۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

برایم شعر بگو

برايم شعر بگو. از آن شعرها كه مرا باران ش مي خواني، كه بوسه باران م مي كني. از آن شعرها بگو كه برگرفته از جان مي باشد. برايم شعر بگو. از آن شعرها که ته دلم ضعف می رود و خوشی می زند زیر دلم.

شعرها را خصوصی برایم بفرست، با یک پیام کوتاه، به شماره تلفن همراه شخصی ام ، همان کاری که یک ساعت پیش کردی، 2 ساعت پیش، چند ساعت پیش حتا. می دانم تو بیشتر از هر کسی می خواهی که فریاد بزنی، اما حالا که نمی شود، حالا که از فریادت دل گیر می شوند، برای ِ من فریاد بزن. من فریادت را می خواهم، فریادت شادم می کند.
 

۱ نظر: