۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

سر آغاز


به نام سلام


سلام و صد سلام و درود و زهي درود


برگشتم و ارزو مي كردم كه باز نگردم.

و اينك من... خراب و خسته و نمي دانم با اميد يا بي اميد.

چرا كه ايرانم ويران است.

بزرگترين عشقم... وطنم... ايرانم...

كه اگر حرفي بزني در آن عامل بيگانه اي و اغتشاش گر و ملحد و كافر و ... هزاران انگ كه بر تو فرود مي آيد گهي از يمين و زماني از يسار.

خداي را شاكرم كه نه خلق مديونم و نه به مخلوقم كه دين هم كه داشته ادا شده است بنا بر نص صريح كارت پايان خدمت و تنها بدهيم به خداي خويش است كه خودش دانا و رحيم و كريم.

بنا بر سنت

اشهد ان لااله الا الله و محمدا رسول الله و عبده و علي ولي الله وخلف رسول الله و عبده

و من نه اهل فرقه اي هستم نه گروهي نه گروهكي و نه زنده باد و مرده باد بي منطقي.

و هم اكنون تبري خود را از فرقه ضاله بهاييت اعلام مي دارم و سند مبارزه من با اين اهريمن پليد موجود است و همينطور گروهك بي منطق و مخوف و جنايتكار رجوي ملعون را محكوم مي دارم و همينطور تقلب در انتخابات را گوشزد مي نماييم.

و خداي هيچ نمي پسندد بر خلقش زور باشد و خلق ساكت، كه انسان افريده است كه انسان باشد نه حيوان.

و اين شروع است كه تا كجا پيش برود....

و لعنه الله علي القوم الظالمين

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر