۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

دغدغه کوچک ما

نگرانی و دغدغه ات را می بینم. تکاپوی شبانه روزی ات را متوجه می شوم. راستش می دانم که روز به روز بیشتر در فکر فرو می روی. حتا وقتی نمی بینمت، بی آن که صدایت را بشنوم، متوجه می شوم. به تو نمی گویم، وقتی که از جایی سراغ کار می گیرم. دلم می خواهد وقتی به تو بگویم که خبر خوشی داشته باشم.

دلم می خواهد همین روزها، همه دغدغه ات بر طرف شود. به تو ایمان دارم و می دانم که این ها مانع نیستند، این ها راه هستند که تو و من می پیماییم شان.

محبوبم، همین بودنت، یعنی وجود دل گرمی. آن مشکل کوچک را هم با کمک هم حل می کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر