به جرم عشق توام میکشند و غوغاییست ...♥... تو نیز بر لب بام آ که خوش تماشاییست
۱۳۹۱ خرداد ۴, پنجشنبه
عسل
پیچک ِ عشق تنم را حلقه به دور تو کنم زان لب ِمیگون ِ شکرریز شربت جان بمکم نوش دمادم بخورم چشمان تو طربانگیر و من مطرب عاشق مست شوم در بغلات رقص مستانه کنم عسلِ جان منی تو بمکم شیره عشق و غزلی تازه ساز کنم
من هم مست شوم در بغلت ...
پاسخحذف