۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

هشدارهایی که دوباره باید شنید

هشدارهایی که دوباره باید شنید: "
گروه سیاسی- مهستی شیرازی: روزی که محمود احمدی نژاد، در نخستین نطق انتخاباتی خود در سال ۸۴، با زبانی کم سابقه و صریح به دولت های قبلی و رقیب اصلی انتخاباتی خود حمله کرد، بهره گیری از این آدابِ جدید بیشتر به حساب بهره برداری سیاسی و برخورداری از آرای منتقد گذاشته می شد و کمتر کسی گمان می برد این اداب نوین، ادامه یابد و بر ادبیات سیاسی کشور حاکم شود.
احمدی نژاد پیروز شد، اما بر خلاف انتظار، نه تنها از زبان تبلیغاتی و شهرت طلب یک کاندیدا فاصله نگرفت بلکه روز به روز از زبان دیپلماتیک یک رئیس جمهور فاصله گرفت و با استفاده از تریبون های در اختیار، ادبیات صریح و تعابیر عامیانه ی جدیدی را وارد فضای سیاسی کشور کرد و متاسفانه برای توجیه مدعیات جدید و ادبیات غریب خود بارها و بارها از اعتبار دستگاههای رسمی کشور هزینه کرد. این تاسف، وقتی به نگرانی تبدیل می شود که مسئول دولت دهم، فارغ از عوارض این ادبیات، در مصاحبه ای با روزنامه ی ایران از تلاش خود برای رسمیت بخشیدن به این ادبیات دیپلماتیک پرده برداشته و اذعان داشته که “این کار آغاز شده است امیدوار است به سرعت تکمیل شود و دستگاه دیپلماسی و وزارت امورخارجه بر مبنای آن تغییر یابد. ”
بر کسی پوشیده نیست که دوری از زبان دیپلماتیک، اگر نخستین آفتِ گفتار یک دولت نباشد، بی شک از مهمترین آفات سیاسی است که می تواند هزینه های سیاسی کلانی را بر کشور تحمیل کند. ادعاهای یک زبان غیر دیپلماتیک بخصوص آن گاه که مستند نباشد و یا از پشتوانه های کافی برخودار نگردد، در عرصه ی داخلی، مردم را نسبت به دولت بی اعتماد می کند و در عرصه های اقتصادی آمار های رسمی را بی اعتبار می کند و در میدان سیاسی مدیران لایه های میانی و وزرا را به این زبان خو می دهد و بازار فرهنگ ، سکه ی دروغ را رایج می کند. این زبان غیر حرفه ای، در عرصه ی خارجی هم لطمات جبران ناپذیری به سوغات! می آورد چرا که توان سیاسی و اقتصادی و امنیتی کشور را به مخاطره می اندازد و سخنان دولتمردان را تا حد بلوف های سیاه پایین می کشد و ایران را در مناسبات با کشور ها تضعیف می کند.
متاسفانه، از روزی که محمود احمدی نژاد سکان اجرایی کشور را در اختیار گرفته است تا کنون این عارضه ها هر روز بیشتر می شوند و بی اعتنایی رئیس دولت به سیاست ها و برنامه های کلان کشور، می رود که فاجعه ی بزرگی را به همراه بیاورد.
منتقدان اصلاح طلب و تحول خواه احمدی نژاد مدت هاست به این موضوع پی برده اند و بارها و بارها نسبت به آن هشدارداده اند اما اصول گرایانی که در این خصوص تردید داشتند و یا در حمایت از احمدی نژاد به خود تردید راه نمی دادند، آخرین مصاحبه ی او با روزنامه ی ایران را بخوانند تا تردیدهایشان برطرف شود. جایی که احمدی نژاد اعلام می کند به روزنامه ی حامی و منتقد نمونه ی خود اعتقادی ندارد و حتی او را به سیاه بینی و خارج شدن از اسلام متهم می کند، آن جا که از حامیان اصلی خود می خواهد که از او توقع نداشته باشند تا مجری نظرات آنها باشد و نمونه های روشن دیگر در همین مصاحبه می تواند اصول گرایان را هم از آفات این ادبیات غیر دیپلماتیک برخوردار کند.
باید هشدار ها را تازه کرد و از نو شنید. اگرتذکرات مکرر دلسوزان مملکت در خصوص شیوه ی مدیریتی کشور و ادبیات فارغ از ادب و نزاکت احمدی نژاد جدی گرفته نشد و کارساز نیامد، ای کاش آفت های این نوع سخن گفتن ها زودتر شناخته شود و متولیان امر بخوانند که در همین مصاحبه چگونه وزارت امور خارجه از اعتبار ساقط شده است و چگونه از زبان کم سابقه و صریح رئیس جمهور به همه اعلام شده است که وزارت امور خارجه را چندان جدی نگیرند و چگونه به دیگران اطمینان داده است که ساختار این وزارت خانه را در دست تغییر و بازسازی دارد.


باید مناظره های انتخاباتی را از نو دید. اگر هشدار ها و تذکرات میر حسین موسوی در باره ی این ادبیات و این شیوه ی دولت گردانی توسط کسانی باور نشد، اگر اخطارهای مهدی کروبی در خصوص ادعاهای خارج از قاعده در مناسبات بین الملل و توهمات ترور و هاله های تقدس توسط متولیان امر جدی گرفته نشد و اگر مستندات و آمارهای محسن رضایی در خصوص مسائل اقتصادی به گوش کسانی نرسید، ای کاش اکنون که احمدی نژاد زبان نامهربان خود را به سوی آخرین همراهان خود چرخانده است و آن ها را به ادبیات دشمن ساز و دشمن پسند خود نواخته است؛ متولیان امر به خود آیند و ببیند روحیه ای را که میر حسین می خواست تغییر دهد چگونه دامن نزدیکترین کسان را گرفته است و مقدس مابی هایی را که کروبی هشدار می داد چگونه آفت اسلام و ایران شده اند و شاخص فلاکتی که محسن رضایی آمار آن را نشان داد، اقتصاد کشور را به کجا کشانده است که رئیس دولت رسماً ناکامی های خود و شکست های احتمالی طرح هدفمند کردن یارانه ها را پیشاپیش به حساب دشمنان و توطئه ی مخالفان خود ، واریز می کند؟
و مردم باز هم از خود می پرسند: آیا هنوز هم تردیدی باقی مانده است ؟
"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر