Faez Ehya فائز احیا
ماه گذشته چند محقق ایرانی سفری به قلب بیابان لوت داشتند. سرزمینی خشک و بیآبوعلف که ظاهراً رازهای سربهمهر زیادی در قلب خود دارد. با ما همراه شوید و رازهای این سفر را از زبان مجله ساینس بخوانید.
سفر به لوت در تاریخ
طی دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی محقق و فیزیکدان وینی، آلفونس گابریل (Alfons Gabriel) مسحور زیباییها و شگفتیهای بیابان لوت ایران شد. گابریل نواحی خشک خاورمیانه، پاکستان و افغانستان را با شتر زیر پا گذاشت و برای مشاهده و نقشهبرداری حتی از نواحی مانند دشت ناامید (صحرای خالی از امید) و دشت مارگو (صحرای مرگ) هم که کمتر کسی جرئت عبور از آنها را داشت، گذر کرد؛ اما تپههای شنی نامنظم و صعبالعبور نواحی داخلی بیابان لوت عملاً وی را گیر انداخت و تلاشهای وی را بیثمر ساخت. این منطقه زمینی وسیع پوشیده از ماسه و ساختارهای سنگی منحصربهفرد در جنوب شرقی ایران بود که گفته میشد گرمترین نقطه روی کره زمین است.
در ماه مارس سال ۱۹۳۷ گابریل توانست درنهایت بخش مرکزی لوت را درنوردد اما آن را خالی از حیات یافت. یک سال پسازآن، وی در یک سخنرانی بینظیر برای اعضای انجمن جغرافیای سلطنتی لندن از تجاربش در لوت گفت. گابریل در بخشهای پایانی سخنرانیاش این جملات را بر زبان آورد: «یک منظره بینظیر در زیر ابرهای سرخ به خاموشی میگراید و صدایی شبیه به خروش دریا آغاز میشود. ناگهان طوفان شن با شدت هرچهتمامتر به قلب شب میتازد. ما مجبور بودیم که ساعتها در اضطراب آنهم بدون کوچکترین حرکتی بر روی زمین دراز بکشیم. زمانی که هوا به اوج سردی خود میرسید، مسافران با تصویر یک سراب که البته خیلی هم زنده بود، مشوش میشدند و این اتفاق درست پیش از هر طلوع خورشید رخ میداد. در پایان سه هفته حتی شترها نیز طاقت خودشان را از کف داده بودند: پاهایشان میلرزید، نفسنفس میزدند، بر روی زمین زانو میزدند، گاهی حتی به نظر میرسید که با زانوهایشان روی زمین میخزند.»
گروه تحقیقاتی ایرانی در لوت چه کرد؟
جاذبه لوت همچنان باقی است. ماه گذشته، تیمی ایرانی متشکل از ۱۰ محقق و راهنما در پنج ماشین SUV (خودروهای کاربردی در بیابان و مسیرهای ناهموار) به همراه تجهیزات کامل از دوربین گرفته تا ابزار و تجهیزات لازم و صدها لیتر آب و بنزین راهی قلب این بیابان ناشناخته شد. این جستجوگران عصر مدرن را تنها زیباییهای نامتعارف بیابان لوت نیست که به خود جلب کرده بلکه در حقیقت آنها به دلیل رمزگشایی از معمای این اکوسیستم عجیب راهی این سفر پرخطر شدهاند. دکتر حسین آخانی، گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران دراینباره میگوید: «بسیاری از محققان بر این باور هستند که اکوسیستم لوت بهقدری خصمانه و نامتعارف است که حیات در آن دوام نخواهد داشت. در بخش داخلی بیابان لوت که ازنظر مساحت تقریباً با غرب ایالت ویرجینیای آمریکا برابر است، شرایط به شکلی است که عملاً هیچ گیاهی در آن یافت نمیشود؛ اما واقعیت این است که ماجراجویان و یا حتی دانشمندانی که بهصورت اتفاقی به لوت سفرکردهاند، تنوع جانوری خارقالعادهای را در آن رصد کردهاند که این تنوع شامل حشرات، خزندگان و حتی روباههای صحرایی میشود. سؤال اینجاست که این زنجیره غذایی چگونه میتواند یکپارچگی و تمامیت خود را بدون حضور گیاهان بهعنوان تولیدکنندگان اصلی غذا حفظ کند؟ و این معمایی است که قرار است محققان ایرانی در خلال این تحقیقات بدان پاسخ دهند.»
ماه گذشته ۱۰ پژوهشگر به همراه چند راهنما راهی یک سفر تحقیقاتی ۸ روزه به دل بیابان لوت شدند. عکس از بهمن ایزدی
راز حیات لوت از آسمان میبارد
یک محقق ایرانی باور دارد که احتمالاً یک پدیده کاملاً منحصربهفرد و نادر، ریشه حیات در لوت و پاسخ این معمای عجیب است. مشاهده لاشه پرندگان مرده در بیابان لوت تصویر چندان غریبی نیست. چند سال پیش همین مسئله دانشمندان ایرانی را شگفتزده کرد. آنها با لاشه پرندگانی برخورد میکردند که ظاهراً در لوت سرگردان شده و درنهایت شدت گرما آنها را از پا انداخته و همچون مائده آسمانی بر زمین لوت نازل میشدند تا چرخه حیات را در اکوسیستمی بگردانند که ظاهراً هیچ ورودی دیگری ندارد. این فرضیه سادهای بود که برای نخستین بار در ذهن دکتر حسین آخانی شکل گرفت و سبب شد تا سفری تحقیقاتی بهمنظور آزمون این فرضیه شکل بگیرد. این سفر تحقیقاتی سرانجام ماه گذشته به سرپرستی دکتر حسین آخانی و بهمن ایزدی، مدیر یک مجموعه زیستمحیطی غیردولتی در شیراز انجام شد. البته عدهای از همکاران هشدار دادند که ممکن است در فصل پاییز یعنی درست بعد از گرمای شدید تابستان، چیز زنده زیادی در لوت یافت نشود که بتوان بر اساس آن فرضیهای را به اثبات رساند یا حرف تازهای زد. این احتمال وجود داشت که موجودات زنده یا به زیرزمین رفته باشند یا به دلیل گرمای طاقتفرسا مهاجرت کرده باشند و دیگر جرئت بازگشت به بیابان را نداشته باشند.
اما بجای همه اینها، گروه تحقیقاتی ایرانی توانست تأیید کند که اکوسیستم هنوز پویایی خود را دارد چراکه آنها با نشانههای قانعکنندهای برخورد کردند که نشان میداد پرندگان مهاجر کماکان به تغذیه و گردش چرخهای این اکوسیستم کمک میکنند. اعضای گروه با مناظر استخوانهای خشک مدفون در قلب کویر و پدیدهای خارقالعاده که از آن بانام «دریای پنهان» یاد میکنند، مواجه شدند. این دریا در اصل لایه کمعمق شگفتانگیزی از آب زیرزمینی شور است که احتمالاً به حفظ بقا در این محیط خشک و بکر کمک میکند.
کنارههای بیابان لوت محل زندگی گونههای مختلفی از حشرات ازجمله این سنجاقک است که گروه در شروع سفر به آن برخورد کردند. بعضی از حشرات در مناطق عمیقتری از لوت زندگی میکنند. عکس از حسین رجایی
گرمترین نقطه بر روی کره زمین
لوت شاید درس چندان نشاطبخشی در خود نداشته باشد، دستکم برای مردمانی که درست روی لبه تیغ پایداری در مناطق خشک زندگی میکنند. الگوهای تغییر اقلیم اینطور نشان میدهند که همچنآنکه درجه حرارت هوا بیشتر میشود، بخشهایی از نواحی مرکزی و شرقی هم که دیگر بهصورت طبیعی قابل زیستن نیستند، وسیعتر میشوند. اینها مناطقی هستند که ممکن است به زونهای جابجایی در حدفاصل سکونتگاههای حاشیه لوت و هسته مرکزی آنکه شرایطی بسیار سخت و نامتعارف دارد، تبدیل شوند.
بعد از سفر ماجراجویانه گابریل، مقالات علمی معدودی درباره بیابان لوت منتشر شد. بااینوجود یک نکته همچنان به قوت خود باقی ماند: گابریل به این مسئله که دانشمند آلمانی همعصرش گوستاو استراتیل سائویر (Gustav Stratil-Sauer) گفته بود، اشارهکرده و آنهم این است که گرمترین نقطه بر روی کره زمین که تاکنون شناختهشده نه صحرای سینا و نه دره مرگ در ایالت کالیفرنیا بلکه بیابان لوت است. در سال ۲۰۰۵ میلادی، رادیومتر فروسرخ ماهواره آکوآ ناسا (NASA’s Aqua Satellite) درجه حرارت زمین را در یک نقطه از لوت معادل ۷۰٫۷ درجه سلسیوس تخمین زد و این برآورد گرمترین ثبت ماهوارهای درجه حرارت بر روی خشکی تاکنون بوده است. در ماه آوریل سال ۲۰۱۴ میلادی هم مرتضی جمالی یک دیرینه بومشناس از موسسه اکولوژی و تنوع زیستی دریایی و خشکی مدیترانه واقع در شهر مارسی فرانسه به همراه همکارانش به بخش مرکزی لوت سفر کردند تا یک دستگاه مخصوص ثبت درجه حرارت را درست در همان نقطه که ماهواره ناسا ثبت کرده بود، نصب کنند. به لطف فیلمهای مشهور آلفرد هیچکاک لابد میتوانید صحنههایی مانند حمله یک گروه ملخ، پاکسازی کامل لاشه پرندگان تا آخر، همنوع خواری و درنهایت حمله به محققان را تصور کنید. جمالی میگوید: «من میتوانم تصور کنم که یک مسافر تنها میتواند بهراحتی توسط این مخلوقات کوچک آنهم تنها در ظرف چند روز کشته شود.»
جمالی میگوید اما سختیهایی که ما در این راه متحمل شدیم، جواب داد. در ماه جولای، ترمومتری که ۳۰ سانتیمتر بالای سطح زمین و در سایه یک استوانه چوبی نصبشده بود، توانست دمای ۶۱ درجه سلسیوس را ثبت کند که این دما بهطور مشخص ۵ درجه سلسیوس بیشتر از دما در سایهای بود که در سال ۱۹۱۳ میلادی در دره مرگ ثبتشده بود. جمالی اینطور توضیح میدهد که نوار متشکل از تپههای ماسهای سیاه که البته خودشان جاذب حرارت هستند و در ضمن وضعیت مغناطیسی به همراه شرایط خاص توپوگرافی است که جریان هوا را در این منطقه محدود کرده و چنین درجه حرارت سوزانی را به وجود میآورد.
درست در همان سال بود که دکتر حسین آخانی نخستین سفر تحقیقاتیاش را به لوت آغاز کرد. این متخصص گیاهان شور پسند -گیاهانی که از منابع آبی بسیار محدود و شوری که تنها در نقاط خاصی از بیابان یافت میشوند، استفاده میکنند- در حین بازدید از لوت متوجه لاشه پرندگانی شد که اینجا و آنجا به چشم میخوردند. نقشی که این لاشهها در اکوسیستم داشتند، فکر آخانی را بشدت مشغول کرد. انجمن ملی علوم ایران، موسسه سعیدی که مطالعات پیشرفتهای را در دانشگاه کاشان ایران دنبال میکند و تعدادی منابع دیگر با آخانی همراه شدند تا اینکه وی سرانجام توانست تیمی متشکل از متخصصان ایرانی را گرد هم آورد و برنامه یک مطالعه تحقیقاتی جامع را برای ۵ سال آینده بهمنظور رمزگشایی از رازهای لوت طرحریزی کند.
در مناطق عمیقتر لوت شرایط برای زندگی دشوارتر است. اندازهگیری ماهوارهای در سال ۲۰۰۵ نشان داد که نقطهای میان بعضی از بلندترین تپههای شنی شناختهشده در منطقهٔ ریگ یلان با دمای ۷۰٫۷ درجه گرمترین مکان زمین است. عکس از بهمن ایزدی
یافتههای محققان تا امروز
گروه ایرانی ماه گذشته سفر تحقیقاتی تازهای را از شهداد آغاز کرد. شهداد نام واحهای در حاشیه غربی بیابان لوت است. سفر تحقیقاتی از مسیر جنوب لوت آغاز و به سمت شمال ادامه یافت، درنهایت محققان مسیر خود را به سمت جنوب منحرف کرده و در مسیری که عملاً بیابان را به دو بخش تقسیم میکرد، پیش رفتند. در جایجای این بیابان آثار کلوتها و سازههای صخرهای تحت فرسایش بادی با چندین متر ارتفاع دیده میشود، گویی که این آثار همچون قارچی از قلب کویر سر برون آوردهاند. این آثار برجایمانده از فرسایش برای دکتر آخانی تداعیکننده بقایای شهری کهن هستند. آثاری که جمالی از آنها با عنوان تاریخچه پیچیده زمین و اقلیم یاد میکند. در اصل برخی از اینها ساخته ماسههای سنگی هستند درحالیکه برخی دیگر بسترهای فرسایش یافته نمک و دریاچههای خشکشدهای هستند که بهصورت چشماندازهای نقطهای در حدود ۱۰ میلیون سال پیش شکلگرفتهاند. توپوگرافی معجزه گون و وهم برانگیز مهمترین دلیلی بود که باعث شد تا سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) در ماه جولای امسال لوت را بهعنوان میراث جهانی ثبت کند. ایران امید دارد که با این ثبت ارزشمند جایگاه صنعت اکو توریسم بیشازپیش تقویت شود.
اما به گروه تحقیقاتی ایرانی و سفرشان بازگردیم. آنها در طول مسیر ۷۰۰ کیلومتریشان از ۳۷ مکان مختلف نمونههای خاک و بیوتا (فون و فلور یک منطقه، جانوران و گیاهان موجود در یک منطقه) برداشتند که البته کلیه این ۳۷ سایت نرسیده به کویر شرق شهر بم، شهری که در اثر زلزله ویرانگر سال ۲۰۰۳ میلادی آسیب فراوان دید، بودهاند.
گیاهان در لوت خیلی نادر هستند. حسین آخانی (چپ) و مهدی دهقانی درحالیکه اندازهگیری ریشهٔ بلند یک جگن هستند. عکس از مصطفی صدر
زبون مار، درهای پر از مائده بهشتی
دریکی از روزهای سفر، اعضای گروه تحقیقاتی با پای پیاده وارد دره باریکی به نام زبون مار میشوند. نقشههای ماهوارهای نشان میدهند که این دره در حدود ۱۵ متر عرض و دیوارههای اطراف آن تقریباً ۳۰ متر ارتفاع دارند و ازنظر ظاهری تداعیکننده زبان دوشاخه مار هستند. یکی از اعضاء این گروه تحقیقاتی به نام امیر آقاکوچک میگوید: «من در لحظه ورود به این دره متوجه یکصدای خارقالعاده شدم.» این محقق که یک هیدرولوژیست از دانشگاه کالیفرنیا (یوسی) است، اینطور ادامه میدهد که این صدای شبیه به ترق و تروق ظاهراً از دیوارها برمیخاست و در وهله نخست این تصور را در من ایجاد کرد که علتش انبساط صخرهها به دلیل اختلاف زیاد درجه حرارت در شب (نزدیک به صفر درجه سلسیوس) و روز (حداکثر در حدود ۴۰ درجه سلسیوس) است. آقا کوچک میگوید: «این صدا بهاندازهای زیبا بود که من لحظهای درنگ کردم و بدان گوش سپردم.»
چند سال پیش دانشمندان ایرانی فکر کردند که احتمالاً در عدم وجود گیاهان این پرندگان مهاجر مرده هستند که اکوسیستم پیچیدهٔ لوت را حفظ میکنند. ماه پیش پژوهشگران توانستند در درهٔ زبون مار مدارکی برای تأیید این ایده کشف کنند. عکس از بهمن ایزدی
بررسیهای بعدی نشان داد که این دره در اصل یک تله مرگ است. محققان ایرانی در بررسیهایشان متوجه بقایای دهها پرنده مهاجر شدند که در این تنگه با دیوارههای بلندش به دام افتاده و از بین رفته بودند. آقاکوچک میگوید: «این احتمال وجود دارد که پرندگان در جستجوی پناهگاه به این دره آمده باشند اما بدون آب بهسرعت تلفشدهاند.» دکتر محمود قاسمپوری یک پرندهشناس از دانشگاه تربیت مدرس تهران از لاشههای چندین پرنده مهاجر این دره نمونهبرداری کرده تا بعداً آنها را با دقت هر چه بیشتر در آزمایشگاهی مجهز مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد. آقاکوچک میگوید: «این مسئله که این پرندهها چطور از مسیرشان منحرفشده و به بیابان آمدهاند هنوز یک معماست. مسئله اینجاست که حتی خارج از این دره هم تعداد لاشههای پرندگان قابلتوجه بود و بر روی اکثر آنها نشانههایی دیده شد که ظن ما مبنی برخورده شدن لاشهها توسط روباهها را تقویت کرد.»
گروه در طول سفر ۷۰۰ کیلومتری خود در ۳۷ نقطه توقف کردند تا جمعآوری نمونه انجام دهند، آنها با بندپایان گوناگونی برخورد کردند. این عنکبوت جوان یکگونهٔ اندمیک در ایران است. عکس از بهمن ایزدی
بهشت شبپرهها
حشرات نیز درعینحال جزئی حیاتی در زنجیره غذایی لوت هستند. همانها هستند که بخش اعظم وعدههای غذایی کوچک عنکبوتها، خزندگان و روباهها را در بخش داخلی بیابان لوت تشکیل میدهند. به گفته دکتر حسین رجایی از موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت آلمان که خود در این سفر تحقیقاتی حضورداشته، احتمالاً همین حشرات بودهاند که دستکم تا مدتی غذای لازم برای این پرندگان بختبرگشته را تأمین کردهاند. هنوز هم بسیاری از این موجودات از بیدها و شبپرهها گرفته تا پروانهها در قلب کویر زندگی میکنند. رجایی میگوید که بهمحض فعال شدن تلههای نوری مخصوص شب از تنوع گونهای بینظیر شبپرههایی که دیده شد، شگفتزده شده است. وی میگوید که دائماً این سؤالها را با خودم تکرار میکردم که آنها اینجا چه میکنند؟ چه چیزی میخورند؟ لارو پرندهای هم که وی در یک حوضچه آب خیلی شور زنده پیداکرده، برایش حکم یک معمای خارقالعاده را دارد.
و سؤال مهمتر اینطور شکل میگیرد که ساکنان لوت چطور در برابر این کمآبی طاقت میآورند؟
هرچند که لوت جای ایده آلی برای زندگی نیست ولی وقتی حسین رجایی شبهنگام یک تلهٔ نوری برپا میکند از تعداد زیاد بیدهایی که به دام میافتند تعجب میکند. عکس از امیر آقاکوچک
حیات زیرزمین هم میجوشد
محققان بر این باور هستند که پاسخ این سؤال میتواند زیر سطح زمین باشد. امیر آقاکوچک پیشازاین سفر دادههای ماهوارهای موجود را با دقت موشکافی و بررسی کرده است. وی باکمال شگفتی متوجه شده که در بخشهایی از این بیابان داغ و تفتیده، خاک مرطوب است. آقاکوچک در کمال تحیر این مسئله را با یکی از همکارانش در میان گذاشته و همکار وی این فرضیه را مطرح کرده که خاک لوت به حدی خشک است که باعث میشود تا امواج میکرویی که از لایههای عمیقتر خاک یا حتی صخرهها تشعشع پیدا میکنند، رطوبت سطحی غیرواقعی را نشان دهند.
ماه گذشته همین گروه تحقیقاتی در قلب بیابان وارد یک منطقه مسطح شد، جایی که به گفته شاهدان تا چشم کار میکرد فضای صاف و بکر بود و دیگر هیچ. محققان مسافتی بیشتر در این مسیر نرفته بودند که یکی از بارکشها به خاطر تنها چند سانتیمتر خاک پوستهپوسته و سخت میشکند و درست تا بالای محورش در گل فرو میرود. آقاکوچک میگوید: «پسازآنکه یکی از ماشینهای مخصوص خودروی شکسته را از گل بیرون کشید ما متوجه چیزی عجیب شدیم، آب! آنهم درست درجایی که لاستیکها قرار داشتند. باور آن سخت بود اما واقعیت داشت، خاک بهراستی مرطوب بود.»
آقاکوچک فکر میکند که این رطوبت از کوهستانهای دوری میآید که همچون حلقه این دشت مسطح را احاطه کردهاند. به گفته آقاکوچک، بارندگیهای گاهوبیگاه فصل بهار و اوایل پاییز همه درنهایت به این حوضه مسطح ختم خواهند شد. راهنماهای گروه میگویند که شرایط مشابهی در سایر نواحی لوت نیز وجود دارد. آقاکوچک در نظر دارد که بهمحض بازگشت به دانشگاه یوسی ایرواین (University of California, Irvine) میان یافتههای محلی و دادههای ماهوارهای مرتبط با رطوبت ارتباطی برقرار کرده و آنها را بر روی نقشه پیادهسازی کند و وسعت این دریای مخفی را تخمین بزند.
زیر لوت شاید یک دریای مخفی وجود داشته باشد. درجاهایی ممکن است سفرهٔ آب زیرزمینی تا چند سانتیمتری زیر سطح بالا بیاید. هرچند که بهندرت این آب به سطح نفوذ میکند ولی چشمهٔ ریگ سوخته یکی از استثناها است. این آب بهشدت شور برای ساکنان لوت ضروری است. عکس از امیر آقا کوچک
در حال حاضر هیچکس در قلب لوت زندگی نمیکند و پس از ۶ سال خشکسالی طولانی در ایران، ساکنان حاشیه این بیابان نیز تا حد امکان از آن فاصله گرفتهاند. الفاتیح الطاهر (Elfatih Eltahir) یک مهندس محیطزیست از موسسه فناوری ماساچوست در کمبریج (Massachusetts Institute of Technology in Cambridge) میگوید: «نشانهها حاکی از آن است که سرنوشت سایر نواحی خاورمیانه این منطقه را هم تهدید میکند و علت آن تغییرات اقلیمی و تابستانهایی است که هرسال گرمتر میشوند.» الطاهر و همکارانش سال گذشته در مجله طبیعت تغییرات اقلیمی (Nature Climate Change) توانستند شاخصی طبیعی را بر مبنای اقلیم تعریف کنند. این شاخص میگوید که اگر افزایش درجه حرارت با رطوبت همراه باشد و میزان آن در ظرف ۶ ساعت متمادی از مرز ۳۵ درجه سلسیوس فراتر رود، آنگاه آن محل بهصورت طبیعی برای انسان غیرمسکونی خواهد شد. الطاهر میگوید: «آنچه ما درباره آن صحبت میکنیم، شرایط بسیار حاد است. اگر یک انسان تحت چنین شرایطی قرار گیرد، بهطورقطع خواهد مرد.»
در تابستانی که گذشت، مناطقی از حوضه خلیجفارس بودند که از این مرز گذر کردند و زندگی در آنها بدون دستگاههای تهویه مطبوع هوا عملاً غیرممکن شد. بهاستثنای نواحی که درجه حرارت در آنها به شکل ملموسی کاهش پیدا کرد، وسعت نواحی غیرقابلسکونت در اطراف خلیجفارس هم بهطورکلی افزایش پیدا کرد. البته نواحی خشک و لمیزرعی هم هستند که هنوز قابل سکونت میباشند. آقاکوچک میگوید: «لوت یک آزمایشگاه ایدئال برای مطالعه شرایط حاد زیستمحیطی است.»
گروه دکتر آخانی برای پاسخگویی دقیق به این سؤالات و فرضیات در نظر دارد که فصل بهار مجدد به لوت بازگردد. در بین سایر چیزها، آنها قصد دارند که تجهیزات پیشرفتهتری را برای اندازهگیری میزان رطوبت خاک و درعینحال کارگذاری دوربینهای تلهای با خود همراه بیاورند تا بتوانند وضعیت اکولوژیکی گونههایی مانند روباه شنی و سایر مخلوقات این بیابان خارقالعاده را هم با جزئیات بیشتری بررسی کنند. دکتر آخانی میگوید که امیدوارند تحقیقاتی را هم در سطح مولکولی انجام دهند و بررسی کنند که اشکال مختلف حیات چگونه خودشان را برای زندگی در این شرایط حاد سازگار کردهاند. به گفته آخانی بهعنوان مسئول برنامهریزی این گروه احتمالاً در تابستان سال ۲۰۱۸ م. همسفر دیگری درراه خواهد بود.
اینطور که امیر آقاکوچک میگوید: «اگر ما دوباره برگردیم احتمالاً یک پزشک را هم با خود همراه خواهیم برد؛ اما به هر شکل من برای بازگشت لحظهشماری میکنم.»
نوشته رمزگشایی از معمای حیات در بیابان لوت یا سفر به عمق سرزمین رازهای پارس اولین بار در فـــائـــز پدیدار شد.
from WordPress http://ift.tt/2jaPTI1
via IFTTT
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر