست. متنهی در کنار این یک مسئله هست که آن هم اهمیت دارد و آن این است که خود حوزه های علمیه هم درست دچارهمان تحول عمیق و جدی هست که در مردم شاهدش هستیم. این تحول است که خود به خود مراجع را گویا خواهد کرد و در قبال سرنوشت کشور حساس خواهد کرد. من گمان نمی کنم که وضعیت حوزه ها امروز مساوی یک سال پیش باشد. تفاوتی را در آنجا شاهدیم که در خود موضع گیری های مراجع هم این بازتاب دارد و به علاوه همین مقداری هم که مراجع در برخی از فرازهای یک سال گذشته با سکوتشان، با دخالت نکردنشان و با راه ندادنشان و تایید نکردنشان کارهایی کردند که از چشم مردم دور نمانده و توسط همین مواضع هم هست که ارتباط خودشان را با مردم حفظ کرده اند. اطلاعی هم که من دارم خیلی کار می شود که اولا آنها زیر فشار قرار بگیرند، اطلاعات غلط داده می شود در مورد جهت گیری های جنبش و خواسته هایش که الحمدلله با نسل جوانی که پیرامون مراجع ما هست اطلاع سانی دارد خوب می شود و در مجموع به ذهنم می رسد که نمی شود گفت که مراجع در رابطه مسائل کشور بی تفاوت هستند و همین مسائلی که در در رابطه با ۱۴ خرداد انجام گرفت و هنوز هم ادامه دارد، نشان دهنده بیداری مراجع ما در قبال مسائل عمده کشور است.
    سایت میزان: بسم اله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم خدمت دو یار بزرگوار جنبش سبز ایران. از طرف سایت میزان خبرسوالی داشتم از خدمتتان . در یک سالی که گذشت هر یک از کسانی که در جنبش حضور داشت، جنبش را با مشخصاتی تعریف می کرد و بخشی از مشخصات و شعارهای این جنبش نیز در طول این یک سال همگام با بلوغ جنبش تغییر کرد. امروز شما به عنوان یکی از اعضای جنبش چه تعریفی از مشخصات و مختصات فکری جنبش سبز ایران دارید؟ با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید
    موسوی: اگر این را خیلی خلاصه بخواهم جواب بدهم مثال می آورم که ما در آستانه ۲۲ خرداد اگر راهپیمایی امکان پذیر بود- با تمام موانعی که الان درش هست و با شرایطی که الان هست- من فکر می کردم که یکی از بهترین پلاکاردهایی که مردم می توانستند داشته باشند وکسی نمی توانست به آنها حرفی بزند این بود که “میزان رای ملت است”. جنبش سبز و جنبش بزرگی که بعد از انتخابات صورت گرفته غیر از این چیزی نمی خواهد. ما می گوییم که کاری بکنید که رای مردم میزان باشد برای نوع حکومت و نوع حاکمیت و به اصطلاح برای پیشبرد امور. جنبش الان در زمینه ای که روشنگری کرده در رابطه با حق مردم و اهمیت حق رای، به نظر من موفق هست و من جز این نمی توانم خواست بزرگتر و مهمتری را مطرح کنم.
    کروبی: جنبش سبز- حتی همین “سبز” ش هم نشان دهنده این است که چه افرادی حضور داشته اند و چه چهره هایی از خود نظام جمهوری اسلامی درآن شرکت داشته اند. عرض می کنم که جنبش رایش را می خواهد. مردم همه طرفدار این هستند که انتخابات آزاد داشته باشند. این که میزان رای مردم باشد و انتخابات آزاد باشد ، این به نظر من خواسته جنبش است. طبیعی است که در خلال حرکت عظیمی افرادی هم حرفهای دیگری بزنند و حرفهای ساختار شکن هم داشته باشند ولی ما بارها گفته ایم که ما در چهارچوب قانون اساسی عمل می کنیم. نمی گوییم که قانون اساسی هم بی عیب است، غیر از کتاب خدا- (هیچ کتابی بی عیب نیست) اگر چهار چوب قانون اساسی اجرا بشود بسیاری از قضایا حل می شود. بنابراین خود آقایان هستند که با سرسختی شان افرادی را وادار می کنند که حرفهای دیگری بزنند و جمعیتی را به سمتی ببرند که بگویند (نظام) اصلا قابل اصلاح نیست. در اصلاح حرفهای دیگری هم باید باشد. مگر ما وعده نداده ایم؟ مگر نگفتیم کمونیست هم می تواند حرفهایش را بیاید بزند؟ مگر نگفتیم در دانشگاه باید بحث ها باشد؟ حالا آن هیچ، بگذارید روزنامه ها باشند، آزاد باشند. بگذارید عدم صلاحیتها، فیلترها حذف شود. من اخیرا گفته ام الان هم می گویم، انتخابات ما الان سرنوشتش دست شورای نگهبان است؛ آن هم نه دست دوازده نفر، در واقع یک نفر- دو سه نفر. یعنی اصلا او باید تایید کند تا مردم رای بدهند. اگر او تایید نکرد نتیجه ندارد. آیا مثلا این جمهوری است؟ حالا ما حرفمان این است که اگر گذاشته بودند، این جور حوادث پیش نمی آمد.
    تازه این را هم من عرض کنم همین کارهایی که می کنند دارند با شکست مواجه می شوند. یعنی ۲-۳ هزار نفر در انتخابات هفتم رد کردند، در عین حال مجلسی شد که یا بعضی ها شرکت نکردند یا بعضی ها را باز دوباره رد کردند. — مطمئن باشید افرادی که آنجا دارند حرف می زنند اگر این روال ادامه پیدا کند حذف می شوند، رد صلاحیت می شوند.
    اصلا ما دردمان این است – بگذارید مردم خودشان انتخاب کنند. مگر امام نگفت که خودشان بگذارید انتخاب کنند؟ -ولی نعمتا (؟) – میزان رای است؟ آنها بلندند چه کار کنند. یعنی چه قیم مردم نمی خواهند؟ آنها بهتر از ما می دانند. کل حرف جنبش یعنی این . حرفهای ساده ای که در عرض این سی سال گفته می شد و در این بیست سال به تدریج این بلا سرشان آمد.
    سوال سایت تحول سبز.
    به نام خدا و سلام خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای کروبی و رییس جمهور محبوب جناب آقای موسوی و با تشکر از فرصتی که در اختیار سایت تحول سبز قرار دادید. و اما سوال سایت تحول سبز از شما دو بزرگوار: در مورد شعار اجرای بدون تنازل قانون اساسی مفصلا بحث شده است. جناب آقای مهندس صریحا در جایی اشاره کرده اند که اگر بخشی از قانون اساسی به نفع بخش دیگر آن تعلیق شود، ممکن است به بی معنا شدن کل قانون اساسی منجر شود. به نظر شما از بازنگری که عملا باعث معلق ماندن دیگر بخشها شده است فرا نرسیده است؟ و راهبرد شما برای اعمال اصلاحات در قانون اساسی چیست؟
    آقای موسوی- اگر بخواهم خلاصه جواب بدهم، این که قانون اساسی باید تغییری بکند درآن نیست. خود قانون اساسی هم یک ساز و کارهایی درآن پیش بینی شده و باید هم این طور باشد. اما این تغییر قانون اساسی چه موقع باید باشد؟ اگر موقع ضعف مردم باشد، موقعی که ساختارهای حکومتی خودسرانه عمل می کنند و حتا قوانین عادی مورد بی اعتنایی قرار می گیرند، طبیعی است که در چنین شرایطی اگر قانون اساسی تغییری پیدا کند یقینا به نفع مردم نخواهد بود.
    منتها در مواقعی که مردم بتوانند احقاق حق خودشان را بکنند و حضوری نیرومند در سطح ملی داشته باشند و همه اذعان بکنند که وزن حضور مردم، نیت مردم و خواست مردم به این ترتیب مهم است و تعیین کننده است. در این حالت می توان بدون تردید به اصطلاح مفید باشد در غیر این صورت فکر می کنم که خیلی اثربخش نخواهد بود، شاید هم اثرات مخربی را ایجاد کند.
    کروبی: ببینید، ۱۰ سال بعد از تدوین قانون اساسی امام دستور دادند که در مواردی قانون اصلاح شود و یکی از نعمتهای الهی این بود که امام جاهای خاصی را تعیین کرده بود. اگر به این چند جا محدودش نکرده بود- و این که امام وسط بازنگری قانون اساسی رحلت کرد خودش داستانی دارد- مسائلی رخ می داد که خودش ضرر داشت. قانون اساسی همیشه پس از هفت سال – ده سال بازنگری و (بازنگری قانون) طبیعی است.
    آن موقع تازه مکانیسمی هم نداشت رهبری دستور داد اما الان دیگر دارد- این که مجلس تصویب کند و چه دستور العملی را پیاده شود، اینها همه اش تعیین شده. الان اصلا معنا ندارد قانون اساسی را تغییر بدهیم. خوب ما الان بیاییم این طرفیتی که قانون اساسی دارد را اجرا کنیم، این را عمل کنیم، برکات این را بچشیم، آن موقع اگر دیدیم ایرادی دارد آن موقع صحبت کنیم. در قانون به صراحت آمده است که اسلامیت و جمهوریت قابل تغییر نیست، حالا عده ای می گویند که اصل جمهوریت را بردارید. الان قانون اساسی را می گویند که مصلحتی بوده، برای این که دهان مردم را ببندند می گویند. داریم می بینیم، کم کم بعضی آقایان دارند امام هم می شوند، برایشان امام هم می گذارند و می گویند امام محمد غزالی هم امام بوده. اینها دارند امروز صحبت می کنند. بنابراین من می گویم باید تلاش کنیم که قانون اساسی اجرا شود، سیاری از مشکلات حل می شود. قانون اساسی اینجا اجرا نمی شود، یکی دو تا اصل قانون اساسی را گرفته اند، هرچه در ذهن خودشان است بر گرده قانون اساسی بار می کنند. اختلافات همیشه بوده. یک چیزی مهندس اشاره کرد، حالا می گویند حرف کسی حق است، حرف او شاغول است هرکس خودش را با این اصلاح کرد حق است و اگر نکرد محارب است. بعضی وقتها از بوی این حرفها وحشتم می گیرد. خوب مثلا مگر طالبان چه می گفته؟ می گفته معیار این است جوری در مورد حق و باطل می گوید که یعنی کل دیگران باطل اند. پس دیگران چه می گویند؟ پس مراجع چه می گویند؟ پس اعضای شورای قبلی نگهبان چه می گویند؟ پس این همه چهره های فاضل و باسواد چه می گویند؟ این نیست. باید برگردیم به سوی قانون اساسی.
    سوال سایت کلمه: برنامه ۱۴ خرداد با تمام آن حواشی که مشاهده کردید، متاسفانه حواشی خوشایندی برای دوستداران خط امام و راه امام نبود برگزار شد. می خواستیم نظر شما دوبزرگواررا نسبت به جسارتی که به بیت امام و سید حسن آقای خمینی شد بدانیم و اثراتآن را بر جامعه چگونه ارزیابی می فرمایید؟
    موسوی:
    ۱۴ خرداد و روزهای حوال آن انتظار این بود که مراسم به گونه ای برگزار شود که مردم در صحنه حضور داشته باشند و احساس خود را نسبت به اتهام خانواده امام ابراز کنند. خود آن روزها وسیله ای بشود و ریشه یابی بشود و ریشه های افکار و اندیشه ای ایشان بیشتر مطرح شود و ریشه های انقلاب اسلامی بیشتر راجع بهش بحث شود. متاسفانه به شکلی برگزار شد که ملت ما شاهدش بودند: کنترل شده، بسته و جلوی بسیاری از مراسمی که می خواست اجرا شود را گرفتند تا این که به یک شکل خاص نظامی این اتفاقی که در ۱۴ خرداد افتاد را شاهدش بودیم. اما من برداشتم این است که خود این اتفاق به خاطر نیت نادرستی که در ذهن ترتیب دهنده های برنامه به این شکل بود اثرات برعکس خودش را ایجاد کرد. من گمان می کنم که مردم در این اتفاقات به مظلومیت خط امام، مشی امام و خانواده امام بیشتر پی بردند. حاج سید حسن آقا را مردم می شناختند، به عنوان چهره ای مغموم ، مظلوم و آگاه در کنار مردم. ولی این اتفاقات باعث شد که مردم بیشتر ایشان را بشناسند. ایشان فردآگاهی است، در حوزه ها ریشه دارد و جزو مجتهدین هست، و شخص برجسته ای است و می تواند امیدی برای مردم ما در کنار روحانیت باشد. تمام اینها به نظر من از برکت این ۱۴ خرداد است. این اثرات برعکسی که ترتیب دهنده ها گرفتند.امروز که من به این اتفاقات نگاه می کنم ضمن این که آدم متاثر می شود از اتفاقاتی که افتاد با این حال می بینیم که نتایج دیگری برای ملت ما داشته و یقینا در این مصاف خانواده امام درخشان تر و پر فروغ تر در صحنه ملی ظاهر شده و ما باید شکر گزار خداوند متعال باشیم از این مسئله.
    کروبی:
    ببینید، درباره حادثه خرداد-اولا شما هم می دانید، آقا هم ۸ سال در حساس ترین زمان نخست وزیر بوده اند می دانند. امام اصرار خاصی داشت که به مردم بگوید. مردم صاحب انقلاب اند، مردم انجام می دهند، به مردم خدمت کنید- همیشه مردم . آقای جمارانی آن موقع رییس اداره اوقاف بود گفت رفتیم خدمت امام گفتم آقا یک سری مدارس قدیمی متروکه در تهران داریم. من می گویم که این ها را سازمان اوقاف باید متوالی باشد و حضور داشته باشد تا انجام شود. روحانیت مبارز که یک تشکل خاصی است می گوید نه، ما باید انجام دهیم. آقا شما چه می گویید؟ ما باید انجام دهیم یا آنها؟ امام برگشت گفت هیچکدامتان . نه شما و نه آنها- علما. آقای آشتیانی یک چند تا از علمای قدیم تهران را اسم برد و گفت آنها باید انجام دهند. این یک کار مردمی است. در هر کاری امام روی مردم تکیه دارد. خوب حالا یک سالگرد امام است. تحرک بود، دانشگاه ها تحرک بود، روحانیت تحرک بود، اصناف تحرک بود حتا نگذاشتند محل سکونت امام یک مراسمی انجام شود، طبق معمولی که انجام می شد. این خلاف مشی امام بود و تلخ بود ولی خوب هم جواب داد ولی خوب هم بود که بفهمند این شیوه ها چه قدر پیامدهای سهمگین دارد و چه مشکلاتی پیش می آید. بنابر این مخصوصا آن را که که به اعلی می رسانند. یک آدمی که فاضل، باسواد، نجیب که با شرح فضل و خصوصیت حسن آقا باید دید که چگونه چنین کاری را می توانند بکنند. این قدر این ها دارند بد عمل می کنند که می گویند مصطفوی. یا می گویند که فرزند امام اصلا سید نصراله است. این یعنی چه که به هویت مردم اهانت می کنید؟ چرا به مردمی با این تمدن و فرهنگ اهانت می کنید؟ این قدر آدمهایی بودند که در رکاب امام فداکاری کردند در دوران خفقان. خوب سید حسن آقا هم از همین بدشان می آید. اون موقع چوب و چماق و شکنجه بود و الان هم همین است. حالا اگر فرزند معنوی امام هم باشد در ایران کسی پیدا نمی شود، باید رفت سراغ سید حسن نصر الله؟ این که ما به سه میلیون جمعیت محترم بیاییم بگوییم که آقای فلانی، آیا این فرزند شماست، به شما بر نمی خورد؟ چه سنی، شیعه، مسیحی. این حرفها چیست؟ به شما بر نمی خورد؟ روابط، بله، ارادت، بله، ام القری ایران، بله. علاقه به ایران دارید؟ بله.
    ندای سبز آزادی
    با سلام. سوالات من از پایگاه اطلاع رسانی ندای سبز آزادی مطرح می شود. سوال اولم از آقای میرحسین موسوی درباره استراتژی های جنبش سبز هست. آقای موسوی، با توجه به تنگناها و شرایط دشوار برای سیاست ورزی مدنی در داخل ایران چه راهی را برای ابراز وجود جنبش سبز پیشنهاد می کنید؟ اگر همچنین این روند عدم صدور مجوز راهپیمایی از سوی حاکمیت ادامه پیدا بکند و سرکوب و ارعاب به همین شکل جریان داشته باشد، به چه روشی می توانیم جنبش سبز را در برابر حاکمیت به نمایش در اوریم؟
    موسوی-سوالی است که همه جنبش سبز از همدیگر می کنند. و سوالی حیاتی است. البته ظهور و حضور مردم یکی از مجاریِ خوب کنش مردم در برابر وضعیت بوده و قطعا اثر داشته. شما آن راهپیمایی تاریخی ۲۵ خرداد را در نظر بیاورید، که اصلا در تاریخ ماند و اثرگذار شد و با هیچ پاک کنی پاک نمی شود و هر چه قدر هم تلاش کنیم نمی شود. شرایط عوض شده و ما نباید مجموع فعالیتهای جنبش سبز را در حرکتهای خیابانی تعریف کنیم. به هر حال ارعاب هم ادامه دارد و منافع سنگینی که پشت ایستادگی طرف مقابل وجود دارد. متنها به تناسب شیوه عملی که با آن روبرو می شوم این طبیعی است که جنبش هم بتواند راه هایی را با خلاقیت خودش پیدا کند و به زیست خود ادامه دهد. من احساسم بر این است که مسئله بسط آگاهی اگر مهم ترین مساله این جنبش باشد که در حقیقت هر چه فراگیر تر شود و قشرهای بیشتری را در بر گیرد در حقیقت زمینه را برای تغییر مناسب مهیا می کند، تنها یکی از راههای بسط آگاهی ظهور در خیابان است که به محض آمادگی شرایط باید از آن استفاده کرد. من فکر می کنم با شبکه گسترده اجتماعی که ایجاد شده هر کس بنا بر موقعیتش و محیطش می تواند به تناسب موقعیتش از گونه ای از بسط آگاهی استفاده کند. در دانشکده ها به یک شیوه، در تکیه ها و مساجد به شیوه دیگری، در محل کار و خانه به نوع دیگر. ما هر کدام عضوی از ده ها شبکه گسترده اجتماعی هستیم و در تک تک آنها اگر در کار خودمان، ایده سبز بیداری را زنده نگه داریم فرصت پیدا خواهیم کرد که آگاهی را گسترش دهیم. این همین چیزی است که آنها از آن می ترسند. مثل اسفندیار رویین تن که تنها از نقطه چمانش آسیب پذیر است، و از همان نقطه رستم به او حمله می کند، این تنها نقطه ای است که کسانی که دنبال استبداد هستند از ان آسیب پذیر است. اگر این آگاهی گسترش یابد، نیروی عظیم مردم پشت سر خواست تغییر قرار می گیرد و زمینه برای فعالیتهای بیشتر فراهم خواهد شد. برای همین فکر می کنم که همانطور که در ماجرای ۱۴ خرداد تنگنایی که ایجاد کردند منجر به “خیل”ی شد، ما با این رویکرد باید با این مسئله روبرو شویم و محدودیتها را هم باید تبدیل به فرصت کنیم. من واقعا اعتقاد دارم که شبکه پایدار نیرومندی از شبکه اجتماعی در کشور ایجاد شده، چه به صورت واقعی چه به صورت مجازی که قبل از انتخابات در کشور حضور نداشت. این شبکه را ما باید گسترش دهیم در هر سطحی و از نظر فکری و مطبوعات تغذیه کنیم. به اضافه این که یکی از جالبترین فعالیتهای مردم در یک سال گذشته توسط هنرمندان صورت گرفته. این میراث جنبش را برای آتی حفظ می کند. من گمان می کنم که مردم باید کمک کنند که این فیلمها، این عکس ها، این کلیپ ها، این فیلمهایی که توسط دوربین های موبایل گرفته می شود،این سایتها و پوسترها باید گسترش پیدا کند. این ها بهترین وسیله ماست. اینها مثل یک ارتش عمل می کند. وقتی که نیروی نظامی در برابر ما قرار می دهند در واقع این سپاه ماست که می تواند پیام جنبش را به همه مردم برساند. من می خواهم به لشکر آگاهی عرض کنم که فقط مخاطبانشان را روشنفکران در نظر نگیرند، بلکه معلمان، کارگران، کشاورزان و همه قشرهای مردم را مخاطب آگاهی قرار بدهند و ما در چنین حالتی احساس تنگنا نخواهیم کرد بلکه خود این تنگناها باعث می شوند که بتوانیم فرصتهای جدیدی را کشف کنیم.
    سوال ندای سبز آزادی- سوال دومم از آقای مهدی کروبی هست، درباره رابطه جنبش با نیروهای امنیتی. آقای کروبی، جنبش سبز چگونه می تواند سپاه و نیروهای امنیتی را به خود جذب کند تا این ابزار سرکوب حاکمیت تبدیل به اهرم حمایت از مطالبات مردم شود؟ چه اقداماتی انجام داده اید که با فرماندهان عالیرتبه سپاه سخن بگویید و آنها را از سرکوب و خشونت باز دارید؟ آیا اساسا به نظر مشی سپاه قابل بازگشت به مردم هست یا خیر؟
    سپاه نهادی است از انقلاب، فداکاری هم کرده. بسیج حتا وابسته به او بوده و همه ما هم در انقلاب و مجلس بسیج را دادیم به سپاه که بحث خاص خودش را دارد. سپاه فداکاری های کرد که خوب درخشید و متاسفانه بی حرمتی هایی انجام می دهند که چهره سپاه را مخدوش کنند و از طرف دیگر سپاه را در مسائل سیاسی و اقتصادی فعال کرده اند که مشکلاتی هم برای سپاه به وجود آمده و می آید، چون خلاف دستورامام عمل کرده اند. اما در عین حال همین سپاه کاری کرده اند با حرفهایی که می زنند و عده ای شان هم که علنا روگردان شده اند. نمونه اش را هم می بینید که می آیند در تلویزیون سخنرانی کنند آن قضایا پیش می آید. سپاه از همین مردم است، وابسته به همین مردم است، با دل مردم رابطه دارد، و ما نباید به ارگانی که این قدر فداکرای کرده آسیب بزنیم. اجمالا شرایطی را نه فقط برای سپاه ، که برای افراد به وجود اورده اند که جرات نمی کنند با من تماس بگیرند. و گمان می کنند با این فشارها می شود کار کرد. مگر سپاه چند نفر نیرو دارد؟ چند نفر این هیاهو میدان داری می کنند؟
    در آستانه ۲۲ خرداد هستیم در این فرصت تاریخی به عنوان آخرین صحبت هر دو بزرگوار چه صحبتی دارند؟
    کروبی- عرض ادب و سلام و تقدیر وتشکر به مردم می کنیم. به خصوص به خانواده های شهید داده، زندانی داده، مجروح داده، حتا افراد از کار بی کار شده، به آنها هم عرض سلام و تشکر می کنیم.
    موسوی- از مردم تشکر می کنم. مردم کار بزرگی انجام دادند. آنان در برابر سرکوب، زدن، حبس، بزرگترین توان را از خودشان نشان دادند و رفتارشان در تاریخ کشور ما بی نظیر بوده و من دعا می کنم که ان شاء اله خداوند خیر بدهد به این نیتها و ایستادگی ها و یقین دارم که این ایستادگی ها و نیتها نتیجه خواهد داد. و هیچ یک از افراد ملت نمی تواند مسائلی که بر مردم گذشته و نشانه مظلومیت مردم ماست را فراموش کند. من جاهایی مسائلی را درباره کهریزک گفته ام، خبرهایی بود که درباره لخت کردن مردم و شلاق زدن آنها. صحنه هایی که تنها توانستنیم برخی از آنها را با امکانات محدودی که هست ببینیم. گفته می شود که هزاران فیلم دیگر هست که مطرح نشده و دیده نشده به خاطر ملاحظاتی که هست. همین صحنه ای که ماشین دوبار از روی یک نفر رد می شود مگر می شود از ذهن ادم پاک شود؟ این اهانت به کل مردم است. ملت اینها را دید و ایستاد و شجاعتش بیشتر شد. من یقین دارم با این روحیه ای که مردم دارند در شرایط مختلف مبارزه خودشان را ادامه خواهند داد و با حفظ روش مسالمت شیوه خودمان را ادامه خواهیم داد. ما ممکن است در یک صحنه خود را جمع کنیم ولی در صحنه دیگر حضور خود را ادامه خواهیم داد و این آینده ملت ماست و اینده کشور ماست، آینده مردم ماست، آینده فرزندان ماست. ما نمی خواهیم کز کرده باشیم و عده خاصی حکومت کنند و مردم به هیچ شمرده شوند، آزادی مردم سلب شود و دیگران بدون آن که مردم به آنها وکالتی داده باشند خود را وکیل مردم بدانند. بدانیم که با تلاش و همت و فداکاری به دست می آید و همه باید حاضر باشیم برای پرداخت هزینه های لازم و یقینا خداوند این راه را حمایت خواهد کرد. الان در یک منظر بهتریم در مقایسه با یک سال پیش . ان شاء الله این راه را سبزتر و پربارتر ببینیم.