۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

رهبری

سخنى از آن حضرت ( ع ) در وصف كسانى كه داورى ميان مردم را به عهده مى‏گيرند و شايان آن نيستند.

دشمنترين مردم در نزد خدا ، دو كس باشند . يكى آنكه خداوند او را به حال خود رها كرده ، پس ، از راه راست منحرف گشته است ، به سخنان بدعت‏آميز دلبسته و مردم را به ضلالت فرا مى‏خواند . فريبى است براى كسى كه بدو فريفته شود . از راه هدايتى كه پيشينيانش به پيش پاى گشانده‏اند ، رخ بر مى‏تابد و كسانى را كه در ايام حياتش يا پس از مرگش به او اقتدا مى‏كنند ، گمراه مى‏سازد . بار خطاهاى ديگران بر دوش كشد و در گرو خطاى خود باشد.

ديگرى، كسى است كه كوله‏بار نادانى بر پشت گرفته و در ميان جماعت نادانان امت در تكاپوست . در ظلمت فتنه و فساد جولان دهد و همانند كوران، راه اصلاح و آشتى را نمى‏بيند . جمعى كه به ظاهر آدمى‏اند، او را دانشمند خوانند و حال آنكه در او دانشى نيست . آغاز كرده و گردآورده، چيزى را كه اندكش از بسيارش بهتر است . خويشتن را از آبى گنده سيراب كرده و بسا چيزهاى بى‏فايدت كه در گنجينه خاطر خود نهان دارد. در ميان مردم به قضاوت نشست و بر عهده گرفت كه آنچه را كه ديگران در شناختش درمانده‏اند برايشان آشكار سازد. اگر با مشكل و مبهمى روياروى گردد ، براى گشودن آن سخنانى بيهوده از رأى خويش مهيا كند، كه آن را كلامى قاطع پندارد و بر قامت آن جامه‏اى مى‏بافد، در سستى، چونان تار عنكبوت؛ نداند رأيى كه داده صواب است يا خطا. اگر صواب باشد، بيمناك است كه مبادا خطا باشد و اگر خطا باشد، اميد مى‏دارد كه آنچه گفته صواب باشد. نادانى است، در عين نادانى، دستخوش خبط و خطا، و با اين حال، بر اشترى سوار است كه آن هم پيش پاى خود نبيند؛ هرگز در علمى حكم قطعى نراند . روايات را بر باد مى‏دهد آنسان كه گياه خشك را بر باد دهند . به خدا سوگند ، توانايى آن ندارد كه درباره آنچه بر او وارد مى‏شود حكمى صادر كند . شايسته مسندى كه بر آن نشسته است نباشد . و نمى‏پندارد كه ديگران را در چيزى كه خود بدان جاهل است دانشى باشد و نمى‏بيند كه آن سوى آنچه او بدان دست يافته ديگرى را رأى و نظرى بود. اگر مطلبى بر او پوشيده ماند كتمانش كند، زيرا به جهل خود آگاه است. خونهاى به ناحق ريخته، از جور او فرياد مى‏آورند. ميراثهاى بناحق تقسيم شده از ظلم او مى‏نالند.

به خداوند شكوه مى‏كنم از مردمى كه در جهل زيستند و در ضلالت مردند . در نظر آنان هيچ متاعى كاسدتر از كتاب خدا نيست اگر آنچنانكه شايسته است تلاوت شود . و هيچ متاعى رواجتر و گرانبهاتر از آن نيست اگر تحريف شده باشد و از معنى واقعى خود گرديده باشد.

هيچ چيز را زشت‏تر از كار نيك نمى‏دانند و هيچ چيز را نيكوتر از زشتكارى نمى‏شمارند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر