۱۳۹۱ خرداد ۴, پنجشنبه

مست تو

تو می‌نویسی و من مست می‌شوم
تو حرف می‌زنی و من از دست می‌شوم
وای!
تو می‌نگری و من از زمین تا آسمان،
هزار پرنده شیدای ِ در رقص می‌شوم
تو نیستی و من دلتنگ‌تر از هر دلتنگ می‌شوم
باز می‌رسی و من با تو هست می‌شوم
  آهنگ بوسه‌های تو مرا شیدا می‌کند

در من تنگ بیاویزی، مجنون افسانه می‌شود
جانا بیا و قدمی بر سر چشم من بنه
هرچه عشق هست برای تو دیوانه می‌شود
من عاشق هر آنچه ز توست گشته‌ام
در زندگی شرب مدامم ز تو جاری می‌شود

فائز احیا
4 خردادماه 1391




۱ نظر: