باز خاطرات پیچیده در لفاف بیسرانجامی میبرد بادبادک خیال مرا تا سر ِکوچههای آشنایی میبینم نشسته کسی آنجا میشناسم و نمیشناسد مرا سالها رفته و او رفته فقط خاطراتاش مانده به جا درد میگیرد میان سینهام، دلم آتشی در آن هنوز مانده، به جا
فائز احیا 29 آذرماه 1392 پ.ن: دو خط ابتدا متعلق به سال گذشتهاست در گیرودار آنچه او میداند.